1397/3/2 ۰۹:۳۲
مراد و منظور از تاثیرگذاری تفکر و حکمت ملاصدرا، نفوذ و اثربخشی و اثرمندی و جهتدهی و عاملیت و علیت در اندیشگی و ایجاد تامل و تفکر در نسل بعدی متفکران، بعد از ملاصدرا، است. در واقع، مقصود از بررسی مختصر و اشارهوار، به تاثیر حکمت و تفکر و اندیشهها و نظریههای ملاصدرا و آثار و کتب وی، در فرایند و جریان تفکر و عقلورزی و تفطن به حکمت و معنویت و عقلانیت و علم و دانش و معارف، و متفکران و اندیشمندان و عالمان، در جهان اسلام و دنیای خاکی است.
مراد و منظور از تاثیرگذاری تفکر و حکمت ملاصدرا، نفوذ و اثربخشی و اثرمندی و جهتدهی و عاملیت و علیت در اندیشگی و ایجاد تامل و تفکر در نسل بعدی متفکران، بعد از ملاصدرا، است. در واقع، مقصود از بررسی مختصر و اشارهوار، به تاثیر حکمت و تفکر و اندیشهها و نظریههای ملاصدرا و آثار و کتب وی، در فرایند و جریان تفکر و عقلورزی و تفطن به حکمت و معنویت و عقلانیت و علم و دانش و معارف، و متفکران و اندیشمندان و عالمان، در جهان اسلام و دنیای خاکی است. این بحث تاثیرگذاری، در روند مطالعه و تحقیق و پژوهش و واکاوی، در تبارشناسی تفکر، اهمیت بس فراوان دارد؛ زیرا، تفکرات و اندیشههای ماتقدم و پیشین را با تفکرات و اندیشههای ماتاخر، پیوند میدهد و جریان مستمر و پیوسته تفکر را نمایان میسازد.
تاثیر و نفوذ حکمت متعالیه و تفکر ملاصدرا را از چند وجه و جهت، میتوان مورد دقت و اشارت قرار داد:
1- ملاصدرا، احیاگر تفکر عقلانی و علوم و معارف فکری و معنوی و حکمت اسلامی و فلسفه یونانی بوده است؛ یعنی، تفکر و حکمت صدرا، بعد از افول و انحطاط حکمت و تفکر و عقلانیت و علمورزی، که با حمله و هجوم اقوام مغول، آغاز شده بود، نور و روشنایی و چراغی برای راه تعقل و تامل شد. در واقع، بعد از مغول و حملات کلامی امام غزالی، متفکران و اندیشمندان و دانشمندانی مثل، خواجه نصیر، ابن خلدون، جلالالدین دوانی، شیخ بهایی و میرداماد و سایرین، ظهور کردند، و وجهی و جنبهای از حکمت و تفکر و علوم را احیاء کردند و چراغ تفکر و تعقل را روشن کردند و این روشنی و فروزیدن عقل و علم را پاس داشتند. لیکن، بحث در وجوه و جوانب جامع و کامل حکمت و تفکر و علوم عقلی است؛ یعنی، بعد از حمله مغول و تشکیکات و ردیات غزالی، حکیم جامع و کامل ظهور نکرده بود، متفکران مثل، خواجه نصیر و ابن خلدون و دیگران، در بخشهایی از حکمت و تفکر رواج و رونق و نوآوری داشتند؛ اما، حکیم ملاصدرا، در تمام جوانب حکمت فرزانگان یونان و جهان اسلام و دنیای باستان را احیا و زنده کرد و آن روشنی بخشید. پس، این ویژگی و صفت جامعیت و ذوابعاد بودن حکمت و تفکر ملاصدرا، سبب حفظ و احیای تمامیت حکمت و تفکر ماتقدم شد. این اولین تاثیر شگرف یک متفکر و حکیم میتواند باشد که بعد از دوران فترت و افول و فتور تفکر و علم کاوی و انحطاط عصر علوم عقلانی، به احیای آنها بپردازد.
2- ملاصدرا، با تفکر و علم عمیق و وسیع در حوزه گوناگون و رشتههای مختلف علوم و معارف، از معارف دینی گرفته تا عقلی و علمی و حکمی و عرفانی، توانایی و قدرت عظیم در تلفیق و متزاج و متحد و متصل ساختن نحلهها و مکاتب فکری و معنوی، داشته است. یعنی، دیگر ویژگی تاثیری تفکری ملاصدرا، از همین قوت و توانش وی در متحد و هماهنگ ساختن افکار گونهگون و اندیشههای مختلف ناشی میشود. صدرا، وحی و فلسفه و عرفان و کشف و شهود و برهان و استدلال و معارف دینی و کلامی را درهم آمیخته و صورت نوین و حکمت تازه ساخته است؛ حکمتی که صدر و ذیل آن با هم همخوان و هماهنگ است. این وحدتبخشی و یکسانسازی نحلهها و افکار متفاوت، تاثیر نظری و عملی فراوانی در جامعه و اهل فکر و علم داشته است. مثلا، به بالندگی و شکوفایی ذوق و استعداد حکمی و علمی یاری کرده است؛ در عمل به سامان اجتماعی و جمعی مدد رسانده است، یعنی، از تفرقه و تفرق و پراکندگی و پریشانی، کاسته و به تمرکز افزوده است.
3- ملاصدرا، با نقد و تفسیر و تعبیر و تقریر جدید، از معارف و تفکرات و حکمت پیشین و اندیشهها و نظریات اسلاف خود، اصالت و تبار و ریشه حکمت بشری را محفوظ داشته است؛ و با نوآوریها و ابتکارات و نظریهپردازیها و ایدهآوریهای تازه، مثل، اصالت وجود، مراتب وجود، اشتراک و اشتداد وجود، حرکت جوهری و علم الهی و علمالنفس و غیره، بر دامنه و گستره و سپهر تفکر و حکمت فراخی و فربهی بخشیده است؛ این تاثیرگذاری عمیق در تبار تفکر گذاشته است.
4- از دیگر ویژگیها و اوصاف تفکر و حکمت ملاصدرا که نفوذ نافذ در افکار بعدی داشته است، حفظ حقایق و اصالت تفکرات و ریشه اندیشهها و استواری در نظریهها و قوامآوردههای معرفتی او است؛ یعنی، اندیشههای صدرا، بر برهان متقن و استدلال منطقی و اصول فطری و حقایق بدیهی و واقعیات عینی استوار بوده است. این خصلت و صفت تفکری وی، که هم ریشهها را حفظ میکند و هم بذرها و نهالهای نو مینشاند و موجب سرسبزی باغ معرفت و حکمت شده است؛ تاثیر عمیق در تفکر و علم بعد از خود داشته است.
5- از دیگر تاثیرات و اثرگذاریهای ملاصدرا، گشودن چشماندازها و انفتاح افقهای نوین فکری و علمی است؛ یعنی، صدرا، پرتو نو و قوی در راه حکمت و معرفت و تفکر افکنده است؛ گویی، نورهای ضعیف گذشته خود را قوت بخشیده و پرتوان ساخته است؛ یا جویبارهای کوچک فکری و علمی را، مبدل به رودخانه بزرگ کرده است. این نفوذ و تاثیر را با مطالعه در آثار قرن بیستم و در جاهای مختلف و متفکران و اندیشمندان سایر ممالک، بهتر میتوان درک کرد؛ مثل، اندیشهها و آثار: کربن، ایزوتسو، فضلالرحمان، سیدحسین نصر، و غیره۰ گشودن چشمانداز و افق نوین فکری و معرفتی، از حضور معنوی وی در دانشگاههای جورج واشنگتن، هاروارد، شیکاگو، کالیفرنیا، اکزیتز و غیر آن، نمایان است.
6- در جهان اسلام و خصوصا دنیای ایرانی و عالم تشیع، تاثیر ملاصدرا، از توفیق و هماهنگی و همسازی، علوم و تفکرات عقلی و حکمی با معارف دینی و شیعی نشات گرفته است؛ یعنی، صدرا، با اشراف و آگاهی و اطلاع جامع و عمیق و وسیع، از معارف و علوم و تفکرات و نظریات گوناگون حکما و متفکران، و معارف قرآن و تفسیر عمیق و باطنی و عقلانی و تاویلی آن و فهم و درک احادیث و روایات امامان، توانسته است، تفکرات عقلی و علمی و حکمی را با تعالیم دینی و شیعی سازگار و سازوار کند، این کار بزرگ ملاصدرا، زمانی بهتر و عمیقتر درک میشود که، زمان غزالی را بیاد آوریم، غزالی در سه مورد فلاسفه و اهل تفکر عقلانی را تکفیر کرده بود: در مورد نفی معاد جسمانی، در مورد علم خدا به جزئیات، و در مورد قدم عالم؛ صدرالمتالهین، هر سه مورد حلوفصل کرده است؛ حلوفصل منطقی و حکمی و مورد قبول اهل فکر و علم. آیا این کار و خدمت، تاثیرگذاری مهم در ساحت فکر و صحنه جامعه نیست؟
7- از تاثیرگذاریهای دیگر ملاصدرا، تسلط وی بر آراء و اندیشههای عرفا و خصوصا ابنعربی است؛ این اشراف و تسلط و آگاهی عمیق عرفانی، سبب شده است، صدرا، به اندیشههای ابنعربی و عرفا و صوفیه حقیقی، صبغه و صفت منطقی و تفکری دهد. وقتی معارف عرفانی، رنگ منطقی و علمی بگیرند، قابل فهم و اندیشیدن برای اندیشهورزان میشوند و از حالت راز و رمزی بیرون میآیند و وارد ساحت تفکر میشوند. در نتیجه همان معارف، در ذهن و جان اهل فکر اثر میگذارد.
8- ملاصدرا، در زمان حیات خود، دورهای را به تهذیب و تزکیه نفس و خلوت و عزلت گذراند، این دوره و اساسا، جان و فکر مهذب او، در تمام آثارش هویدا و آشکار است؛ یعنی، صدرا، درس و عمل و عینیت تهذیب و پاکی نفس را شرط لازم و ضروری مطالعه و تامل در حکمت میداند. گویی، ملاصدرا، بعد از گذر زمان و فراموشی فضایل و ملکات اخلاقی و ارزشی، به اهل تفکر و حکمت تذکر میدهد تا در حکمتورزی و تفکر از شروط موفقیت غفلت نورزند.
9- به نظر صاحب این فکر و قلم، بعد از دوران و قرون متمادی از مغول به بعد، چندین قرن، نوعی سطحیاندیشی و قشریگری و ظاهربینی و تنبلی و کاهلی، عارض جامعه و اهل فکر شده بود، دیگر متفکر بزرگ ظهور نمیکرد، دیگر عمیقاندیشی فراموش شده بود، دیگر پرسش از علتها و تبارها و ریشهها، کمرنگ شده بود؛ ظهور صدرا، نوید ژرفاندیشی و احیاء و رواج باریکبینی و عمقکاوی و پرسشگری و نقد و نظر بود. کتاب اسفار و شرح اصول کافی شاید، از نمونههای بارز و گواهبین برای این مطلب و مدعا باشد. حمله علمای ظاهربین و صوفینمایان، دلیل دیگر این بحث استکتاب کسر الاصنام الجاهلیه بیانگر این مبارزه و مقابله با سطحیبینی و قشریگری است. نکته مهم در این باب این است که، برای تقبل و پذیرش امری بیدلیل و اصرار بر تقلید بیوجه، تاکید و تلقین بر وجوه عاطفی و احساسی روح بشر لازم و ضروری است؛ یعنی، قبول جدلی شرطش، تاکید و تلقین است؛ تقلید و تلقین با احساسات و عواطف ارتباط عمیق دارند، ملاصدرا، با تاویل و تفسیر باطنی و عقلی سروکار داشت و دلیل و برهان را اصل و قاعده میدانست؛ یعنی، بر وجه و جنبه تفکری و تاملی انسان، تاکید و تعلیل میکرد علت میآورد این علتآوری با ژرفاندیشی نسبت دارد؛ بنابراین، این خصلت و صفت تفکر صدرا، در آیندگان تاثیر داشته است و خواهد داشت.
منبع: روزنامه ابتکار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید