1393/1/17 ۰۹:۲۵
شادروان استاد محمد ابراهيم باستاني پاريزي، شارح «حماسه کوير» و نگارنده دفاتر شيرين فرهنگ و تاريخ عليالخصوص آسياي هفت سنگ، کوچه هفت پيچ، تاريخ کرمان و... مورخ 14 آبان 1391 در روزنامه وزين اطلاعات مرقوم فرموده بودند: «من هميشه فکر ميکردم ديگر جنازه پرطول و عرض قصيده بعد از بهار بار ديگر به گور رفته بود
شادروان استاد محمد ابراهيم باستاني پاريزي، شارح «حماسه کوير» و نگارنده دفاتر شيرين فرهنگ و تاريخ عليالخصوص آسياي هفت سنگ، کوچه هفت پيچ، تاريخ کرمان و... مورخ 14 آبان 1391 در روزنامه وزين اطلاعات مرقوم فرموده بودند: «من هميشه فکر ميکردم ديگر جنازه پرطول و عرض قصيده بعد از بهار بار ديگر به گور رفته بود، اگر پديد نيامده بود شاعري مثل اديب برومند که تخصص دارد در قصيدهسرايي، و براي مضامين روز و مباحث مورد گفتگوي جامعه قرن بيست و يکم را با کمال استادي و در لطيفترين کلمات و متلائمترين بحرها و سبکها توانسته قصايدي بسازد که آخرين افکار مورد اعتناي بشر قرن بيستم را در آن بگنجاند. و البته قصايد او عموماً از روحيه ملي و طبيعت ناسيوناليستي ـ در جنبههاي مثبت آن ـ هرگز خالي نيست؛ مسائلي که کم و بيش در قرن بيستم و بعد از آن مورد گفتگوهاي مخالف و موافق قرار گرفته و ميگيرد.در مقياس کوچکتري، حرف ناتاليا جينز بورگ ايتاليايي را در اين مورد ميتوان تکرار کرد، آنجا که در تمجيد از رمان صدسال تنهايي گابريل گارسيا مارکز گفته است: «...صدسال تنهايي را خواندم. مدتها بود اين چنين تحت تأثير کتابي واقع نشده بودم. اگر حقيقت داشته باشد که ميگويند: رُمان مرده است، و يا در حال احتضار است، پس همگي از جاي برخيزيم و به اين آخرين رمان سلام بگوييم...» مخلص پاريزي هم مثل بسياري از دوستان تصور ميکردم، دوران قصيدهسرايي به سبک اميرمعزي و فرخي سيستاني به سررسيده، و به قول همان فرخي سيستاني:
فسانه گشت و کهن شد حديث اسکندر
سخن نو آر، که نو را حلاوتي است دگر
فسانه کهــــن و کارنـــــامه به دروغ
به کار نايد ـ رو در دروغ رنــــج مبر
حداقل اين بود که فکر ميکرديم دوران قصيدهسرايي با مرگ بهار و يا اديبالممالک فراهاني پايان يافته است، و اينک با خواندن قصايد بديع آقاي اديب برومند با مضامين جديد، بايد حرف ناتاليا را تکرار کنيم و برخيزيم و به اين آخرين مجموعه قصيده سلام بگوييم...»
ميخواهم با اين مقدمه بروم به سراغ آخرين ديدار با استاد باستانيپاريزي. دي ماه 1392 با جمعي از دوستان قديمي در خدمت استاد باستاني پاريزي بوديم. سخن از شعر فارسي بالاخص قصيدهسراياني مثل ملکالشعراي بهار و اديب برومند در بين بود. بحث در خصوص استفاده از لغات جديد در شعر و رشد افکار قرن بيستمي داغ شده بود. بحث بر سر اين بود که فرهنگ مکتوب و تعمق در شعر هر دوره تاريخي تا چه حد بازتاب روح آن دوره هست يا نيست؟ يکي از حضار درک شعراي دوره مشروطه از افکار جديدي مثل آزادي، عدالت و امثالهم را مطابق با معناي دقيقي که از آنها اراده ميشود نميدانست و اصرار داشت که به معناي ظاهري اکتفا و از معناي حقيقي عدول شده است. عليرغم انتقاداتي که بيان شد، استاد باستاني پاريزي با قبول پارهاي از مجهولات و ابهامات تأکيد کردند که صرف بدفهمي در برخي مثالهاي ذکر شده، چشم پوشيدن از جنبه واضح شعر مردمي دوره مشروطه خطايي بزرگتر است! به قول ايشان، عقل اقتضاء ميکند در نگاه به تاريخ منصف باشيم. معلومات عمومي و ظرفيت فکري مردم آن روزگار را هم در نظر بگيريم. استاد در آن جلسه به منظور ذکر مثالي در خصوص فوايد تبيين مبتني بر تحقيق از تاريخ به مقالهاي در روزنامه اطلاعات بقلم آقاي محمد صادقي ارجاع دادند که چند روز قبل با عنوان «تاريخ منظوم و آرزوهاي يک ملت» چاپ شده بود. به نظر ايشان نويسنده مقاله مذکور، تاريخ سياسي و اجتماعي ايران را به دقت مطالعه کرده که توانسته شعر سياسي ـ اجتماعي را به خوبي معرفي کند. تأکيد داشتند اگر در مقالات تحقيقي، اصول کار رعايت شود، چيزي به اطلاعات خواننده افزوده ميشود که مفيد است. لذا بقول استاد در اين مقاله شاهد يک مقاله ادبيِ بدون تاريخ نيستيم. تاريخ پيش روي مردم قرار گرفته. به منظور بررسي شعر سياسي و اجتماعي در يک دوره و به تناسب موضوع، شعر دوره مشروطه هم بررسي شده تا خواننده امروزي بتواند به اهميت دفتر شعر «سرود رهايي» اثر استاد عبدالعلي اديب برومند پي ببرد. اينجانب پس از مدتي مقاله مذکور را در تارنماي جناب استاد اديب برومند مطالعه کردم. الحق که بسيار آموزنده و حاکي از شناخت همه جانبه نويسنده از شعر و تاريخ در دوره معاصر بود. به گمانم تحسين استاد باستانيپاريزي از آن مقاله به علت معرفي کامل شاعر و روزگار شاعر بود.
بعد از مطالعه مقاله بود که به استاد باستاني پاريزي عرض کردم: نويسنده در اينجا غير از آن چيزي که موردنظر جنابعالي بود در وادي نقدي تحليلي به نکاتي بسيار مهم پرداخته و مفصلاً توضيح دادم که غير از مهارت در گزارشگري، جنبه تحليلي مقاله ميدرخشد. ايشان بعد از شنيدن عرايض اينجانب فرمودند: مطلب مهمي را متذکر شديد، وقت بگذاريد و آن را روي کاغذ بياوريد.
در مقاله «تاريخ منظوم و آرزوهاي يک ملت» مهمترين جنبه از شعر اديب برومند با دقت و حوصله بررسي شده است. اين در حالي است که شاهديم در ساير نقدهاي روزنامهها و مجلات تمام وجوه يک اثر را در يک ستون کوچک يا يک يادداشت مختصر جمع ميکنند و آخر الامر خواننده سردرگم ميشود. اما با دقتي که نويسنده مقاله بخرج داده، خواننده ميتواند متمرکز بر دفتر شعر «سرود رهايي» و در سير تاريخي مباحث را دنبال کند. به درستي نشان داده که تِم اصلي يا درونمايه شعر و ادبيات دوره مشروطه، رابطه مشخصي با تحولات سياسي و اجتماعي جامعه آن روزگار داشته و اصحاب فرهنگ حساسيت زيادي به مسائل روز نشان ميدادهاند. ضعف کلي شعر مشروطه را در مقطعي بودن آن ذکر کرده که حرف درستي است زيرا شعر مشروطه به لحاظ محتوا، با شعر کلاسيک فارسي، يعني آن شعري که با حافظ و سعدي و فردوسي و... عيان ميشود فاصله دارد اما مردمي است و بخش وسيعي از مطالبات مردمي را شامل ميشود.
تقسيمبندي دقيقي در مقاله مذکور از مطالبات مردم و منورالفکرها در دوره مشروطه ارائه شده که در اشعار آن دوره متجلي گشته است. اين تقسيمبندي مبحث پيشنياز براي غور در شعر دورههاي بعدي و متصل به آن، محسوب ميشود لذا تأکيد شده: «اگر بخواهيم شعر اديب برومند و هر شعري که نظر به مسائل سياسي، فرهنگي و اجتماعي ايران در اين دوره جديد دارد را بهتر فهم کرده و بشناسيم، نميتوانيم از سير و وضعيت رخدادهاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي در ايران چشم بپوشيم.»
شعر شاعراني مثل فرخي يزدي، ملکالشعراي بهار، سيد اشرفالدين گيلاني و... به روايت نويسنده مقاله زبان حال مردم ستمديده است. اما در ميان شاعران مشروطه، آنها که اعتدالگرا بودند، اولاً شعرشان بيشتر متناسب با مسائل روز بود و ثانياً پايدارتر و ماندگارتر بود؛ مثل شعر ملکالشعراي بهار ولي آن دسته از شاعراني که بطور سنتي شعر ميسرودند، شعرشان به اصطلاح خاموش شد. در مقاله نه فقط به شعر که به نمايشنامهها و داستانها هم توجه نشان داده شده که بهترين مثال براي آن نگاهي است که به اولين داستان ايراني از يک نويسنده ايراني با نام «ستارگان فريب خورده» شده. روايتي از داستان به اختصار ذکر شده روايتي از رذالت حاکمان ايراني و بيفرهنگي آنها که با خرافه گرايي و ستمگري مردم را آزار ميدادند. به نظر نويسنده شعر مشروطه جنبه ابزاري دارد.
شعري است در خدمت مردم و جامعه و درونمايهاي سياسي و اجتماعي دارد. موضوع آن ترويج انديشه آزاديخواهي، تجددخواهي، وطندوستي، توسعه و... است. شاعر در اين دوره براي انتقال اين مفاهيم از تعابير قابل فهم و کلام عاميانه استفاده ميکند؛ زيرا تلاش اصلي او نزديک شدن به مردم و تودههاست و بر خلاف شاعران قديم در ميان مردم زندگي ميکند و شايد به اين خاطر است که شعرش گاهي از زبان فاخر ادبي و ظرايف هنري فاصله ميگيرد؛ چون تلاش او در جهت پيوند خوردن با مردم عادي و کوچه و بازار است و بايد در نظر داشت که در اين مسير از موفقيت بالايي هم برخوردار است. همينطور جنبه مهمي از شعر مشروطه که آزادي و ستايش آزادي است را با مثالي از شعر ملکالشعراي بهار و شوريدگي فرخي يزدي مشخص ميکند. در مجموع تلاشهاي همه جانبه براي آزادي مثل آزادي قلم و آزادي بيان و آزادي زنان و موضوعاتي مثل مليگرايي و وطندوستي را در شعر مشروطه نشان داده و در نهايت عاقبت تلخ شاعران مشروطه را روايت ميکند که يکي را لب و دهان دوختند و به دستان پزشک احمدي سپردند، يکي را در اتاقش به قتل رساندند، يکي را از بس آزار دادند راهي کوه و دشت گرديد، يکي در انزوا روزگار گذراند و درگذشت ولي ياد و نامشان جاودانه شد.
عليرغم اينکه شعر اديب برومند با موضوعات متنوعي سروده شده و امکان چنين خطايي در نقد او مضاعف ميشود اولويتبندي در مباحث و تمرکز بر بحث اصلي ويژگي اين مقاله است. در نقدي که آقاي صادقي نوشته بحث از اين شاخه به آن شاخه پيش نميرود و اين از مهمترين «اصول نقدنويسي» است. نقدي هم که انجام شده صرفاً استحساني نيست. بطور کلي نويسندگان منتقد در ارزيابي آثار به آنچه ميپسندند روي خوش نشان ميدهند و آنچه خوش نميدارند را مردود اعلام ميکنند. اما نويسنده مقاله غير از يکي دو مورد، به خوبي فاصله را رعايت کرده و سعي ميکند از منظر تاريخ و حوادث روزگار قلم بزند. گذشته از اين، از نقد اجمالي پرهيز کرده و به شيوه اجمالي به شعر اديب برومند نگاه نکرده است. بعد از مقدمهاي نسبتاً مفصل در توصيف اديب برومند مهمترين ويژگيها و مشخصات شعر او را متذکر ميشود. به اعتقاد او پس از مطالعه اين اشعار با شاعري مواجه ميشويم که بناي شعر و انديشه خود را بر اعتدال نهاده؛ اعتدالي برآمده از فرهنگ و ادب کهنسال ايران. شاعري ملي که همسو با ملکالشعراي بهار راه پيموده و اعتدالگرايي را راهي مطمئن براي برونرفت از مصائب و مشکلات دانسته است، و نه تنها در شعر و کلام، که در عمل سياسي ـ اجتماعي خود نيز همواره گرايش به اعتدال داشته است. ذکر خاطراتي از اديب برومند درباره آشنايي او با ملکالشعراي بهار از نکات قابل توجهي است که در مقاله شاهد هستيم. به گمان نويسنده مقاله اديب برومند همواره تلاش کرده در خدمت آزادي و حقيقت باشد و زندگي خود را با «مقاومت در برابر بيداد» معنا بخشد. او که در دورهاي حساس از تاريخ ايران (اوج گيري نهضت ملي)، با تمام توان و از «کوچههاي درد» به ميدان ميآيد. شعرهايش را در حمايت از دولت مصدق در راديو ميخواند و از زماني که جبهه ملي تشکيل ميشود، به صورت فعالانه و تنگاتنگ با آن همکاري ميکند. زيرا دکتر محمد مصدق در مبارزه با استعمار و استبداد بسيار فعال بوده و براي حفظ ذخاير و منافع ملي تلاش زيادي انجام ميدهد. به هيچ قيمتي متوقف نميشود و بعد از 28 مرداد هم با شعر معترضانه به ميدان ميآيد. پيوند تنگاتنگي که شعر اديب برومند با رخدادهاي تاريخي و فراز و نشيبهاي تاريخي دارد در اين مقاله تقريباً بطور کامل تبيين شده است که با توجه به ديوان دوجلدي شاعر کار بسيار سترگي محسوب ميشود. عنواني هم که براي مقاله مذکور انتخاب شده عنواني درخور توجه است زيرا آن بخش از اشعار اديب برومند که مورد مطالعه قرار گرفته چيزي جز تاريخ منظوم يک ملت نيست.
مسائلي مثل مذاکرات نمايندگان دولت انگلستان به رياست استوکس با نمايندگان ايراني در مسأله نفت، اعزام هيأت خلع يد از شرکت نفت انگليس و ايران، شکايت انگليس از ايران در ديوان بينالمللي دادگستري، رسيدگي به موضوع اختلاف ايران و انگليس در شوراي امنيت، ياريطلبي دولت مصدق از ملت و انتشار اوراق قرضه ملي، واقعه 30 تير، صدور راي نهايي دادگاه لاهه، مخالفتها و اخلالگري حزب توده، تشديد اختلاف در صفوف نهضت ملي، کودتاي 28 مرداد، وقايع پس از کودتاي 28 مرداد، رفتار کودتاچيان و افرادي مانند سرلشگر حسين آزموده و سپهبد فضلالله زاهدي، محاکمه مصدق در دادگاه نظامي فرمايشي، قتل کريمپورشيرازي، تيرباران دکتر حسين فاطمي، تبعيد و آزار مليون و... يکايک به نظم کشيده شده و حادثه و رويدادي نيست که شاعر از قلم انداخته باشد.
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید