1395/11/6 ۰۸:۳۳
پیدایش صنعت نساجی در ایران معاصر چگونه توانست بر جریان شهرنشینی تأثیر بگذارد بررسی فرآیند تأثیرگذاری جریان صنعتیشدن بر جامعه و سیاست در ایران
بررسی پیامدهای اجتماعی شکلگیری و گسترش صنعت نساجی در تاریخ معاصر ایران
صنعت نساجی و تولید گونههای پارچه در تاریخ ایران پیشینهای فراوان دارد. پارچهها، زریها و مخملهای تافته و یزدیهای ایران، روزگاری در سراسر جهان مشتریانی بسیار داشت. این رواج و گستردگی با تغییر شرایط جهانی و تضعیف حكومتهای مركزی در ایران آرامآرام وضعیتی دگرگونه ازسرگذراند. پشتیبانینکردن حكومتها از صنایع نساجی و ورود بیرویه مصنوعات فرنگی، صنعت نساجی ایران را دچار ركود و زوال کرد. این مساله به ویژه در دوره قاجار شدت یافت؛ میزانی گسترده از پارچههای خوشبافت و ارزانقیمت اروپایی، بازار های ایران را در دست گرفتند. مصرفکنندگان به جای پارچههای دستساز ایرانی به سوی بهرهگیری از پارچههای وارداتی رفتند. صنعت نساجی ایران اما در دوره پهلوی اول، در جریان صنعتیسازی ایران باززنده شد. صنعتگران ایران بدینترتیب كارخانجاتی فراوان در مناطق گوناگون كشور بنیان گذاردند. صنایع تازهبنیان نساجی با جذب كارگران از مناطق گوناگون کشور، سیمای شهرها را دگرگون كردند؛ پدیده ای که در رشد شهرنشینی در این دوران تاثیری چشمگیر گذاشت. بنیانگذاری كارخانجات نساجی با پیدایش طبقه كارگران صنعتی، دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی را در برخی مناطق کشور در پی داشت. نیاز صنایع نساجی به مواد اولیه همچنین زمینهای مناسب برای تخصصیشدن کشت بسیاری از محصولات کشاورزی صنعتی را در ایران فراهم آورد.
ركود صنعت نساجی در دوره قاجار
انسان از زمانی که به پوشش نیازمند شد، دریافت از پنبه و پشم میتوان نخ پدید آورد و آن را با دستگاههای دستی به پارچه تبدیل کرد؛ نخستین نمونههای صنعت نساجی بدینترتیب شکل گرفت. مردمان هر قومی و جامعه بنابر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی، پوشش خود را صورت بخشیدند. این فرآیند اما آرامآرام با افزایش پیوندهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میان مردمان و کشورهای گوناگون جهان دستخوش دگرگونی شد. کارخانههای مدرن نساجی از اوایل سده نوزدهم میلادی در اروپا پدید آمدند. این صنایع میزانی گسترده و فراوان از پارچههای گوناگون را با قیمتی مناسب به بازارهای کشورهای سراسر جهان روانه میکردند. ایران نیز در دسته کشورهایی جای میگرفت که پذیرای تولیدهای این کارخانهها بود. صادرات منسوجات انگلیسی و روسی به ایران در دوره قاجار با توجه به حضور گسترده سیاست و اقتصاد این دو کشور در سرزمین دیرینه آسیای جنوب غربی به ویژه با تحمیل قراردادهای گوناگون سیاسی و بازرگانی افزایشی چشمگیر یافت. صنعت نساجی ایران که عموما کارگاهی، غیر ماشینی و کوچک بود، توانایی رقابت با کالاهای وارداتی را نداشت و بدینترتیب در آستانه نابودی جای گرفت. برخی بازرگانان با توجه به این وضعیت برای باززندهسازی صنعت منسوجات و بهبود اقتصاد این حوزه کوشیدند. بنیانگذاری «شرکت اسلامیه اصفهان» در سال ١٢٧٧ قمری در این دسته کوششها میگنجید. شرکت اسلامیه اصفهان با سرمایه ١٥ هزار تومان فعالیت را آغاز کرد. این بنیاد تولیدی و اقتصادی بنابر نظامنامه، از دادوستد کالاهای غیر ایرانی خودداری و تلاش خود را بر ترقی کالای داخلی و آوردن اسباب و کارخانجات سودمند متمرکز میکرد. همه اجزای این شرکت ملزم بودند لباس خود را از منسوجات و کالاهای داخلی تهیه کنند. روزنامه حبلالمتین در شماره ١٠ سال هفتم خود درباره فعالیتهای شرکت اسلامیه چنین آورده است «لباسی که مدرسه به شاگردان میدهد سالی دو لباده زمستانی و تابستانی و عمامه و یک کلاه و زیرعمامه و دو جفت پاافزار. و تمام این اجناس باید ساخت داخل ایران باشد. لبادههایی که به شاگردان داده میشود، همه از شرکت اسلامیه هستند. این لباس را شاگردانی دوختهاند که در مدرسه، خیاطی آموختهاند و عمامه هم دوخت اصفهان است. اگر مدرسه بیشتر توانایی پیدا کند، پیراهن و شلوار هم برای شاگردان دوخته میشود». با وجود کوششهای انجامشده اما مشکلات مالی حکومت و پشتیبانینکردن از صنایع ایرانی، تداوم واردات انبوه کالا از روسیه و انگلیس را تداوم بخشید. صنایع ایران از جمله نساجی بدینترتیب در آستانه نابودی جای گرفتند. تحویلدار اصفهانی درباره زوال صنایع نساجی در کتاب «جغرافیای اصفهان» چنین مینویسد «چندین سال است پارچههای زرد و سرخ باطنسستِ فرنگستان رواج یافته؛ هردفعه اقمشه ایشان طرح تازه بود و هرکدام به نظرها تازگی داشته. مردم ایران، جسم و جان خود را رها کرده و به دنبال رنگ و بوی دیگران بالا رفتند و کار به جایی رسید که ایرانی از متاع خود رو گردانید و صنف نساج به شکست کلی رسید». رکود و شکست کار صنعتگران نساجی به آنجا رسید که کودکان در کوی و برزن میخواندند «هرکه کارش بود بافندگی/ مردنش بهتر بود از زندگی».
نسیم رونق صنعت نساجی وزیدن گرفت
ایجاد صنایع کارخانهای از اواخر دوره قاجار همواره از دغدغههای مهم نخبگان سیاسی و اقتصادی و فعالان بازرگانی در ایران به شمار میآمد. برخی رجال سیاسی و بازرگانان گرچه در این دوره کوشیدند اما به علت شرایط نیمهاستعماری حاکم بر اقتصاد ایران، جز ناکامی به دست نیاوردند. روی کارآمدن حکومتی متمرکز در ایران پس از جنگ اول جهانی، زمینه و وضعیتی مناسب برای پیدایش صنایع در کشور پدید آورد. دولت در دوره پهلوی اول با تمرکز بر امور اقتصادی برآن شد شیوه تولید صنعتی و کشاورزی در کشور را نوسازی کند. ساختار صنعتی با جهتگیری برای مصرف داخلی شکل گرفت. دولت بدینترتیب برای جذب سرمایههای غیر دولتی و گسترش صنایع، با وضع قوانینی چون معافیت گمرکی برای سرمایههایی که به شکل خرید ماشینآلات به کشور وارد میشدند و پشتیبانی از سرمایهگذاریها در این زمینه بستری مناسب فراهم آورد. صنعتی شدن با استراتژی جایگزینی واردات به منظور تولید کالاهای مصرفی، از رایجترین روشهای صنعتی شدن در کشورهای توسعهنیافته در نیمه نخست سده بیستم برشمرده میشد. این سیاست اقتصادی بنیانگذاری كارخانجات نساجی، کبریتسازی، قند و ... را در مناطق گوناگون ایران زمینهساز شد. به نوشته جان فوران در کتاب «مقاومت شکننده» از شمار كارخانههای بنیان گذارده شده در دوره پهلوی اول در سراسر ایران، تعدادی قابل توجه از آنها كارخانجات نساجی بودند. نساجی در دوره پهلوی اول از صنایع عمده اشتراكی میان بخش دولتی و خصوصی به شمار میآمد. کارخانههای نساجی فعالیتهای خود را با دریافت وامهای چشمگیر و مناسب توسعه و گسترش میدادند. بخشی از این توجه حکومت به توسعه و تجهیز صنایع نساجی را در ایران، با برنامه متحدالشكل كردن لباس و اصلاح پوشش ایرانیان میتوان در پیوند دانست؛ حکومت در راستای دگرگونسازی پوشش در ایران و رواج شیوه پوشاک جوامع صنعتی اروپا در میان ایرانیان، به بهرهگیری از تولیدهای انبوه در حوزه نساجی نیازمند بود. دولت در عصر پهلوی اول، کارمندان و کارکنان کشور و لشگری را موظف ساخته بود از پارچهها و دیگر محصولات برآمده از صنایع ایرانی نساجی بهره بگیرند. ارتش به عنوان نمونه در آن سالها یکی از خریداران عمده محصولات کارخانجات نساجی به شمار میآمد.
توسعه شهرنشینی و دگرگونیها اجتماعی برآمده از صنایع
آغاز جریان صنعتیسازی ایران در دوره پهلوی اول، پیدایش و بنیانگذاری كارخانجات نساجی را در نقاط گوناگون کشور به ویژه مازندران زمینهساز شد. مازندران در این روزگار به عنوان یكی از قطبهای صنعت نساجی، سهمی چشمگیر در اشتغالزایی و خودكفایی اقتصادی کشور برعهده گرفت. صنعت نساجی در مازندران گرچه پیشینهای تاریخی نداشت اما به دلیل برخورداری از عوامل گوناگون فنی و محیطی همچون فراهمبودن مواد خام اولیه مانند پنبه و كتان، با کامیابی همراه شد. نساجی مازندران در آغاز با چندین واحد تولیدی در شهرهای شاهی (قائمشهر)، بهشهر، چالوس راهاندازی شد. این واحدهای تولیدی، پارچههای پنبهای، پشمی و پارچههای كتانی تولید کرده، در زمینههای گونیبافی و چیتسازی فعالیت بسیار داشتند. با شکلگیری و گسترش صنعت نساجی در مازندران، مسأله تامین نیروی کار از اهمیتی ویژه برخوردار شد. به روایت تورج اتابکی در کتاب «دولت و فرودستان»، زندگی روستاییان كه بیشتر جمعیت ایران را در دوران پهلوی اول تشكیل میدادند، از شرایط مناسب برخوردار نبود و بنیانگذاری و فعالیت کارخانجات نساجی مهاجرت آنان را به شهرها در پی داشت. این پدیده به افزایش جمعیت شهری در منطقه مازندران انجامید. روستاییان بومی و بدون مالكیت، در آغاز بیشتر كارگران شاغل در صنایع را تشكیل میدادند اما بافت اقتصاد كشاورزی در مازندران موجب شد صنعت تازهبنیان نساجی با كمبود نیروی متخصص انسانی روبهرو شود. دولت برای حل كمبود نیروی انسانی در این زمینه، سیاست جابهجایی اجباری كارگران ماهر را از دیگر نقاط ایران پیش گرفت. آنگونه که اسناد تاریخی روایت میکنند، گزارشهایی گوناگون در این دوره از سوی وزارت داخله به فرمانداری اصفهان درباره فرستادن كارگران از شهرضا برای كار در نساجیهای تازهبنیان در شمال كشور وجود دارد. جابهجایی اجباری كارگران از نقاط مركزی ایران به مازندران، سیاستی ناموفق بود. دولت به همین دلیل در دوره پهلوی دوم کوشید با ایجاد جاذبههایی زمینه را برای برانگیختن کارگران به کوچ فراهم آورد. مکانهای اقامتی و تفریحی با زمینه رضایتمندی شاغلان در آن صنایع در همین راستا ایجاد شود. مكانهایی همچنین در نزدیكی كارخانه برای اقامت متخصصان پدید آمد. همراستا با این کارها، آرامآرام امكانات تفریحی و رفاهی همچون باشگاه ورزشی، آسایشگاه و شیرخوارگاه برای رفاه و افزایش سطح زندگی كاركنان نساجی ایجاد شد. شیرخوارگاه وابسته به نساجی شاهی برای نگهداری از فرزندان كارگران زن شاغل در نساجی شاهی در ساعتهای كاری، از نمونه این اقدامات رفاهی به شمار میآمد. حضور گسترده کارگران کارخانجات نساجی در مازندران که منافعی مشترک داشتند، شکلگیری گروههای منسجم كارگری را در پی آورد. این دستهها زمینهای مناسب برای نفوذ گرایشهای سوسیالیستی و كمونیستی داشتند؛ آنها همچنین با سازماندهی اعتراضهای پراکنده کارگران در پی دستیابی به شرایط بهتر کار برمیآمدند. پیدایش و گسترش صنعت نساجی در محدوده شمالی کشور به ویژه مازندران در واقع تغییر بافت جمعیتی این شهرها را زمینهساز شد.
صنایع نساجی و آموزش
صنایع مصرفی چون نساجی در دوره پهلوی با اختصاص بودجههای کلان دولتی تاسیس شدند. صنعت نساجی برای دوام و ماندگاری خود نیازمند بود علوم و فنون نوین را به کارگیرد. زمینه ورود علوم و فنون تازه مرتبط با نساجی بدینترتیب فراهم آمد. این دانشها و فنها جنبه کاربردی داشتند و طیفی گسترده از دانشآموختگان جدید و کارگران فنی را دربرمیگرفتند. کارخانههای نساجی، بخشهای گوناگون همچون ریسندگی، بافندگی، رنگرزی، مرکز نیرو (برق)، تعمیرخانه و نجارخانه داشتند. ماشینهایی گوناگون در هر بخش به کار گرفته میشدند. دولت و صاحبان صنایع برای کار با ماشینآلات نساجی باید مهندسان و تکنیسینهایی پرورش میدادند که توانایی کار با آن ماشینها را داشته باشند. اداره کل فلاحت و صناعت به همین منظور هنرستان نساجی شاهی را راه انداخت. دوستداران این صنعت با هزینه دولت در هنرستان یادشده به مدت دو سال زیر نظر آموزگاران و مهندسان اروپایی دانشهای مرتبط را فرامیگرفتند. دیپلم هنرستان با دیپلم کامل متوسطه برابر بود و دانشآموختگان آن در کارخانه چیتسازی بهشهر و حریربافی چالوس به کار گرفته میشدند. علوم و فنون مورد نیاز صنعت نساجی، در زمینههایی گوناگون همچون ماشینآلات الکتریکی، تکنیک بافت پارچه، ریسندگی، شیمی عمومی و آلی، رنگسازی، رنگرزی الیاف، خواص فیزیکی و شیمیایی الیاف و کاربرد ماشین آلات ریسندگی و بافندگی بود که در آن هنرستان آموزش داده میشد.
حضور كارگران در جنبشهای ضد حكومتی
پیدایش و بنیانگذاری كارخانجات گوناگون در دوره پهلوی اول، شکلگیری طبقه كارگران صنعتی را در پی داشت که بیشتر مهاجران روستایی بودند. این کارگران در جستوجوی کار و زندگی بهتر به مناطقی جذب شدند که در آنجاها کارخانههای صنعتی ایجاد شده بود. بنابر روایت یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب»، پایینبودن دستمزدها، ساعت کار زیاد، انتقال اجباری کارگران به مازندران در این دوره، به شکلگیری نارضایتیهای کارگران صنعتی انجامید. روند نارضایتی کارگران کارخانجات با آغاز جنگ دوم جهانی و رسیدن دامنههای آن به ایران که سقوط پهلوی اول را در پی داشت، شدت یافت. به نوشته سپهر ذبیح در کتاب«تاریخ جنبش کمونیستی در ایران» در آن سالها شرایط زندگی برای کارگران بسیار نامساعد بود و در حالی که شاخص هزینه زندگی در سال ١٣٢٠ خورشیدی تقریبا هفت برابر شده بود اما افزایش کلی دستمزد کارگران تا اواخر سال ١٣٢٥ خورشیدی از ٧٠ تا ٨٠ درصد فراتر نمیرفت. صنعت نساجی در دوران جنگ دوم جهانی با مشكلاتی فراوان چون فرسودگی ماشینآلات، كمبود قطعات یدكی، ناتوانی در وارد کردن لوازم یدكی و مواد مورد نیاز اولیه روبهرو بود. کارخانجات داخلی با توجه به واردات گسترده تولیدات نساجی، سوددهی لازم را نداشتند. شرایط سخت اقتصادی کارگران، حضور نیروهای شوروی در ایران و فعالیتهای تبلیغی حزب توده ایران در میان کارگران، اعتراضهای گسترده کارگری را شکل داد و به اختلال در خط تولید این صنایع انجامید. برای نمونه میتوان به وضعیت کارخانه نخریسی و نساجی خسروی در مشهد اشاره کرد. بنابر روایت حسین محبوبی اردكانی در كتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران» این کارخانه در سال ١٣١٦ خورشیدی گشایش یافت و حدود ٨٠٠ کارگر در آن شاغل بودند که بخشی زیاد از آنها به عضویت حزب توده درآمدند.
صنایع نساجی و تاثیر آن در کشاورزی
برنامه جدید صنعتیسازی در دوره پهلوی به گونهای مستقیم و غیر مستقیم، تاثیری بسیار در پیشرفت کشاورزی ایران تا پیش از رخداد اصلاحات ارضی داشت زیرا مواد اولیه صنایعی چون نساجی از کشاورزی تامین میشد. به طور مثال قیمت کنف در اثر ساخت کارخانه گونیبافی رشت تقریبا دو برابر شد. بنابر گواهی «مجله مدرسه عالی فلاحت»، در حالی که پیش از آن کنف ایران با وجود مرغوبیت، بازار رقابتی خارجی نداشت و روسیه تنها خریدار آن بود، اکنون وضعیت و بازاری مناسب یافته بود؛ در حالی که پیش از آن کشاورزان با هر قیمت پیشنهادی مجبور بودند محصول خود را بفروشند. ایران افزون بر آن ناگزیر بود سالانه میزانی بسیار نخ گونی و طناب از خارج وارد کند.
ایجاد صنایع نساجی زمینه را برای تخصصیشدن کشت بسیاری از محصولات کشاورزی صنعتی در ایران فراهم آورد. مثلا توسعه صنعت نساجی در مازندران یکی از عوامل تخصصیشدن کشت محصولات مرتبط با آن صنعت در منطقه شد. در شرایطی که کشت پنبه در گرگان به سال ١٣١٠ اهمیت چندان نداشت، کشت آن محصول اما در سال ١٣١٣ در منطقه به ٥ هزار هکتار رسید. پنبهکاری به علت وابستگی صنعتی، از نخستین رشتههای کشاورزی بود که خود را با شرایط مدرن کشت و تجارت همخوان ساخت. دولت همچنین در این دوران با توجه به شرایط اقتصاد جهانی کوشید زمینه را برای کشت محصولاتی با بازار بینالمللی فراهم آورد.
ایران صنعتی، ایرانی شهرنشین و خواستههای نو
دولت در نخستین دهههای سده چهاردهم خورشیدی بدینسو کوشید با گسترش صنایع گوناگون زمینه را برای ورود ایران به گستره تجارت و اقتصاد جهانی با رویکرد صنعتیسازی فراهم آورد. این کوشش اما تنها در حوزههای بازرگانی و اقتصاد محدود نماند؛ حوزههای اجتماعی و فرهنگی نیز از این کوششها و دگرگونیهای برآمده از آن تاثیر پذیرفتند؛ به گونهای که ریشه چنان تاثیرگذاریهایی را در رخدادهای اجتماعی و سیاسی به ویژه در دوره پهلوی دوم میتوان دید. صنایع نساجی در این میانه بسیار مهم پنداشته میشوند. گسترش شهرنشینی از مهمترین پیامدهای آن دگرگونیهای بزرگ به شمار میآمد. همین پدیده، خود پیآیندهایی چشمگیر داشت که میتوانست در آینده سیاست و اجتماع این سرزمین تاثیرگذار باشد. خواستههای مردمان شهرنشین طبیعتا با کسانی که زیستِ بر مبنای کشاورزی داشتند، متفاوت بود. روزگار ایرانِ پس از آغاز جریان صنعتیسازی، به گونهای دیگر میگشت.
حضور زنان در كارخانههای نساجی
شکلگیری و گسترش صنعت نساجی زمینهای مناسب برای حضور زنان در صنعت نوپای ایران فراهم آورد. علت فراهمشدن زمینه اشتغال زنان در صنایع را شاید در کمبود نیروی کار بتوان جست. کارخانه نساجی شاهی از دو بخش ریسندگی و شالبافی تشكیل یافته بود و كاركنان واحد بافندگی، بیشتر زنان ناحیه را دربرمیگرفتند. بنابر نوشته جان فوران در کتاب «مقاومت شکننده» چندین هزار کارگر زن در صنایع به ویژه نساجی فعالیت میکردند. شرایط اقتصادی کارگران در دوره پهلوی چندان مناسب نبود و این وضعیت درباره زنان کارگر تشدید میشد؛ آنان با مزدی ناچیز حتی کمتر از مزد مردان برای ساعتهای پیاپی در شرایط نامطلوب کار میکردند. شرایط نامناسب کاری، حقوق بسیار پایین کارگران زن موجب میشد آنان با حضور در مجامع کارگری و آگاهی از شرایط استاندارد مطلوب و مناسب کار، نارضایتیهایی در صنایع پدید آورند. در تشریح وضعیت شرایط نامناسب کار زنان کارگر در صنایع میتوان به یادداشت «زنان کارگر ایران» اشاره کرد که به تاریخ ١١ اردیبهشت ١٣٢٤ خورشیدی در روزنامه «راستی» وابسته به حزب توده ایران منتشر شده است «زندگی زنان و دختران کارگر ایرانی خارج از حد مشقتبار و غمانگیز است. در ایران در اثر اختلاف مزدی که بین زنها و مردها قائلند زنان کارگر با اینکه کارشان کمتر از مردها نیست با این حال مزدی که دریافت میدارند نصف مردها است شما اگر پا در دخمههای تاریک و مرطوب قالیبافی بگذارید و وضع اسفانگیز دختران ١١ و ١٢ ساله را که در مقابل ١٢ ساعت کار در شبانهروز هفتهای ٦ ریال دریافت میدارند از نزدیک مشاهده کنید میتوانید به وضع پر از مشقت و زندگی رقتبار زنان و دختران کارگر پی ببرید. این دختران که باید در این سن از مدرسه و درس استفاده کنند ایام جوانی خود را با قلب افسرده و چهرههای زرد طی نموده و در موقع دریافت مزد خود مواجه با این بیعدالتی صاحبین کارخانه میشوند. این وضع خراب نتیجه فاسد اوضاع غیر عادلانه اجتماع ما است».
تشکیل شهرهای جدید در ارتباط با صنعت نساجی
تاسیس كارخانه نساجی در برخی شهرهای مازندران، موجب شد شهرهایی تازه شکل گیرند یا شهرهای کوچک توسعه بسیار یابند. شهر شاهی (قائمشهر کنونی) از آن دسته بود. بنای نخستین این شهر با نام علیآباد در دوران قاجاریه نهاده شد. علیآباد در سال ۱۳۱۳ خورشیدی با توجه به موقعیت ویژه منطقهای و تاسیس واحدهای صنعتی همچون کارخانجات نساجی و گونیبافی، به شهرستان شاهی تبدیل شد. جمعیت این شهرستان با ساخت راهآهن سراسری و گسترش صنایع نساجی آرامآرام افزایش یافت و توسعه عمرانی و ساختوساز در آنجا شدت گرفت. کارخانه نساجی شاهی، از قدیمیترین واحدهای نساجی در کشور بود که در زمینی به مساحت پانزده هکتار ساخته شد. هفت هکتار از این زمین به تاسیسات صنعتی و دیگر گستره آنجا برای خانههای سازمانی مهندسان و متخصصان اختصاص یافت. تولیدات این واحد صنعتی در آن روزگار، سهمیه ارتش به شمار میآمد و مستقیم به ارتش تحویل میشد. محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسسات تمدنی جدید در ایران» اینگونه روایت میکند که عده کارگران و کارمندان کارخانه شاهی تا دو هزار و سی نفر بوده است. صنعت نساجی بدینترتیب منطقه شاهی را که روستایی بیش نبود، به شهری بزرگ تبدیل کرد. بسیاری از جویندگان كار از دیگر مناطق به این شهر کوچیدند. كارخانه نساجی در شكلگیری و گسترش چنین شهرهایی، مركز و نماد اقتصادی به شمار میآمد و همه موسسات خدماتی، تفریحی و رفاهی در راستای حمایت از این مركز اقتصادی، پیدا شده و گسترش مییافتند.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید