بررسی «تفسیر پرتوی از قرآن» آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگو با دكتر محمد مهدی جعفری

1393/6/19 ۰۸:۳۳

بررسی «تفسیر پرتوی از قرآن» آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگو با دكتر محمد مهدی جعفری

بررسی «تفسیر پرتوی از قرآن» آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگو با دكتر محمد مهدی جعفری تاكنون جلد نخست آن مجموعه با عنوان «درس‌های قرآنی» و جلد هشتم با نام «مباحث اقتصادی» منتشر شده و مجلدات دوم تا هفتم نیز به نسخه ویراسته و بازبینی شده «تفسیر پرتوی از قرآن» اختصاص دارد. در این گفت‌وگو سعی شده تا پرتوی دیگر بر پرتوی از قرآن داشته باشیم و این اثر ارزشمند كه در زمینه قرآن پژوهی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، بررسی شود. ایشان در این گفت‌وگو مدعی می‌شود كه رویكرد آیت‌الله طالقانی درعین قرآنی بودن توضیحات و تبیین‌هایش امروزی و مورد توجه روشنفكران بوده است.

 

روشنفكران غالبا متاثر از تفاسیر قرآنی آیت‌الله طالقانی بودند

علی ورامینی: بررسی «تفسیر پرتوی از قرآن» آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگو با دكتر محمد مهدی جعفری تاكنون جلد نخست آن مجموعه با عنوان «درس‌های قرآنی» و جلد هشتم با نام «مباحث اقتصادی» منتشر شده و مجلدات دوم تا هفتم نیز به نسخه ویراسته و بازبینی شده «تفسیر پرتوی از قرآن» اختصاص دارد. در این گفت‌وگو سعی شده تا پرتوی دیگر بر پرتوی از قرآن داشته باشیم و این اثر ارزشمند كه در زمینه قرآن پژوهی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، بررسی شود. ایشان در این گفت‌وگو مدعی می‌شود كه رویكرد آیت‌الله طالقانی درعین قرآنی بودن توضیحات و تبیین‌هایش امروزی و مورد توجه روشنفكران بوده است.

***

نحوه آشنایی شما با مرحوم طالقانی چگونه بود و از چه سالی ایشان را می‌شناختید؟

من قبل از اینكه به تهران بیایم در دانشگاه شیراز درس می‌خواندم و دردوره لیسانس با برخی از آثار آیت‌الله طالقانی همچون اسلام و مالكیت آشنا شده و اسم ایشان را شنیده بودم. به خصوص اینكه در سال 38 كه انجمن اسلامی شیراز را تاسیس كردیم، كتاب‌هایی از اصفهان و تهران می‌فرستادند. زمانی كه در سال 40 به تهران آمدم، برای نخستین بار مستقیما خدمت آیت‌الله طالقانی رسیدم. به چند جهت این ملاقات‌ها ادامه داشت: 1- شب‌های جمعه با دانشجویان دیگر به مسجد هدایت می‌رفتیم و از صحبت‌های ایشان استفاده می‌كردیم. 2- از جهت عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان كه گاهی ایشان را برای سخنرانی دعوت می‌كردیم. 3- از این جهت كه در نهضت آزادی برای سخنرانی از ایشان دعوت می‌كردیم. البته این دیدارها به‌طور متفرقه بود. ایشان را در سال 1341 بعد از رفراندوم انقلاب سفید گرفتند و ما را نیز در سال 1342 دستگیر كردند و در زندان هم در خدمت ایشان بودیم.

 

در تفسیر آیت الله طالقانی از قرآن یك گرایش‌های سوسیالیستی یا بهتر بگوییم عدالت اجتماعی دیده می‌شود. این گرایشات تا چه اندازه ناشی از پیشینه فكری بوده و چه میزان ناشی از شرایط زمانه و سیطره تفكرات چپ در آن مقطع؟

ببینید آیت‌الله طالقانی تقریبا از دوران رضاشاه كه برای تحصیل به قم می‌رفتند، افكارشان شكل می‌گیرد و ایشان قبل از اینكه حزب توده مسائل اجتماعی را مطرح كند به این مسائل وارد می‌شدند چون تحت تاثیر قرآن و نهج‌البلاغه این افكار سوسیالیستی و عدالت اجتماعی را داشتند. ما در همان آثار قبل از 1320 هم رگه‌هایی از افكار سوسیالیستی یا عدالت اجتماعی می‌بینیم. علت تفكیك این دو از هم این است كه سوسیالیسم در نزد عده‌یی به نادرستی و به ناحق با ماركسیسم همراه شده است. سوسیالیسم یعنی مكتب عدالت اجتماعی و من برای اینكه سوءتفاهمی پیش نیاید می‌گویم عدالت اجتماعی.

بعد از شهریور 1320 كه فضای سیاسی بازی در ایران ایجاد شد نه‌تنها تفسیر قرآن و نهج البلاغه می‌گفتند بلكه نشریه‌یی هم داشتند به نام دانش‌آموز و در آنجا مقالاتی می‌نوشتند كه بیشتر حول محور و افكار اتحاد مسلمین بیان شده است. بعد از اینكه حزب توده این افكار سوسیالیستی را بیشتر منتشر كردند، ایشان كتابی نوشتند به نام مالكیت در اسلام و در آنجا اتفاقا با ادبیات و روایات ثابت كردند كه نظر اسلام همان عدالت اجتماعی است و عدالت اجتماعی در اسلام اصالت دارد. دو چیز بیشتر از همه بر ایشان اثر گذاشته است یعنی كه از دو سرچشمه بیشتر تاثیر گرفته است؛ یكی نهج‌البلاغه كه عدالت اجتماعی در آن پر رنگ است و دوم افكار شیخ محمد عبده و نحله جدید نو معتزلیان به خصوص عبده كه مقداری تحت تاثیر سید جمال‌الدین بود. البته خود عبده در ادامه صاحب سبك و مكتب شد كه در ایران هم عده‌یی تحت تاثیر او قرا گرفتند. قابل ذكر است كه تفسیرهای سوسیالیستی عبده از قرآن در كشورهای عربی بسیار مورد توجه قرار گرفت.

 

یعنی اگر مرحوم طالقانی امروز هم در قید حیات بودند باز به همین نوع تفسیر گرایش داشتند؟

مسلما. بله ایشان تا آخر عمر (سال 58) كه تفسیر می‌گفتند این مساله عدالت اجتماعی در آن هست. من حدود دو سال پیش مقاله‌یی در چشم‌انداز ایران نوشتم و رویكرد سوسیالیست دموكراسی آیت‌الله طالقانی را ثابت كردم. از نظر اقتصادی ایشان سوسیالیستی و به لحاظ سیاسی دموكراتیك بود بنابراین ایشان یك سوسیال ـ دموكرات بودند.

 

تا قبل ازآیت‌الله طالقانی تفسیر یك كار تخصصی درحوزه بود و معمولا با رویكرد نظری یعنی لغت‌شناسی و تفسیرهای عرفانی و روایی سراغ قرآن می‌رفتند. هنگامی كه مرحوم طالقانی تفسیری اجتماعی ارائه دادند واكنش حوزه چه بود؟

در حوزه تقریبا سال 1326 – 1325 اصلا تفسیر جایی ندارد. در مورد این موضوع هم علامه طباطبایی و هم شهید مطهری گله می‌كنند كه چرا تفسیر در حوزه مورد استقبال نبوده است.

وقتی هم علامه طباطبایی تفسیر را شروع كرد، با مخالفت شدید حوزه روبه‌رو شد و بعدا كه امام خمینی قدرتی داشت، البته در آن وقت نه به عنوان یك مرجع تام بلكه به عنوان یك قدرت علمی در حوزه از علامه طباطبایی حمایت كرد تا وی توانست تفسیر را ادامه بدهد، بنابراین در حوزه نه تنها تفسیر اجتماعی بلكه تفسیر كلاسیك هم جایی نداشت اما همان‌طور كه گفتم شیخ محمد عبده تا اواسط سوره نساء را تفسیر كردند. تقریرات ایشان را شاگردش شیخ محمد رشید رضا به تحریر در آورد و هر جا به توضیح شیخ عبده می‌رسد، می‌گوید: قال‌الاستاد الامام. یعنی امام ما این را گفته است. بعد از 1906 كه عبده بر اثر سرطان فوت كرد، خود رشیدرضا این تفسیر را ادامه داد تا سوره یوسف كه همان جزء 12 در تفسیر علامه طباطبایی است. تا آنجا تفسیر علامه طباطبایی تفسیر قوی‌ای است كه سخت تحت تاثیر شیخ محمد عبده است. البته گاهی نظرات شیخ را رد می‌كند و گاهی می‌پذیرد.

بنابراین همان‌طور كه گفتم تفسیر به این شكل از طالقانی آغاز شد. حوزه به‌طور كلی مخالف تفسیر مسائل اجتماعی و حتی مخالف ورود ایشان به مسائل سیاسی بودند. حتی واژه آخوند سیاسی به ایشان و آیت‌الله كاشانی می‌گفتند و آنها را طرد می‌كردند.

اما این نكته قابل تذكر است كه وجه غالب از تفسیر پرتوی از قرآن اجتماعی نیست. من سه جلد از پرتوی از قرآن را نوشته‌ام، بخشی را هم ویراستاری و چاپ كردم. این تفسیر را خوب مطالعه كردم و حتی درس دادم و بر همه آن واقف هستم وجه سیاسی و اجتماعی در آن هست ولی غالب نیست. ایشان همه روش‌های تفسیری را به كار برده ولی نقد آنها را نیز در نظر داشته است.

اتفاقا آقای خرمشاهی در كتاب تفسیر و تفاسیر جدید گفته‌اند كه تفسیرآیت‌الله طالقانی بر خلاف برداشت موجود جنبه اجتماعی و سیاسی زیادی ندارد. منتها چون آیت‌الله طالقانی یك مبارز سیاسی بود هرگز از این كار تا آخر عمر دست نكشید و بعضی از آیات قرآن را كه تفسیر می‌كرد، همراه بود با طرح مسائل روز جامعه در آن تفسیر.

 

در زندان این تفسیر را مكتوب می‌كردید؟

ایشان وقتی وارد زندان شدند اول در زندان قصر بودند ولی در سوم محرم آزاد شدند. قصد رژیم این بود كه ایشان را به حبس سنگین محكوم یا حتی اعدام كند. در شب دهم محرم كه ایشان به مركز هدایت نرفتند تا اینكه در 22 خرداد دستگیر شدند و به زندان 3 قصر رفتند. ایشان جلد اول پرتوی ازقرآن را نوشتند كه جزء اول قرآن هم هست. در شهریور 42 جلد اول منتشر شد. در آبان 1342 ایشان را به زندان شماره 4 آوردند كه بازرگان و سحابی هم بودند. به ایشان پیشنهاد شد كه تفسیر را مجددا آغاز كنند. ایشان نیز به جای اینكه از جزء دوم شروع كنند از جزء سی‌ام شروع كردند. در مواقعی كه دادگاه نداشتند، حدود سه روز در هفته تفسیر می‌كردند و من تند تند می‌نوشتم و پس از آماده شدن خدمت ایشان می‌بردم و ایشان تكمیل می‌كردند و دوباره پاك‌نویس می‌كردم. به این شكل دو جلد آن،‌كه جزء 30 بود آماده شد. بعد از سال 46 كه آزاد شدند مشغول تفسیر از سوره آل‌عمران شدند چون قبلا تا پایان بقره را ادامه داده بودند اما به علت گرفتاری‌های سیاسی، مسوولیت‌ها و مراجعات زیاد به دادگاه، كار به كندی پیش می‌رفت. بعد به بافت كرمان تبعید شدند و در سال 52 برگشتند. دوباره به هر شكلی كه بود سعی می‌كردند این تفسیر را ادامه دهند. به بنده گفتند من سوره آل عمران و چند آیه از سوره نساء را آماده و در دو نسخه نوشتم و یك كپی گذاشتم. ایشان گفتند یك نسخه را شما ببر كه اگر من را گرفتند یك نسخه برای انتشار در خدمت شما باشد. چند روز بعد كه ایشان را گرفتند به منزل ایشان رفتم و از خانم ایشان پرسیدم و گفتند خوشبختانه چیزی نبردند. بعد از پنج یا شش ماه كه هیچ خبری از ایشان نبود، ملاقاتی با خانواده در زندان داشتند و به من خبر دادند كه یادداشت‌هایی برای تو فرستادم. دیدم برخی از آیه‌های آل‌عمران را مجددا تفسیر كردند و نوشتند و مخفیانه دادند به خانواده برای من آوردند. بعد از آن تا آیه 24 سوره نساء را هم مجددا تفسیر كردند و من اضافه و شروع كردم به تلفیق آنها. ایشان در آبان 57 آزاد شدند و در آن زمان حدود 160 صفحه از جلد پنجم چاپ شد وقتی ایشان آزاد شدند و نسخه‌های آماده‌شده را دیدند، گفتند این دیگر نوشته مستقل من نیست و بهتر است بالای آن را بنویسید درس‌هایی از تفسیر پرتوی از قرآن و با نام خود چاپ كنید. جلد ششم كه سوره نسا بودم را من دیگر تلفیق نكردم و آنچه در زندان آماده كرده بودند به عنوان جلد ششم چاپ كردم.

 

جناب دكتر این‌طور كه شما فرمودید سه جلد در زندان نگاشته شده و آنجا منابعی هم در دسترس بود؟

البته در زندان قصر برخی از منابع بود. تفسیر مجمع‌البیان و تفسیر ملاصدرا هم بود. با دوستان هم در آنجا خیلی آزادانه بحث می‌كردند.

اما قسمتی كه زندان اوین آماده كردند (آل‌عمران) هیچ منبعی نداشتند و اتفاقا ابیات زیادی از مثنوی مولوی را به عنوان شاهد آوردند در پاورقی كه همه را از حفظ بوده است. در زندان قصر در سال‌های 42 تا 46 غیر از تفاسیر منابع و كتب دیگری هم در اختیار بود.

 

جناب دكتر، آیت‌الله طالقانی وقتی از زندان آزاد شدند نخواستند در تفاسیر بازبینی كنند؟

نه متاسفانه دیگر بازبینی نكردند. چرا كه دیگر انقلاب شده بود و ایشان فعالیت‌های زیادی داشتند. حتی فرصت بازبینی نوشته‌های من را هم نداشتند. شاید اگر این كار را می‌كردند خیلی بهتر بود.

 

در دهه 50، سه شخصیت بارزی كه اسلام را تفسیر اجتماعی- سیاسی می‌كردند یعنی دكتر شریعتی، بازرگان و آیت‌الله طالقانی؛ كه بازرگان با رویكرد علمی به سراغ قرآن رفته بود و دكتر شریعتی نیز رویكردی مدرن داشت. اول ربط و نسبت طالقانی با این دو بزرگوار چی بود؟ دوم اینكه فضای فكری دكتر شریعتی و بازرگان تاثیری روی طالقانی و تفسیر ایشان داشت؟

بگذارید از آغاز شروع بكنم. دكتر شریعتی در یكی از مقالاتی كه دقیق یادم نیست كجا بوده به این نكته اشاره می‌كند كه ما به تهران كه می‌آمدیم مسجد هدایت تنها جایی بود كه ما داشتیم و در آنجا از تفسیرهای قرآنی آیت‌الله طالقانی استفاده می‌كردیم و دكتر شریعتی این را به مناره‌یی در كویر تشبیه كرده است. كتاب آقای بسته‌نگار هم كه با این نام است از این سخن دكتر شریعتی گرفته شده است.

دكتر شریعتی بسیار تحت تاثیر معارف اسلامی و قرآنی آیت‌الله طالقانی بود. آقای بازرگان یك جمله را همیشه بیان می‌كرد و آن اینكه؛ از امتیازات طالقانی این است كه هم ایشان تحت تاثیر روشنفكران تحصیلكرده غرب بود و هم روشنفكران تحصیلكرده‌یی چون دكتر شریعتی تحت تاثیر ایشان بودند. این تعامل مقابل در آثار اینها دیده می‌شود. ایشان مرتب كتاب‌های متفاوت غربی را مطالعه می‌كردند. كتاب‌های فیزیك و فنی حتی كه اگر در آنها كوچك‌ترین اشاره‌یی به بحث الهیاتی شده باشد را خوانده باشند یا در مجامع جهانی اسلامی كه شركت می‌كرد. در مصر، سوریه، هندوستان، پاكستان و غیره. دقیقا مسائل اجتماعی را به دقت مطالعه می‌كردند. در زندان شماره 4 قصر كه بودیم، توده‌یی‌ها تحت تاثیر افكار ایشان و افق باز ایشان قرار گرفتند تا جایی كه آیت‌الله طالقانی را مهندس طالقانی می‌خواندند. البته این مهندس خطاب كردن آیت‌الله طالقانی كنایه‌یی به بازرگان هم داشت. یعنی بازرگان كه باید یك مهندس روشنفكر باشد بیشتر مسائل مذهبی و دینی را پیگیری و مطالعه و مطرح كرده در حالی كه طالقانی بر مسائل بسیار روشن و جدید اجتماعی تكیه می‌كردند. حتی توده‌یی‌ها بعضا می‌گفتند؛ «به خدا اگر ما از جوانی با شما آشنا می‌شدیم از اسلام روی بر‌نمی‌گرداندیم و به ماركسیسم روی نمی‌آوردیم.»

علت آن هم این بود كه ایشان قرآن را خیلی به‌روز و مستدل تفسیر می‌كردند حتی توده‌یی‌ها و ماركسیست‌ها هم بیشتر آن را قبول داشتند و این اعتراف شامل دیگر روشنفكران نیز می‌شد. رویكرد آیت‌الله طالقانی در عین قرآنی بودن توضیحات و تبیین‌هایش امروزی و مورد توجه روشنفكران بوده است.

 

جناب دكتر، میراث طالقانی چقدر در شكل‌گیری افكار مجاهدین قبل از انقلاب و روشنفكران دینی بعد از انقلاب تاثیر داشته است؟

غالب روشنفكران مذهبی از شریعتی تا سران مجاهدین و انجمن اسلامی مهندسین، دكتر معین‌فر، دكتر سامی، دكتر پیمان و بسیاری دیگر از روشنفكران دینی می‌گفتند ما تحت تاثیر آیت‌الله طالقانی بودیم و ایدئولوژی و تفسیر قرآن ایشان روی ما بسیار تاثیر گذاشته است. مجاهدین و به‌خصوص سران اولیه هم خیلی تحت تاثیر ایشان بودند. قبل از اینكه به آن انحرافات كشیده شوند گاهی مطالعاتی با آیت‌الله طالقانی داشتند و با ایشان در برخی از برداشت‌های قرآنی مشورت می‌كردند ولی بعد از اینكه در زندان افتادند، مطالعاتی داشتند كه باعث انحراف نسل دوم و بعدی آنها شد كه جناب آقای شاهسوندی در 30شماره چشم‌انداز بررسی كرده است. به هر حال چه قبل و چه بعد از انقلاب روشنفكران دینی غالبا خود را شاگرد و متاثر از ایشان می‌دانسته و مسجد هدایت می‌رفته‌اند.

 

سخن آخر؟

نكته‌یی كه لازم می‌بینم در اینجا خدمت شما عرض بكنم، این است كه افكار آیت طالقانی، مهندس بازرگان، آیت‌الله مطهری، دكتر شریعتی و دیگر نواندیشان، اصلی را در روی پیش روی ما گذاشتند. این به این معنی است كه ما در همان حد باقی بمانیم. اصولی را برای ما تعیین كردند نه اینكه ما به صورت دگم در آنجا بمانیم. بلكه در پرتو روشنگری‌های اینها با در نظر گرفتن معیارهای روز، راه را برای استخراج مفاهیم و پرتو‌افكنی بیشتر دنبال كنیم.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: