1397/8/15 ۱۱:۵۱
دکتر ایرج نعیمایی، استاد نامآشنای موسیقی و خوشنویسی و رئیس سابق انجمن موسیقی ایران، بر این اعتقاد است که موسیقی یادآور حقیقت و بیانگر جدایی انسان از اصل خود و یادآور ازل است. در واقع موسیقی به یاد انسان میآورد که از کجا آمده است. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران با او درباره اینکه آیا موسیقی آیینی ، همان موسیقی عزاداری است و اصولاً چه نوع موسیقیهایی را میتوان موسیقی آیینی برشمرد و یک اثر موسیقایی مذهبی باید دارای چه مؤلفههایی باشد، به گفتوگو نشسته است که در ادامه تلخیصی از آن را میخوانید.
*******
چه مؤلفههایی باید وجود داشته باشد که یک اثر موسیقایی را بهعنوان موسیقی آیینی بپذیریم؟
هر اثری که به پرسش و باور انسان نسبت به مبدأ و خداوند توجه داشته باشد در این حوزه قرار میگیرد؛ همچنین آن آثاری که رویکرد به معنویت دارد. ضمن آنکه باید به این مسأله توجه داشته باشیم که اگر کسی خدا را پرستش میکند، باید رویکرد معنوی نیز به این موضوع داشته باشد و در واقع این مسأله شرط اصلی این پرستشهاست. از طرفی در بحث پرستش این مسأله مطرح است که انسان نباید به ماده رویکرد داشته باشد و نگاهش به مخلوق باید متعالی باشد. از طرف دیگر، «تقرب» نیز باید مورد توجه قرار بگیرد؛ یعنی پرستش برای نزدیک شدن به حق در مقابل دوری و فاصله است که این عمل برای رضای خدا صورت میگیرد، نه نفسیات خود. باز از طرفی «تعالی» مطرح است. یکی از اهداف خداوند در خلق بشر آن بوده که خودش را از آن مرحله بالا ببرد و به مرحله دیگری ارتقا یابد. از طرفی گشتن، گردیدن و تسبیح گفتن حق گاهی به ذکر، توبه، طواف و سجده رخ مینماید و عاشق میخواهد خود را در معشوق حل کند و با او یکی شود. مثل قطرهای که به دریا وصل میشود؛ یعنی با انتهایی که وصل به بیانتها میشود و وجودش را از امکان به لایتناهی میرساند. اگر قرار است موسیقیای برای پرستش داشته باشیم، باید واجد این قابلیتها باشد. این قابلیتها نیز در دو شکل تحقق پیدا میکند که عبارت است از فواصل و ساختار درونی موسیقی و همچنین محتوایی که بیان میشود؛ یعنی اگر این دو بخش وجود داشته باشند، میتوان گفت که این موسیقی، موسیقی آیینی است.
کلام این نوع از موسیقی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
در این بخش نیز تکلیف مشخص است. ذکر یا کلام باید بار معنوی خاصی را بیان کند تا هرکس آن را میشنود، منظور را درک کند. مشکل اما در بحث فواصل موسیقایی است و در این زمینه تخصص موسیقیدانان و تجارب آنها به همراه یک سابقه تاریخی میتواند راهگشا باشد. در گذشته براساس مکاشفه و ریاضت اهل معنا بوده که صورتهایی از پرستش در قالب موسیقی بیان و بدین ترتیب بشر به ناکجاآباد انتهای ذهن خود دعوت میشده است. یعنی موسیقی آیینی میتواند انسان را از ممکن رها کند و به نهایت خیال ذهنیاش ببرد. این فواصل را اصطلاحاً موسیقی آیینی میگویند. در این بخش که ما این نسبتها را پیدا میکنیم، کار بسیار سختی رخ میدهد و تشخیص آن برعهده کسانی است که در طول تاریخ مکاشفه کرده و این نسبتها را پیدا کردهاند. این نسبتها فقط در موسیقی نیست؛ در تزئینات معماری کلیساها و مساجد و کلیه بناهایی که با پرستش انسان همراه است نیز وجود دارد، چرا که این بناها همه رویه واحدی را پیش گرفتهاند و به ساختاری نزدیک میشوند که مشترکات زیادی با یکدیگر دارند. در خانقاه، کلیسا و مسجد میتوان ارتفاع بالا و نگاه انسانی رو به بالا را مشاهده کرد؛ یعنی کل فضای معماری به وحدت رسیده است، چراکه انسان در این مکانها آمادگی مفهوم پرستش را دارد و معماران از جهت فرم به این نتیجه رسیدهاند که بتوانند شکلی را بیافرینند که مؤمن در آنجا احساس پرستش کند. حتی اگر به کاشیکاری مساجد دقت شود، میتوان مفاهیم تعالی، وحدت، کثرت، بینهایت و رنگهای غیرمادی را در آن مشاهده کرد. فرم، رنگ و شکل همگی مبین مسأله پرستش است که اینها با «شهود» رخ میدهد و این خود به خود یعنی کشف و ریاضت و همچنین حالاتی که الهام میشود. همین مسائل را باید در موسیقی نیز داشته باشیم. هنگام تلاوت قرآن هیچگونه پیچیدگی موسیقایی نمیتوان مشاهده کرد، اما بعد معنویت در ذات آن وجود دارد و حتی اگر کودکی آن را بشنود، احساس میکند که به پرستش دعوت شده است. هیچکس از شنیدن قرآن ذهنیت مادی پیدا نمیکند. یک اثر موسیقایی علاوه بر کلام باید مانند مسجد و نقوش معماری، مبین مفاهیم معنوی باشد. میدانیم که هر قالبی مبین این معناست و برای یک منظوری بهکار میرود. این در هنر تقریباً اثبات شده است و در کاربرد معنایی نیز باید به آن توجه کرد.
موسیقی آیینی لزوماً باید از چه ساختاری بهره بگیرد؟
ساختاری که با آیین تناسب داشته باشد و اگر با کلام مقدس و عرفانی و کلامی که بار معنوی دارد همراه شود، موسیقی آیینی شکل کامل خود را نشان داده است و اگر از هر طرف نقص داشته باشد، نمی توانیم آن را موسیقی آیینی بدانیم.
بهنظر میرسد که در سالهای اخیر آن بخشی از موسیقی آیینی که حالت حزن گونه دارد بیشتر مورد توجه و استفاده قرار گرفته است؛ اصولاً ذات موسیقی آیینی محزون است؟
الزاماً حزنانگیز نیست. مثلاً «سماع» بخشی از موسیقی آیینی است که نه تنها هیچ غم و حزنی در آن مشاهده نمیشود، که دارای حرکات ریتمیک نیز هست. البته این برای دعوت به شادی نبوده و تحرک و حماسهاش بسیار متفکرانه است. در موسیقی ذکر، وجد و حال وجود دارد و اشعارش نیز همین خصوصیت را دارند و انسان را به وجد دعوت میکنند. فرم غزلها نیز انسان را بههمین مسأله ترغیب میکند، یعنی ریتم آنها بسیار محرک است و از حالت سکون خارج میشود. بنابراین موسیقی آیینی لزوماً به معنای غم نیست؛ اگرچه به خاطر حوادث تاریخی در قبل و بعد از اسلام چون سوگ سیاوش و شهادت امام حسین(ع) این وجه از موسیقی آیینی پررنگتر شده، است.
شما به این مسأله اشاره داشتید که موسیقی آیینی دو بخش کلام و فواصل را دارد؛ کدامیک از این دو وجه پررنگتر است؟
به هر روی چون دلالت کلام معین است، میتوان کلمات مقدس را جدا کرد؛ اما این مسأله در فواصل موسیقی بسیار سخت است؛ یعنی کار مشکلی است که هنرمند بتواند فواصلی را تعیین کند که کاربرد معنایی داشته باشد. این اتفاق البته در موسیقی سنتی ما افتاده است. «نینوا»، اثر علیزاده بیان فراق انسان از خلقت است. این اثر از آنجا که از بار معنایی بالایی برخوردار است، بهعنوان یک موسیقی آیینی مطرح است. مقامهایی نیز در این رابطه ساخته شدهاند که از جمله آنها میتوان به «الله مدد» در موسیقی خراسان اشاره کرد. اینها بر اساس فواصل این معانی را بیان میکنند.
چرا گنجینه ما در این شکل موسیقی تا این اندازه فقیر است؟
بهخاطر سخت بودن آن است. مگر آنکه ساز و آواز با هم گره بخورند، نکته مشکل آنجاست که صرفاً ساز وجود دارد و ما میخواهیم یک مقام معنوی را بیان کنیم. هنرمند باید با اتصال به خیر مطلق و توانایی خود آثاری بیافریند که خودش آماده پذیرش این مفهوم شود. در این صورت این هنرمند موفق بوده است. به هر حال صرف ادعا کافی نیست و باید نسبتها به شکل دقیقی رعایت شوند.
آهنگسازان ایرانی در این سالها به شکل بسیار اندکی وارد این حوزه شدهاند، در حالی که آهنگسازان بزرگ غربی آثار بسیار زیادی در این زمینه خلق کردهاند؟
هر هنرمندی مافیالضمیر خود را بیان میکند که آن هم چیزی نیست جز حس درونی یک شخص که ناخودآگاه بیان میشود و ناخودآگاه نیز چیزی نیست جز تفکرات و تخیلات. اگر قسمت اعظم آثار باخ مراثی است، بهخاطر شخصیت متفکر او و تسلطش بر تمام انجیل است که میتواند آن را به زبان موسیقایی بیان کند. اگر در موسیقی ما نیز آثاری یافت میشود که میتواند جایگاهی بیابد، مربوط به حس درونی خالقان آنهاست که نیاز به ادعا ندارد. بنابراین میتوانیم براساس مقبولیت آثار، هنرمندان را طبقهبندی کنیم و به این نتیجه برسیم که چه هنرمندی کارش آیینی است و چه هنرمندی نیست. هر هنرمندی براساس احساس و درکی که از معانی و مفاهیم دارد، اثر خود را بروز میدهد. از قرن چهارم تا نهم افراد بسیار بزرگی در حوزه ادبیات وجود دارند که مفاهیم متعالی عرفان را به بهترین شکل بیان میکنند؛ اما از قرن دهم تاکنون هیچ شخص بزرگی همپایه حافظ، مولوی، سنایی و... وجود ندارد. این را در موسیقی، هنرهای تجسمی و معماری میتوان مشاهده کرد. کسانی که در نسبت با حق قرار گرفتهاند میتوانند آن را از طریق فواصل هنری بیان کنند، که موفقیت اصلی با این گروه است و بقیه بر اساس میزان درک معمولی خود یا تکنیک و تجربه چیزی را ساختهاند که به قطع ماندگار نخواهد شد. در واقع آن دسته از آثار ماندگار میشود که آن جهانی باشند.
انحرافاتی که هماکنون در موسیقی آیینی ما وجود دارد و وجه بارز آن را میتوان در مراسم عزاداری سالار شهیدان مشاهده کرد، به چه علت رخ داده است؟
هماکنون در مراسم مذهبی از چیزهایی استفاده میشود که مبین آن حقیقت نیست؛ در نتیجه هیچ تأثیر معنویای نمیتوان در آن مشاهده کرد. در ایام محرم، در اقصی نقاط ایران مراسم عزاداری برپا میکنند، اما اینکه تا چه میزان تأثیرگذارتر است، بحث دیگری است. اعمال ما هیچ تناسبی با مدینه فاضله و انسانهایی که در جهت تعالی گام برمیدارند، ندارد. این در حالی است که رسانههای ایران به شکل جامعی به پوشش دادن مسائل معنوی میپردازند، اما نتیجهای مؤثر بهدست نمیآید؛ چرا که ما در بیان حقیقت دچار مشکل هستیم و لااقل در بخش هنر نتوانستهایم آن را بیان کنیم. چون در موسیقی مذهبی که تحت عنوان مرثیه استفاده میشود، تناسب کامل از لحاظ فرم، شکل و نسبتهای هنری وجود ندارد.
منبع: روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید