آنچه تاكنون گفته شد، مطالبى است كه از همان 85 لوح مندرج در كتاب كامرون استخراج كردهایم و اینك میپردازیم به الواحى كه در كتاب هالك آمده است؛ یعنى «الواح باروى تخت جمشید». در این كتاب 2087 لوح ترجمه شده و متن اصلى ایلامى آن سطر به سطر در برابر ترجمه به صورت حرفنویسى به چاپ رسیده است.
سقوط مجلس اول و تخریب ساختمان آن به فرمان محمدعلی شاه در تابستان ۱۳۲۶ هـ. ق. (۱۹۰۸ م.) تحرک جدیدی در میان مشروطهخواهان ایران به وجود آورد و بسیاری از آنان را در راه خود مصممتر ساخت. نوشتار حاضر، که فاقد نام نویسنده است، نمونهای از همین دور جدید در مبارزه با استبداد و کوشش در برچیدن سلطنت استبدادی است. نویسنده در توجیه سیاسی و اخلاقی موضع انقلابی خود شواهدی از مبارزات ضد استبدادی در ایران و ممالک اروپایی میآورد و پیداست که با تاریخ سیاسی اروپا آشنایی دارد و جنبش مشروطیت ایران را نیز از جنس انقلابات مشروطه و ضد سلطنت مطلقه در دنیای جدید میداند.
در سال 1312 هنگام خاكبردارى از تخت جمشید، در گوشه شمال غربى صفّه، اتاقى پیدا شد كه درِ آن تیغه شده بود، گویا در همان روزگاران. در این اتاق تعداد فراوانى الواح گلى كشف شد كه بر روى آنها و در تمام اطراف هر یك، نوشتههایى به خط میخى دیده میشد و پس از مطالعات اولیه معلوم شد خط و زبان آنها ایلامى است. در آن زمان تنها مركز ایلام شناسى جهان، دانشگاه شیكاگو بود. متخصصان برجسته كه یكى پروفسور برستد (Breasted) بود كه متأسفانه در همان اوان در گذشته بود و دیگرى پروفسور كامرون.
اشاره: آنچه در پى مىآید، متن خطبه امام موسى صدر است به مناسبت عید فطر كه در کتاب «ادیان در خدمت انسان» ترجمه عطاءالله افتخاری آمده است. در این سخنرانى به جوانب مختلف زكات فطر پرداخته شده و هنوز پس از گذشت سالها شنیدنی است.
سخنان امام موسی صدر در جمع شخصیتهای برجسته و معروف اسلامی درباره مقاومت فلسطین از دیدگاه دین آنچه می خوانید سخنان امام موسی صدر به نقل از روزنامه الحیاه مورخ ۱۷/۱۲/۱۹۶۸ است که در آن به مذمت یهود از دیدگاه اسلام و توجیه دینی ضرورت مقاومت فلسطین علیه تجاوزات اسرائیل میپردازد. ترجمه این سخنرانی توسط علی حجتی کرمانی انجام شده که در کتاب "نای و نی" موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر به چاپ رسیده است.
آنچه میخوانید متنی است به قلم چهره ماندگار ادبیات، نویسنده و ادیب مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی که انتشار آن در چنین روزها و شبهای پرفیضی بیمناسبت نیست. ابوحامد محمد غزالى در باب صدق نیت و اخلاص، این روایت عبرت آموز را در کتاب احیاء علومالدین نقل کرده است: عابدى خداى را مىپرستید مدتى دراز، پس قومى بیامدند و گفتند: «اینجا جماعتى اند که بدون خداى درختى را مىپرستند»، او به سبب آن در خشم شد و تبر بردوش نهاد و قصد درخت کرد تا آن را ببرد.
ای علی دوست، ای کسی که برای علی بر سر میزنی، به سوگ مینشینی، ای کسی که برای علی جمع میشوی و چراغ روشن میکنی، ای کسی که برای علی اشک میریزی، ای کسی که با شنیدن منقبت علی دلت شاد میشود، بشنو و بترس و بلرز از این حرف. اگر دنیای امروز بخواهد علی را بشناسد، چطور میشناسد؟ دو راه دارد. یک راه از طریق تاریخ است. راه دیگر از طریق پیروان علی است. فرض کنیم یک نفر میخواهد علی را بشناسد. میخواهد پیروان علی، مأمومین علی، دنبالهروهای علی، شیعیان علی را بشناسد، تا علی را بشناسد. چه میبیند؟ آیا علم میبیند؟ آیا تقوا میبیند؟ آیا علاقه به یتیم که در علی بود میبیند؟ آیا خدمت به مردم میبیند که در علی وجود داشت؟ آیا شجاعت و صراحتی میبیند که در علی بود؟ به هوش باش! چگونه میخواهی علی را بشناسانی؟ چرا سفیه باشیم؟ چرا بی سواد باشیم؟ درست است كه ما ننگ علی باشیم؟...
كلمات امیرالمؤمنین (ع) از قدیمترین ایام با دو امتیاز همراه بوده است و با این دو امتیاز شناخته میشده است: یكی فصاحت و بلاغت، و دیگر چند جانبه بودن و به اصطلاح امروز چند بعدی بودن. هر یك از این دو امتیاز به تنهایی كافی است كه به كلمات علی علیهالسلام ارزش فراوان بدهد، ولی توأم شدن این دو با یكدیگر یعنی اینكه سخنی در مسیرها و میدانهای مختلف و احیانا متضاد رفته و در عین حال كمال فصاحت و بلاغت خود را در همه آنها حفظ كرده باشد، سخن علی علیهالسلام را قریب به اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی در حد وسط كلام مخلوق و كلام خالق قرار گرفته است و دربارهاش گفتهاند: «فوق كلام المخلوق و دون كلام الخالق»1.
تا به حال ابعاد گوناگون شخصیت علی بن ابیطالب علیه السّلام از دیدگاه و بیانات خود آن حضرت به طور مستقل مورد بحث قرار نگرفته است؛ هرچند که این مسئله بسیار مهم و فوق العاده آموزنده است.
در میان ما كودكان، هر كه زودتر به روزه گرفتن آغاز میكرد، سربلندتر و مغرورتر بود. یادم هست در مدرسه و در خانواده ما مسابقه داشتیم كه كی بیشتر ماه را روزه گرفته و كه زودتر برای سحری خوردن از خواب برخاسته و كه دعاهای این ماه و مراسم این ماه را بیشتر رعایت كرده است. حتی غروری در میان ما كودكان سیزده و چهارده ساله بود كه دیرتر از بزرگان افطار بكنیم و شب زودتر از آنها برای سحری خوردن برخیزیم! در این ماه همه مردم باسواد قرآن میخواندند و حداقلی كه برای این كار قائل بودند،این بود كه روزی یك جزء بخوانند و در پایان ماه آن را به آخر برسانند. هر كس روزی دو یا سه جزء میخواند و در ماه دو یا سه بار قرآن را ختم میكرد، مغرورتر و سرافرازتر بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید