1393/7/26 ۱۰:۵۸
هر دورهیی از تاریخ هر سرزمین، فرهنگ زنده و اندیشمندان خاص خود را دارد. این اندیشمندان كسانیاند كه آگاهانه یا ناخودآگاه مسالههای آن سرزمین و فرهنگ را مطرح میكنند و مطالبی میگویند و مینویسند كه در فرآیند تاریخ آن سرزمین و فرهنگ از دغدغههای شخصی فراتر میرود و بخشی از دغدغههای فكری دورهیی را مینمایاند. براساس این نگرش، داریوش شایگان از اندیشمندان معاصر ایران است.
سفر به اقلیم شاعران
هر دورهیی از تاریخ هر سرزمین، فرهنگ زنده و اندیشمندان خاص خود را دارد. این اندیشمندان كسانیاند كه آگاهانه یا ناخودآگاه مسالههای آن سرزمین و فرهنگ را مطرح میكنند و مطالبی میگویند و مینویسند كه در فرآیند تاریخ آن سرزمین و فرهنگ از دغدغههای شخصی فراتر میرود و بخشی از دغدغههای فكری دورهیی را مینمایاند. براساس این نگرش، داریوش شایگان از اندیشمندان معاصر ایران است. او شهرت و اعتباری فراتر از مرزهای ایران دارد و به عرصه اندیشه در جهان راه برده است. ریشههای فكری عمیقی در فرهنگ شرق بهطور عام و فرهنگ ایران بهطور خاص دارد و در واقع با همین ریشهها و اصالتهاست كه توانسته است اندیشمندی ایرانی در سطح جهان باشد. دكتر داریوش شایگان از جمله چهرههای شناخته شده در عرصه فرهنگ ایرانی است كه توانسته در حدود نزدیك به چهار دهه آثار ویژهیی با بنمایه معرفتی از خود به جای بگذارد. كتاب جدیدی از دكتر شایگان بهتازگی منتشر شده كه مورد توجه اهالی فرهنگ قرار گرفته است. رونمایی از كتاب «پنج اقلیم حضور» صد و هفتاد و یكمین شب از شبهای مجله بخارا كه با حضور مولف و با همكاری بنیاد فرهنگی ملت، نشر فرهنگ معاصر و بوك لند و با سخنرانی بهاءالدین خرمشاهی، محمود دولتآبادی برگزار شد. گزارشی از این رونمایی ارایه میشود.
در این وانفسای نشر كتاب در ایران انتشار كتابی از فیلسوفی ایرانی كه به شعر ایرانیان پرداخته جای شگفتی دارد. شایگان در كتاب خود سعی كرده بار دیگر به كمبانی فكری ایرانیان و بنمایههای معرفتی آنان بپردازد و اینبار به سراغ پنج شاعر ایرانی رفته كه از آنان به عنوان پنج شاعری كه در اقلیم فكری ایرانیان جای ویژهیی دارد، یاد میكند. حافظ، سعدی، خیام، فردوسی و سرانجام مولوی شاعرانی هستند كه به زعم شایگان «از میان صدها شاعری كه تاریخ ادبیات ایران به خود دیده است، ایرانیان تنها پنج شاعر را در مقام نمونههای اعلای بینش شاعرانه خویش برگزیدهاند. جایگاه ممتاز این شاعران در تفكر ایرانی صرفا ثمره صفات استثنایی آنان نیست، بلكه این پنج شاعر هر یك به تناسب نبوغ خاص خود، نماینده تبلور یك جریان بزرگ تبارشناسی فكری است كه سبك و سیاق و شیوهیی منحصر به فرد را در بازتاب نحوه جهانشناسی خود در پیش میگیرد».
راز و رمز حضور شاعران در ایران
سالن مراسم مملو از علاقهمندان به فرهنگ و اصحاب فرهنگ بود. علی دهباشی در آغاز این مراسم به ایراد سخن پرداخت و گفت: « شعر فارسی و شاعران متعدد و برجسته این زبان نهتنها در حوزه جغرافیای تاریخی زبان فارسی بلكه در جهان تاثیرگذار بوده است. دهها و صدها ترجمه از دواوین ستارههای درخشان شعر فارسی و تالیف كتابهای متعدد و صدها و صدها مقاله درباره این شاعران و آثارشان گواهی است از تاثیر آنها در ادبیات جهان.
در زبان فارسی نیز صدها كتاب ارزشمند درباره تحلیل اشعار و شخصیت شاعران بزرگ زبان فارسی منتشر شده است و همچنان شاهد پژوهشهای جدید درباره آثار این شاعران كه بر قله شعر و ادب فارسی ایستادهاند، هستیم.
در بین آثاری كه تاكنون منتشر شده به بررسی ذهنیت ما درباره شعر و شاعران پرداخته نشده است. اینكه راز و رمز حضور پیوسته و همیشگی این شاعران در زندگی ما فارسیزبانان از كجا نشات میگیرد؟ و اصولا ریشههای روانی و تاریخی این حضور دایمی در زندگی ما از سوی حداقل پنج شاعر بزرگ زبان فارسی در چه زمینههایی نهفته است.
دكتر شایگان در كتاب «پنج اقلیم حضور» با عنوان فرعی: «بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان» به حضور روانی و تاریخی پنج شاعر: فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ میپردازد.»
با كتاب به كلی تازهیی مواجه هستیم
«پنج اقلیم حضور، بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان» از پنج مقاله درباره پنج شاعر كه نام برده شد، تشكیل شده و به نوعی زاویه دید مولف نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان را درمورد این شاعران پیریزی و بررسی كرده است. شایگان در این باره مینویسد: «غرض از این قلمفرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنانكه طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافتهاند. ایرانیان مقهور و مسحور نبوغ گرانمایه شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان غافل نمیمانند، حضوری كه نشانههایش را در گوشهگوشه زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او میتوان یافت». شاید به همین دلیل بود كه استاد بهاءالدین خرمشاهی كه خود هم شاعر است و شعرشناس و قلمی زیبا در بررسی شعر حافظ دارد درباره كتاب شایگان گفت: «دوستان نازنین و اهل ادب، ما با كتاب به كلی تازهیی مواجه هستیم. مثلا ما سخن و سخنوران را 70 سال پیش داشتیم، آن هم در زمان خودش تازه بوده، البته نگاه ادبی بر آن غالب است ولی واقعا نگاه برتر ادبی. كارهای دشتی راه هم داشتیم كه بیشتر قلمفرسایی است، نكته گویی كمتر است ولی در روزگار خودش گامی به پیش بوده. در این مدت هم رساله قابل توجهی مرحوم زرینكوب نوشته كه فلسفه شعر است و هنگام نگارش این اثر بیست و چند ساله بودند. بعد خود استاد زرینكوب، آثار نقد ادبی فراوان دارند، حتی به اسم نقد ادبی یا مثلا شعر بینقاب، شعر بیدروغ.»
بهاءالدین خرمشاهی سپس به آثار دكتر شفیعی كدكنی اشاره كرد« كتاب صور خیال در شعر فارسی ایشان كه بینظیر است و یك اثر هم دارند كه من خواندنش را توصیه میكنم. ایشان دو بار برگزیدهیی از غزلیات مولانا منتشر كردند. بار اول آن اواخر دهه 40 بود كه این كتاب به دهها چاپ رسیده است. در این كتاب حدود 460 غزل از مولانا برگزیده شده و پیشگفتاری دارد درباره شعر و مولانا و این پیشگفتار فوقالعاده است. تا اینكه میرسیم به كتابی متفاوت. چرا متفاوت چون این كتاب توسط ادبا نوشته نشده. ما حافظ را ادیب نمیدانیم البته ادبشناس بوده ولی در درجه اول شاعر بوده یا سعدی هم همین طور. این كتاب نگاه ادبی ندارد، نگاه فراادبی دارد و همین حسن بزرگ این كتاب است.»
خرمشاهی در ادامه میافزاید: « این كتاب میپردازد به اینكه چگونه ما مخاطب دایمی شعر هستیم و میدانید كه پنج شاعری كه در این كتاب مطرح شده كدام هستند. استاد شایگان در این كتاب بسیار استادانه به این پنج شاعر پرداخته است و به ویژه من از بخشی كه از سعدی سخن میگوید بسیار لذت بردم.
و به رسم همیشه رباعیای ساختهام كه در پایان سخن برایتان میخوانم:
این نقد ادب نه رایگان میآید/ نه از نوك قلم، میان جان میآید
در فلسفه شعر قلم كم زدهاند/ اینگونه بیان از شایگان میآید
پس از سخنان خرمشاهی مراسم رونمایی از كتاب برگزار شد و دكتر شایگان به رسم ادب نسخهیی از آن را به ژاله آموزگار، حسن انوشه، محمدرضا باطنی، محمود دولتآبادی، كامران فانی، جواد مجابی و رضا كیانیان اهدا كرد.
شعر و اندیشه ایرانی در شب بارانی
پس از مراسم رونمایی از كتاب دكتر شایگان، محمود دولتآبادی لب به سخن گشود و از اهمیت كتاب برای مخاطبان گفت و نگاه ویژه دكتر شایگان به شعر و علاقه ماندگار ایرانیان به شعر حكایت كرد و از بخشی كه به خیام میپرداخت چندخطی را برای حاضران خواند.
دولتآبادی درباره شاعرانگی و اهمیت آن در میان ایرانیان و توجه شایگان به آن چنین گفت: « بیش از هر چیز باید صمیمانه اعتراف كنم كه در زمینه ادبیات ایران خود را خبره و متخصص نمیدانم. شالوده این مقالات، بر اساس زاویه دید من نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پیریزی شده است، بر محور این پرسش كه ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟ پیوند و ارتباط درونی این مردم با شاعران بزرگشان از چه سنخ است كه چنین به اعماق سرشتشان رسوخ كرده و سایهیی سنگین بر كل جهانبینی آنان افكنده است؟ غرض از این قلمفرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنان كه طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافتهاند. ایرانیان مقهور و مسحور نبوغ گرانمایه شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان نمیمانند، حضوری كه نشانههایش را در گوشهگوشه زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او میتوان یافت.
به یاد دارم در سال 1342، همسر نیكوس كازنتزاكیس، نویسنده معروف یونانی، در ایران مهمان من بود و در سفری كه به شیراز داشتیم پس از بازدید از مقبره سعدی و حافظ، با تاثر و شیفتگی بسیار سخنی گفت كه هرگز فراموشش نكردم: «من در هیچ كجای دنیا ندیدهام كه مزار و مقبره یك شاعر بزرگ، زیارتگاه مردم باشد! شاید شما تنها ملتی باشید كه با شاعرانشان چنین ارتباط معنوی عمیقی دارید و چنان ارجی برایشان قایلید كه حضوری مدام در زندگی شما دارند.
این ویژگی، یعنی شاعرانگی به جهانبینی ایرانیان هویتی خللناپذیر میبخشد، ضمن آنكه اعتماد به نفسشان را هم تقویت میكند. این موقعیت كمنظیر به گذر زمان وقعی نمینهد، گویی زمان به رابطه دیرپای ایرانیانی كه خود را با بزرگانشان همدل و همزبان میپندارند، هیچ خدشهیی وارد نكرده و در برداشت آنها نسبت به حضور این شاعران هیچ مدخلیتی نداشته است. فاصله چندین قرنی اغلب این بزرگان با ما، این حقیقت كه آخرین غزلسرای نامور ایران 700 سال پیش میزیسته، كوچكترین رخنهیی در نگاهمان نیفكنده است.»
سفر به اقیلم شاعران ایرانی
امروزه در صدر آمار پرفروشترین كتابها، هنوز هم كه هنوز است، نام دیوان حافظ و مثنوی و شاهنامه به چشم میخورد و سالی نیست كه چندین دیوان جدید از حافظ به زیور طبع آراسته نشود. این موقعیت بیبدیل را به چه معیاری باید سنجید؟ چگونه میتوان این حقیقت اساسی را توجیه كرد، این خصلت ایرانیان بدان ماند كه فیالمثل یك ایتالیایی دایما به كمدی الهی دانته رجوع كند و دمی از حكمت نهفته در آن غافل نماند، یا یك انگلیسی در هر موقعیتی به سراغ شكسپیر برود و قطعاتی از اشعار یا گفتهها و كلمات قصار وی را ورد زبانش سازد و به مانند الگویی تقلیدناپذیر به كارش گیرد.
ناگفته پیداست كه رفتاری از این دست، در هیچ تمدن دیگری از دنیا نظیر ندارد. پس میتوان اذعان داشت كه خصلت شاعرانگی ایرانی و همدمی سحرانگیز او با شاعران بلندمرتبهاش پدیدهیی است كاملا استثنایی و یگانه كه بهراستی شكوهمند است و تحسینبرانگیز.
شایگان پنج شاعری را كه در این كتاب بدان پرداخته نماینده اندیشه ایرانی میداند و سعی دارد جهان فكری آنها را بررسی كند. مولف درباره فردوسی معتقد است كه «فردوسی مظهر اوج حماسهیی است كه با تاثیر از اساطیر اوستایی و افسانههای پارتی و ساسانی، كه چندی پس از حمله اعراب در پی بیداری آگاهی ملی ایرانیان از نو احیا گردید، در شاهنامه صورتی قطعی به خود گرفت».
وی درباره عمر خیام نیز بر این باور است كه «خیام با آنكه اصالت دقیق رباعیاتش همچنان پس از گذر سالیان دراز محل مباحثه است، مظهر نوعی تعارض در نبوغ ایرانی است كه طی آن جریانهای متناقض، مانند ایمان و شك، اطاعت و عصیان و لحظه ابدیت در مواجهه با یكدیگر قرار میگیرند». شایگان، مولوی را اوج تكامل نوعی سنت عرفانی و سعدی را نمونه تعبیر یونانیان باستان و نمونه اعلای پایدیا میداند و حافظ را ترجمانالاسرار ادب فارسی و شاعری منحصر به فرد توصیف میكند.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید