مطلب زیر بخشی از یادداشتهای استاد مطهری است که در سالهایی که در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل و تدریس علوم دینی بودهاند، توسط آن استاد فرزانه به رشته تحریر درآمده است. یادداشتهای استاد مطهری شامل یادداشتهای الفبایی، موضوعی و دفاتر یادداشت است. تاکنون یادداشتهای الفبایی در هفت جلد، یادداشتهای موضوعی در پنج جلد و یک جلد از دفاتر یادداشت توسط «شورای نظارت بر نشر آثار استاد شهیدمطهری» انتشار یافته است. مطلب زیر از دفاتر یادداشت انتخاب شده است که تاکنون منتشر نشده و به یاری خدا در جلد ١٥ یادداشتهای استاد مطهری خواهد آمد.
مال و ثروت خودبخود نعمت و دولت نیست، نعمت آنست که قوه و قدرت بر تحصیل مال و استفادۀ از آن داشته باشیم و برای مملکت هم فقر واقعی فقر مال نیست، فقر رجال است که موجب بیقابلیتی ملت میشود و قابلیت ملت جز به وسیلۀ دانایی و هنرمندی نتواند بود، و ملت دانا و هنرمند نمیشود مگر این که افراد دانشمند با لیاقت فراوان داشته باشد، بنا براین از جمیع خدماتی که صاحباختیاران مملکت ما در این دوره کردهاند آن که بیشایبه و شبهه مفید خواهد بود اقداماتی است که در تربیت جوانان وطن کرده و میکنند
استاد شهید آیتالله مطهری در بیان معارف و حقایق اسلامی، زبان گویا و قلم رسای خویش را به كار میگرفت و برتری مكتب اسلام را بر مكاتب قدیم و جدید برملا میساخت. مطلب زیر گواه صادق این مدعاست. استاد شهید در این مطلب، قوّت و استحكام منطق اسلام را در برابر مكتب هندی در موضوع خودسازی و مبارزه با نفس به خوبی نشان داده است. شایان ذكر است كه این مطلب مشتمل بر دو جلسه سخنرانی استاد مطهری در زمستان ١٣٥٠ و بهار ١٣٥١ هجری شمسی است و بخشی از كتاب «انسانشناسی قرآن» را كه توسط انتشارات صدرا به چاپ رسیده است تشكیل میدهد.
امام محمدباقر(ع)، ابوجعفر محمد بن علی(ع)، امام پنجم از ائمه اثنی عشر(ع) و هفتمین معصوم از چهارده معصوم(ع) است. تولد آن حضرت در سال ۵۶ یا ۵۷ق در مدینه رخ داد. روز تولد را به اختلاف در اول رجب و سوم صفر گفتهاند و روز اول رجب را نیز جمعه یا دوشنبه یا سهشنبه ذکر کردهاند. مطابق جداول وستنفلد روز اول رجب سال ۵۷ق مطابق بوده است با روز یکشنبه دهم ماه مه سال ۶۷۷م و این محاسبه به روایتی که روز تولد آن حضرت را غره رجب روز دوشنبه سال ۵۷ گفته است، نزدیکتر است؛ زیرا اختلاف یک روز را باید به حساب اختلاف در رؤیت هلال گذاشت.
متن سخنرانى امام موسى صدر، در تاريخ 19 فوريه 1975 (30 بهمن 1353)، در قالب خطبة موعظة آغاز روزه، در كليساى كبوشيين بيروت. در اين مراسم، كه بزرگان مسيحيت لبنان در آن شركت جستند، در بالاترين سطوح سياسى و دينىِ فرقههاي مسيحى، و به عنوان نماد «گفتگو و تعايش» از امام صدر تجليل به عمل آمد. شارل حلو، رئيسجمهور اسبق لبنان، در اين باره مىگويد: «براى نخستين بار در تاريخ مسيحيت يك روحانى غيركاتوليك در يك كليساى كاتوليك و براى جمعى از مؤمنان در جايگاه موعظه سخن مىراند. اين اتفاق نهتنها اعجابانگيز بلكه موجب تأمل و تفكر عميق و درازمدت است.» اقدام بعدى امام دعوت از بزرگان مسيحيت براى ايراد خطبههاى نماز جمعه بود، اما به سبب جنگ داخلى اين برنامه تحقق نيافت.
سیمای این مرد آنچنان با افسانه در آمیخته است که بیم تباهی تاریخ میرود و اگر زود به چاره برنخیزیم و او را آن چنان که هست بیان نکنیم، نیمی از تاریخ معاصر ما دچار شک و تردید و ابهام خواهد شد چرا که یکی از قهرمانان آن حادثه سالهای پیش با سکوت و انزوای خویش هر روز بر این ابهام و راز میافزاید.
این بود بطور اجمال تفصیل جر و بحثی که در میان ما جوانان ما در جریان است و شرح مفصلتر آنرا لابد خودتان در روزنامه ها خوانده اید و لازمه بتکرار آن در اینجا نیست. چند نفر از دانشجویان که در حقیقت سخنگوی دوستان و همقطارهایشان شده اند با لحنی که صداقت و تآثر آن هرخواننده ای را برقت می آورد علاوه بر آنچه در ضمن این مقاله آمده حرفهای بسیار دیگری هم زده اند که یکدسته از هموطنان نشان را متقاعد نساخته است و از اینرو را قم این سطور که علاوه بر آنکه خود دانشجو بوده و بسیاری از مراحل دانشجوئی را طی نموده است سالهاست که با دانشجویان ایران و هموطنان جوانش سروکار دارد و چند سالی هم سرپرستی رسمی چند صد تن از آنها در آلمان بوده است می خواهد جساره نتیه مطالعات و مشاهدات و مسموعات خود را در اینجا بعرض هموطنانش برساند.
حالا باید دید دانشجویان ما در خارجه چه می گویند و حرفشان چیست. اینها می گویند اولاعده ما فعلا 8072 نفر است وفقط عده بسیار کوچکی از ما که شاید دست بالا از شصت الی هفتاد نفر تجاوز نکند نمی خواهند به ایران برگردند و الا اکثریت کام بلکه تمام ما به ایران برگشتنی هستیم و بر خواهیم گشت
در این اواخر در روزنامه های ایران مقالاتی دیده شده در باب اینکه آیا جوانان ایرانی که در امریکا تحصیل می کنند حق دارند بعلت اینکه معتقدند در ایران بآنها کار مناسبی که تامین زندگی و آبروی آنها را بکند نمی دهند در امریکا بمانند یا نه .این قضیه درپاره ای از مجالس و محافل ایران و چه در خارج از ایران موضوع مباحث و گفتگوهائی شده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید