روایتی از جرم و جنایت در تهران عصر قاجار «چندی قبل یک طاقه لحاف ترمه در خانه معاون لشکر مفقود شده بود. این روزها یک تخته قالی از آنجا بردهاند. یاقوت نام، خانهزادِ خود را گرفته در خانه حبس کرده و هر روز او را چوب میزده تا این که مشارُالیه اقرار مینماید که برده به سیدحسن نام کالسکهچی شیخالاطبا، به دو تومان گرو گذارده ... حسن فلفلی، که از الواط و اشرار است و دیشب مست نموده در محله چالمیدان شرارت و هرزگی میکرد، گرفتار افواج پلیس شده، به اداره آوردند، با راپورت حالش نزد جناب وزیرنظام فرستاده شد که تنبیه شود ... یکی از فراشان ارفع والا عزالدوله میرود از دکان خبازی گذر پایچنار نان بگیرد، با اسداللهبیک، نایب قورخانه، نزاعشان شده چند نفر به حمایت طرفین برآمده، میخواستند نزاع نمایند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید