گفت وگو با حمید رضا اردلان آهنگساز و پژوهشگر موسیقی

1397/6/26 ۱۱:۱۶

گفت وگو با حمید رضا اردلان آهنگساز و پژوهشگر موسیقی

نام عناوینی چون موسیقی‌ مذهبی وآیینی عنوانی است که شاید ذهن هرشنونده‌ای را به سوی نوحه بکشاند.اما پایه واساس این نوع موسیقی به ریشه‌های اصیل موسیقی ایرانی یعنی دستگاه‌ها ومقام‌های موسیقی ایران برمی‌گردد. موسیقی‌های آیینی گنجینه‌هایی ازمیراث معنوی ایران هستند که درگوشه‌های پنهان نواهای قدیم قراردارند و به‌صورت سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده است

 

موسیقی آیینی راوی امین معرفت شنیداری

نداسیجانی: نام عناوینی چون  موسیقی‌ مذهبی وآیینی عنوانی است که شاید ذهن هرشنونده‌ای را به سوی نوحه بکشاند.اما پایه واساس این نوع موسیقی به ریشه‌های اصیل موسیقی ایرانی یعنی دستگاه‌ها ومقام‌های موسیقی ایران برمی‌گردد. موسیقی‌های آیینی گنجینه‌هایی ازمیراث معنوی ایران هستند که درگوشه‌های پنهان نواهای قدیم قراردارند و به‌صورت سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده است اما متأسفانه آن‌طور که باید و شاید امانتدار این گنجینه نبودیم  و جای تأسف است که آنچه امروزبا این عنوان به‌گوش می‌رسد آواهایی است متفاوت ازروایت موسیقی آیینی که با گذشت زمان، تغییر نسل‌ها و سیاست‌های حاکم ؛به‌نوعی موسیقی تجاری و مناسبتی معرفی شده است. حمیدرضا اردلان آهنگساز و پژوهشگر موسیقی است و در سه دهه گذشته نقش مهمی در شناسایی، حفظ و احیای آیین‌های اقوام ایرانی و طرح مسأله بنیادین در باب معرفت شنیداری در این حوزه داشته است.

******

تعریف شما از موسیقی آیینی چیست؟

عبارت ترکیبی «موسیقی آیینی» در دوره جدید وارد فرهنگ زبان ما شده است و سابقه عمیقی درزبان فارسی ندارد. منظور از ابداع آن ایجاد تعاریف و هم سخنی با مطالعات آنتولوژی و آنتوموزیکو لوژی بوده است. این ترکیب واژگانی یعنی «موسیقی آیینی» در فرهنگ زبانی فارسی تعریف دقیق و آکادمیک هم ندارد، اگرچه در رسالات دانشجویی از این عبارت استفاده می‌شود باز نمی‌توانیم بگوییم معنای زبانی آن در ساختار زبان فارسی متعین است.

 

اما موسیقی آیینی به موسیقی تعزیه، پرده خوانی، مولودی خوانی‌ها و بسیاری از انواع موسیقی که با آیین‌ها ارتباط پیدا می‌کنند گفته می‌شود.

خود تعزیه خوان‌ها و پرده خوان ها به تعزیه، یا تعزیه می‌گویند یا شبیه خوانی. پرده خوان‌ها هم پرده خوانی می‌گویند. هر یک از این انواع نامی تاریخی و سنتی دارند و این نام‌ها تناسب معنایی با ماهیت وقوع آنها دارد. ویژگی دیگر آنها این است که صرفاً موسیقی نیستند.

 

 منظورشما این است که موسیقی نیستند و به جنبه‌های دیگر هنری اشاره دارند؟ به‌طور مثال در تعزیه نمایش هم وجود دارد.

بله کاملاً، این دوره جدید است که همه چیز را تا حد ممکن به اجزا طبقه‌بندی می‌کند. اساساً نمی‌شود گفت تعزیه موسیقی است، یا نمایش؛ بلکه تعزیه، تعزیه است که در آن مجموعه‌ای از وقایع روی می‌دهد. در تعزیه یک دور کامل و چرخش حیات و مرگ حضور دارد. در آن توجه به مفاهیم حیات و مرگ هست و مرگ در یک صورت آرمانی تعریف می‌شود. یا در پرده خوانی، همراه داستان‌های مذهبی حکایاتی با تمهیدات و بازخوانی چگونگی تکوین هستی و حضور انسان در آن، حکایت می‌شود.

 

اگر بخواهیم به جنبه‌های موسیقی آیین‌های مذهبی توجه کنیم راه ورود کجاست؟ و اساساً تا چه حدی گسترده‌اند و چگونه می‌شود آنها را مطالعه یا معرفی کرد؟

موسیقی در آیین‌های مذهبی ایران بسیار گسترده است ما در جنوب ایران زار و سنج و دمام داریم، در همانجا جنسی از الحان عرفانی وجود دارد و اجرا می‌شود، در شرق ایران بویژه خراسان رسوم ذکر و آیین‌های اهل صفه هنوز با اصالت در جریان است. در شمال ایران - و البته سراسر ایران- آداب محرم غنی و متداول است و درغرب ایران گستره بی‌نظیر و با ریشه‌های باستانی و در عین حال مذهبی در خانقاه‌ها حیات دارد. هریک از این آیین‌ها مجموعه‌ای کامل از معرفت شنیداری و معرفت دیداری را در نسبت با تکوین انسان و حیات او بر ارض بازخوانی می‌کنند. همچنین موضوع «مرگ» در آنها به نتیجه و سرانجام تأویلی می‌رسد. اما راه ورود به جنبه‌های موسیقایی در مفاهیم کلی و معنایی جاری در آنها است، اجزای بر آمده از اندیشه جامع و نگاه حکمی به هستی و انسان است؛ بدون درک منشأ پیدایی اصوات و الحان که میتولوژیک هستند کمی پیچیده است به مفهوم اجزا پی برد.

 

در زمان حاضر در همه جا صدای موسیقی مذهبی شنیده می‌شود در کوچه و خیابان، رسانه‌ها و محافل خصوصی و عمومی، بویژه در ایام عزا و به‌ طور مشخص درمحرم. بسیاری گله دارند که این موسیقی‌ها از اصالت پیشین خود فاصله گرفته‌اند و این می‌تواند زمینه تغییرات نامناسب در موسیقی مذهبی ما باشد.

بله همین‌طور است، چند عامل مهم سبب تغییرات گسترده است. اول اینکه رویداد‌های مذهبی را مردم ابداع کرده‌اند و در آنها موضوعات آرمانی و اجتماعی به همراه یکدیگر بروز و ظهور دارد. سیاست زدگی جامعه ما و تظاهر اغراق‌آمیز با صورت ومحتوای آیین‌هایی که قرن‌ها، ده ها حکومت را پشت سر گذاشته‌اند همخوانی ندارد. ضروری است به صاحبان و فرهنگ‌هایی که مولد این آیین‌ها هستند فرمان‌های سیاسی و فرمایشی رانده نشود. دوم پیدایی رسانه‌ها و ابزار تکنولوژیک است، اینها نه تنها بر میراث آیینی ایران بلکه بر تمام فرهنگ جهان تأثیر گذاشته‌اند. برخی کشورها با برنامه‌ریزی و ایجاد مرکز مطالعاتی و ارتباط سازنده با نقش آیین‌ها در حفظ میراث گذشته و یاری به تأسیس جوامع مدرن با مضامین انسانی، توانسته‌اند به دستاوردهای قابل قبولی دست پیدا کنند. ما در ایران از این موضوع غفلت داریم بویژه صدا‌و‌سیما در بسیاری از موارد بی‌توجه است، ما هیچ تمهید معین و مداوم از این رسانه مهم ندیدیم و نشنیدیم. سوم خود مردم‌ هستند که تا حد ممکن در پنهان و تجربه تاریخی و فرهنگی شان به حفظ آداب وسنن وبازتعریف صورت‌های ارائه نوین همت دارند.

 

می خواهم کمی جزئی تربه موسیقی مذهبی بپردازیم و به‌طورمشخص موسیقی‌هایی که در ایام محرم اجرامی شود، وضعیت این موسیقی‌ها از نظر شما چگونه است.

دو جریان کاملاً متفاوت در اجرای این الحان را می‌شود مورد بررسی قرار بدهیم، جریان اول موسیقی رسمی کشوراست که صدا‌وسیما متر و میزان آن است و جریان دوم باقی مانده سنت‌های اجرایی گذشته است که مردم پیشقراول آن هستند.

جریان رسمی کشور با وجود ادعاهایش چون تأمین‌کننده اهداف سیاسی است به محتوای اصیل کم توجه است، جریان دوم که هدایت آن در دست مردم است و اغلب شهرهای کوچکتر و روستاها مکان و مأوای آن است، وضعیت مناسب تری دارد. یک جریان مطالعاتی بدون حمایت بنیادین دولت توانسته است از میراث باقی مانده آیین‌ها و الحان مذهبی ایران حمایت نظری و گاه تبلیغی کند و با صاحبان آیین‌ها ارتباط برقرار نماید. خوب اگر بخواهیم بی‌پرده سخن بگوییم به‌طور کلی معرفت شنیداری و زبان غنی الحان مذهبی بدترین دوران خود را سپری می‌کند.

 

ازیک جریان مطالعاتی اسم بردید، منظور یک جریان دانشگاهی است؟

استادان و پژوهشگرانی همچون محمد تقی مسعودیه، محمدرضا درویشی، داوود فتحعلی بیگی، محمدرضا ناصر بخت و چند نفر دیگر در دانشگاه‌ها، اما با اصرار خودشان و کسان دیگربه‌طورآزاد وغیر دانشگاهی در این جریان مطالعاتی حضور دارند، قبل تراستادان برجسته دیگری و در صدر آنها فوزیه مجد راه این مطالعه را باز کردند.

به بخشی که مردم‌اند بپردازیم؛ نوعی از موسیقی پاپ یا حداقل سازهای غیر سنتی در اجرای موسیقی مذهبی نقش گسترده‌ای پیدا کرده‌اند، چگونه باید به آن نگاه کرد، اگر بپذیریم مردم در ایجاد موسیقی مردمی مهم‌ترین نقش را دارند، در کوچه و خیابان ودر ایام و ماه‌های عزا، خود مردم به‌دنبال این نوع موسیقی می‌روند.

نه مردم دنبال اعتقادات خود می‌روند، این افراد خاصی هستند که با پیروی از موسیقی مورد حمایت سیاستگذاران فرهنگی و طراحی و حمایت مادی و معنوی صدا و سیما در کار تغییر گوش مردم بدون پرسش از سابقه تاریخی و معرفتی الحان و آیین‌های مذهبی هستند. من مدت های مدیدی است کمتریک آیین مذهبی اصیل که به‌طور کامل بدون تفاسیر سیاسی و تبلیغی باشد، از تلویزیون دیده‌ام.

 

کمی به شکل و محتوای موسیقی مذهبی محرم بپردازیم، به‌عنوان مثال در تعزیه ما چه میراثی داریم.

یکی از مهم‌ترین آیین‌ها را اسم بردید. الحان تعزیه در دو صورت کلی ایجابی و سلبی اجرا می‌شوند، اول الحان ایجابی اولیا و شبیه‌های قدسی است، که با آواز و معیار‌های آوازی است و دوم اصوات سلبی اشقیا که غیر آوازی و اغلب به‌صورت «اشتلوم» است. در الحان آوازی هر شبیه ولی یا یاران اولیا بر اساس یک یا چند گوشه از دستگاه‌ها وآوازهای تعزیه می‌خواند. در بسیاری از تعزیه‌ها این گوشه‌های آوازی ثابتند و تنها بر اساس قدرت بداهه خوانی اجرا‌کنندگان در چارچوب آن گوشه تغییرات روی می‌دهد. بنابراین مردم کاملاً با الحان هر شبیه آشنا هستند. گوشه‌ها بر اساس موقعیت‌های حماسی یا تغزلی انتخاب می‌شوند و اگر هنگام نبرد باشد دستگاه چهارگاه است و دستگاه شور برای سوز و گداز.

 

اگر بخواهیم واقع بینانه و با در نظر گرفتن وجود قهری مناسبات مدرن اجتماعی و تکنولوژی‌های مدرن آینده موسیقی‌های مذهبی ایران را پیش‌بینی کنیم، چه می‌بینیم؟

مسلماً ضرورت‌های تاریخی و اجتماعی ایران و جهان مسیر منطبق با آیین‌ها و الحان مذهبی درصورت‌های سنتی و حضور باورهای آن نیست. سیاست‌های کلی دنیا به‌دنبال جهانی‌سازی است که محصول آن یکسان‌سازی فرهنگی خواهد بود. از سوی دیگر بخش قابل توجهی ازروشنفکران و جوامع رادیکال در مقابل این ایده موضع دارند، اما جریان غالب نیستند. مسئولان فرهنگی در ایران مدعی فرهنگ اصیل هستند اما ارگان‌های فرهنگی تمرکز بر میراث فرهنگی ایران را از دست داده‌اند و در کنار آن سیستم‌های اجتماعی و اقتصادی تحت تأثیر اهداف سیاسی دچار مسأله شده‌اند. ما سرمایه‌ای بجز اراده مردم و یاری روشنفکران برای نگاه داشت میراث خود نداریم. این‌ها وضعیت فرهنگی و آیینی و به تبع آن تداوم و حیات الحان مذهبی را پیچیده می‌کند. نباید نا امید بود اما حقایق این هاست.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: