1396/4/17 ۱۰:۳۱
هر چند تغییر كاربری گورستانهای قدیمی به پاركها و مراكز مختلف در تبریز هم مثل خیلی از شهرهای دیگر امری بسیار مرسوم است ولی در بازه همین تحولات شهری، نام و نشانهای بیشماری در فراسوی تاریخ تبریز دفن و از یادها فراموش میشود.
از سرخاب تا مقبرهالوزرا هر چند تغییر كاربری گورستانهای قدیمی به پاركها و مراكز مختلف در تبریز هم مثل خیلی از شهرهای دیگر امری بسیار مرسوم است ولی در بازه همین تحولات شهری، نام و نشانهای بیشماری در فراسوی تاریخ تبریز دفن و از یادها فراموش میشود. تبریز، شهری با تمدن و تاریخی دیرینه است كه شوخیهای زمین با لرزههای چند ریشتری در برهههای مختلف، این گذشته جادویی را زیر خروارها خاك دفن كرده ولی در كنار بلایای طبیعی، گاه دست بیرحم انسان نیز بخش دیگری از این تاریخ را نابود میكند. گورستانهای تاریخی تبریز به دلیل دفن مشاهیر و بزرگان علم و ادب و عرفان جایگاهی آنچنان ویژه داشتهاند كه امروز هر یك از آن نامها میتوانست به قامت یك مقبره و یادمان مورد احترام قرار گیرد. از گورستانهای قدیمی شهر امروز چیز زیادی باقی نمانده است. قامت سرخاب و گجیل خم شده، چرنداب را دود ماشینها گرفته و در ترافیكهای روزمره پنهان شده، امامیه به صحرای برهوت تبدیل شده، طوباییه كه قرار بود فضای سبز و پارك باشد بیشتر در حصار ساختمانها پنهان شده و انگار تمام ادعاهای توسعه شهری میخواهد به این نامها و یادهای قدیمی دهنكجی كند. به تبریز ار شوی ساكن، زهی دولت زهی رفعت به سرخاب ار شوی مدفن، زهی روحا، زهی راحت كریم میمنتنژاد، تاریخپژوه تبریزی با بیان اینكه تبریز دارای گورستان مهم و قدیمی بیشماری بوده ولی در این بین سه نمونه از آنها بسیار شاخص و پرقدمتتر هستند، میگوید: سرخاب، چرنداب و گجیل سه گورستانی هستند كه كسی از تاریخ ساخت آنها اطلاعی ندارد به عبارتی؛ تاریخ آنها به اندازه تاریخ تبریز قدمت دارد. میمنتنژاد با تاكید بر اینكه ویژگی گورستان سرخاب به دلیل آرام گرفتن اولیای خدا، بزرگان فرهنگ و ادب و... است، ادامه میدهد: گورستان سرخاب به عنوان محل دفن بزرگانی چون همام تبریزی، خاقانی، قطران تبریزی، اسدی طوسی، ثقهالاسلام و... بسیار حایز اهمیت است. وی با اشاره به اینكه دفن شدن در سرخاب امتیاز ویژهای داشته، میگوید: حتی در تاریخ روضهالاطهار درباره علاقه مولانا به خاك تبریز چنین آمده است: «مردمی كه از تبریز به خدمت حضرت مولانا مشرف شده و آنچه به سبیل هدیه میبردهاند قبول نكرده و میفرموده كه هركس از تبریز میآید تحفه او خاك سرخاب است كه برای ما قدری بیاورد كه با خاك سرخاب فیضی هست كه من آن فیض را با هیچ خاكی ندیدهام، هركس از تبریز به روم میرفته قدری خاك در كیسه كرده به سبیل تحفه به خدمت مولانا میبردهاند و مولا با عزت تمام آن خاك را نگه میداشته و در محل رحلت وصیت كردهاند كه مرا در همین خاك دفن كنید.» این تاریخ پژوه با اشاره به اتفاقات تاریخی در مورد گورستان سرخاب میگوید: قبرستان سرخاب چندین بار در اثر سیل از بین رفته است تا اینكه در دوره صفوی، شاه عباس آن را خراب میكند؛ به طوری كه با حمله عثمانی به تبریز مجبور به ساخت یك قلعه نظامی در شرق میشوند و زمانی برای تامین مصالح آن اعم از آجر نبوده كه برای ساختن آن از سنگ قبرهای سرخاب استفاده میكنند. این سنگ قبرها هماكنون در ربع رشیدی تبریز به چشم میخورد. هرچند بخشی از گورستان سرخاب تبریز هنوز به دام تغییر كاربری گرفتار نیامده ولی طبق شنیدهها، از مدتی قبل هیچ گونه دفنی در این گورستان انجام نمیشود. شاید همین نكته پیامی باشد كه از زمزمهها برای مرگ تدریجی سرخاب خبر میدهد. چرنداب یكی دیگر از قبرستانهای كهن تبریز است كه محل دفن بسیاری از افراد خاندان بزرگ جوینی بوده است. به دلیل سابقه وزارت از سوی اكثر افراد این خاندان، چرنداب را مقبرهالوزرا هم نامیدهاند. میمنت نژاد در وصف چرنداب میگوید: عطاملك محمد جوینی، مورخ و ادیب ایرانی كه تاریخ جهانگشای جوینی از آثار مطرح اوست و زمانی هم به عنوان فرماندار بغداد، جنوب بینالنهرین و خوزستان منصوب شده، از بزرگان دفن شده در چرنداب بود. وی ادامه میدهد: چرنداب به جز اینكه مدفن وزرای نامآشنا بوده، مقبره عرفا و بزرگان بسیار دیگری نیز بود. این گورستان آخرین گورستان تاریخی تبریز است كه تا زمان رضا پهلوی نیز پابرجا بود ولی بعدها مخروبه شد. سال ١٣١٦ اداره مالیه تبریز این قبرستان را از شهرداری خریداری كرد و بعدها در سال در سال ١٣٣٠ تمامی این زمینها به اداره فرهنگ تعلق یافت. كمال خجندی در وصف محله چرنداب تبریز میگوید: تبریز مرا راحت جان خواهد بود پیوسته مرا ورد زبان خواهد بود تا درنكشم آب چرنداب و گجیل سرخاب ز چشم من روان خواهد بود بهروز خاماچی، تاریخ شناس و عضو شورای شهر تبریز هم با تایید این گفتهها، تصریح میكند: بعدها خیابان طالقانی امروزی در میان گورستان چرنداب ساخته شد و آن را به دو نیم كرد. پس از واگذاری آن به اداره فرهنگ، بین١٠ تا ١٥ مركز آموزشی اعم از مدرسه، كودكستان، خانه معلم و... هماكنون در جای گورستان قدیمی چرنداب ساخته شده است. گجیل؛ گورستانی كه به نفع توسعه شهری كنارهگیری كرد اگر سرخاب را مقبرهالشعره و چرنداب را مقبرهالوزرا خواندهاند، نام گورستان گجیل به عنوان مدفن عرفای تبریز گره خورده است. به استناد تاریخ، این قبرستان تا زمان شهرداری محمدعلیخان تربیت پابرجا بوده است. كریم میمنتنژاد در این باره میگوید: در سال ١٣٠٩ و در زمانی كه تربیت در مسند شهردار تبریز بود، نخستین پارك تبریز با نام «باغ گلستان» در محل گورستان گجیل ساخته شد. البته وسعت این گورستان بسیار فراتر از یك پارك بوده و تمامی ساختمانهای فعلی اطراف آن اعم از هنرستان وحدت، بیمارستان شفا، محلات اطراف و... روی ویرانههای گورستان گجیل بنا شدهاند. وسعت این گورستان به اندازهای بود كه در حال حاضر هم وقتی خانههای محلات اطراف آن خانههای خود را بازسازی میكنند زیر زمین به سنگ قبرهای به جا مانده از گجیل بر میخورند. وی ادامه میدهد: این قبرستان به اندازه ١٢٠٠ سال قدمت دارد و سابقهای دیرینه دارد. محمدعلی خان تربیت میتوانست در زمان تغییر كاربری این گورستان، طراحی آن را به گونهای انجام دهد كه بخشی از قبرهای قدیمی متعلق به اشخاص مهم باقی بماند. در هیچ كجای دنیا به بهانه تغییر كاربری و توسعه، بزرگان خود را این گونه مخفی نمیكنند. به اعتقاد كارشناسان و تاریخ پژوهان، این سه گورستان هویت تبریز هستند و به دلیل قرار گرفتن در سه ضلع غرب، جنوب و شمال تبریز در توسعه شهر نقش مهمی داشتهاند كه امروز تبریز به صورت مثلثی رشد یافته است؛ به عبارتی، تمامی راههای قدیمی داخل شهر به واسطه ارتباط مركز شهر با این گورستانها تشكیل یافته است.
جای خالی اِلمان و نشانه از گورستانهای قدیمی شهر خاماچی، عضو شورای شهر تبریز میگوید: گورستانهایی كه سی سال از تاریخ آخرین دفن در آنها میگذرد، میتوانند به مدرسهها و پاركها تغییر كاربری دهند ولی این تغییرات نباید به نابودی تاریخ آنها منجر شود. این استاد تاریخ شناس اضافه میكند: در حال حاضر شما هیچ نشانهای از گورستان گجیل یا چرنداب نمیتوانید ببینید كه همین نابودی كامل به تدریج منجر به از یاد رفتن این محلهای مهم میشود چرا كه بیشمار از افراد مهم و اثرگذار در تاریخ، در این گورستانها دفن شدهاند. وی با اشاره به دیگر قبرستانهای مهم تبریز كه امروز رد و نشانی از آنها باقی نمانده و دچار تغییر كاربری شدهاند، ادامه میدهد: قبرستان قوم تپه یكی از اینها در محله دوهچی تبریز بود كه محل دفن مشاهیر بزرگی بود و امروز یادمان پنج سربازی كه در حمله شوروی كشته شدند در آنجا ساخته شده است. خاماچی تصریح میكند: گورستان آش توكن هم از گورستانهای تاریخی و مهم تبریز در محله تپهلی باغ بود. این گورستان در محله خیابان در جنبش مشروطه، مدفن تعداد كثیری از مشروطهخواهان بود؛ از جمله مادری كه فرزندان خود را در محاصره یازده ماهه تبریز توسط نیروهای وابسته به محمدعلیشاه از دست داده بود. پسران این زن در گورستانی در محدوده تپهلی باغ دفن شده بودند. در این میان پس از پیروزی مشروطهخواهان، این مادر، مقداری نان و ظرفی پر از آش با خود برداشته به گورستان محله بر سر قبر پسرانش رفته و با فرزندانش درددل میكند. به گفته خاماچی، بعدها دبیرستان شهید خیابانی در محل این گورستان ساخته شد كه امروز ساختمان همان مدرسه قدیمی را هم فرو ریختهاند. در این بین میمنتنژاد از گورستان طوباییه به عنوان یكی دیگر از قبرستانهای فرعی و مهم تبریز یاد كرده و میگوید: باغ طوباییه متعلق به حاج رضا طوبی از تاجران بزرگ و معروف تبریز است كه در پی یك اختلاف خانوادگی، برای جلوگیری از به جا ماندن این باغ برای فرزندانش، تصمیم به وقف آن برای كاربری گورستان میگیرد. در سالهای اخیر این گورستان بزرگ كه محل دفن نامهای بزرگ همچون حاج حسین نخجوانی، باقرخان سالارملی، آیتالله شهیدی و... بود، به بوستان طوبی تغییر كاربری داد. این تاریخ پژوه از گورستان امامیه به عنوان تنها گورستان باقیمانده قدیمی و مهم در تبریز یاد كرده و میگوید: خاندان امامیه از خاندان قاجاری تبریز هستند كه این قبرستان توسط میرزا كاظم امامی سال ١٢٧٥ وقف میشود. بعدها حامد امامی نواده این خانواده كه مهندس معمار است، مقبرهای خانوادگی برای ٢١ قبر از خاندان خود احداث میكند. از نكتههای مهم و قابل توجه كه باعث شهرت این گورستان شده، دفن صمد بهرنگی، نویسنده برجسته در آن است. وی ادامه میدهد: سالهاست كه اجازه هیچ گونه دفن جدید در این گورستان صادر نمیشود در حالی كه همان قانون ٣٠ سال از آخرین دفن و تغییر كاربری گورستان در مورد امامیه هم میتواند پس از چند سال اتفاق افتد. در زمانهای گذشته تقریبا در هر یك از محلات تبریز، گورستانی وجود داشته است. از گورستان قدیمی نوبر كه بعدها ساختمان امروزی شهرداری تبریز در میدان ساعت در روی بقایای آن ساخته شد گرفته تا گورستان حكمآباد كه بعدها به مدرسه تغییر كاربری داد و گورستان شاوا كه امروز تبدیل به مجتمع فرهنگی و پارك بانوان آنا شده است. زندگی ادامه دارد و هر روز ماشین ساخت و سازها هر چه از گذشته باقی را زیر گرفته و بیرحمانه پیش میآید. شهروند مدرن به مدرسه، مركز خرید، مترو، بوستان و صدها نمونه دیگر از این دست احتیاج دارد و سرك كشیدن به پستوهای تاریخی حوصله میطلبد. تغییر كاربری گورستانهای قدیمی امری طبیعی است و نمیتوان شهر را تبدیل به گورستانی بزرگ كرد. تنها نكته قابل توجه در این میان حفظ نام و نشانی از این مدفنهای تاریخی است كه بزرگانی از شاخههای مختلف در آنها آرام گرفتهاند.
منبع: اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید