رند تاریخ‌نگار / داریوش رحمانیان

1395/3/26 ۱۰:۰۷

رند تاریخ‌نگار / داریوش رحمانیان

حافظ می‌فرماید: تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند/ عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست. به گمان من این یكی از شاه‌ بیت‌های حافظ برای كسانی است كه می‌خواهند در عرصه تاریخ مردم (people’s history) كار كنند. شگفتی‌هایی در این یك بیت هست كه برای تفسیر آن نیازمند بازخوانی فرهنگی هستیم كه حافظ در آن پرورش یافته است.

 

مردم نامه‌نویسی در كارنامه تاریخی محمد ابراهیم باستانی‌پاریزی*

حافظ می‌فرماید: تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند/ عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست. به گمان من این یكی از شاه‌ بیت‌های حافظ برای كسانی است كه می‌خواهند در عرصه تاریخ مردم (people’s history) كار كنند. شگفتی‌هایی در این یك بیت هست كه برای تفسیر آن نیازمند بازخوانی فرهنگی هستیم كه حافظ در آن پرورش یافته است. ضمن آنكه این بیت برای بیان فلسفه‌ای كه پشت تاریخ مردم هست، بسیار كلیدی و كشاف است. زیرا می‌خواهد توده مردم، گمنامان و آنهایی كه قلم نخبه‌گرا، اشراف‌پرست و قهرمان‌باور و قهرمان‌پرست و قلم فكر و فرهنگ شخص باور آنها را مغفول و ساكت می‌گذارد و ایشان را نادیده می‌گیرد و از تاریخ حذف می‌كند، به زبان بیاورد.

 

سرشت تمدن ایران روستا محور است

 باستانی پاریزی مورخ مردم بود. او به معنای درست و دقیق كلمه چنین بود. صدها شخصیت گمنام در آثار باستانی پاریزی به زبان آمدند و مطرح شدند. او مورخ و نویسنده‌ای بود كه متناسب با نیاز جامعه و دردهای جامعه و مصایب توده مردم قلم می‌گرداند و حرف می‌زد. او گذشته را در خدمت اكنون در می‌آورد. ما ایرانیان متاسفانه قدر زندگی و آثار باستانی را نشناختیم، به ویژه پاره‌ای از آثار ویژه ایشان بسیار مغفول ماند. یكی از این آثار حماسه كویر است كه كتاب فوق‌العاده‌ای است. در این كتاب موضوع سخن استاد؛ روستا و نقش آن در تمدن ایرانی است و از این بحث می‌شود كه سرشت تمدن ایرانی

روستا محور است. در این كتاب دفاع جانانه‌ای از روستا و روستانشینی می‌شود. یك بار از ایشان خواستم كه به مناسبت تجدید چاپ این كتاب نشستی برگزار شود و استاد نیز با روی باز پذیرفت اما متاسفانه عمر وفا نكرد.

باستانی‌پاریزی در حماسه كویر گذشته را در خدمت دردهای اكنون درمی‌آورد. او در این كتاب نقد تندی به برنامه بردن فرهنگ به روستا در ایران كه توسط نمایندگی یونسكو در ایران برگزار می‌شد، وارد آورد. این برنامه دو سال پیش از انقلاب رخ داد و

باستانی پاریزی در دفاع از فرهنگ روستا گفت كه روستا در ایران حامل همه ارزش‌ها و توانمندی‌های فرهنگ و تمدن ایرانی است. ایشان در این كتاب می‌گوید كه چرا می‌خواهید فرهنگ پرزرق و برق و تو خالی شهری را به روستا ببرید؟

 

انحطاط ایران و زوال نظام كاریزی

یكی از دغدغه‌های قدیمی من مقوله انحطاط‌شناسی است و باستانی پاریزی با نگاهی بسیار ژرف موضوع بحث را به انحطاط و زوال ایران می‌برد و در ربط با آن از زوال نظام كاریزی ایران سخن می‌گوید و به بحران آب اشاره می‌كند. امروز ما با بحران آب درگیر هستیم، در حالی كه بیش از ٤٠ سال پیش باستانی پاریزی در حماسه كویر از خشك شدن دریاچه‌ها و رودخانه‌ها و رودها در ایران سخن می‌گوید. او از متون قدیم و جدید ما با احاطه شگفت‌انگیزی نمونه‌هایی ارایه می‌كند و با هنری حیرت‌انگیز این داده‌ها را كنار هم می‌چیند.

اما بحث فعلی به بحث تاریخ مردم از نظر استاد باستانی پاریزی اختصاص دارد. من در برابر اصطلاح people’s history برابر «مردم نامه» را پیشنهاد كرده‌ام و معتقدم زبان فارسی بالقوه بسیار تواناست اما متاسفانه به دلیل ضعف نهادی و بی‌برنامگی ما نابود شده است و الان وضع آشفته و بسیار وخیمی دارد. اصطلاح مردم نامه با توجه به سنتی كه ما در فرهنگ و ادب و اندیشه خودمان در رابطه با شاهنامه داریم، معنا پیدا می‌كند. البته تاكید بر این نكته لازم است كه منظور به هیچ‌وجه شاهنامه فردوسی نیست و معتقدم كه شاهنامه فردوسی را چنان كه بزرگان به درستی خوانده‌اند، باید دادنامه و خردنامه خواند. استاد باستانی پاریزی نیز كتاب فاخر و خواندنی و زیبا در شرح ضرب‌المثل معروف فارسی یعنی «شاهنامه آخرش خوش است» نوشته است كه مجال بحث درباب آن نیست. ما در زمینه تاریخ مردم و مردم نامه‌نویسی به‌شدت عقب هستیم و اوضاع نابسامانی داریم. صد و اندی سال پیش در ایران انقلاب مشروطه رخ داد. بعد از انقلاب مشروطه بسیاری از فضلای ما به درستی راجع به ضرورت انقلاب ادبی و فرهنگی و اخلاقی سخن گفتند. نتیجه و میوه بخشی از تلاش‌های ایشان به تولد شعر نو توسط نیما یوشیج منجر شد. جنگ و جدال‌هایی میان دانشكده و نشریات مقابل آن شد و دكتر احمد كریمی حكاك به طور مفصل در كتاب طلیعه تجدد در شعر فارسی به آن پرداخته‌اند.

 

مردی كه یك تنه بار یك نسل را به دوش كشید

اما تا جایی كه به بحث فعلی مربوط می‌شود، معتقدم تا زمانی كه ایرانی‌ها در فكر انقلاب نكنند، دموكراسی را به دست نمی‌آورند. انقلاب باید در فكر تاریخی شود. فكر تاریخی كه شخص‌باور و قهرمان‌پرست و نخبه‌گراست باید جای خود را به اصالت مردم و مردم باوری و مردم‌محوری بدهد. یك ملت اگر دموكراسی و مردم‌سالاری می‌خواهد، تا زمانی كه تاریخش را مردمی نكند، سیاستش را نمی‌تواند مردمی كند. تا زمانی كه نتواند تاریخ را مردمی كند، اقتصاد و فرهنگش مردمی نمی‌شود. این تجربه عینی دموكراسی در قرون اخیر است. در فرانسه و انگلستان و اروپا نخست ولتر و امثال جان لاك آمدند پادشاهان را از تاریخ اخراج كردند، بعد از سیاست و اقتصاد اخراج شدند. ملتی كه اسیر شخص باوری و فرهنگ شخص باورانه كاذب و دروغین شود، همیشه گرفتارشبه قهرمانان می‌شود و مدام آن را تكرار می‌كند. مردم نامه‌نویسی نیاز بزرگ و بنیادین امروز ایران است و با قاطعیت می‌گویم باستانی پاریزی بزرگ‌ترین مردم نامه‌نویس ایران معاصر است. ارزش خدمات او در این حیطه درك نشده است. شاید ٤٠ سال دیگر دریابیم كه این مرد یك تنه بار یك نسل را به دوش كشید.

آثار باستانی پاریزی را باید با نگاه ویژه‌ای خواند. متاسفم كه می‌گویم در اروپا این درك پیدا شد و در دانشگاه بن آلمان دو واحد درسی برای خوانش ترجمه برخی مقالات باستانی پاریزی اختصاص دادند، تا دانشجویان اروپایی روش و منش باستانی را بیاموزند. اول منش مهم است، بعد روش اهمیت می‌یابد. كسی با آموزش نمی‌تواند سعدی یا حافظ شود، سعدی و حافظ جوهر و منشی دارند كه اهمیت دارد. باستانی پاریزی جوهر و منشی داشت كه او را به مورخی چنین بدل كرد. اگر با بصیرت و دانایی و روش‌مندی بتوانیم به ذخیره و میراثی كه این مرد برای ما به جا گذاشت، توجه كنیم، آنگاه فكر تاریخی ما غنی می‌شود. متاسفانه ما در این زمینه خیلی عقب مانده‌ایم.

 

باستانی نمرده است

باستانی تا زمانی كه زنده بود، در برابر همه تقاضاها برای برگزاری جشن نامه و بزرگداشت مقاومت كرد. علت مخالفت ایشان منش او بود. دوم اینكه در بحث‌های متن‌شناسی و روایت‌شناسی و هرمنوتیك مفهومی تحت عنوان مرگ مولف است. البته به آنچه بارت و فوكو می‌گویند، كار ندارم. اما یك معنای عامیانه این سخن آن است كه وقتی فردی می‌میرد، تازه زندگی آثارش شروع می‌شود. باستانی نیز نمرده است، بلكه به نظر من مدام زنده‌تر و درخشان‌تر می‌شود. اتفاقا تا زمانی كه بود، خیلی‌ها راجع به او حرف نمی‌زدند، خودش نمی‌گذاشت و خودش نمی‌خواست، اما وقتی از دنیا رفت، حضور فیزیكی‌اش رفت، بلكه همه تصمیم گرفتند راجع به او بزرگداشت برگزار كنند.

* گفتار در مراسم بزرگداشت استاد مرحوم محمد ابراهیم باستانی پاریزی

منبع: روزنامه اعتماد

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: