زبان و ادب پارسی در دوره باستان / محمدجعفر یاحقی

1400/4/2 ۰۹:۳۱

زبان و ادب پارسی در دوره باستان / محمدجعفر یاحقی

اگر محدودۀ ادبیات فارسی را به آثار ذوقی مولود خلاقیت‌های مردم فارسی‌زبان منحصر کنیم، چنان که بسیاری از تعاریف متوجه این هستند، می‌توانیم در یک تقسیم‌بندی کلی، ادبیات فارسی را به دو بخش مکتوب و شفاهی تقسیم کنیم: با این توضیح که عمر ادبیات شفاهی بسیار درازتر از ادبیات مکتوب یا رسمی است و می‌تواند به زمانی بازگردد که مردمانی برای اولین بار به این زبان ادای مقصود کرده و یا آنچه را در ضمیر خود داشته‌اند با زبان دل برای خود یا اطرافیان خود بیان کرده‌اند.

 

 

اگر محدودۀ ادبیات فارسی را به آثار ذوقی مولود خلاقیت‌های مردم فارسی‌زبان منحصر کنیم، چنان که بسیاری از تعاریف متوجه این هستند، می‌توانیم در یک تقسیم‌بندی کلی، ادبیات فارسی را به دو بخش مکتوب و شفاهی تقسیم کنیم: با این توضیح که عمر ادبیات شفاهی بسیار درازتر از ادبیات مکتوب یا رسمی است و می‌تواند به زمانی بازگردد که مردمانی برای اولین بار به این زبان ادای مقصود کرده و یا آنچه را در ضمیر خود داشته‌اند با زبان دل برای خود یا اطرافیان خود بیان کرده‌اند. این امر به دوره‌های پیش از استفاده از خط در قلمرو زبان فارسی یعنی هزاران سال پیش باز می گردد. فرهنگ ایران مثل بسیاری از ملل دیگر بنیاد شفاهی داشته است و سنت شفاهی تا کمتر از یک قرن پیش در ایران و در قلمرو زبان فارسی غلبه داشته و هنوز هم شاید بنیادهای آن در میان قبایل و برخی از روستاییان ایران و سایر سرزمین‌های فارسی‌زبان مانند افغانستان و تاجیکستان وجود داشته باشد. در روزگاران بسیار قدیم ادب شفاهی که سینه به سینه انتقال می‌یافت، بر دو پایۀ قصه‌های دینی و داستان‌های قومی استوار بود. نمونۀ کهن‌ترین باورهای دینی، بعدها در حول زروان، اهورامزدا، اهریمن و مهر شکل گرفت و به ویژه از آیین‌مزدایی به زردشتی منتقل گردید. نمونۀ داستان‌های ملی همان است که سینه به سینه تا دورۀ تاریخی پیش آمده است و در واپسین سالهای عصر ساسانی در خداینامه‌ها و متون پراکندۀ داستانی دیگر به دورۀ اسلامی منتقل و سرانجام در کالبد حماسۀ ملی ایران و در پرتو ذوق خداداد فردوسی به صورت شاهنامه جاودانه شده است. عصر پیش از اوستا را ـ که بر داستان‌های قومی استوار بوده ـ می‌توان عصر ادب پهلوانی نام‌گذاری کرد.

ادب شفاهی در عصر مادها ـ که نخستین عصر شناخته شدۀ دوران تاریخی ایران است ـ ادامه یافت و در دورۀ هخامنشی هم (که خط و کتاب آشکار شده بود) به موازات آن دنبال گردید. در دوران هخامنشی (۵۵۹ تا ۳۲۱ ق.م) در ایران خط میخی، که از الفبای بابلی گرفته شده و از دورۀ مادها در ایران با آن آشنا شده بودند، رواج یافت. سنگ‌نبشته‌هایی به این خط در بیستون، تخت جمشید، نقش رستم و جاهای دیگر ایران باقی‌مانده است. هرچند ممکن است برخی در همین سنگ‌نبشته‌ها و الواحی که به خط میخی باقی‌مانده نوعی شعر و سخن منظوم تشخیص داده باشند، اما به واقع باید ادبیات مکتوب و رسمی ایران را ـ که به موازات ادبیات شفاهی پدید آمد ـ به عهد زردشت و اوستا کتاب مقدس زردشتیان بازگردانیم. در این که زردشت در چه زمانی می‌زیسته و دین آسمانی خود را کی بر ایرانیان آشکار کرده است، میان پژوهشگران اختلاف‌نظر است اما قطعاً زمان زندگانی وی از هزار تا ششصد قبل از میلاد نزدیک‌تر نبوده است. بخش آغازین کتاب اوستا که به خط و زبانی دینی و ساده به نام اوستایی نوشته شده است، یعنی گاتها یا گاهان (به معنی سرودها) عبارت است از نیایش‌های زردشت که به‌طور قطع و مسلم به زبان شعر بوده است.

ادبیاتی که از رهگذر آیین زردشتی، توسط مغان در ایران پدید آمد، عرصۀ فرهنگی ایران را دگرگون کرد؛ به‌طوری که آثار آن در ادب ایرانی پس از اسلام به صورتی گسترده نیز استمرار یافت. از آن میان می‌توان به ادبیات رؤیا یا خ خوابگزاری و داستان‌های شاهان و پهلوانان اشاره کرد که آثار فارسی دورۀ اسلامی نیز از آن سرشار است. گذشته از شاهنامه، در شعر بسیاری از شاعران پارسی‌زبان به‌ویژه حافظ شیرازی نشانه‌های فراوانی از ادبیات مزدیسنا دیده می‌شود همان که در کتاب شادروان دکتر محمد معین با عنوان مزدیسنا و ادب پارسی (چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۴) موضوع پژوهشی مستقل قرار گرفته است.

آیین مهری یا میترایی ـ که بعدها به سواحل مدیترانه و از آن‌جا به رم باستان انتقال پیدا کرد و در اوایل مسیحیت این آیین آسمانی را تحت تأثیر قرار داد ـ از طریق نمادها و اسطوره‌هایی که به آن مربوط می‌شد، در ادب دوره‌های بعد آثار آشکاری بر جای گذاشت.

در دورۀ هنلی یا عصر حاکمیت جانشینان اسکندر، ادبیات ایرانی از رهگذر ارتباط با یونان به سرچشمه‌های ادب هلنی متصل شد و زمینه برای تحول انواع جدیدی از داستان و نمایش در ایران فراهم گردید. گرایش به عصر هلنی یا یونانی‌مآبی تا دورۀ پارتی نیز ادامه داشت. ادبیات عصر پارتها یا میراث ادب اشکانی که مرکز حکومت آنان در شرق ایران بوده است، به مراتب غنی‌تر و روشن‌تر از دوره‌های پیش است. در عصر اشکانی ادبیات پهلوانی گسترش یافت و حماسه ملی ایران تکوین گردید. از این دوره برخلاف عصرهای پیشین متون مشخص ادبی بر جای مانده که قضاوت دربارۀ ادب پارتی را برای محققان آسان‌تر می‌کند؛ به عنوان نمونه منظومۀ درخت آسوریک که مناظره‌ای است میان درخت خرما و بز، به زبان پهلوی شمالی (اشکانی) است که از این دوران باقی مانده است و خوشبختانه پژوهش‌های خوبی هم دربارۀ آن صورت گرفته است. یادگار زریران حماسۀ پارتی دیگری است که به عنوان یادگاری گوسانی و یکی از کهن‌ترین نمایشنامه‌های ایرانی از آن یاد شده است. اصل کتاب ویس و رامین ـ که در دورۀ اسلامی به دست فخرالدین اسعد گرگانی به نظم فارسی ترجمه شد ـ از منظومه‌های غنایی عصر پارتهاست که در نوع خود شهرت و اعتبار ویژه‌ای یافته است. در عصر پارتی گوسانها یا راویان و خنیاگران دوره گرد، در استمرار حماسه‌های ایرانی تا عصر ساسانی سهم عمده‌ای داشتند. در پایان عصر اشکانی اندیشه‌های مانویت به تدریج در حال شکل‌گیری بود. مانی پیامبر هنرمند ایرانی، آیین فراگیر و جهانی خود را که بنیادی اشکانی داشت، در آغاز دورۀ ساسانی آشکار کرد. تأثیر این آیین در تفکر و ادبیات منطقۀ بین‌النهرین و بعدها ترکستان و سین‌کیانگ چین امری مسلم و مورد اتفاق همه پژوهشگران است.

مانی که آیین او به شدت تحت تأثیر آیین‌های گنوسی بود، در کتاب خود شاپورگان اصول عقاید خویش را ـ که به اعتراف خود او چیزی جز آنچه دیگر پیامبران آورده بودند نبود ـ مطرح ساخت. با آن‌که عدۀ زیادی از شاهان و شاهزادگان ساسانی به مانی گرویدند، ظاهراً وی به دلیل نفوذ سنتی بیش از حد مغان و تشکیلات موبدان نتوانست آیین خود را به‌صورت دین رسمی ساسانیان در آورد و اندکی بعد به دلیل اختلافی اساسی که با ساسانیان پیدا کرد از سوی آنان سرکوب شد و پیروان او به ترکستان متواری شدند، جایی که قرنها بعد در اوایل سدۀ بیستم در منطقۀ تورفان متون مختلفی از این آیین کشف گردید و زمینۀ تازه‌ای از مطالعات دین‌شناسی ایرانی را پیش روی ایران‌شناسان قرار داد.

مانی در کتاب معروف خود ارژنگ یا ارتنگ از نوشتار و تصویر، در کنار هم استفاده می‌کرد. به همین جهت در ادبیات و نقاشی اعصار بعد از خود تأثیر آشکاری بر جای گذاشت. از آن گذشته شعر مانوی نیز با آواز و همخوانی همراه بود و با موسیقی پیوندی استوار داشت. اصولاً در ادبیات عصر ساسانی غلبه با موسیقی بود و شعر همواره به‌عنوان ابزاری در دست موسیقی‌دانان قرار داشت. این نسبت در دورۀ اسلامی برعکس شد و به دلیل پاره‌ای محدودیت‌ها که در اسلام برای گونه‌هایی از موسیقی وضع شده بود، شعر به کلی بر موسیقی غلبه پیدا کرد.

متنهای ادبی بازمانده از زبان پهلوی ساسانی آن‌قدر زیاد است که ناگزیریم برای رعایت جانب اختصار به ذکر یک تقسیم‌بندی کلی و اشاره به نام برخی از مهم‌ترین آنها اکتفا کنیم. این آثار به چند دستۀ کلی تقسیم می‌شود:

۱/ آثار دینی، مانند:

ـ گزیده‌های زاداسپرم، در موضوع آفرینش و رستاخیز از زاداسپرم هیربد سیرجان و کرمان در قرن سوم هجریر نهم میلادی

ـ دادستان دینی، از منوچهر برادر زاداسپرم، شامل پرسشهایی در موضوعات فلسفی.

ـ رایهای مینوی خرد، شامل پرسش و پاسخ‌هایی در مورد خرد که با رویکردی مبتنی بر شیفتگی نسبت به عقل و خرد از آن‌گونه که در مقدمۀ شاهنامه فردوسی می‌بینیم، نوشته شده است.

۲/ اندرزنامه‌ها و متون آموزشی، مانند:

اندرز خسرو قبادان، اندرز آذرباد مارسپندان، پندهای زردشت، یادگار بزرگمهر بختگان، اندرز اوشنر دانا.

۳/ متنهای مربوط به آداب و رسوم، مانند: شایست و نشایست، روایات پهلوی و ارداویرازنامه، که داستان سفر ارداویر از پرهیزکار و ماجرای سفر او در عالم رؤیا به جهان دیگر است. زمان نگارش آن را روزگار پس از خسرو انوشیروان دانسته‌اند. سپس زردشت بهرام پژدو (وفات: بعد از ۶۷۷ هجریر ۱۲۷۸ میلادی) شاعر زردشتی سدۀ هفتمر سیزدهم ایران آن را با نام ارداویرافنامه به شعر پارسی ترجمه کرده است.

۴/ متنهای داستانی، مانند: خسرو قبادان و ریدک، یادگار زریر یا زریران، کارنامۀ اردشیر بابکان.

زبان‌های ایرانی

زبان‌های ایرانی در اصطلاح به گروهی از زبانها و لهجه‌ها اطلاق می‌شود که از نظر ویژگی‌های زبانی وجوه مشترکی دارند و لزوماً درقلمرو جغرافیایی ایران کنونی نمی‌گنجند. زبان‌های ایرانی شاخه‌ای از گروه زبان‌های «هند و ایرانی» هستند که خود شاخۀ عمده‌ای از زبان‌های هند و اروپایی محسوب می‌شود. شاخۀ هند و ایرانی خود به دو شاخۀ هندی و ایرانی تقسیم می‌شود. از لحاظ تحول تاریخی برای زبان‌های ایرانی می‌توان سه دورۀ مشخص قائل شد: ۱) دورۀ باستان، ۲) دورۀ میانه، ۳) دورۀ جدید.

۱٫ دورۀ باستان از دورانی آغاز می‌شود که نخستین آثار زبان‌های ایرانی به وجود آمده است یعنی از زمان تألیف گاتها (حدود سدۀ ۱۲ تا ۱۰ ق.م.) و تا اواخر دورۀ هخامنشی (حدود ۳۰۰ ق.م.) ادامه پیدا می‌کند.

ـ زبان اوستایی متعلق به شرق و شمال شرق که کتاب اوستا به این زبان نوشته شده است.

ـ زبان فارسی باستان در جنوب غرب ایران معمول بوده و کتیبه‌های هخامنشی به این زبان نوشته شده است. خط فارسی باستان میخی بود که از خط ایلامی گرفته شده بود.

۲ ـ دوره میانه از اواخر عصر هخامنشی (حدود ۳۰۰ ق.م) تا اوایل عهد اسلامی (سده هفتم میلادی) ادامه داشت و به خط پهلوی نوشته می‌شد. نگارش به این خط در سده‌های نخستین اسلامی هم معمول بود. گفتنی است معمولاً برای تمییز زبان این دوره از دوره‌های دیگر، آن را «پهلوی» می‌نامیدند. این زبان به دو شاخه شمالی (یا پارتی و اشکانی) و جنوبی (ساسانی) تقسیم می‌شد.

۳ ـ دوره جدید از اواخر دوره ساسانی آغاز شده و تاکنون هم ادامه دارد. مهم‌ترین شاخه زبان این دوره «فارسی» است. زبانها و لهجه‌های ایرانی موجود در روزگار ما مانند کردی، بلوچی، گیلکی، مازندرانی و غیره نیز به این دوره تعلق دارند.

براساس این دوره‌بندی زبان فارسی هم به سه دوره: باستان، میانه و جدید تقسیم می‌شود. باستان از نظر تاریخی همان دوره خط میخی است که به زبان آن دوره فارسی باستان هم گفته می‌شود. زبان دوره اشکانی و ساسانی که با خط پهلوی هم نوشته می‌شده، فارسی میانه یا پهلوی نامیده می‌شود، که به دو بخش شمالی (یا اشکانی) و جنوبی (یا ساسانی) تقسیم می‌گردد و بالاخره فارسی جدید که از دوره اسلامی به این نام نامیده شده و خط آن با خط زبان عربی یکسان است.

برای مطالعه بیشتر

ـ آموزگار، ژاله و احمد تفضلی، زبان پهلوی: ادبیات و دستور آن، چاپ چهارم، تهران، انتشارات معین، ۱۳۸۲٫

ـ باقری، مهری، تاریخ زبان فارسی، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۳٫

ـ تاوادیا، ج.، زبان و ادبیات پهلوی: فارسی میانه، ترجمه س٫ نجم آبادی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۲۵۳۵ (۱۳۵۵).

ـ تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، سخن، ۱۳۷۶٫

ـ جهانبخش، فرهنگ (تدوین و تألیف)، تاریخ زبان فارسی، تهران،‌ انتشارات فرهنگ، ۱۳۸۳٫

ـ زرشناس، زهره، «ادبیات ایران پیش از اسلام»، دانشنامه زبان و ادب فارسی، به سرپرستی اسماعیل سعادت، جلد اول: آ ـ برزویه، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴٫

ـ زرقانی، مهدی، تاریخ ادبی ایران و قلمرو زبان فارسی: تطور و دگردیسی ژانرها تا میانه سده پنجم، چاپ اول، تهران، سخن، ۱۳۸۸٫

ـ سمیعی، احمد، ادبیات ساسانی، تهران، دانشگاه آزاد ایران، ۲۵۳۵ (۱۳۵۵).

ـ مؤذن جامی، محمدمهدی، ادب پهلوانی: مطالعه‌ای در تاریخ ادب دیرینه ایرانی از زرتشت تا اشکانیان، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۹٫

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: