فقدانی بی‌جبران در فرهنگ و ایران‌شناسی / حسن انوشه

1397/6/13 ۱۰:۳۱

فقدانی بی‌جبران در فرهنگ و ایران‌شناسی / حسن انوشه

من فرصت دیدار و معاشرت با استاد یارشاطر را در سال‌های قبل از انقلاب نداشتم و آن سال‌ها جوان بودم و کمتر این امکان فراهم بود تا با چهره‌های طراز اول فرهنگ معاشرت داشته باشم و پس از انقلاب هم عملاً با اقامت ایشان در امریکا فرصت دیداری میسر نشد.

 

من فرصت دیدار و معاشرت با استاد یارشاطر را در سال‌های قبل از انقلاب نداشتم و آن سال‌ها جوان بودم و کمتر این امکان فراهم بود تا با چهره‌های طراز اول فرهنگ معاشرت داشته باشم و پس از انقلاب هم عملاً با اقامت ایشان در امریکا فرصت دیداری میسر نشد. اما بخش عمده‌ای از ارتباط‌های اهالی فرهنگ و علم و پژوهش با هم از طریق آثار‌شان است و من از نیم قرن پیش با فعالیت‌ها و جد و جهد‌های علمی و پژوهشی جناب یارشاطر آشنا بودم و او هم بواسطه کار‌هایم با من آشنایی داشت و از سر لطف استادانه در کتاب خاطره‌هایش از من و آثارم نیز یاد کرده است. این از ویژگی اهل فضل و دانش است که با مدارا و منظر علمی و انسانی با هم روبه‌رو می‌شوند و وجوه دیگر را چندان اعتنایی نمی‌کنند. از درگذشت این انسان با همت و پرکار متأسفم و فرهنگ ایران انسان بزرگی را از دست داده است و فقدان یار‌شاطر را به خانواده‌اش و جامعه علمی ایران و جامعه جهانی ایران‌شناسی تسلیت می‌گویم. به اعتقاد من احسان یارشاطر در درجه نخست، معلم بود و این‌ شأن و کسوت معلمی بر دیگر وجوه‌ کارش نیز اثر گذاشت و هرجا می‌رفت و هرکار می‌کرد به‌عنوان معلمی دلسوز و ایران‌دوست عمل کرد. او در سال‌هایی که در ایران بود استاد ادبیات و زبان‌شناسی در دانشسرای عالی بود. دو – سه نسل از دانشجویان ایرانی شاگرد این استاد فقید بودند. در سال‌های پایانی دهه پنجاه هم که به دعوت دانشگاه کلمبیا به امریکا مهاجرت کرد و کرسی استادی آن دانشگاه را در زمینه فرهنگ و تمدن ایران در اختیار داشت  تا واپسین سال‌های عُمر پربارش معلم ماند و از ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی گفت. وقتی نظام شاهنشاهی در پی انقلاب مردم ایران، سرنگون شد و نظمی دیگر مستقر شد او در امریکا ماند، اما لحظه‌ای از پای ننشست و بیکار نماند و کار عظیم «دانشنامه ایرانیکا» را پی گرفت. فعالیتی که از سال‌های پیش شروع شده بود در آن‌ سرزمن دنبال کرد و در تدون این دانشنامه بزرگ شمار زیادی از استادان ایرانی و ایران‌شناسان جهانی و استادان ایرانی مقیم کشور‌های اروپایی و امریکایی را به‌همکاری دعوت کرد و از آن جمله استاد کبیر ایرج افشار با ایشان همکاری داشت. یا از استادان ایرانی مقیم فرنگ حورا یاوری و منوچهر کاشف همکاری مستمری با او داشتند. ملاک عمل و فعالیت او در تدوین و انتشار «دانشنامه ایرانیکا» رعایت اصول و استاندار‌دهای علمی بود و لاغیر. برخی اصرار دارند، بگویند احسان یارشاطر دیدگاه‌های فکری و فرهنگی‌اش را در تدوین و ویراستاری مدخل‌های مختلف «دانشنامه ایرانیکا» دخالت می‌داد، اما این گونه نیست و پانزده مجلد از این دانشنامه در دسترس است و صاحبنظران می‌توانند با مداقه در این اثر بزرگ حرف‌های مرا تصدیق کنند. او مسأله‌اش فهم و تبیین و مستند‌سازی فرهنگ و تمدن ایرانی بود و دلمشغولی اصلی‌اش همان بود و نه چیز دیگر. «دانشنامه ایرانیکا»، به دانشنامه‌های بزرگ جهان پهلو می‌زند و از حیث اعتبار علمی، بی‌طرفی و دقت و مستند بودن ذره‌ای از دانشنامه‌های بزرگ جهان کم ندارد. متأسفانه زمانه و زمان این فرصت را نداد تا در دوره حیات جناب یارشاطر تمام مجلدات این دانشنامه چاپ و نشر شود. او برنامه‌‌هایی برای عرضه و انتشار آن‌لاین دانشنامه ایرانیکا داشت که آن نیز در زمان حیاتشان به وقوع نپیوست، امیدوارم با فقدان آن استاد در ادامه تدوین و نشر مکتوب و آن‌لاین دانشنامه ایرانیکا خللی پیش نیاید و همکاران آن استاد فقید این کار بزرگ را با همان دقت و نظم علمی به انجام برسانند. علاوه بر آن کار عظیم، همکاری مؤثر و تحسین‌برانگیز احسان یار‌شاطر در تدوین و تألیف «تاریخ ایران کمبریج» از دیگر فعالیت‌هایش بود. او سرپرستی مجلد سوم از این مجموعه را بر عهده داشت و در نگارش‌ مقاله‌های متعدد مجلد‌های دیگر نیز همکاری داشت و انصافاً این کار پژوهشی فقط از عهده او بر می‌آمد.

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: