همراه با دکتر منوچهر ستوده / کاظم موسوی بجنوردی

1395/1/25 ۱۲:۴۳

همراه با دکتر منوچهر ستوده / کاظم موسوی بجنوردی

همچنانکه همیشه گفته ام یکی از ستون های اصلی تأسیس ، تثبیت و تداوم دائرة المعارف بزرگ اسلامی اساتید نامدارآن بوده وهستند. بی تردید دکترمنوچهر ستوده یکی از مهم ترین استوانه های علمی مرکز بودند و درگذشت او خلأ بزرگی را در مرکز ایجاد خواهد کرد .سابقه آشنایی من با دکتر ستوده به نخستین روزهای تأسیس دائرة المعارف در سال 1363 بر می گردد . در آن تاریخ ما برای نگارش مدخل "آب انبار" به مشورت با متخصص و صاحب نظری در این حوزه نیازمند شدیم وجناب آقای عنایت الله مجیدی برای این منظور ایشان را به من معرفی کردند . این کار ، باب همکاری دکتر ستوده را با دائرة المعارف گشود و در همین زمان برای نخستین بار در جلسه ای به همراه آقای مجیدی ، دکتر ستوده را دیدم .

 

  همچنانکه همیشه گفته ام یکی از ستون های اصلی تأسیس ، تثبیت و تداوم دائرة المعارف بزرگ اسلامی اساتید نامدارآن  بوده وهستند. بی تردید دکترمنوچهر ستوده  یکی از مهم ترین استوانه های علمی مرکز بودند و درگذشت او خلأ بزرگی را در مرکز ایجاد خواهد کرد .سابقه آشنایی من با دکتر ستوده به نخستین روزهای تأسیس دائرة المعارف در سال 1363 بر می گردد .  در آن تاریخ ما برای نگارش مدخل "آب انبار" به مشورت با متخصص و صاحب نظری در این حوزه نیازمند شدیم وجناب  آقای عنایت الله مجیدی برای این منظور ایشان را به من معرفی کردند . این کار ، باب همکاری دکتر ستوده را با دائرة المعارف گشود  و در همین زمان برای نخستین بار در جلسه ای به همراه آقای مجیدی  ، دکتر ستوده را دیدم . او از فلسفه تأسیس دائرة المعارف پرسید و به او پاسخ دادم که  چرا باید دائرة المعارف اسلام و ایران ما را غربی ها  به زبان انگلیسی برایمان بنویسند و خودمان نتوانیم ؟ ما می خواهیم دائرة المعارف بزرگ اسلامی توسط دانشمندان ایرانی و به زبان فارسی نوشته شود . دکتر ستوده از این سخن من بسیار خوشحال شد و خودش هم کار خاورشناسان غربی را به تفصیل  شرح داد و برخی دیدگاههای غیرعلمی  آنان را هم نقد کرد ؛  او ادامه داد که ما ایرانیان برای نگارش تاریخ سرزمین خود "آگاه تر و محق تر" هستیم اما ایراد ما فقدان یک روش تحقیق علمی است و باید منصفانه بگویم که به رغم نقدهایی که گاه ممکن است  به کار خاورشناسان وارد باشد ؛آنان در این حوزه از ما جلوتر هستند و ضروری است که روش تحقیق را از آنان فرا بگیریم .پس از این گفتگو هر دو احساس کردیم که افق های فکری مان و اهدافمان به هم نزدیک است و می توانیم با هم کار کنیم .  یادم می آید که از ایشان پرسیدم راز و رمز موفقیت شما در نگارش این همه کتاب و مقاله چیست؟ و ایشان پاسخ دادند که یک علت دارد و آن اینکه "سرم به کار خودم گرم است " و عاشق کارم هست ؛ به نوعی که اگر از من  پرسشی غیر از آن بپرسند ، بلد نیستم ، جواب دهم .  از ایشان خواهش کردم که در نگارش مقاله های دائرة المعارف  به ما کمک کنند ؛ که پاسخ دادند مرا به افریقا وجاهای دور نفرستید ؛مدخل های مربوط به ایران زمین و به ویژه شمال ایران را به من بدهید. حتی اگر راجع به قورباغه های شمال ایران به من کار بدهید با جان و دل انجام می دهم چون آنجا را مثل کف دستم می شناسم و از شناساندن آن به دیگران خوشحال می شوم . ما هم چند مدخل مربوط به شمال ایران را به ایشان دادیم که قول دادند نگارش آنان را آغاز کنند .  آقای دکتر ستوده نخستین مقاله اش را در اردیبهشت سال 1365 برای مرکز نگاشت و نام او در فهرست نویسندگان جلد اول دائرة المعارف بزرگ اسلامی  قرار گرفت. به موازات نگارش مقاله ، با دکتر ستوده درباره  گزینش عناوین بسیاری از مدخلهای شمال ایران و جغرافیای تاریخی دائرة المعارف مشورت می کردیم و ایشان هم  اطلاعات خود را در این زمینه در اختیار ما می گذاشت.

نکته دیگری که مایلم به آن اشاره کنم ، اهدای کتابخانه ایشان به مرکز است . آنچنانکه آقای عنایت الله مجیدی برای من تعریف کردند، آقای دکتر ستوده فکر اهدای کتابخانه را نخستین بار در منزل  استاد ایرج افشارو با ایشان مطرح کرده اند و آقای ایرج افشار گفته اند که جایی بهتر از مرکز دائرة المعارف را برای این کار نمی شناسند . دکتر ستوده به آقای مجیدی که در آن زمان در منزل استاد افشار بوده اند ، گفته اند که برای اهدای کتابخانه فقط یک شرط دارم و آن اینکه تا آخر عمرم بتوانم بدون هیچ محدودیتی از کتابهایم استفاده کنم .  پس از آن دکتر ستوده کتابخانه و بسیاری از لوازم شخصی خود را در سال 1381 به مرکز اهدا کردند و پس از آن ، هرگاه که در تهران بود به کتابخانه اش می آمد و در محل ویژه ای که برایشان تدارک دیده شده بود مطالعه و تحقیق می کرد.

پس از آن  از او درخواست کردیم که عضویت شورای عالی علمی را بپذیرند و ایشان هم در آذرماه 1384 به عضویت شورا در آمدند و از آن زمان تا زمان درگذشتشان عضو این شورا بودند و مرکز دائرة المعارف همیشه از نظرات راهگشایشان بهره می برد.

از دکتر ستوده خاطرات زیادی دارم که مجال ذکر آنها در اینجا وجود ندارد .فقط به این ویژگی او اشاره کنم که او بسیار رک و راست و صریح اللهجه بود و دیدگاهها و حتی نقدهایش را بدون هیچ گونه محافظه کاری به صراحت می گفت . این ویژگی چنان در او برجسته بود که به راحتی می شد از گفتارش عمیق ترین لایه های شخصیتی و وجودی اش را شناخت. او اگر پاسخ پرسشی را نمی دانست ،خیلی صریح می گفت : نمی دانم و هیچ توجیهی را هم نمی آورد.

روحش شاد و یادش گرامی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: