تحول خرده‌فرهنگ فتیان در گفت‌وگو با علی سَوَندِ رومی

1397/6/25 ۱۰:۰۵

تحول خرده‌فرهنگ فتیان در گفت‌وگو با علی سَوَندِ رومی

این روزها در شبكه‌های اجتماعی، شاهد حضور گروهی از به اصطلاح «شاخ»های شبكه اجتماعی هستیم كه با شكل و شمایل عجیب و غریب در فضای مجازی كه خودشان را «خوبان» و «گنده‌لات»های این شهر یا آن محله می‌خوانند و با ایجاد دارودسته‌ برای یكدیگر شاخ و شانه می‌كشند. پژوهشگران علوم اجتماعی این افراد و گروه‌ها و رفتارهای‌شان را به عنوان آسیب و معضل اجتماعی دسته‌بندی می‌كنند و نهادهای بازدارنده نیز با آنها به‌شكل ضربتی برخورد می‌كنند.

 

جوانمردان لمپن نیستند

مجید بیگلر: این روزها در شبكه‌های اجتماعی، شاهد حضور گروهی از به اصطلاح «شاخ»های شبكه اجتماعی هستیم كه با شكل و شمایل عجیب و غریب در فضای مجازی كه خودشان را «خوبان» و «گنده‌لات»های این شهر یا آن محله می‌خوانند و با ایجاد دارودسته‌ برای یكدیگر شاخ و شانه می‌كشند. پژوهشگران علوم اجتماعی این افراد و گروه‌ها و رفتارهای‌شان را به عنوان آسیب و معضل اجتماعی دسته‌بندی می‌كنند و نهادهای بازدارنده نیز با آنها به‌شكل ضربتی برخورد می‌كنند. واقعیت تاریخی اما نشان می‌دهد كه این گروه‌های اجتماعی كه امروز در حاشیه فرهنگ روزمره برای خود دم و دستگاه می‌سازند، به خرده‌فرهنگ (subculture) كهنی در تاریخ اجتماعی ایران نسب می‌برند كه دیرزمانی در متن مناسبات اجتماعی ما نقشی محوری و انكارناپذیر داشت و امروز به واسطه ورود تجدد، به حاشیه رانده شده و دست به بزهكاری می‌زند. از لوطیان دیروز تا لات‌های امروز، تحولاتی اساسی در تاریخ معاصر ایران رخ داده است به گونه‌ای كه با تهی‌شدن این خرده‌فرهنگ از ارزش‌های دیروز، امروز تنها ظاهری پراعوجاج از آن باقی مانده است كه حتی در پوسته نیز شباهتی به نسل‌های پیشین ندارد. در گفت‌وگوی حاضر با علی سوندرومی، پیشینه این خرده‌فرهنگ را در تاریخ ایران وامی‌كاویم و با بررسی ویژگی‌های آن، به وضعیت این گروه در زمان حاضر می‌پردازیم.

*******

خرده فرهنگ لوطیان و عیاران، یكی از قدیمی‌ترین و با‌سابقه‌ترین خرده‌فرهنگ‌ها در تاریخ و فرهنگ ما است كه رد‌پای آن را در میراث فكری خودمان می‌توانیم سراغ بگیریم. نخست می‌خواستم توضیحی در مورد كلیت این جریان یا جنبش و ویژگی‌های آن ارائه دهید.

فتیان را در تاریخ ایران می‌توان به عنوان یك جنبش اجتماعی در نظر گرفت. این جنبش معمولا زمانی كه ارزش‌های جامعه از جمع‌گرایی به فردگرایی و از ارزش‌های جهانشمول به سمت ارزش‌های قشری و غیرمعنوی سوق می‌یافت و ارزش‌های كاركردی به‌سمت ارزش‌های هنجاری حركت می‌كرد، یعنی جامعه تقریبا به جامعه‌ای بیمار بدل می‌شد، شكل می‌گرفت. به عبارت دیگر در زمانه‌هایی كه ناامنی در جامعه رواج می‌یافت، جنبش‌های فتیان و عیاران و لوطیان با ارائه سبك جدیدی از زندگی و اندیشه، به مدد جامعه می‌آمدند. این جوانمردان در وهله اول به رفتارهای معناگرا و باطنی گرایش و ثانیا میل به دستگیری داشتند و از ضعفا و كسانی كه دچار مشكل بودند اعم از اقشار ناتوان، سالخوردگان، ضعفا، فقرا، اقلیت‌ها و كسانی كه به نوعی به آنها اجحاف شده است، حمایت و پشتیبانی و به آنها كمك و از ایشان اعاده حق می‌كردند. ویژگی سوم فتیان این بود كه انسان‌های جسور و دلاوری بودند، یعنی نوعی از «شوالیه‌گری» را در خلق و خوی ایشان می‌بینیم، افرادی جسور و اخلاق‌مدار بودند و به فرهنگ پهلوانی ما نسب می‌بردند، برای مثال می‌توان به خلق و خوی عیاران توجه كرد كه می‌كوشیدند از ظالمان و ستمگران بگیرند و در مقابل آنها ایستادگی می‌كردند و به مظلومان كمك می‌كردند. ویژگی چهارمی كه در بسیاری از این عیاران و فتیان می‌توان دید، عدم دلبستگی به مال دنیا و جاه و مقام است، یعنی لوطیان و فتیان معمولا انسان‌هایی وارسته و قانع بودند و ساده‌زیستی را سرمشق زندگی خود قرار می‌دادند. نمونه سرحدی آنها قلندران هستند كه كسانی هستند كه به جیفه دنیا و مال‌ومنال پشت پا می‌زنند. ناصرخسرو یكی از این شخصیت‌های قلندرمآب در تاریخ ما است كه زندگی دنیوی را رها كرده است. خصلت پنجم افراد این جنبش، بخشندگی است. فتیان و لوطیان معمولا انسان‌هایی بخشنده بودند و اگر مال و منالی هم كسب می‌كردند، برای خودشان نگه نمی‌داشتند. پاكدستی و چشم‌پاكی دیگر ویژگی و خصلت فتیان بود. امانتداری و مسوولیت‌مداری نیز از خصایل دیگر افراد این جنبش است. به‌طور‌خلاصه این جنبش را می‌توان یك جنبش جامعه‌گرا تلقی كرد كه در زمانه‌های انحطاط اجتماعی، به حفظ ساختار جامعه یاری می‌رساندند. در طول تاریخ اجتماعی ایران این جنبش موفقیت‌های خیلی‌خوبی هم داشته است. در سایر جوامع و كشورها نیز نمونه‌هایی مشابه فتیان ما را می‌توان بازشناسی كرد، برای مثال خرده‌فرهنگ فتیان ما را می‌توان با خرده‌فرهنگ سامورایی‌ها در ژاپن مقایسه كرد. سامورایی‌ها نیز شبیه فتیان در مواجهه با وضعیت ناگوار به یاری جا معه می‌آمدند. یك مثال بارز از این فتیان در تاریخ فرهنگی ما پوریای ولی است كه در او خصایل و ویژگی‌های مذكور را می‌توان یافت، یعنی چنان كه گفته‌اند، فردی بود كه «منیت» یا «انانیت» نداشت و از حیث جایگاه اجتماعی دنبال خودنمایی نبود. تا به امروز نیز نمونه‌هایی از این افراد هستند. برای مثال در ایام جنگ شاهد ظهور و بروز این فرهنگ در میان اقشاری از مردم بودیم.

 

رابطه این خرده‌فرهنگ با حاكمیت سیاسی چگونه بود؟ نمونه اساطیری پهلوانان ایرانی رستم‌دستان است كه شاهدیم رابطه‌ای توام با مهر و كین نسبت به حاكمان دوران خود دارد كه در این زمینه مطالب بسیاری نوشته و گفته شده است یا در مورد پوریای‌ولی همواره چنین بازنمایی می‌شود كه رابطه‌ای سلبی با حاكمان داشت و در دو‌گانه دولت- جامعه، طرف جامعه را می‌گرفت و جلوی اجحاف و ستمگری قدرت‌ها ایستادگی می‌كرد.

لوطیان و فتیان انسان‌هایی بودند كه معمولا درمقابل قدرت ایستادگی می‌كردند، اما از سوی دیگر جامعه‌گرا بودند و به حفظ كلیت اجتماع، اهمیت می‌دادند. به همین دلیل اگر جنگی می‌شد یا جامعه مورد تهاجم گروه‌های خارجی قرار می‌گرفت، به‌عنوان یك نیروی مدافع و پا به ركاب در صحنه حاضر می‌شدند و مقابل مهاجمان می‌ایستادند. با بهره‌گیری از تعابیر امروزی نیز باید گفت كه الگوی مبارزه و جنگ آنها نیز كاملا چریكی است. یعنی كاملا قهرمانانه و فردمحورانه بر اساس سنت‌های پهلوانی به مبارزه می‌پرداختند و از آنجا كه انسان‌های زورمندی بودند و جسارت بالایی داشتند، بیشترین آسیب را به هجمه دشمن وارد می‌كردند. اغلب نیز موفق بودند. به‌همین دلیل عموما در ساختار حكومتی جایگاه ویژه‌ای داشتند، یعنی نظام سیاسی آنها را به عنوان افراد ذی‌نفوذ در ساختار اجتماعی تحت نظر می‌گرفت و از آنها حمایت می‌كرد. البته در عین حال قدرت سیاسی حاكم از سوی این گروه احساس خطر نیز می‌كرد و همواره می‌كوشید آنها را نظارت و كنترل كند. در برخی موارد نیز شاهدیم كه برخی فتیان خودشان به جایگاه قدرت سیاسی می‌رسیدند، مثلا ناصر (الناصر لدین‌الله) سی و چهارمین خلیفه عباسی در سده‌های ششم و هفتم قمری خود از دسته‌های فتیان بود یا نمونه بارزتر آن سلسله صفویان هستند كه از درون همین جنبش‌های فتیان بیرون آمدند و شكل گرفتند. بنابراین همواره نوعی داد و ستد میان قدرت سیاسی حاكم و دسته‌های فتیان و لوطیان وجود داشته است، اما این رابطه همواره شكننده بوده است. وقتی نظام سیاسی به سمت ظلم و تمامیت‌خواهی و اخلال در نظم و نظام اجتماعی سوق می‌یافت، جنبش‌های فتیان قد علم كرده و ایستادگی و از كلیت جامعه حمایت می‌كردند.

 

به جنبه‌های مثبت جنبش‌های فتیان و لوطیان اشاره كردید. معمولا آنچه در خاطره‌ها از گذشته به یاد می‌ماند، جنبه اثباتی و وجه ایجابی است. آیا این گروه و قشر جنبه‌های منفی‌ای نیز داشتند؟ مثلا شنیده شده كه بعضا باجگیری می‌كردند یا به مردم زور می‌گفتند و كس هم جرات نمی‌كرد، جلوی آنها بایستد یا به واسطه ارتباطی كه با حاكمان داشتند، مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفتند.

هر جنبش اجتماعی از چهار گروه یا چهار دسته افراد تشكیل می‌شود. عده‌ای كه حدود 5 تا 10 درصد افراد آن جنبش را تشكیل می‌دهند، هسته اولیه شكل‌دهنده جنبش هستند كه معمولا افرادی تاثیرگذار و ذی‌نفوذ و قدرتمند هستند. در مورد جنبش فتیان نیز تعداد این افراد زیاد نیست. دسته دوم پیروان گروه اول هستند كه بدنه اصلی جنبش هستند. دسته سوم افرادی هستند كه بعدا به آن جنبش اضافه شده‌اند. وقتی یك جنبش تاثیرگذار باشد، خواه ناخواه عده‌ای به آنها اضافه می‌شوند. حافظ چه خوب در وصف این گروه می‌گوید: نه هر كه طرف كله كج نهاد و تند نشست/ كلاه داری و آیین سروری داند/هزار نكته باریكتر ز مو این جاست/ نه هر كه سر بتراشد قلندری داند. این عده كسانی بودند كه با دیدن غالب شدن ارزش‌ها و هنجارهای قلندران صرفا ادا و اطوار آنها را تقلید می‌كردند و كاری به محتوای تفكر آن جنبش ندارند. این را در غرب در زمینه جنبش‌هایی مثل پانك‌ها و رپ‌ها نیز می‌بینیم كه ابتدا یك جنبش اجتماعی بودند اما بعدا محتوای‌شان از بین می‌رود و تنها فرم و صورتش می‌ماند و وقتی به جامعه‌ای مثل ما می‌آید كه تنها دیگر فقط فرم آنها باقی می‌ماند و اصلا معلوم نیست از كجا آمده است. اما دسته چهارمی هم همراه یك جنبش پدید می‌آیند كه سوءاستفاده‌چی‌ها هستند یعنی از اسم و نفوذ آن جنبش استفاده می‌كنند، اما در اصل به دنبال منافع خودشان هستند. این هم در همه جنبش‌ها هست. اما واقعیت آن است كه فلسفه اصلی جنبش را باید در افراد پایه جنبش دید. نظام‌های سیاسی نیز طبیعی است كه در مقابل یك جنبش اجتماعی قوی یا به دنبال حذف آن است یا می‌كوشد با تقویت گروه سوءاستفاده‌چیها آن را تضعیف كند و از آنها استفاده ابزاری كند. بنابراین شاهدیم كه در دوره‌هایی گروه‌های لوطیان و فتیان با انگیزه‌های درست شكل گرفتند، اما بعدا مورد استفاده اصحاب قدرت قرار گرفتند یا برخی سوءاستفادهچیان تلاش كردند از این سرمایه اجتماعی به نفع خود سوءاستفاده كنند. به هر حال جنبش اجتماعی لوطیان و فتیان و عیاران در تاریخ ما سابقه‌ای كهن دارد و هر‌جا كه به ارزش‌های آن توجه شده، به سمت رشد و شكوفایی سوق پیدا كرده است و به عنوان موتور محركه ارزش‌های اصیل مورد استفاده قرار گرفته است.

 

با مواجهه ایرانیان با تجدد و فرهنگ جدید غربی، به نظر می‌رسد كه ساختار جامعه به‌نحوی تغییر می‌كند كه این گروه یا جنبش اجتماعی كاركرد پیشین خود را از دست می‌دهد. برای مثال با تاسیس نظمیه و ایجاد نهادهای انتظامی، دیگر این خرده‌فرهنگ كارویژه پیشین خود مبنی بر حفظ امنیت محلات را از دست داده است. در نتیجه این امر، این گروه اجتماعی به‌تدریج به سمت لمپنیسم سوق پیدا می‌كند و به یك آسیب اجتماعی بدل می‌شود.

لمپن‌ها ممكن است بخشی از این گروه اجتماعی باشند یا افراد سوءاستفاده‌چی باشند كه از این جنبش بهره می‌گیرند. لمپن‌ها افرادی قشری و سطحی‌نگر هستند و رفتارهای‌شان كاملا هنجاری است. در دنیای جدید، وقتی دولت‌های مقتدر كشوری تاسیس می‌شوند، ساختارهای اجتماعی دگرگون می‌شوند. اما واقعیت این است كه در جامعه ما دولت از برساختن نهاد به معنای واقعی ناتوان است و باز شاهد نوعی فردگرایی هستیم، یعنی حتی در نهادهایی هم كه شكل می‌گیرند، باز این افراد هستند كه جلوه دارند. اما به هر حال با شكل‌گیری دولت‌های جدید و نظام جدید سیاسی، خرده‌فرهنگ فتیان به حاشیه رانده می‌شوند. در جامعه ما همچنین یك جنبش فكری و اجتماعی چپ‌گرا نیز پدید می‌آید كه هدفش دفاع از كارگران و محرومین است و به تعبیری سند حمایت از محرومین را به نام خودش ثبت می‌كند و هر‌كس را كه با آن همراه نیست به لحاظ شخصیتی ترور می‌كند. بنابراین همراه با دولت‌های شبه‌مدرنی كه در ایران شكل گرفت، نگاه انتقادی افسارگسیخته چپ نیز بود كه سایر جنبش‌های اجتماعی غیر از جنبش چپ را مرعوب و منكوب كرد. این امر آسیب زیادی به ارزش‌های سنتی زد و سایر جنبش‌های اجتماعی را مشروعیت‌زدایی كرد. یكی از این آسیب‌ها ضربه زدن به آن نگاه پهلوانی حمایتگر از محرومین بود كه توسط روشنفكران به حاشیه رانده شد یا مورد طعن و تحقیر قرار گرفت. یعنی مثلا فتیان و لوطیان و پهلوانان را به عنوان كسی كه چیزی نمی‌داند، تحقیر كردند. البته می‌گفتند كه در نهایت می‌توان از آنها استفاده ابزاری كرد. این روند با انقلاب و اتفاقاتی كه در آن افتاد، تا‌حدودی از میان رفت. ما در دوران جنگ شاهد بودیم كه بار دیگر این جنبش شكل و جو جوانمردی دوباره قوت گرفت. نمونه‌های آن را زیاد داریم، در دوران جنگ جوانمردانی پا به عرصه گذاشتند كه جامعه‌گرا بودند و به ارزش‌های متعالی و كاركردی و جمعی توجه داشتند. اما بعد از جنگ دوباره این روحیه لوطی‌گری به حاشیه رفت و بار دیگر این خرده‌فرهنگ، به حاشیه رانده شد.

 

به رابطه میان خرده‌فرهنگ لوطی‌گری با دولت در دوران پیشامدرن اشاره كردید. در دوره مدرن نیز شاهد نوعی مناسبت و رابطه میان این گروه‌ها با دولت هستیم. برای مثال در دوره پهلوی دوم شاهدیم كه در مقاطعی حساس مثل نهضت ملی، دولت با استفاده از این اقشار تلاش كرد كه مانع از موفقیت نهضت‌ملی شود، درباره نقش سیاسی شخصیت‌های این خرده‌فرهنگ مثل شعبان‌جعفری و‌ دارودسته‌اش در كودتای 28مرداد بسیار شنیده‌ایم و خوانده‌ایم.

در دهه 1320، شاهد تحولات گسترده و پرفرازونشیبی در ایران هستیم. به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم و سقوط دولت مقتدر پهلوی اول كه شخصیتی دیكتاتور دارد، شاهد دولتمردان قوی مثل مصدق و قوام و حاكمیت ضعیف هستیم و البته ورود به صحنه جدی نیروهای مذهبی. در این دوره شاهد شاهی ضعیف و جوان و نخست‌وزیرانی قدرتمند هستیم و همچنین ورود جدی نیروی چپ به صحنه. این تحولات دست به دست هم می‌دهد و گسست‌های اساسی در جامعه پدید می‌آید. در دل این فراز و نشیب‌هاست كه خرده‌فرهنگ لوطیان به‌صورت طبیعی جذب نیروهای سیاسی می‌شوند، زیرا تفكر واحدی نداشتند. البته برخی كوشیدند با نوشتن فتوت‌نامه‌ها منشور یا دستورالعملی تهیه كنند. اما واقعیت این است افرادی كه به این خرده‌فرهنگ تعلق‌خاطر داشتند، پیكره واحدی نداشتند. به همین دلیل وقتی این گسست‌ها پدید آمد، پراكنده شدند و نوعی گیجی پدید آمد. از این پراكندگی گروه‌های سیاسی استفاده یا سوءاستفاده كرد. مثلا نیروهای ملی تا زمانی كه وحدت داشتند و با یكدیگر ارتباط خوبی داشتند، از این گروه‌ها به نفع نهضت ملی بهره می‌گرفتند، اما وقتی آن وحدت میان دكتر مصدق و بازار از میان رفت، این خرده‌فرهنگ به مخالفت دولت مصدق پرداخت و به كودتاچیان پیوست.

 

در چنین شرایطی افراد این خرده‌فرهنگ به منبعی برای گروه‌هایی بدل می‌شوند كه می‌توانند برای اهداف سیاسی، مورد بهره‌برداری قرار بگیرند. این البته در همه جای دنیا هست.

بله، درست است. استفاده از آدم‌هایی كه جسور و متهور هستند و علقه‌های دنیوی و موقعیتی ندارند، در سازوكارهای سیاسی و اقتصادی، در سراسر دنیا مرسوم است. در ایران نیز از این گروه‌ها چنین بهره‌برداری‌هایی شده است. البته باید این واقعیت را در نظر گرفت كه جنبش اجتماعی و فرهنگی فتیان و جوانمردان، زمانی كاركرد مثبت دارند كه وضعیتی با‌ثبات بیابند. در چنین شرایطی از این ظرفیت‌های فرهنگی و اجتماعی می‌توان به نحو مثبت استفاده كرد. اما اگر بخواهیم از آنها در پروژه‌های سیاسی كه عمدتا كوتاه‌مدت هستند، استفاده كنیم، عملا به این پتانسیل آسیب می‌زنیم و كاری می‌كنیم كه بر ضد خودش عمل كند. نكته مهم دیگر اینكه در عصر جدید ایران، گروه‌هایی هم داریم كه به معنای واقعی كلمه لمپن هستند، افرادی ساده‌اندیش و كوتاه‌فكر كه ربطی به آن جریان سنتی فتیان و جوانمردان ندارند و چنان‌كه در بیان عوام رایج است، لات و جاهل خوانده می‌شوند. این افراد صرفا می‌خواهند از زور بازوی خودشان استفاده كنند، عملا شرب خمر می‌كنند و به آسیب‌های اجتماعی گرایش دارند و مال و ناموس مردم نیز از آنها تامین ندارد. معمولا هم پادوی نیروهای سیاسی واپس‌گرا بوده‌اند. اما باید این گروه‌ها و افراد لمپن را از جنبش ریشه‌دار فتیان كه روحیه‌ای معناگرا دارد، متمایز كرد.

 

در دوران خودمان شاهدیم كه هر از گاهی خبر می‌آید كه فلان گنده‌لات در شبكه‌های اجتماعی با دیگری درگیر شده است و این افراد برای هم شاخ و شانه می‌كشند. به نظر شما چه برخوردی باید با این اقشار باید صورت بگیرد؟

البته نیروهای انتظامی و نهادهای واكنشی جامعه برای برقراری امنیت روش‌های خودشان را دارند. اما در واقع جهت دادن این ظرفیت نیازمند نگاه درازمدت است. نهادهای دولتی باید بكوشند در عین حفظ ارزش‌های سنتی این خرده‌فرهنگ، كاری كنند كه این گروه‌ها مانع نظم اجتماعی نشوند و انرژی خودشان را در مسیرهای درست مثل مسیرهای ورزشی یا نظامی یا حمایت از اقشار فرودست هدایت كنند، تا هم به خودشان ضربه نزنند و هم به جامعه آسیبی وارد نكنند. به هر حال این خرده‌فرهنگ تاریخ كهنی دارد و بخشی از ارزش‌های سنتی را نمایندگی می‌كند و باید كاری كرد كه این سرمایه اجتماعی حفظ شود.

منبع: روزنامه اعتماد

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: