نبرد چالدران / کامبیز نجفی

1397/2/1 ۰۸:۲۹

نبرد چالدران / کامبیز نجفی

خورشید سی و یکم مردادماه893 خورشیدی در دشت چالدران، شاهد نخستین نبرد صفویان و عثمانی‌ها بود. در این پیکار سلطان سلیم، سرقشون لشکر عثمانی و شاه اسماعیل، بنیانگذار دولت صفویان، سپهسالار ارتش ایران بودند که در یک رزم نابرابر رودرروی هم قرار گرفتند. شاه اسماعیل صوفی، دولت صفوی را بنیاد نهاد و در سال 880 هجری خورشیدی در تبریز تاج شاهی بر سر نهاد.

 

کارزار صفوی‌ها و ینی چری‌ها

خورشید سی و یکم مردادماه893 خورشیدی در دشت چالدران، شاهد نخستین نبرد صفویان و عثمانی‌ها بود. در این پیکار سلطان سلیم، سرقشون لشکر عثمانی و شاه اسماعیل، بنیانگذار دولت صفویان، سپهسالار ارتش ایران بودند که در یک رزم نابرابر رودرروی هم قرار گرفتند. شاه اسماعیل صوفی، دولت صفوی را بنیاد نهاد و در سال 880 هجری خورشیدی در تبریز تاج شاهی بر سر نهاد. سلسله‌ای که 220 سال بر ایران بزرگ حکومت کردند تا در زمان سلطان حسین در سال 1101 خورشیدی و با شکست از محمود افغان، تاج و تخت را برای همیشه واگذاشتند. هیچ کدام از سلسله‌های ایرانی مانند صفاریان، سامانیان و آل زیار، غزنوی‌ها، سلجوقی‌ها و... نتوانستند همه ایران را به زیر یک بیرق درآورند، اما تقریباً یک هزاره بعد از امپراطوری ساسانی، صفوی‌ها برای نخستین بار بعد از اسلام، با برچیدن حکومت‌های محلی فدرال، ایران بزرگ و یکپارچه را از نو بنا نهادند. چنانچه درعصر شاه عباس به مرزهای ساسانیان رسید. رسمی کردن دین شیعه توسط صفوی هم آنها را از دیگر خلفای جهان اسلام مثل مصر و عثمانی متمایز می‌کرد و هم بویژه در یکپارچه کردن ایران مؤثر بود. عثمانی‌ها، شاخه‌ای از ترکان «قایی» بودند که در عصر سلجوقیان از ترکستان به آسیای صغیر کوچ کردند. کم کم با تبدیل شدن به یک قدرت منطقه‌ای جای سلجوقیان را در آناتولی گرفتند. امپراطوری عثمانی از سال 1299 تا 1922 میلادی بر قسمتی از جهان یعنی بخش بزرگی از خاورمیانه، شمال آفریقا تا جنوب شرقی اروپا حکم می‌راندند. با ظهور بایزید اول مرزهای غربی آن به سمت اروپا گسترش یافت و در نیمه دوم قرن پانزدهم سلطان محمد فاتح با فتح قسطنطنیه حاکمیت بیزانس شرقی را از آن ترک‌ها کرد. در این دوران امپراطوری عثمانی، بزرگ‌ترین خلافت اسلامی بعد از عباسیان شمرده می‌شد، اما بعد از مرگ سلطان سلیمان کم کم انحطاط آن آغاز شد، تا به دوران تنظیمات و اصلاحات در قرن نوزدهم رسید. با شکست در جنگ جهانی اول، از هم فروپاشید و با تقسیم قلمرو آن توسط دولت‌های پیروز، به ترکیه امروزی محدود شد. هنگام نبرد چالدران، سلطان سلیم فرمانروای عثمانی بود که در سال 1512میلادی- 918 هجری قمری پدرش بایزید دوم را از سلطنت خلع کرده و خود بر تخت حکومت نشسته بود.

برخلاف رسم روزگار که حکام منطقه با ارسال هدایا و هیأت‌های دیپلماتیک، فرمانروایی سلطان تازه بر تخت نشسته عثمانی را تبریک می‌گفتند، اما شاه اسماعیل چنین نکرد و به عبارت دیگر او و حکومتش را به رسمیت نشناخت. سلطان سلیم عثمانی از همان روزها دو آماج بزرگ را همواره پیش رو داشت:

نخست، تکلیف اسماعیل صفوی و امپراطوری نوبنیاد صفوی را روشن کند. دوم اینکه، گسترش مرزهای غربی امپراطوری به‌سمت اروپا و نیز رهبری جهان اسلام. و هردو هدف موکول به ایران می‌شد. قشون کشی به غرب با غفلت از هم سامان شرقی خود یعنی ایران یک خطای استراتژیک بود. آقایی جهان اسلام هم با وجودشاه صوفی شیعه ممکن نبود.

سلیم آن گاه که پایه‌های قدرت خود را تقویت می‌کرد، به سنت خلف و به رسم دیکتاتورهای تاریخ، رقیبان خود از جمله برادرانش احمد و قورقورد و فرزندان شان را کشت، مگر یکی از پسران احمد به نام سلطان مراد که مدعی تاج و تخت بود و مورد حمایت و تحریک صفویان بود، به ایران گریخت و به شاه اسماعیل پناه برد. سلیم که در چالش رقابت‌ها و کشمکش‌های داخلی بود، اسماعیل صوفی، نورعلی خلیفه روملو را به سرحدات عثمانی فرستاد تا تدارک ببیند که مریدان صفوی که در خاک عثمانی می‌زیستند از مرز بگذرند و به ایران بیایند. نورعلی خلیفه در این هنگام دوبار با قشون عثمانی رویارو شد و آنها را شکست داد، توقات را تصرف کرد و در آن جا خطبه به نام شاه اسماعیل خواند. در حوالی تبریز به پیشواز شاهزاده مراد عثمانی رفت و او را تا کاخ شاه همراهی کرد. شاه اسماعیل برای شاهزاده عثمانی یک تیول و فرمانروایی در نظر گرفت، اما وی در سفر به فارس و در اصفهان از دنیا رفت.این رفتار شاه اسماعیل بر کین سلطان سلیم بیشتر افزود. محمدخان استاجلوحاکم جسور دیار بکر نیز با تحریک و حتی تحقیر سلطان سلیم با فرستادن لباس زنانه برای او، سلطان جوان عثمانی را برمی انگیخت. شاه اسماعیل وقتی شیبک خان ازبک را در خراسان و در نبرد مرو شکست داد، سر از تنش جدا کرد و برای سلطان بایزید دوم فرستاد. بایزید سوگند خورد که انتقام شیبک خان را خواهد گرفت، اما مرگ به او مجال نداد، ولی این واقعه در خاطر پسرش سلیم ماند.

از این سو، شاهقلی خلیفه شاه اسماعیل و رئیس ایل تکلو در آسیای صغیر نیز دست به قتل عام اهالی سنت زد و15 هزار تن را کشت. سلطان سلیم که از فرستادن هیأت نمایندگی به دربار سلطان سلیم خودداری کرده بود، در عوض تلاش کرد به مصر و مجارستان، دشمنان عثمانی نزدیک شود. دول اروپایی که خطر عثمانی را درک می‌کردند در ایجاد تنش و چالش بین ایران و عثمانی بی‌تأثیر نبودند و هیأت‌های خود را به نزد شاه اسماعیل می‌فرستادند. درگیری سلطان سلیم با ایران و مشغولیت او در مرزهای شرقی خیال آنها را از امپراطوری عثمانی آسوده می‌کرد.

آشکار است که این مقدمات و شرایط باید منجر به یک نبرد کینه توزانه می‌شد. سلطان عثمانی عزم جنگ با ایران کرد. وجود تعداد زیادی شیعه و پیروان شاه اسماعیل در قلمرو عثمانی (بیشتر در عراق امروز) و ترکمن‌های شمال سوریه و آناتولی یک تهدید جدی برای امپراطوری بود. سلطان سلیم پیش از جنگ چالدران، ازعلمای سنت فتوای قتل عام شیعیان را گرفت و 40 هزار تن از شیعیان قلمرو عثمانی را قتل عام کرد و بازماندگان را نقره‌داغ کرد تا قابل شناسایی باشند و به دیگر مناطق کوچانید.

40 هزار سرباز ایرانی که بیشتر ترکمان و قزلباش بودند و یکصدهزار سرباز ترک در دشت چالدران به هم رسیدند.

خان محمد استاجلو و نورخلیفه دو فرمانده ارشد ایرانی معتقد بودند قبل از اینکه عثمانی‌ها نیروهای خود را آرایش بدهند، بر سر آنان بتازند. اما دورمیش خان این طرح را خلاف آیین جوانمردی می‌دانست و شاه نظر او را پذیرفت. با این غفلت ایرانی‌ها، عثمانی‌ها لشکر و عراده‌های توپ خود و سربازان شمخالچی را آراستند. نبرد آغاز شد و با وجود بی‌باکی سربازان ایرانی و شجاعت شاه اسماعیل و پیروزی اولیه، به خاطر برتری نفرات عثمانی و نیز برخورداری از سلاح‌های آتشین مثل توپ و شمخال، ایرانی‌ها جنگ را واگذار کردند و شاه اسماعیل میدان کارزار را رها کرد. سلطان سلیم وارد تبریز شد، ولی بعد از یک هفته به خاطر مخالفت سربازان ینی چری با ماندن در تبریز و احتمالاً از بیم عصیان تبریزی‌ها شهر را ترک کرد. بزرگ‌ترین دستاورد وی از این جنگ کوچانیدن اجباری تعداد زیادی از صنعتگران و هنرمندان و تاجران تبریز به عثمانی بود.آذربایجان و کردستان‌های امروز ترکیه و عراق و سوریه از ایران جدا شدند. بعدها آذربایجان پس گرفته شد، اما دیگر مناطق برای همیشه از دست ایران رفت. مرزهای امروز در ایران و ترکیه و عراق ناشی از نتیجه جنگ چالدران است.

کاهش قلمرو صفوی و شکستن هیمنه شاه اسماعیل، تضعیف روحیه شاه و همچنین قزلباش‌ها از پیامدهای این جنگ بود. شاه اسماعیل تاکنون درهمه پیکارها پیروز شده بود و چالدران نخستین شکست او بود. وی مردی بی‌باک، اهل شعر و بیشتر از همه دارای شخصیتی برجسته بود که قزلباش‌ها، عاشقانه در وی وجوه الهی را مشاهده می‌کردند و او را مرشد کامل می‌دانستند، اما جنگ چالدران این ایمان معنوی را دچار تردید و گسست کرد. او همچنین عامل یکپارچگی ایران بود و بعد از چند قرن آشوب و جدایی و اختلاف‌های قومی، تلاش کرد با پیوند دیوانسالاری ایرانی و سپهسالاری قزلباش‌ها وحدت و تمامیت ارضی ایران را محقق کند. شکست تنها کشور شیعی جهان از سلسله عثمانی و بروز برخی ناآرامی‌ها و اختلاف‌ها در ایران از دیگر عوارض این جنگ بود. این جنگ و شکست صفویان باعث شد که شیعه از مرزهای ایران فراتر نرود و همه جا با کشورهای اهل سنت همسایه و محاصره شود. به عبارت دیگر تقسیمات جغرافیایی شیعه و سنی محصول مرزهای آن روز است.اروپایی‌ها با این جنگ از حمله عثمانی‌ها در امان ماندند و به عبارت دیگر جنگ چالدران مانع گسترش اسلام به اروپا شد. بعد از جنگ چالدران عثمانی‌ها بر کشورهای عربی تمرکز کردند. الحاق کردستان و عراق بعد از جنگ چالدران به قلمرو عثمانی، خیال آنها را از شرق خود به سمت غرب سوق داد و مصر و شام را نیز متصرف شدند. سرنوشت اقالیم عربی که برای چند قرن به امپراطوری عثمانی الحاق شدند را می‌توان از پیامدهای چالدران شمرد. جنگ چالدران نخستین تلاش عثمانی‌ها برای الحاق ایران یا بخش‌هایی از آن به قلمرو عثمانی بود. هدفی که همیشه عثمانی‌ها رؤیای آن را داشتند، اما محقق نشد تا اینکه امپراطوری در جنگ جهانی اول از هم گسست.

منابع:

-‌ فلسفی، نصرالله- جنگ چالدران

-‌ نوایی، عبدالحسین- شاه اسماعیل صفوی

منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: