باغ نگارستان / استاد سید عبدالله انوار – بخش هفتم و پایانی

1396/5/24 ۰۸:۱۲

باغ نگارستان / استاد سید عبدالله انوار – بخش هفتم و پایانی

با آنکه مدرسه فلاحت و صنایع مستظرفه باغ نگارستان را از طردشدگی تا حدی حفظ کرده بودند، ولی ما در همین اوقات باز بی‌توجهی به باغ نگارستان را می‌بینیم و چنان‌که گذشت، فریدالملک همدانی در خاطرات خود پس از دیدار از این قصر به سال ۱۳۲۰ق، ناله‌ها از ویرانی و بی‌توجهی به آن سرمی‌دهد.

 

 

 

با آنکه مدرسه فلاحت و صنایع مستظرفه باغ نگارستان را از طردشدگی تا حدی حفظ کرده بودند، ولی ما در همین اوقات باز بی‌توجهی به باغ نگارستان را می‌بینیم و چنان‌که گذشت، فریدالملک همدانی در خاطرات خود پس از دیدار از این قصر به سال ۱۳۲۰ق، ناله‌ها از ویرانی و بی‌توجهی به آن سرمی‌دهد. متأسفانه این ویرانی ادامه پیدا می‌کند تا در حوادث مشروطیت قرب جوار نگارستان با باغ بهارستان، یعنی خانه ملت موجب شد تا لطماتی که به وسیله محمدعلی‌شاه بر این خانه زده شد، باغ نگارستان را نیز بی‌بهره نگذارد. بعدها این ویرانی نگارستان به حدی مستمر شد تا آنکه به سال ۱۳۰۴ش (۱۳۴۴ق) این باغ که روزی سر همسری با باغ عدن داشت، به صورت بیغوله و قلعه خرابه‌ای در گوشه‌ای از شهر تهران درآمد!

به سال ۱۳۰۷ش (۱۳۴۷ق) اعتمادالدوله قراگوزلو ـ وزیر علاقه‌مند به بسط فرهنگ در ایران ـ چون بر کرسی وزارت معارف نشست، برای محل دائمی دارالمعلمین عالی(= دانشسرای عالی) تصمیم گرفت از باغ نگارستان استفاده کند؛ پس درصدد تجدید ساختمان در باغ نگارستان برآمد و با احداث سه بنای جدید در این باغ، مدرسه علمیه و دارالمعلمین را به آنجا آورد. او یکی از سه بنا را به مدرسه علمیه داد و دو بنای دیگر را در دست دارالمعلمین گذارد.

این وضع بود تا سال ۱۳۱۱ش (۱۳۵۱ق) که مدرسه علمیه ساختمان خود را در نگارستان تخلیه کرد و بنای خود را به دارالمعلمین تحویل داد و دارالمعلمین با تغییر نام به دانشسرای عالی به تربیت معلم برای مدارس جدید ایران پرداخت که به سرعت رو به فزونی گذاشته بود.

در قسمت جنوبی دانشسرای عالی دو مؤسسه وجود داشت: یکی متعلق به وزارت پیشه و هنر و دیگری مربوط به کارهای مستظرفه. مؤسسه اول بعدها تحت توجه رئیس مسرف و ولخرج سازمان برنامه آن روز قرار گرفت و او که تربیت‌شدة بانک انگلیس‌ها بود و اسراف و تبذیر در مال مستعمره را از آنها به‌خوبی آموخته، در سازمان برنامه نیز بر همان روش بانک رفت و با خرج گزاف شروع به بلعیدن نواحی جنوبی باغ نگارستان به عهد پهلوی دوم کرد و با ساختمان‌های سر به فلک کشیده در این قسمت از تهران سرطان‌زده به خیال خود برنامه عمرانی پیاده نمود!

متأسفانه حرص وسعت‌طلبی سازمان برنامه مرتب گسترش گرفت تا آنجا که از حد خود گذشت و دست‌درازی به حریم دانشسرای عالی کرد و ساختمان علوم آن مهد علم را به کام خود فرو برد و به جای صدها دانشجوی پژوهشگر و مروّج علم در اتاق‌های از نوساخته شده خود و مزین به آخرین وسایل تزیینی مشتی جوان‌های واخورده و لوس و از آمریکا برگشته را نشاندند و به جای کار مفید از این جوانان از خودراضی در سازندگی نقاط عقب‌افتاده کشور و آبادانی محلهای ویران مملکت، آنها را در این ساختمان بسیار مدرن مشغول نقشه‌های عمرانی خیالی با سکرترهای مد روز و زیبا کردند و با مسابقه مرجع قدرتمند دیگر کشور، پول نفت را بی‌دریغ طبق مشتی کاغذپاره به عنوان نقشه‌های عمرانی و حق‌المشاوره‌ها به جیب استعمار نو ریختند!

مؤسسه دیگر جنوبی باغ نگارستان که کارهای ظریفه می‌کرد، جلب نظر وزیر فرهنگ و هنر پرقدرت آن روز را کرد و او با آنکه فضای کمتری از باغ نگارستان را به دست داشت، به رقابت با سازمان برنامه، ساختمان‌های جدید در حوزه خود کرد که امروز همه آنها در اختیار وزارت ارشاد است.

خوشبختانه ساختمان‌های شمالی دانشسرای عالی قدیم که تعلق به دانشکده ادبیات و کتابخانه آن داشت و در شمال سازمان برنامه فعلی قرار دارد، هنوز با بناهای کهنه ولی مفتخر به تربیت هزاران پژوهشگر ادبی باقی است و امید است که به همت اداره میراث فرهنگی از ولع گسترش سیری‌ناپذیر سازمان برنامه در امان بماند.

 

تکمله

۱- در جنوب باغ نگارستان و در فاصله بین خیابان کمال‌الملک کنونی و میدان بهارستان نقشه ۱۳۰۹ق حاج نجم‌الدوله دو باغ را نشان می‌دهد: یکی به نام باغ جلال‌الملک و دیگری به نام باغ مسیح‌الملک. آنچه که باغ جلال‌الملک است در سر پیچ خیابان بهارستان و میدان بهارستان روبروی مجلس شورای عالی قرار دارد و از آن جعفرقلی‌خان جلال‌الملک بوده است که بعدها لقب معین‌السلطان گرفت. او پسر عیسی‌خان والی اعتمادالدوله قاجار یعنی برادر مهدعلیا مادر ناصرالدین‌شاه است. این جلال‌الملک که دایی‌زاده شاه بود، در زمان سلطنت ناصرالدین شاه از پیشخدمت‌باشی شاه شروع به کار در دربار کرد تا به مقام غلام‌بچه‌باشی رسید و سپس حاجب‌الدوله شد. همین جلال‌الملک بعدها اراضی غربی خارج کاخ نگارستان را طبق نقشه حاج نجم‌الدوله خرید و به ملکیت خود درآورد.

اما باغ مسیح‌الملک که در غرب باغ جلال‌الملک نرسیده به خیابان صفی علیشاه قرار دارد، از آن حسام‌الدین خان شیرازی پزشک است که ابتدا لقب حافظ‌الصحه گرفت و بعد مسیح‌الملک شد و به آخر عمر لقب او از مسیح‌الملکی تغییر کرد و مشارالدوله گردید. او پدر نظام‌الدین خان مشارالدوله و سردار فاخر حکمت است که هر دو فرزندان او در دوران حکومت پهلوی‌ها مقام‌های بالای دولتی گرفتند. از باغ جلال‌الملک امروز چیزی به صورت باغ باقی نمانده و همه به صورت منزل و حمام برلیان و دکاکین درآمده است و از باغ مسیح‌الملک نیز قسمت مشرف بر میدان بهارستان مغازه شده و قسمت عقب که به خیابان کمال‌الملک محدود می‌شود، هنوز به صورت باغ باقی‌مانده است.

۲- نقشه حاج نجم‌الدوله در گوشه شمال شرقی باغ نگارستان و خارج از آن کالسکه‌خانه‌ای را نشان می‌دهد. این کالسکه‌خانه از آن اعتمادالسلطنه بوده و تا حدود شصت سال پیش به همان صورت کالسکه‌خانه‌ای در محل باقی بود ولی امروز به جای آن ساختمان بزرگی است.

 

توضیح

در مقاله «غرب خیابان لاله‌زار» مندرج در شماره سوم کتاب تهران سه نکته وجود دارد که باید توضیح داده و تصحیح شود:

۱- در ابتدا سخن از «تاجرباشی روس» در آن رفته است. این شخص بنا بر خاطرات احتشام‌السلطنه به نام آقاسط (Agasst) است و «تاجرباشی» نیز به اصطلاح امروز «وابسته تجاری» می‌باشد.

۲- در وقت بیان مالک باغ میرزا ابوالقاسم خان ناصرالملک در کوچه برلین میرزا محمودخان ناصرالملک اول عموی میرزا ابوالقاسم خان ناصرالملک دوم و مالک آن باغ ذکر شده و حال آنکه او نوه میرزا محمودخان می‌باشد نه برادرزاده یا خواهرزاده او. متأسفانه این سهو از تکیه بر سهو یک مدرک انگلیسی ناشی شد؛ چه، جورج پری چرچیل (George Perry Churchill) دبیر شرقی سفارت انگلیس به آن روزها در تهران کتابی دارد به نام «قاموس رجال سیاسی و صاحب عنوان ایران» (Biographical Notice of Persian Statesmen and Notables) و در آن به معرفی تعدادی از رجال دوره ناصری و مظفری می‌پردازد (گویا این کتاب به فارسی ترجمه شده است). او در این کتاب میرزا محمودخان ناصرالملک را عموی میرزا ابوالقاسم خان ناصرالملک می‌آورد و با این بیان سهو بزرگ می‌نماید. اما اینکه چرا تکیه بر این مدرک شد، بدان جهت بود که میرزا ابوالقاسم دوران کودکی و جوانی خود را در انگلیس گذرانیده و سالهای آخر عمر را نیز در انگلستان به پایان برده بود؛ لذا گمان می‌رفت که مدارک انگلیسی بهتر از مدارک ایرانی این تربیت‌شده انگلیس را معرفی می‌کنند و البته گمان خطایی بود. باری، میرزا محمودخان را پدربزرگ میرزا ابوالقاسم تصحیح کنید به جای عمو.

۳- عمارت واقع در خیابان اسلامبول و جنب سفارت ترکیه کنونی که امروز پاساژی است، در نقشه حاج نجم‌الدوله عمارت «جناب نظام‌مدرسه» ضبط شده؛ از آنجا که لقب «نظام‌مدرسه» لقب دو نفر از رجال دوره قاجار است، این اشتراک لفظی موجب سهوی شد که در زیر تصحیح می‌گردد. پس از افتتاح مدرسه دارالفنون، ما دو نفر ملقب به «نظام‌مدرسه» داریم یکی جعفرقلی خان نیرالملک پسر رضاقلی خان هدایت لـله‌باشی است که در سال ۱۲۴۷ق متولد شد و در سال ۱۲۶۸ق وارد دارالفنون گردید و پس از فراغت از تحصیل در آن مدرسه، ابتدا کتابدار و سال بعد «نظام‌مدرسه» شد. بعدها که لـله‌باشی پدرش به منصب ریش‌سفیدی به آذربایجان رفت، او از مقام «نظام‌مدرسه»ای ترقی کرد و رئیس مدرسه شد و با تغییر مقام، تغییر لقب نیز داد و به «خان رئیس» معروف گردید و سالها در پست ریاست دارالفنون کار کرد.

«نظام‌مدرسه» دیگر محمدحسین خان ادیب‌الدوله از منتسبان خاندان هدایت است که او نیز از فارغ‌التحصیل‌های آن مدرسه بود و سالها شغل نظامت آن را به عهده داشت. با این مقدمه برمی‌گردیم به عمارت مورد بحث در نقشه حاج نجم‌الدوله یعنی عمارت نظام مدرسه. طبق سندی که اکنون به دست است و مؤید قولی از کتاب خاطرات و خطرات مهدیقلی‌خان مخبرالسلطنه نیز می‌باشد (چه خاطرات و خطرات تا مویّدی نداشته باشد، نمی‌تواند مورد استفاده واقع شود، زیرا اولا متکی بر حافظه‌ای است که در همه کس اغلب خطا می‌کند و ثانیا نثر فارسی آن ابتر و تلگرافی است و باقی‌مانده از روزگار تصدی شغل تلگراف در این خاندان).

طبق این سند و تأیید خاطرات و خطرات مرحوم علیقلی خان مخبرالدوله ـ فرزند رضاقلی خان لـله‌باشی ـ هدایت به ابتدا منزل در چاله میدان داشت. پس از گسترش تهران در سال ۱۲۸۴ق، مثل اغلب اعیان آن روز رخت از پایین شهر به بالای شهر کشید و باغ دونبش ملک‌التجار رشتی را واقع در گوشه جنوب شرقی چهارراه اسلامبول و فردوسی که به حدود یازده‌هزار ذرع بود به شش‌هزار تومان اقساط در سال ۱۲۸۶ق خرید. ابتدا نصف آن را به برادر خود جعفرقلی‌خان نیرالملک (نظام‌مدرسه قبلی) انتقال داد و نصف باقیمانده را بین خود و محمدحسین خان ادیب‌الدوله (نظام‌مدرسه بعدی) قسمت کرد.

جعفر قلی‌خان نیرالملک در سال ۱۳۰۰ق سهمی خود را به سفارت عثمانی فروخت و آن همین سفارت ترکیه کنونی است و با این فروش، خود را از عنوان مالک «عمارت جناب نظام‌مدرسه» نقشه ۱۳۰۹ق حاجی نجم‌الدوله خلاص کرد. آنچه برای سال ۱۳۰۹ باقی ماند، سهم محمدحسین خان ادیب‌الدوله (ناظم مدرسه بعدی) و علیقلی خان مخبرالدوله بود از باغ ملک‌التجار رشتی. بدین ترتیب «نظام‌مدرسة» آن نقشه، محمدحسین خان ادیب‌الدوله است نه نیرالملک.

این سند گره دیگری را نیز از نقشه حاج نجم‌الدوله می‌گشاید و آن عمارت واقع در شرق عمارت نظام‌مدرسه (یعنی عمارت ادیب‌الدوله است) که ما به واسطه غیرقابل خواندن و لایقرء بودن نام مالک آن در نقشه، مالک آن را به حدس سعدالدوله آورده بودیم و با این سند به ظن متأخم به یقین مالک آن سعدالدوله حدس زده شده نیست، بلکه علیقلی خان مخبرالدوله است، پدرزن قبلی سعدالدوله و برکشاننده او.

*انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: