1393/5/1 ۰۸:۳۰
از مریدان معروف سیسی كه با مغربی صحبت میداشت، كمال خجندی بود. مؤلف حبیبالسیر درباره كمال گوید در بازگشت از سفر مكه، در تبریز اقامت میكند و مورد توجه سلطان حسینبن سلطان اویس (784ـ 776ق) قرار میگیرد. سلطان باغی در ولیانكوه (یا وییلانكوه) به وی میبخشد و كمال در آنجا خانقاهی میسازد، میرزا میرانشاه نیز به شیخ خجندی ارادت میورزید. روزی مولانا مغربی با محمد مشرقی، محمد عصار، محمد خیالی به صحبت شیخكمال میروند و شیخ مشغول طبخ غذا بود. غزلی سروده بود به مطلع:
مغربی و كمال خجندی
چشم اگر این است و ابرو این و ناز و شیوه این
الوداع ای زهد و تقوا، الفراق ای عقل و دین
مغربی به كمال میگوید: «مولانا بزرگ است؛ چرا باید شعری گفت كه جز معنی مجازی، محملی نداشته باشد؟» كمال رمز صوفیانة آن را بیان میكند كه چشم به لسان اشارت عین و ابرو عبارت از حاجب است كه اشاره به صفات است و مغربی از این طرز تعبیر كمال خدمت میكند و انصاف میدهد.
استنباط ریو نویسنده فهرست موزه بریتانیا كه میگوید مناسبات این دو شاعر چندان خالصانه و باصفا نبوده است، با مطلب فوق تأیید میگردد. هم بدان سبب كه كمال نزد میرانشاه تقرب دارد و مغربی برای دفاع میرزا ابوبكر قربان میشود، هرچند كه ادوارد براون این شبهه را برای دو تن اهل صفا بعید میداند.
شاگردان مغربی
مغربی در تبریز به ارشاد مشغول بود و مجلس درس داشت. احمدبن موسیالرشتی الاستادی در مقدمه شرح جام جهاننما میگوید: «این فقیر رساله را دو نوبت نزد مصنف (مغربی) علیهالرحمه به قرائت خواندهام و بر مشكلات آن وقوف یافته و بر حضور استاد حواشی نوشته و اجازتنامه به خط مبارك خود داده است.» احمد رشتی از مرید دیگری به نام كمالالدین یوسف، معروف به میرشكی نام میبرد كه به تقاضای وی جام جهاننما را در تبریز شرح كرده است.
از مریدانی كه در سفر و حضر با مغربی ملازم بوده و با ارادتی خاص با وی زندگی میكرده، خواجه عبدالرحیم خلوتی است كه در 795ق در سلطانیه توبه گرفته و در سال 803 در گیلان تلقین یافته است.
از یاران دیگر مغربی در سیر و سلوك، شیخبهاءالدین همدانی و شیخ سعدالدین ـ فرزند محمود زعفرانی ـ و شیخ عبدالقاهر نخجوانی و شیخ مشرفالدین منیری است كه در شهر سار كنار حوض منوگهر با مغربی مباحثه داشته است. شیخ عبدالله شطاری (مؤسس طریقه شطاریان) در هند از جمله خلفا و جانشینان مغربی است كه از دست وی خرقه پوشیده و شطاری لقب گرفته. شهرت شطاریه در قرن 8 و 9 در هند بود و بعضی سخنان او یادآور گفتههای حلاج و بایزید است و این طریقه در سوماترا و جاوه نیز پیرو دارد. استاد زرینكوب مینویسد: تأثیر وجود مشایخ شطاریه و نقشبندیه در نشر و بسط اسلام بین هندوان و اقوام مالزی به مراتب بیش از تأثیری بود كه غازیان و مجاهدان سابق در بین مردم داشتهاند.
مولانا محمد اقطایی، مشرقی تبریزی و مولانا عوض شاه نامی از مریدان شیخ مغربی بودهاند. مولانا عوض شاه نامی گوید: روزی به خدمت مغربی آمدم، گفتند: امروز با تو سیری كنم.
مؤلف تذكره سفینه خوشگوی، صائب را از اعقاب شمس مغربی میداند. میرزا محمدعلی صائب تبریزی، (اصفهانی) كه عم او به نام شمسالدین تبریزی (معروف به شیرین قلم، ملقب به شمس ثانی) است، از مشاهیر اهل صفا و استادان حق بود؛ اما در دیوان صائب اشارهای بر خویشاوندی وی با شمس مغربی نیست. شاید لقب عم او سخن خوشگوی را تأیید كند و شمس ثانی با شمس مغربی خویشاوندی داشته باشد.
مغربی فرزندی به نام عبدالحی داشته كه در سال 825ق در اوایل سلطنت اسكندر قرایوسف درگذشته و در كنار آرامگاه مولانا محمد مغربی مدفون است.
تخلص مغربی
جامی و تذكرهنویسان دیگر برآنند كه مغربی تخلص خویش را به جهت سفر به مغرب و خرقهگرفتن از مریدان محییالدین مغربی برگزیده است. یكی از مریدانش به نام ابومحمد نورالدین عبدالرحیم بزازی گوید: «التبریزی موطناً، المغربی مذهباً»، از سوی دیگر مغربی در مقدمه دیوان پس از ذكر علل توجه به شعر گوید: «گاهی از برای تفریح كربت و دفع هموم غربت غزلی چند طربافزای شادیبخش غمفرسای گفته شدی... تا آینه وحدتنمای هر محبی گردد، و مرشد هر مسترشدی و مرآت هر بالغی و رشیدی آید. پس ناظم این نوع شعر با ناظران صادق و صادقان ناظر همان میگوید كه ناظم ترجمانالاشواق میگوید كه:
كُلما اَذكُرُهُ مِن طَلَل او ربوع او معانِ كُلما»
مغربی با توجه به سخن محییالدین در ترجمانالاشواق در تبیین عشق، موافق مشرب عرفانی مغرب از جمله ابنعربی اندلسی، تخلص مغربی را برای خود برگزیده است و این نكته گفتار جامی را تأیید میكند.
شیخ محمد لاهیجی در شرح گلشن راز به نام مفاتیحالاعجاز كه از شعرهای مغربی چه با ذكر و چه بیذكر نام برای توجیه مطالب خویش استشهاد كرده است، درباره معنی جابلقا و جابلسا چنین بیان میكند:
آنكه شهر جابلقا شهری است در غایت بزرگی در مشرق و جابلسا نیز شهری است به غایت بزرگ در مغرب و ارباب تأویل در این باب سخنان بسیار گفتهاند و آنچه بر خاطر این فقیر قرار گرفته، بیتقلید غیری به طریق اشاره، دو چیز است: یكی آنكه جابلقا عالم مثالی است كه در جانب مشرق ارواح واقع است كه برزخ است میان غیب و شهادت و مشتمل است بر صور عالم، پس هرآینه شهری باشد در غایب بزرگی و جابلسا عالم مثال و عالم برزخ است كه ارواح بعد از مفارقت نشئه دنیویه در آنجا باشند و صور جمیع اعمال و اخلاق و افعال حسنه و سیئه كه در نشاء دنیا كسب كردهاند چنانچه در احادیث و آیات وارد است در آنجا باشند و این برزخ در جانب مغرب اجسام واقع است...
شهر جابلسا منشأ انسانی است كه مجلای جمیع حقایق اسماء الهیه و حقایق كونیه است و هرچه از مشرق ذات طلوع كرده و در مغرب تعین انسانی غروب نموده و در صورت او مخفی گشته است.
با مغربی مغارب اسرار گشتهایم
بیمغربی، مشارق انوار بودهایم
در اینكه وجه تخلص مغربی چیست، قول مربوط به سفر وی به مغرب و همچنین قول مربوط به پیروی وی از طریقت محییالدین عربی محتملتر به نظر میرسد.
آثار مغربی
مؤلف روضاتالجنان درباره مغربی و آثارش گوید: «وی عالم بوده به علوم ظاهری و باطنی و مصنفات شریف و ا شعار لطیف وی حرز جان و تعویذ روان عارفان است؛ چون: اسرارالفاتحه، رساله جام جهاننما، دررالفرید، نزهتالساسانیه، و غیره. دیوان اشعار آبدار آن بزرگوار كالشمس فی وسط النهار ظاهر و باهر است...» این سخنان این نكته را روشن میسازد كه اشعار مغربی از شهرت خاصی بهرهور بوده است و به جز آثاری كه وی میشناخته آثار دیگری را از آنِ مغربی میدانسته كه با آوردن «غیر هم» از ذكر نام آنها گذشته است. از جمله:
كلیات دیوان كه مشتمل است بر اشعار عربی 223 بیت، غزلیات فارسی 199، مثنوی 22 بیت، قطعه 2، ترجیعات 3، رباعیات 35، و فهلویات یك غزل و 14 دوبیتی. و اما آثار منثور:
1ـ رساله مرآتالعارفین در تفسیر سوره فاتحه كه ظاهراً همان رساله اسرارالفاتحه است. این رساله در مجموعه شماره 1453 در كتابخانه راغب پاشای تركیه موجود است. در بعضی نسخهها به محییالدین و شیخ نصیرالدین عبدالكریم جیلی منسوب است.
2ـ رساله دررالفرید فیالمعرفه التوحید به فارسی كه مغربی آن را در گیلان نوشته است این رساله ضمیمه دیوان مغربی در كتابخانه سعید نفیسی در فهرست كتابهای ایشان به شماره 8732 در كتابخانه مركزی دانشگاه تهران ثبت شده است كه مجموعاً هفت صفحه میباشد. مولف «شعر فارسی در عهد شاهرخ» از آن یاد كرده و این نسخه را دیده و از آن بهره یافته است.محمدعلی تربیت در كتاب دانشمندان آذربایجان از مشخصات این رساله كه در اختیار داشته، سخن گفته است. میگویند: رساله دررالفرید مشتمل بر سه فصل است (توحید و افعال و صفات).
این رساله به زبان فارسی در گیلان نوشته شده و با جمله «سبحان ربك رب العزه عما یصفون» آغاز میگردد. نسخهای در كتابخانه سپهسالار موجود است كه در جلد 2 فهرست نسخههای خطی مسجد سپهسالار ذكر شده است.
3ـ جام جهاننما، مغربی در مقدمه این رساله گوید: طایفهای از دوستان كه طالب علم توحید بودند... از این فقیر التماس كردند كه رسالهای كه «جامع كلیات علم توحید و مراتب وجود باشد، بساز و از برای هر مرتبه دایرهای بپرداز؛ التماس ایشان را اجابت كردم... و رساله را نام، جام جهاننمای كردم... این رساله مشتمل است بر دو قوس و خطی كه بینالقوسین برزخ است.»
احمدبن موسی رشتی استادی كه دو نوبت نزد مغربی جام جهاننما را خوانده و بر مشكلات آن وقوف یافته و در حضور، حواشی نوشته و اجازهنامه به خط مغربی داشته است، شرحی مفصل بر جام جهاننما دارد و درباره رساله گوید: «رساله را مصنف علیهالرحمه سه اسم نهاده: اول كلیات علم توحید، دوم مراتب وجود، سوم جام جهاننمای... این كتاب را شرح قصیده فارضیه انتخاب كرده است، الحق ید بیضا نموده است».
این كتاب یكی از آثار مهم مغربی است در شرح حكمت محییالدینبن عربی و منتخباتی است از شرح قصیده فارضیه (یعنی از مشارق الدراری كه شرح تائیه ابن فارض است). قدیمیترین نسخه خطی آن در كتابخانه ایاصوفیه در سال 827 نوشته شده و عكس آن مورد استفاده اینجانب قرار گرفته است. به دلیل اهمیتی كه رساله جام جهاننما داشته است، شارحان بدان توجه كردهاند و شروحی متعدد بر آن نگاشتهاند كه عبارتند از:
1ـ شرح احمد بن موسی رشتی استادی كه به خواهش یكی از مریدان مغربی به نام كمالالدین یوسف میرشكی نوشته است و آن را در بادكوبه روی نسخهای كه از مغربی اجازت داشته، به پایان برده است.
2ـ شرح جام جهاننمای از سلطان وجیهالدین علوی كه در سال 906 نوشته شده است، متن با علامت (م) و شرح با علامت (ش) مشخص شده است، میكرو فیلم این نسخه در كتابخانه مركزی دانشگاه تهران موجود است.
3ـ مدام جانفزا در شرح جام جهاننما تألیف نعمتالله در 21 شعبان 864 نوشته شده است.
4ـ فایده فی شرح جام جهاننما و بندی از روضهالریاحین در كتابخانه مركزی دانشگاه تهران موجود است.
5ـ شرح جام جهاننما از خواجه بندهنواز، یا خواجه صدرالدین محمد گیسودراز فرزند یوسف حسینی دهلوی عارف چشتی (720ـ825ق) به شماره 11495 فهرست انجمن شرقی اردو ـ پاكستان. تاریخ كتابت ذكر نشده و در مجموعه 769 كتابخانه مركزی دانشگاه تهران موجود است.
6ـ در فهرست كتابخانه آستان قدس رضوی از حل جام جهاننما كه در محرم 840 هجری به نام بابرخان آغاز شده به شماره 4: 84ـ96 وجود دارد.
7ـ نسخهای از شرح دیگر به قلم ابراهیم شطاری در دانشگاه علیگر موجود است.
آقای دكتر لئونارد لوئیزان از آثار دیگر منسوب به مغربی كه در فهرست ابن كربلایی نیستند، در مقدمه دیوان چنین ذكر كردهاند.
الف)نصیحتنامه در فهرست منزوی، ج2، ص6ـ17.
ب) ارایهالدقایق فی شرح مرآت الحقایق در فهرست اته در لندن به شماره: Folios261494b 113b
مغربی و دیگران
مغربی در اشعار خویش از شعرایی نام میبرد كه تأثیر سبك و روش آنها در آثار وی دیده میشود. سنایی، عطار، و عراقی شعرای مقبول او هستند.
وز موج او شدهست عراقی و مغربی
وز جوش او سنایی و عطار آمده
نقش این موج بحر بیپایان
مغربی و سنایی است و سنا
***
نشود كسی عراقی به حقایق عراقی
نشود كسی سنایی به معارف سنایی
توجه به وزن و موضوع شعر عطار در اشعار مغربی دیده میشود. عطار قصیدهای دارد به مطلع:
ای روی دركشیده به بازار آمده
خلقی بدین طلسم گرفتار آمده
مغربی گوید:
آن ماه مشتری است به بازار آمده
خود را به دست خویش خریدار آمده
محییالدین و مغربی
مسافرت مغربی به دیار مغرب او را با افكار ابنعربی آشنا كرد. جام جهاننمای خویش را در شرح حكمت ابنعربی و منتخباتی از شرح قصیده فارضیه نگاشته است. در مقدمه دیوان با ذكر اشعاری از ترجمانالاشواق محییالدین، عشق و ارادت خویش را بیان كرده است. اشارهای كه شاگردش، موسی رشتی، در شرح جام جهاننما درباره وحدت وجود دارد، این دلبستگی را به ابنعربی نشان میدهد.
در آثار شمس مغربی مضامین فراوانی در تبیین و تفسیر حكمت وحدت وجودی دیده میشود. در تجدید نظر چاپ دوم دیوان سخنی كوتاه در باب وحدت وجود افزوده شد. تا چگونگی ارتباط و اتصال این اندیشه با تصوف قرن نهم به ویژه با تفكر شمس مغربی آشكارتر گردد. چه زیبا سروده است در باب اینكه این صورت ممكنات در علم خدا ثابت است.
بیرون دوید یار ز خلوتگه شهود
خود را به شكل جمله جهان خود به خود نمود
با آنكه شد غنی همه عالم زگنج او
یك جو از او نه كاست، نه در وی جوی فزود
عراقی و مغربی
عراقی چون سنایی و عطار مورد توجه مغربی بود، هرچند خود را با عراقی برابر میبیند، ولی تأثیر تفكر عراقی، خاصه كتاب «لمعات» وی در اشعار مغربی به خوبی دیده میشود. در لمعه اول عراقی آمده:
یك عین متفق كه جز او ذرهای نبود
چون گشت ظاهر این همه اغیار آمده
این ظاهر تو عاشق و معشوق باطن است
مطلوب را كه دید طلبكار آمده
پنهان از این جهان ز سراپرده نهان
یاری است در لباس چو اغیار آمده
محبوب گشته است محب جمال خود
مطلوب خویش راست طلبكار آمده
عراقی گوید:
ای زده خیمه حدوث و قدم
در سراپرده وجود و عدم
كه به غیر از تو در جهان كس نیست
جز تو موجود جاودان كس نیست
مغربی
عشق بیكثرت حدوث و قدم
نظری كرد در وجود و عدم
كه جز او نیست در سرای وجود
به حقیقت كس دگر موجود
نمونههای فراوانی در شعر مغربی دیده میشود كه قالبهای شعری و اوزان آنها كاملاً شباهت فراوان با شعر عراقی دارد. با وجود این شاه نعمتالله ولی در ترجیعبندی، مغربی و عراقی را با هم برابر مینگرد:
جامی و شراب و رند و ساقی
هم مغربی و همی عراقی
شبستری و مغربی
شیخ محمود شبستری ملقب به سعدالدین یا نجمالدین فرزند عبدالكریم در زمان گیخاتو در قریه شبستر به دنیا آمد و در عهد الجایتو و ابوسعید از مشاهیر متصوفه بود. تحصیلاتش را در تبریز انجام داد و در سال 720 هجری در 33 سالگی درگذشت. وی با احاطه كامل به آرای صوفیه و علم عرفان و تصوف عملی كه به دست شاگردان محییالدینابن عربی رواج یافته بود، به تألیف «گلشن راز» پرداخت. از شاگردانش یكی شیخ اسماعیل سیسی است كه مرشد مغربی بود. پیوند مغربی با افكار شبستری از طریق سیسی انجام گرفته است. این پیوند آنچنان است كه لاهیجی در كتاب مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز از اشعار مغربی چه با ذكر نام و چه بدون ذكر نام استشهاد كرده و به توجیه افكار شیخ محمود شبستری پرداخته است. این خود نشان از آن دارد كه در قرن نهم آثار مغربی با شبستری نزد بزرگان آشنا و مقبول بوده است.
اصول فكری شبستری كه در گلشن راز به پاسخ پرسشهای امیرحسینی هروی مطرح شده است، در اشعار مغربی متجلی است. مغربی در مقدمه دیوان در باب خرابات، خراباتی، خط و خال، قد و بالا، و ابرو در سبك و وزن گلشن راز گوید:
می و میخانه و رند و خرابات
حریف ساقی و مرد مناجات
خط و خال و قد و بالا و ابرو
عذار و زلف و پیچاپیچ گیسو
مشو زنهار از آن گفتار در تاب
برو مقصود از آن گفتار دریاب
كه یادآور پاسخ شیخ شبستری است به پرسش امیرحسینی هروی در باب رخ و زلف و خط و خال، كه میگوید:
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
كه هر چیزی به جای خویش نیكوست
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید