تمدن اسلامی؛قبل و بعد از غزالی

1395/10/18 ۰۸:۲۶

تمدن اسلامی؛قبل و بعد از غزالی

روح‌الله اسلامی، عضو هیات‌علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی در سومین جلسه از درس‌گفتار اندیشه ایرانشهری در افق مکتب خراسان که 15 دی‌ 1395 در پژوهشکده ثامن برگزار شد، گفت: «امام محمد غزالی در جهان اسلام آنقدر مهم است که می‌توان تمدن اسلامی را به دو دوره قبل و بعد از غزالی تقسیم کرد.»


1

روح‌الله اسلامی، عضو هیات‌علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی در سومین جلسه از درس‌گفتار اندیشه ایرانشهری در افق مکتب خراسان که 15 دی‌ 1395 در پژوهشکده ثامن برگزار شد، گفت: «امام محمد غزالی در جهان اسلام آنقدر مهم است که می‌توان تمدن اسلامی را به دو دوره قبل و بعد از غزالی تقسیم کرد.»
وی در ابتدای این جلسه که موضوع آن بررسی اندیشه‌های ایرانشهری در عرفان خراسانی بود، به معرفی عرفان و روش‌شناسی آن پرداخت و درباره کژکارکردی‌های عرفان بیان کرد: «تقدیرگرایی و نفی نقش انسان در زندگی، ضدیت با عقل، ضدیت با اجتماع و سیاست و ضدیت با معاش که به فرهنگ خمودی و ضدتوسعه می‌انجامد، ازجمله مهم‌ترین کژکارکردی‌های عرفان و جریان‌های عرفانی در جامعه است.» او آرامش دوستدار، کسروی و شجاع‌الدین شفا را به‌عنوان مهم‌ترین نویسندگانی که در زمینه کژکارکردی‌های عرفان نوشته‌اند، معرفی کرد.
اسلامی با معرفی محمدرضا شفیعی‌کدکنی، داریوش شایگان، احمد فردید و رضا داوری‌اردکانی به‌عنوان نویسندگانی که درباره کارکردهای مثبت عرفان نوشته‌اند، گفت: «تساهل و مدارا، تکثرگرایی و صلح و سکوت از مهم‌ترین کارکردهای عرفان در جامعه هستند و از این روی نباید عرفان و جریان‌های عرفانی جامعه را یک‌سویه نگریست.» وی ابوسعید ابوالخیر، عطار و خیام را ازجمله عرفایی دانست که کژکارکردی‌های عرفان در اندیشه و سلوک آنان ناچیز است. ابوسعید عارفی است که به اجتماع و معاش توجه دارد، عطار خشکی و جزمیت اندیشه‌های عصر خودش را کنار می‌زند و رگه‌های عرفانی دارد و خیام اندیشمندی بسیار فراتر از مرزهای ایران است.
نویسنده کتاب حکومت‌مندی ایرانشهری در بخش دوم این جلسه ویژگی‌های مکتب خراسان را در اندیشه غزالی و با تمرکز بر دو کتاب المنقذ من الضلال و نصیحت الملوک او بررسی کرد. وی با اشاره به دیدگاه برخی متفکران درباره اهمیت غزالی مبنی‌بر اینکه اگر پس از پیامبر یک نفر می‌توانسته دین اسلام را احیا کند، او غزالی بوده است، گفت: «این اندیشمند خراسانی در جهان اسلام آنقدر اهمیت دارد که می‌توان تمدن اسلامی را به دو دوره قبل و بعد از غزالی تقسیم کرد.» اسلامی افزود: «ویژگی مهم غزالی این است که علوم مختلف را از زاویه‌دید عالمان همان علم فرامی‌گرفت و تبیین می‌کرد.» او که تربیت‌شده و استاد نظامیه بود، در مقابل اندیشه‌هایی که سلجوقیان و دستگاه سلطنت را نشانه گرفته بودند، ایستادگی کرد.
اسلامی در ادامه بحث غزالی سه چهره فقهی، فلسفی و عرفانی او را معرفی کرد و گفت: «غزالی فقیهی است که از فقه اهل سنت به خوبی دفاع می‌کند و بر این باور است که برای مردم عادی و حکمرانی کردن بر آنها بسیار خوب است. چهره فلسفی غزالی بیش از همه در دوکتاب مقاصدالفلاسفه و تهافت‌الفلاسفه به خوبی آشکار می‌شود که در اولی وی اهداف فلسفه را به خوبی تشریح می‌کند و در دومی به رد آن می‌پردازد. چهره عرفانی غزالی بیش از همه در کتاب احیاء علوم‌الدین آشکار می‌شود. او در این کتاب، عرفان را به‌عنوان راهی برای سعادت و رستگاری خواص مطرح می‌کند.»
این استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی درباره کتاب المنقذ من الضلال گفت: «این کتاب یکی از مهم‌ترین آثار غزالی است که در آن سیر اندیشه‌ای خود را در پنجاه سالگی تشریح می‌کند و شرح می‌دهد که روزی در دینداری خود شک می‌کند و از زاویه‌دید پیامبر به دین می‌نگرد و پس از بررسی و تجربه کردن تمام دیدگاه‌های فقهی، فلسفی و صوفیانه به این نتیجه می‌رسد که فقه برای عوام جواب می‌دهد.» او در ادامه ادعا می‌کند برای خواص باید به دنبال فضای دیگری بود.
اسلامی با اشاره به اینکه غزالی پایه‌گذار بنیادگرایی در جهان اسلام است، افزود: «او از طریق آثارش، تمام علوم غیر از علوم دینی را بی‌فایده نشان می‌دهد، تفکر علم‌گرایی را از بین می‌برد و فلسفه را در جهان اسلام نابود می‌کند. اگرچه ابن‌رشد در شمال آفریقا این حوزه‌ها را احیا می‌کند، اندیشه‌های او هیچ‌گاه به جهان اسلام نمی‌آید و به اروپا می‌رود و در شکل دادن به رنسانس موثر می‌افتد. درمجموع می‌توان گفت که نتیجه ظهور غزالی در جهان اسلام رواج نقل‌گرایی و حذف فلسفه از زندگی مسلمانان است که تا امروز نیز ادامه دارد.»
نویسنده کتاب سیاست به مثابه تکنیک، نصیحت‌الملوک غزالی را سیاسی‌ترین اثر او دانست و گفت: «غزالی در این کتاب به‌شدت از ایران و رسوم ایرانی دفاع می‌کند. بنابراین غزالی وقتی وارد سیاست می‌شود بر بسیاری از رسوم ایرانی و دستگاه سلطنت تاکید  و تلاش می‌کند شبیه خواجه نظام‌الملک باشد. درواقع غزالی سعی می‌کند واقع‌گرا، معاش‌اندیش و عقلانی باشد، اما نمی‌تواند و با سیاستنامه خواجه بسیار تفاوت دارد. در سیاستنامه خواجه نظام‌الملک سیاست و دین با یکدیگر همزادند، اما سیاست بر دین برتری دارد. درحالی که در نصیحت‌الملوک غزالی سیاست ابزار دیانت است. خواجه در سیاستنامه به مردم و مصلحت بسیار توجه دارد، اما آرمان غزالی در سیاست عمر است. او برخلاف خواجه که بر تشریفات تاکید می‌کند، طرفدار حذف فاصله میان مردم و شاه است.
گفتنی است اسلامی در چهارمین و آخرین جلسه اندیشه ایرانشهری در افق مکتب خراسان که چهارشنبه 23 دی در پژوهشکده ثامن برگزار می‌شود به موضوع شریعتنامه‌نویسی و فقه خواهد پرداخت.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: