صفحه اصلی / مقالات / سینمای مردم شناسی /

فهرست مطالب

سینمای مردم شناسی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 1 آذر 1400 تاریخچه مقاله

پیشه‌های سنتی

 گفته شده که صنایع و هنرهای دستی زبان ازیادرفته و سنت گم‌شده است (عناصری، 147) و برای هنرمندان بومی، امانت‌دار و نگهدارندۀ پیام قوم است، و ازمیان‌رفتن آنها برابر با ازمیان‌رفتن فرهنگ بومی است (همو، 145)؛ به همین سبب، ثبت انواع مشاغل سنتی یکی از موضوعهای عمدۀ انسان‌شناسی تصویری است (عادل، سینما، 175). این فیلمها می‌توانند جنبه‌های فرهنگ مادی را به نمایش درآورند تا به‌واسطۀ آنها دایرةالمعارفی از فرهنگ مردم، زندگی‌نامۀ استادان فن و فرایند تولید صنایع دستی فراهم آید (تهامی‌نژاد، سینما، 206). 
خسرو سینایی در مستند تجربی آوایی که عتیقه می‌شود (1346 ش)، حرفۀ روبه‌زوال حلاجی را به تصویر کشید: لحاف‌دوز دوره‌گردی در کوچه‌ها می‌گردد و به امید یافتن کار، ندا سر می‌دهد: «کار لحاف‌دوزی!»؛ اما صدا همچون خود حرفه خسته و خاک‌خورده است و پیدا ست که هر دو به عتیقه‌شدن می‌گرایند (مهرابی، 34). در آخرین صحنه از فیلم، مرد حلاج و دستگاه مدرن برقی باهم مونتاژ شده‌اند، به‌نحوی‌که گویی مرد حلاج در دستگاه تحلیل می‌رود (تهامی‌نژاد، «انسان‌شناسی»، 37). 
ناصر تقوایی سالها پس از آنکه مستند نخل (1348 ش) را ساخت و در صحنه‌هایی از آن، حصیر و زنبیل‌بافی دختران و زنان عرب را در روستاهای آبادان نشان داد، با فیلم پیش (1376 ش) به سراغ دختران و زنان روستای بهمنی در میناب رفت تا ظرافت کار آنها را در بافتن حصیرهای رنگارنگ با برگهای نخل (پیش) نشان بدهد (بهارلو، معرفی و شناخت ناصر ... ، 366). 
مستند نسل (علی شهابی‌نژاد، 1387 ش) نیز به همین نوع از صنایع دستی در روستایی از توابع اروندکنار اشاره دارد. در کنار درخت نخل، گیاهی به نام نسل می‌روید که زنان بومی با استفاده از آن، صنایع دستی تولید می‌کنند. هدف فیلم‌ساز تأکید بر این موضوع است که این نوع صنایع، که ریشه در فرهنگ و سنن مردم دارند، رو به فراموشی‌اند (شهابی‌نژاد، 10). 
در فیلم زندگی کویری (محمدرضا مفیدی، 1367 ش) نیز پیرزنی از اهالی شهرستان بافق نشان داده می‌شود که به کمک شوهر نابینایش، با جمع‌آوری شاخه‌های درخت خرما و ساختن وسایل سادۀ حصیری امرارمعاش می‌کنند (کلانتری، بیست‌وپنج، 33). 
گبه (1375 ش)، مستند بلندی از محسن مخملباف، که در آن بافت نوعی فرش به دست عشایر قشقایی نشان داده شده است. گبه بدون نقشه و براساس طبیعت پیرامون و حس‌وحال عشایر و رویدادهای اطرافشان در مسیر کوچ بافته می‌شود (بهارلو، معرفی و شناخت محسن ... ، 425). 
به‌جز اینها، شمار دیگری از فیلمهایی که دربارۀ حِرَف و پیشه‌های سنتی ساخته شده، به این شرح‌اند: فرش (منوچهر طیاب، 1345 ش)، مراحل گوناگون رنگرزی، خشک‌کردن نخهای رنگ‌شده بر روی پشت‌بامها به دست زنان و مردان ترکمن، طراحی نقشهای متنوع و بافتن قالی به دست زنان و دختران؛ تارهای پشم ( قالی ایران) (هوشنگ شفتی، 1350 ش)، «باغهای بافتـه‌شده» (دیوید کالینسون، 1975 م / 1354 ش)، مـراحل بافتن قالی کشکولی در شیراز به دست زنان و دختران ایل کشکولی، و موارد استفاده از آن در ییلاق و قشلاق و عروسی ایلی؛ زری‌بافی (امیر نظران شمیرانی، 1355 ش)، رنگ‌کردن نخ ابریشم با مواد طبیعی و شیوۀ بافتن فرش؛ فرش ایران (آرتم اوهانجانیان، 1355 ش)، فیلمی دربارۀ صنعت قالی‌بافی در سمیرم، که به معرفی تاریخچه و نمونه‌های تاریخی فرش ایران می‌پردازد و مراحل بافتن و پرداختن قالی را نشان می‌دهد؛ زیلو در میبد (محمدسعید محصصی، 1376 ش)، مراحل بافتن زیلوی سنتی؛ سرامیک (سفال) (منوچهر طیاب، 1342 ش)، بررسی سفالگری ایران در 3 دورۀ پیش و پس از اسلام و دورۀ معاصر: در دورۀ نخست، سفالینه‌هایی با قدمت 500‘6 سال؛ در دورۀ دوم، سفالینه‌های خوش‌نقش‌ونگار پس از حملۀ اعراب به ایران؛ و در دورۀ سوم، سفالینه‌های مدرن، که با الهام از هنر دیرین ایرانی ساخته شده‌اند، نشان داده شده است؛ بازارهای مشهد (پرویز کیمیاوی، 1350 ش)، گزارشی از سنگ‌تراشها، فیروزه‌تراشها و نمدمالهای بازارهای مشهد؛ بازار نخل (حسن بنی‌هاشمی، 1352 ش)، گزارشی از عرضۀ صنایع دستی روستایی در پنج‌شنبه‌بازار میناب، از توابع بندرعباس؛ و بازارهای ایرانی (مهرداد رجبی، 1375 ش)، گشت‌وگذاری در پنج‌شنبه‌بازار آق‌قلا. 
همچنین فیلمهای مستند فراوانی از کشاورزی سنتی دربارۀ تهیۀ سدر از درخت کنار، تهیۀ کتیرا از بوتۀ آن، تهیۀ روناس، لاجورد، و صمغ انغوزه در فارس، کشت زعفران در قائنات، تهیۀ پنبه در لرستان و چهارمحال و بختیاری، پسته در دامغان، گلاب‌گیری در قمصر کاشان، و نخل در جنوب کشور و جهرم ساخته شده که ویژگیهای مردم‌نگاری پاره‌ای از آنها قابل طرح است (عادل، سینما، 177)، که به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود: 
غَرس اصلۀ نخل، گرده‌افشانی، رشد و محصول‌دهی درخت نخل، که در بنادر و جزایر حاشیۀ خلیج فارس و مناطقی از استان فارس می‌روید، موضوع چند فیلم بوده است؛ برای نمونه، نخل (ناصر تقوایی، 1348 ش)، نخل بی‌سر (غلامرضا آزادی، 1354 ش)، نخل، درختی که می‌میرد (محمود تراب‌نیا، 1367 ش)، نخلستان (حسن علی‌پور، 1364 ش)، بخشابن ( نخل) (فرامرز رمضانی، 1381 ش)، نخل، درخت زندگی (علیرضا دهقان، 1386 ش) و درخت زندگی (قدرت باقری، 1387 ش). در این فیلمها، نحوۀ کاشت، داشت و برداشت، فرهنگ و آداب و رسوم مربوط به نگهداری و تکثیر درخت نخل نشان داده شده است (نیز نک‍ : ه‍ د، نخل، فیلم). 
در دهۀ 1350 ش، دو فیلم مستند با موضوع گلاب قمصر به کارگردانی نادر افشارنادری و حسین ترابی دربارۀ مراحل مختلف گلاب‌گیری (ه‍ م) به روش سنتی در قمصر کاشان ساخته شد. افشارنادری فیلمش را از زاویۀ دید یک مردم‌شناس، و ترابی از جایگاه مستندساز ساخته است. 
درخت کنار (رضا سبحانی، 1368 ش)، ثبت اعتقادات مذهبی مردم شوشتر دربارۀ کنار است؛ در صحنه‌هایی از فیلم دزفول، بازار و سنتها ـ کنار (شهاب‌الدین عادل، 1370 ش) نیز به شیوه‌ای مشاهده‌گرانه و از زاویه‌ای مردم‌نگارانه، تهیۀ سدر از برگ خشک درخت کنار، به‌عنوان رسم سنتی اهالی دزفول، نشان داده شده است (عادل، همان، 177- 178). 
صید و صیادی سنتی نیز از موضوعهای مورد علاقۀ مستندسازان است. صیادان بلوچ (فرهاد ورهرام، 1363 ش)، یک سفر صیادی (ابراهیم مختاری، 1365 ش) و صید میگو (علی روشن‌افشار، 1367 ش) شماری از فیلمهایی‌اند که صید سنتی ماهی و میگو را در خلیج فارس و بلوچستان نشان می‌دهند؛ صید در پی صیاد (نادر شیخ‌الاسلامی، 1377 ش) نیز گزارشی از شکار سنتی مرغابی وحشی در شمال کشور است. 

مسکن و سرپناه

 شیوه‌های ساخت مسکن یا گونه‌های سرپناه در مناطق خاص جغرافیایی، از موضوعات دیگری است که سینمای مردم‌شناسی ایران به آن توجه داشته است (عادل، همان، 175). چنان‌که می‌دانیم افراد آدمی متناسب با اقلیم و معیشت خود مسکن یا سرپناهشان را می‌سازند. به‌جز تنوع اقلیمی، یک‌جانشینی و کوچ‌روی نیز موجب تنوع در مسکن و سرپناه آدمها شده است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، خانه). 
فرشاد فداییان در مجموعۀ مستند خانه‌ها و زندگیها («مهمان‌خانۀ عذرا»، «خانۀ ایوب»، «ورودیها»، «بار دیگر آن خانه»، «خانه در خانه»، «خانۀ بامَس مهربان»، «داریوش و بانو» و «ماسوله دوباره کهنه می‌شود») که در سالهای 1383-1384 ش ساخته شدند، خانه‌های قدیمی ایرانی و معماری آنها را ثبت کرده است (نک‍ : آبادی، 21). براساس تعبیری، فداییان در این مستندها، مستقیم و غیرمستقیم از غفلت نسبت به ریشه‌ها و مکانهایی می‌گوید که هویت ما را شکل داده‌اند و مهاجرت ساکنانشان به کلان‌شهرها آدمها را دچار «عسرت» کرده، و مأمنهای خالی به ابژه‌هایی برای بازدید انسان شهری امروز بدل شده است (کشانی، «گزارش ... »، 51). 
افزون بر آن، به این فیلمها نیز می‌توان اشاره کرد: بادگیرهای ایرانی (خسرو سینایی، 1349 ش)، دربارۀ اهمیت انواع بادگیرها و نقش آنها در معماری ایرانی، از بندر کنگ تا طبس، و از کاشان تا یزد؛ خانۀ بروجردیها (جمشید سپاهی، 1355 ش)، معرفی خانۀ بروجردیها در کاشان که نمونه‌ای بارز از معماری حاشیۀ کویر است؛ خانۀ دردشتیها (محسن عبدلی، 1358 ش)، مقایسۀ خانه‌های شمال شهر تهران با خانه‌های محله‌های عودلاجان و قلعه‌مرغی؛ میراث ماندگار (خانۀ بروجردیها) (محمدتقی سلحشور، 1380 ش)؛ سرایی به رنگ اصفهان (طیبه فلکیان، 1386 ش)، نگاهی به آرایه‌های سبک‌شناسی از دورۀ صفوی تا قاجار در خانه‌های قدیمی اصفهـان؛ و وایـو (مینـا مشهدی‌مقدم و حسن نقـاشی، 1387 ش)، دربارۀ بادگیرهای شهر یزد که رو به نابودی‌اند. سازندگان فیلم در صحنه‌هایی، کولرهایی را نشان می‌دهند که در پشت‌بامها رقیبی شده‌اند برای بادگیرهای قدیمی (عصرآزاد، 9). 

دانش عامه

بخش وسیعی از فولکلور هر قوم و ملت را مجموعۀ علوم و دانشهایی تشکیل می‌دهند که به‌صورت سینه‌به‌سینه یـا از طریق استـاد ـ شاگردی بـه نسلهای بعد منتقل شده‌اند. اهمیت این بخش به‌حدی است که برخی از پژوهشگران در ایران، اصطلاح فولکلور را دانش عامه ترجمه کرده بودند. دانش عامه به اجزائی چند تقسیم می‌شود که اهم آنها پزشکی مردمی و شفای مقدس، و فناوریهای سنتی است (نیز نک‍ : ه‍ د، فرهنگ مردم). 

1. پزشکی مردمی و شفای مقدس

در فرهنگ مردمی و عامۀ ایران، قوم‌پزشکی خاصی وجود دارد که از حیث مطالعات مردم‌شناختی دارای اهمیت بوده، و شامل آیینهای شفا و درمان است. از این بابت، حضور مردان و زنان مقدس، همچون ماما و بابازارها در جنوب، پُرخوانها در شمال، و سنتهای دعانویسی و نظامهای خاص پزشکی قومی بر اهمیت ادبیات مردم‌شناسی پزشکی در ایران افزوده است (ملک‌راه، 339). مستندسازان نیز که همواره به موضوعهای شگرف و شگفت اعتنا داشته‌اند، به آیینهای شفا و درمان توجه نشان داده‌اند. 
یکی از نخستین فیلمهایی که به مراسم و آیینهای جادویی درمان پرداخته، باد جن (ناصر تقوایی، 1348) است که به بیماران اهل هوا (ه‍ م) در جنوب ایران می‌پردازد؛ بیمارانی که غلامحسین ساعدی در کتابی به همین نام، وضع و حال آنها و روشهای درمانشان را توصیف کرده است (بهارلو، معرفی و شناخت ناصر، 142). تقوایی پس از اقبال عمومی از این مستند، فیلم دیگری با نام موسیقی جنوب: زار (1351 ش) ساخت که وصفی است از آنچه بابا و مامای زار برای مداوای بیمارشان انجام می‌دهند (همان، 161؛ نیز نک‍ : ه‍ د، باد جن؛ موسیقی جنوب: زار). 
به‌جز اینها، غلامحسین طاهری‌دوست در فیلم مستند ـ داستانی آزار سرخ (1350 ش)، که با حضور بازیگران بومی ساخته شده است، تصویری از صیادان مروارید در جزیرۀ هرمز را ترسیم می‌کند که به بیماری مرموز باد سرخ مبتلا می‌شوند و به جرگۀ اهل هوا درمی‌آیند (نک‍ : بهارلو، فیلم‌شناخت ... ، 1 / 357). زار (خسرو پرویزی، 1344 ش)، لوا، در جزیرۀ خارگ (سعید اکبریان، 1377 ش)، قشم (اُرد زند، 1377 ش)، و شیخ باد (فریبا رستمی جلیلیان، 1383 ش) فیلمهای دیگری هستند که به بیماران اهل هوا در جنوب پرداخته‌اند (نک‍ : ه‍ د، زار). مراسم زار در بلوچستان شکل متفاوتی با همین بیماری در جنوب ایران دارد که نصیب نصیبی در مستند گواتی (1352 ش) به آن پرداخته است (مهرابی، 335). 
نمونه‌ای از آنچه در مردم‌شناسی پزشکی شفای مقدس تعبیر می‌شود، در فیلم باورهای غلتان (محمد آزادفکر، 1387 ش) و امامزاده حنیفه (محمود اشرف‌زاده، 1367 ش) ثبت شده است. در این آیین، زائر به نیت شفای بیماری، خود را به ضریح امامزاده حنیفه (در روستای بیورزین، از توابع شهر لوشان) می‌بندد و درحالی‌که از خود بی‌خود شده، بر روی زمین می‌غلتد. غلتیدن بر زمین به‌صورت رفتاری نمادین، بازنمایی از شهادت امامزاده است (نک‍ : همو، 57؛ ملک‌راه، 348)؛ همچنین، اغلب فیلمهایی که دربارۀ اماکن مقدس زیارتی ساخته شده‌اند، در همین دسته قرار می‌گیرند. 
به‌جز فیلمهای یادشده، به این فیلمها نیز می‌توان اشاره کرد: پرخوانان ترکمن (محمدصادق دقتی نجد و رحیم مرتضى‌وند، 1387 ش)، نگاهی به آیین پُرخوانی (ه‍ م) در میان مردم ترکمن، که یکی از شیوه‌های کهن درمانی را به تصویر کشیده است. پیش از این فیلم، حسین محجوب نیز در مستند آیین پری‌خوانی (1365 ش)، با نگاهی مشاهده‌گر به ثبت این آیین پرداخته، و در صحنه‌هایی از فیلم دیگرش با نام در جست‌وجوی تعادل (1372 ش)، لحظه‌هایی از اجرای این مراسم و آیینهای مشابه آن را نشان داده است (محجوب). 
همچنین، فیلمهایی که موضوع آنها طب مردمی یا داروهای گیاهی و چشمه‌های آب گرم است، ذیل همین عنوان دسته‌بندی می‌شوند: طب سنتی (حسن کاوه‌زاد، 1354 ش)؛ پژوهش در عصاره (جواد طاهری، 1360 ش)، که متخصصان ایرانی برای به‌دست‌آوردن مواد اولیۀ دارویی از گیاهان زمینی و دریایی تلاش می‌کنند؛ آشنایی با گیاهان دارویی (پرورش گیاهان دارویی) (محمود مقدس جعفری، 1361 ش)، نحوۀ کاشت و اهلی‌کردن گیاهان دارویی وحشی و کشت آنها به روش صحیح و گرفتن اسانس و عصارۀ آنها (مهرابی، 26)؛ شیرین‌بیان (محمود حسینی، 1372 ش)؛ کتیرا (عبدالحسین امامی‌فرد، 1383 ش)، گزارشی از خصوصیات دارویی کتیرا، و شیوۀ کندن چاله‌ها، تیغ‌زدن و جمع‌کردن صمغ این گیاه؛ کتور (محمد دستمالچیان، 1386 ش)، دربارۀ برداشت محصول گیاه دارویی ترنجبین (نک‍ : ه‍ د، ترنگبین) در روستای محمدآباد تربت جام. 

2. فناوریهای سنتی

 استحصال فلزات معدنی و آبهای زیرزمینی، فناوری به‌دست‌آوردن انرژی از آب و باد، و سازوکار تقسیم آب از موارد فناوریهای سنتی است. 
کمبود آب و نیاز به منابع آبیاری جدید ایرانیان را به‌تقریب از 000‘1 ق‌م، به فکر استفاده از فنون بهره‌برداری از آبهای زیرزمینی انداخت که قنات‌سازی یکی از درخشان‌ترین نمونه‌های این‌گونه فنون است (نیک‌طبع، 175). در اطراف کویرهای ایران، قنات (ه‍ م) اصلی‌ترین منبع تأمین‌کنندۀ آب شناخته شده است (پاپلی، 1). از نخستین فیلمهای ساخته‌شده دربارۀ قنات، سنت قنات در ایران (رضا میربها، 1355 ش) است. پس از آن، محمدرضا مقدسیان در 1363 ش، مجموعۀ آب و آبیاری سنتی در ایران را ساخت، که در 4 قسمت، اهمیت نقش قنات در کشاورزی شهرها و روستاهای کویری ایران را بررسی کرده است. طرح اولیۀ این مجموعه را گروه پژوهش مرکز مردم‌شناسی سیمای جمهوری اسلامی ایران نوشته بود، اما مقدسیان با همکاری مرتضى هنری طرح را گسترش داد و فراتر از پدیدۀ قنات، فیلمش را در منظومۀ مرتبط با آب، زمین و محصول ساخت و به نقش میراب در مناسبات سیاسی و اجتماعی، و دلایل افول تدریجی قنات و تأثیر حفر چاههای عمیق اشاره کرد (ص 30-31). 
قنات (عبدالحمید بقاییان، 1370 ش)، زارچ (مسعود امینی تیرانی، 1383 ش)، فیروزآباد (مسعود امینی تیرانی، 1385 ش) و کاریز (سعید زارعیان، 1388 ش) نیز فیلمهایی هستند که کهن‌ترین قناتهای استان یزد را به‌عنوان نوعی از فناوری سنتی مطرح کرده‌اند. عنایت‌الله هوشمند هم در مستند آب و تمدن (1379 ش)، به نقش آب در تحول و شکوفایی تمدن پرداخته است. 
به‌جز اینها، آسیابهای خواف و نشتیفان (پرویز کیمیاوی، 1351 ش)، انرژی و آسیابهای بادی (منوچهر طیاب، 1366 ش) و آسباد (فرامرز رمضانی، 1378 ش) مستندهایی هستند که به شیوۀ مردم‌نگاری، آسیابهای بادی نشتیفان و خواف را همچون یکی از مظاهر فناوریهای سنتی معرفی کرده‌اند؛ اما حسین رسائل در مستند خواف (1350 ش)، با تأکید بر فقر حاکم بر زندگی روستاییان خواف، بر استقرار موقعیت جدید و رواج آسیابهای صنعتی، به‌عنوان مظهر تهاجم اقتصادی اشاره کرده که به محو تدریجی آسیابهای بادی منجر شده، و مناسبات فرهنگی روستاییان را به نابودی کشانده است (امامی، «شهر»، 46). 
مقدسیان در فیلم سرود دشت نیموَر (1366 ش)، روستای بسیار کهن، بزرگ و آبادان نیمور در جنوب محلات را نشان داده است که در اسفند هر سال، میر نهرِ روستا بندِ بِرِما را می‌شکند و آب نهر را به رودخانه هرز می‌کند تا اهالی روستاهای نیمور و باقرآباد کار طاقت‌فرسای لای‌روبی را آغاز کنند. پس از لای‌روبی، مراسم سان و رژه و بیل‌گردانی آغاز می‌شود (مهرابی، 237). پاره‌ای از موقعیتها و صحنـه‌ها در ایـن فیلـم بـازسازی شده‌انـد (کلانتـری، بیست‌وپنج، 32) و از این بابت به نظر می‌رسد از جنبۀ مردم‌شناسی، وجه اسنادی و ارزش علمی فیلم تقلیل یافته است (امامی، سینما، 178- 179). در فیلم برکه (یوسف محمدپور، 1377 ش) نیز برکه و آب‌انبارهای جنوب کشور نشان داده شده است. 

پوشش و آرایه‌های سنتی

 تحولات پوشاک مردم در تمام تاریخ سینمای مستند ایران قابل ردیابی، و موضوع تحقیقاتی بسیار وسیع و گسترده‌ای شده است (تهامی‌نژاد، «یک‌صد سال ... »، 38). تغییر پوشش هم به‌طور اعم، در مجموعه‌فیلمهای مستند با موضوعهای شهری و روستایی، و هم به‌طور اخص، در فیلمهایی که دربارۀ پوشاک ساخته شده‌اند، قابلیت پیگیری و بررسی دارد. برخی از فیلمهایی که به‌طور اخص به این موضوع پرداخته‌اند، بدین شرح‌اند: شعله‌ای در خاموشی: گیوه (مهدی چخماقی، 1367 ش)؛ از گره تا ... (طاهره حاج‌حسینی، 1376 ش)، دربارۀ بافتن و دوختن نوعی پوشش زنانه در استان هرمزگان؛ سُواس (اسدالله فولادی، 1376 ش)، طرز ساختن نوعی پاپوش محلی بلوچی. 

غذاهای سنتی

فرهنگ متأثر از عوامل متعددی همچون اقلیم، نوع معیشت، میزان درآمد، میزان دانش و آگاهی و مانند اینها است. بنابراین غذا در هر جامعۀ انسانی می‌تواند مبین برخی ویژگیهای فرهنگی آن جامعه نیز باشد؛ ازاین‌رو، مطالعه پیرامون غذاها بخشی از مطالعات انسان‌شناسی فرهنگی است (بلوکباشی، آشپز ... ، 15-16). سینمای مستند ایران به‌طور اعم، و سینمای مردم‌نگار به‌طور اخص، به این بخش از مطالعات انسان‌شناسی فرهنگی توجه داشته است؛ برای مثال، مستند نان بلوچی (ابراهیم مختاری، 1359 ش)، با درو گندم در روستای گلمورتی در منطقۀ دلفان بلوچستان شروع می‌شود و با آمدن خان به روستا و برداشت گندم به پایان می‌رسد. در طول درو، وضع بهداشت، مناسبات، تغذیۀ اهالی و نظام کشاورزی روستا بررسی می‌شود (کلانتری، همان، 20). 
دو فیلمی که نادر افشارنادری و غلام‌حسین طاهری‌دوست با نام بلوط ساخته‌اند، مستندهای مردم‌نگارانه‌اند که مراحل متنوع استفاده از میوۀ درخت بلوط را برای تهیۀ نان در روستاهای کهگیلویه و بویراحمد نشان می‌دهند. آن دو اهمیت این میوه را در میان عشایر بویراحمدی، و مراحل تهیه و نحوۀ پخت نان آن را با جزئیات ثبت کرده‌اند (ه‍ د، بلوط، فیلم). 
فیلم نانهای محلی بندپی (محمد مقیم‌پور بیژنی، 1375 ش) فرهنگ مردم منطقۀ بندپیِ مازندران را با استناد به نانهای محلی نشان می‌دهد، و انبِرادِشا (مجید موقری، 1376 ش) که در گویش محلی تالشی به شیرۀ خرمالوی وحشی گفته می‌شود و فیلم‌ساز طرز تهیۀ آن را نشان می‌دهد. 

صفحه 1 از5

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: