شهرام پازوکی : کربن از عُرفی شدن اندیشه ایرانی و تشیع بیم داشته است

1395/12/2 ۱۲:۱۱

شهرام پازوکی : کربن از عُرفی شدن اندیشه ایرانی و تشیع بیم داشته است

پازوکی، پژوهشگر گفت: کربن از عُرفی شدن اندیشه ایرانی و تشیع بیم داشته است .به اعتقاد او اگر اندیشه ایرانی و تشیع عُرفی شود مقدمه ای برای ایدئولوژی شدن و سپس تبدیل شدن به یک جریان سیاسی است.

 

 
پازوکی، پژوهشگر گفت: کربن از عُرفی شدن اندیشه ایرانی و تشیع بیم داشته است .به اعتقاد او اگر اندیشه ایرانی و تشیع عُرفی شود مقدمه ای برای ایدئولوژی شدن و سپس تبدیل شدن به یک جریان سیاسی است.
شهرام پازوکی، نویسنده و پژوهشگر به عنوان اولین سخنران این همایش گفت: مسئله امروز ما  مسئله اگزیستانسیالیسم نیست، مسئله امروز ما ایران است بخصوص در شرایط بحران فکری فعلی باید از این دریچه به کربن نگاه کنیم که از نظر او ایران چیست و چرا به ایران شناسی پرداخته است. کربن در جستجوی شرق و به عرفان های شرق نظر داشته است. او در جلساتی که در سوئیس برگزار می شد به همراه مورخین ادیان دیگر حاضر می شد بنابراین این گونه نبوده که فقط عرفان اسلامی خوانده باشد. کربن دنبال شرق است منتهی نه شرق جغرافیای، برای او شرق تبدیل به ایران می‌شود.
وی افزود: کربن از ایران شناسی به معنای مصطلح عبور می کند. به همین دلیل هم به معنای دقیق او نوعی ایران پژوه است. کربن به ایران می رسد و سهروردی را می یابد. از نظر او سهروردی هم یک ایران شناس است. او ایران شناسی را به عنوان یک عالم ایرانی و تفکر ایرانی می یابد. خود ایرانیان قائل به این بودند که ایران فقط گستره جغرافیایی نیست بلکه مسئله ایران تاریخ و جغرافیای سیاسی نیست بلکه یک تفکر خاص است که کربن آن را یافته است. کربن همچنین از مجرای سهروردی به ایران باستان می رود و در می یابد که ایرانی بودن چیست.
عضو هیئت علمی موسسه حکمت و فلسفه افزود: اسلام شناسی کربن هم تابع ایران شناسی او می شودو در سراسر کارهایش این دو از هم جدا نمی شوند. به عقیده او اگر عالم ایرانی خوب فهمیده شود متوجه می شویم که بین ایران شناسی و اسلام شناسی اتصال وجود دارد. به همین منظور او در آثارش بسیار از روح ایرانی، عالم معنوی و اسلام ایرانی یاد می کند.
پازوکی ادامه داد: عرب ها با کربن رابطه و میانه خوبی ندارند و گاها این محققین عرب و بعضا یک سری از ایرانی ها مثل سید جلال آشتیانی او را متهم به جاسوس ایرانی یا فرانسوی می کنند. کربن پدیدارشناس و فیلسوف و اولین مترجم هایدگر به فرانسه است و عقیده دارد که مطالعات تاریخی صرف نتیجه نمی دهد. او با پدیدارشناسی می گوید مراد من از اسلام ایرانی، اسلامی که ایرانیان خلق کردند نیست بلکه مراد من اسلامی است که ایرانیان کشف کردند و بین کشف و خلق تفاوت وجود دارد. اسلام ایرانی یک سرش در اسلام سهروردی، یک سرش به حکمت نبوی، ابن سینا و فتوت نامه ها و سر دیگرش به شاهنامه فردوسی بر می گردد. بنابراین سهم ایرانیان از اسلام و درک معنوی شان کلید درک آثار کربن است. او با روش پدیدارشناسی با تاریخ ضدیتی ندارد بلکه یک نوع نگرش فراتاریخی دارد.
این پژوهشگر تصریح کرد: هانری کربن در اسلام ایرانی دو رکن تصوف و تشیع تشخیص می دهد و می گوید این دو، دو روی یک سکه هستند. به عبارتی کربن می خواهد بگوید نوعی پیوند معنوی بین ایران و اسلام وجود دارد که حاصل آن تصوف و تشیع بوده است. به همین خاطر است که ما می گوییم هانری کربن به عالم ایرانی شیفتگی خاصی دارد. با این همه اهمیتی که برای کربن قائل هستیم اما تفکرات این متفکر مخاطراتی هم دارد. او فیلسوف زمانه است و نمی تواند معاصر بودن را کنار بگذارد. کربن از عرفی شدن اندیشه ایرانی و تشیع بیم داشته است و به اعتقاد او اگر اندیشه ایرانی و تشیع عرفی شود مقدمه ای برای ایدئولوژی شدن و سپس تبدیل شدن آنها برای یک جریان سیاسی است که در نهایت چیزی از آن باقی نمی ماند. همچنین واضح است که کربن، هایدگر خوانده است. هایدگر در یکی از مصاحبه هایش وقتی از او می پرسند در وضعیت بحرانی چه باید کرد پاسخ می دهد فقط خداوند می تواند ما را نجات دهد. با اینکه تفسیرهای مختلفی از اینکه منظور هایدگر از خدا چه بوده، وجود دارد ولی احتمالا پاسخ کربن به این سئوال این گونه است که فقط ایران می تواند ما را نجات دهد.
پازوکی در پایان گفت: به عقیده هانری کربن تفکر ایرانی استمرار دارد و زنده است. او شرق را در ایران و تفکر ایرانی و اسلام ایرانی که نمایندگان آن هم حکما و عرفا هستند یافته اند. کربن در عالم حکمت ایرانی مشرقیان را شناسایی و به جهانیان معرفی می کند. در یکی از کتابهایش با اشاره به صحبت مارکس که می گفت کارگران به پا خیزید می گوید این مشرقیان به پا خیزید.

 


فدایی مهربانی : هانری کربن فیلسوف سیاسی نیست

فدایی مهربانی، استاد دانشگاه تهران گفت: هانری کربن فیلسوف سیاسی نیست ولی فلسفه کربن ضرورتا سیاسی می شود و اندیشه های او تبعات سیاسی خواهد داشت.
مهدی فدایی مهربانی، نویسنده و پژوهشگر ایرانی و جوان ترین عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران در این همایش درباره موضوع هانری کرن و فلسفه سیاسی اسلام سخنرانی کرد.
وی گفت: حاجت به توضیح نیست که هانری کربن اساسا فیلسوف سیاسی نیست و از این جهت سخن گفتن درباره اندیشه سیاسی کربن عجیب به نظر می رسد اما اگر داشتن اندیشه سیاسی را صرفا سخن از قدرت، حکومت و دیگر ملزومات سیاست ورزی جدید ندانیم می توان از سیاسی بودن اندیشه کربن سخن گفت. به همان ترتیب که می توان از سیاسی بودن اندیشه بسیاری از فلاسفه غربی سخن گفت که اساسا فیلسوف سیاسی نیستند و بخشی از فلسفه خود را به سیاست اختصاص نداده اند. قصد من در سخنرانی امروز خوانش سیاسی کربن نیست بلکه در صددم تا ظرفیت های سیاسی نهفته در اندیشه کربن را نشان دهم.
وی افزود: من خیلی راحت می توانم بگویم کربن فلسه سیاسی نداشته و کار شما را هم راحت کنم ولی من فکر میکنم فلسفه کربن ضرورتا سیاسی می شود و اندیشه های او تبعات سیاسی خواهد داشت. نکته ای که درباره کربن بسیار اهمیت دارد  نحوه نگاه او به عالم هستی و جهان شناسی است. جهان شناسی او اجازه سکولاریزم نمی دهد. کربن به خاطر اینکه در جهان شناسی خودش عالم را به عالم بالا و پائین تقسیم نمی کند سکولاریزم به معنی دقیق کلمه در مباحث او وجود ندارد. او به تبع هایدگر اعتقاد دارد که فهم ناشی از نحوه بودن ما در درون جهان است. کربن بر خلاف هایدگر اعتقاد دارد که ما موجوداتی پرتاب شدن به جهان هستیم و فهم اصیل این است که خودمان را محدود به عالم ماده نکنیم یعنی نحوه بودن باید نحوه بودن معطوف به مرگ باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: سنت اسکولاستیک مبتنی بر دوگانگی عالم بالا و پائین و از متافیزیک ارسطو استخراج شده است. تداوم این نگاه دوگانگی در کانت خیلی جدی تئوریزه می‌شود. بنابراین الهیات، علم و فلسفه با هم ادغام می شوند این در حالی است که فلاسفه اشراقی خیلی اعتقاد نداشتند که عوالم ضرورتا چیزهایی هستند که ما می بینیم. کربن به تبعیت سنت نوافلاطونی و فلاسفه اشراق معتقد است جهانی واسط  میان عالم بالا و پائین وجود دارد و خیلی از مشکلات و مجادلات را همین عالم حل می کند چیزی که برای کربن اهمیت دارد اینکه عالم مثال واسطه است و از جدایی دو عالم بالا و پائین جلوگیری می کند. نکته ای که پیش می آید این است که اگر ما جهان را دارای سه ساحت در نظر بگیریم دوگانگی عقل و ایمان و دنیا و آخرت از بین می رود. کربن مدام در مقابل مارکس که می گوید کارگران بپا خیزید می گوید مشرقیان متحد شوید. او فلسفه سیاسی ندارد ولی همین عبارتش می تواند سیاسی باشد. به عبارت دیگر کربن فلسفه سیاسی ندارد اما این فلسفه سیاسی نداشتن او مثل فلسفه سیاسی نداشتن ملاصدرا است البته باید توجه کنیم که معنای سیاست در اینجا با معنای سیاست که در یونان مطرح می شد فرق دارد.
فدایی مهربانی در پایان گفت: مباحث هانری کربن در باب مسئله ولایت، فلسفه امام غایب و دیدن معطوف به مرگ رنگ و بوی سیاسی دارد. بنابراین کربن فیلسوف سیاسی که بالذات فلسفه سیاسی داشته باشد هست نه فیلسوفی که بالعرض فلسفه سیاسی داشته باشد. در تفکر صدرایی هم این گونه است که سیاست با هدایت آمیخته است.براساس دیدگاه کربن باید تبعات سیاسی و اجتماعی هرفلسفه ای پیگیری کرد.

 


آیت الله رشاد: نسخه شفابخش ما در دست نصر، کُربن و گنون نیست
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه کربن و امثال او نماد بازگشت به خویشتن الهی و انسانی هستند گفت نسخه شفابخش ما در دست نصر، کربن و گنون نیست.
آیت الله علی اکبر رشاد آخرین سخنران این همایش گفت: گرایش و نگرش کربن در حوزه حکمت اسلامی معطوف به حیث باطن گرایی تفکر شیعی و حکمت اسلامی است. او در دیانت اسلامی و مکتب اهل بیت و حکمت اسلامی عناصری را شناسایی کرده که برایش ارزشمند بوده و همین عنصر نظر او را به حکمت اسلامی جلب کرده است.
وی افزود: ما نباید فقط به عالم و صورت عالم نگاه کنیم. این عالم کالبد روحی دارد و اینکه ما مشاهده می کنیم صورت و ظاهر حقیقی است که حقیقت آن باطن آن است.
آیت الله رشاد ادامه داد: قرآن کریم سه مرتبه دارد. مرتبه اول صورت و مرتبه لدینایی است که در این مرتبه هیچ خطایی وجود ندارد. مرتبه دوم مرتبه لدنایی است که در این مرتبه هم به دلیل مقام تعبیر و تاویل خبط و خطا راه ندارد اما مرتبه سوم مرتبه لدناسی است که در این مرحله قرآن به ساحت انسانی تنزل پیدا کرده و در معرض آسیب و آفت قرار می گیرد. در روایات بسیاری هم تاکید شده که خداوند در قالب قرآن برای انسان تجلی شده است. وسائطی هم که قرآن را به ساحت انسان آورده اند مطهر و معصوم هستند. هر کدام از این مجاری و وسایل تبیان کل شیئی هستند به این معنا که اگر فقط قرآن را داشته باشیم و به دیگر مجاری مراجعه نکنیم همه حقایق قابل دسترسی است. عقل، فطرت و سنت هم این ظرفیت را دارند در صورتی که دست نخورده باشد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: قرآن هم جامع است و هم تبیان کلی شیئی و هم نور مبین  است ولی قرائت پذیر نیست و وقتی به ساحت انسانی می رسد قهرا ما نمی توانیم همه حقیقت را دریافت کنیم. اینجاست که انسان محتاج منابع می‌شود. ما انسانها چون از هر مجرا و منبعی دریافتی داریم باید همه منابع را کنار هم قرار دهیم تا شاید چیزهایی که کنار هم قرار می گیرند تبیان کل شیئی شود لذا راه معرفت برای ما باز است. معصومین هم وجود لدینایی دارند ولی وقتی در مقابل ما قرار می گیرند و حرف می زنند مثل ما می شوند تا ما از رسیدن به آنها ناامید نشویم و بتوانیم به مرتبه آنها دسترسی پیدا کنیم. به همین دلیل همه سه مرتبه ای که برای قرآن ذکر شد برای معصومین هم قابل بحث است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه صحبتش به توضیح نظرات خود درباره هانری کربن پرداخت و تصریح کرد: درباره هانری کربن دو گونه می توان سخن گفت. گونه اول این است که نوعی نگاه سلبی به رفتار و افکار آن داشته باشیم. از این زاویه افرادی مثل کربن و رنه گنون موضع سلبی دارند البته منظور از نگاه سلبی بعد منفی آن نیست بلکه به این معنی است که نظریات آنها شورشی علیه غرب مادیت زده و بریده از وجوه هستی است. آنها دنبال حقیقت و نور هستند. کربن و امثال او نشان بیداری دگرباره انسان غربی و خواب زده هستند. انسانی که خویشتن الهی خود را گم کرده و خود را خدا می داند. به عبارتی آنها نماد رجعت به خدا و معنا در پاسخ به ندای درونی فطرت هستند. کربن نماد بازگشت به خویشتن الهی و انسانی است اما گونه دیگر نگاهی که می توان به کربن داشت نگاه ایجابی است به این معنا که افرادی امثال کربن تاریخ خود را ترک می کنند و به تمدن دیگری می روند. آنها فکر می کنند رها شده اند. در واقع وجود آنها برای ما یک معنا و پیام دارد آن هم پیام پایایی، پویایی و سرزندگی حکمت اسلامی و صدرایی است. آنها گم شده خود را در حکمت اسلامی یافته اند. این گونه شخصیت ها علامت تشنگی انسان معاصر است. آنها اعتراف می کنند که گمشده خود را یافته اند ما هم باید به اعترافات آنها توجه کنیم و قدر بدانیم. همچنان امت ما باید اهتمام خاصی به میراث قوی معنوی و حکمت داشته باشد.
آیت الله رشاد اضافه کرد: با وجود همه حرف هایی که درباره کربن زدم لازم است این نکته را هم تذکر دهم که افرادی امثال او الگوی مناسبی برای ما نیستند یعنی ما نمی خواهیم او را الگوی خودمان کنیم چرا که او هم یکی هست مثل ما که گمشده خود را نزد علامه طباطبایی یافته است. به عبارتی می توان گفت معرفت واسطه است ولی منبع نیست. ما نمی توانیم فهم هرمنوتیکی از آنها داشته باشیم همانطور که نمی توانیم از آثار مجتهد شبستری هرمنوتیک را فهم کنیم چون هنوز نمی دانیم که خودش معنی آن را فهمیده یا نه. خلاصه کربن و امثال او وسائط هستند و می توانند الگوی جوانان فرانسه باشند ولی الگوی جوانان ایرانی خیر.
این استاد حوزه در پایان گفت: ما خودمان الگو و منابعی مثل آثار ملاصدرا، علامه طباطبایی و آیت اله جوادی آملی داریم. نسخه شفابخش جوانان ما در دست سیدحسین نصر، کربن و رنه گنون نیست. نسخه شفابخش ما در دستان ملاصدرا، ابن سینا و فیلسوفان نوصدرایی است. لازم است که ما آثار افرادی چون آیت الله جوادی آملی و شهید مطهری را مطالعه کنیم چنین آثار به راه آب مستقیم و خزانه اصلی دسترسی دارند و برداشت کرده اند.

منبع: مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: