صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / اماکن / مسکونی / حمام /

فهرست مطالب

حمام


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 2 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

حمام در سفرنامه‌ها

پدیده‌ای مثل حمام ایرانی، با ویژگیهایی چون ساختار، روابط اجتماعی و انسانی‌ای که درونش شکل می‌گرفته، آداب و رسوم مربوط به آن، و همچنین معماری شگفت‌انگیز و آمیخته با شکوه و جلال بعضی از آنها، توجه بسیاری از سیاحان، شرق‌شناسان و سفیران خارجی را که در دوره‌های مختلف به ایران آمده و سفرنامه‌هایی نوشته‌اند، جلب كرده است. همگی آنها نوشته‌اند که این حمامها باشكوه‌ترین معماری را داشتند و تنها جایی بودند كه فقیر و غنی به مساوات از آنها استفاده می‌كردند و در آنها فاصلۀ قشربندی اجتماعی چندان مشخص نبوده است. هركدام از سفرنامه‌نویسان اشاره‌ای مختصر یا مفصل به معماری حمام، روابط اجتماعی در حمام، نقش جنسیت در ساعات کار حمامها، تقسیم کار کارکنان حمام، ضروریات حمام، وسایل حمام و جز اینها داشته‌اند. از این افراد، می‌توان از اشخاص زیر نام برد كه به ترتیب تاریخ تولد یا زمان حضورشان در ایران، به آنها می‌پردازیم: 
شاردن (1053-1125 ق / 1643-1713 م) كه یك‌بار از 1076 تا 1082 ق / 1665 تا 1671 م، و بار دوم از 1082 تا 1086 ق / 1671 تا 1675 م در ایران بود، ضمن توضیحات جسته‌وگریخته مربوط به حمام، از دو حمام معروف شاهزاده‌خانم و حمام کلانتر در اصفهان نام می‌برد که این گرمابۀ اخیر هم‌جوار با مزار عظیم دختر شاه حسن است (7 / 207). 
جملی كارری (حضور در ایران: 1104 ق / 1693 م) نوشته است: زنهای اصفهانی باور داشتند که اگر چند بار از روی جوی فاضلاب حمام مردانه به این سو و آن سو بپرند، حامله‌شدن آنها به‌سرعت صورت می‌گیرد (ص 35). همو می‌افزاید در موقع اقامتش در ایران، ایرانیان مسلمان بعد از ملاقات با زنان، بلافاصله به حمام می‌رفتند. حمامها معمولاً تا ساعت دو بعدازظهر مردانه، و پس از آن زنانه بوده است (ص 143).
جیمز موریه (1194-1265 ق / 1780- 1849 م) نوشته است: نخستین کاری که ایرانیان پس از بازگشت از سفر انجام می‌دهند، رفتن به گرمابه است، زیرا در طول سفر هرگز رخت خود را عوض نمی‌کنند (2 / 94). در سربینه پس از بیرون‌آمدن از گرم‌خانه، مردم دارا تجملهایی دارند، فرشی زیر پایشان گسترده می‌شود و بغچۀ حمام آنان را روی این فرش می‌گسترند. نوكران در پوشاندن جامه‌های آماده‌شده به تن اربابان، کمک می‌کنند (همو، 2 / 96). 
دروویل (1197-1272 ق / 1783-1856 م) متوجه می‌شود كه در عصر فتحعلی شاه قاجار، صدای بوق حمام پیش از صدای اذان بلند می‌شود. او نوشته است: بوق حمام ابتدا مردم را بیدار می‌کند و به حمام می‌خواند؛ پس از آن است که صدای مؤذن از بالای مناره‌ها مردم را به خواندن نماز دعوت می‌کند (ص 78). او دربارۀ لنگ‌بستن ایرانیان در حمام نوشته است: ایرانیان عفیف‌ترین مردمان روی زمین‌اند. پیش از آنکه کاملاً برهنه شوند، با پارچۀ کرباس مخصوصی، پایین‌تنۀ خود را از کمر تا زانو می‌پوشانند (همانجا). گرمابه‌های ایرانی محل ملاقات و دیدار اقشار مختلف مردم ایرانی است. بیگانگان و بازرگانان غالباً در حمام با هم آشنا می‌شوند و دربارۀ معاملات صحبت می‌کنند. زنان نیز حمام را بهترین نقطه برای دور هم جمع‌شدن، از این و آن سخن‌گفتن، و درد دل کردن می‌دانند (همو، 82). 
شیل (حضور در ایران: 1228-1233 ق / 1813- 1818 م) نیز دیده است که یكی از راههای وقت‌گذرانی زنان ایران، هفته‌به‌هفته به حمام رفتن است (ص 146). 
پولاک (1233- 1308 ق / 1818-1891 م) توضیح مفصلی دربارۀ حمام ایرانی، معماری و فضاهای حمام، کارگران، مشتریان، ترتیب حمام‌کردن و کاربردهای فضاهای آن، ضرورت حمام رفتن برای مسلمانان، و رفع خستگی با حمام‌رفتن داده است (ص 247- 248). او نیز نوشته است: حمام برای بسیاری از زنان، مرکز تجمع است؛ با هم گفت‌وگو و اختلاط می‌کنند، از تازه‌ترین رویدادهای شهر مطلع می‌شوند،‌ شربت می‌خورند، با ساز و آواز وقت می‌گذرانند، و در حمام خال‌کوبی می‌کنند (ص 247). پولاک می‌افزاید: مدخل حمام اغلب دارای نقاشیهایی است كه نمایانگر صحنه‌های پهلوانی از جنگ رستم با دیو است. مطلوب‌ترین و متداول‌ترین نقشها تصویر سواری است که با ضرب شمشیر پهلوان فاتح،‌ ظاهراً دو نیم شده است (ص 244). 
فووریه (1258-1313 ق / 1842-1895 م) سیاحی است که حمام امینه‌اقدس در دربار ناصرالدین شاه، توجه او را جلب کرده است. وی ضمن وصف قسمتهای مختلف آن نوشته است: تهران حمامهای متعددی به همین وضع دارد، لیکن مردم غیرمسلمان نمی‌توانند به آنها قدم بگذارند (ص 137). 
چریكف (حضور در ایران: 1264- 1268 ق / 1848-1852 م) توضیحی دربارۀ حمامهای همدان داده است كه دربارۀ تمام حمامهای گذشتۀ ایران صدق می‌كند. او نوشته است: ‌همۀ حمامهای همدان در زیر زمین‌اند و پشت‌بام آنها با سطح زمین برابر است (ص 84).
اُرسل (1274- 1299 ق / 1858-1882 م) از كثرت حمامهای شهر ری در زمان خلافت مهدی عباسی در قرنهای 2 و 3 ق یاد كرده و نوشته است: شهر ری در آن زمان 600‘16 حمام داشته است که مغولان آنها را ویران کردند (ص 290). 
کرزن (1275-1343 ق / 1859-1925 م) نوشته است: حمام نگارستان و صفۀ مرمرین آن عیشگاه پادشاه ایران (فتحعلی شاه قاجار) بود. ظاهراً كرزن این حمام را ندیده، ولی نوشته است: سر پرتر آرکر در 1818 م، موفق به دیدن نگارستان شده و به حمام مرمر کذایی آن هم سر زده است. در وسط حمام حوض بزرگ کاشی، و اطراف آن صفه‌های مرمر سراشیب وجود داشته است که شاه ایران پری‌پیکران عریان را از فراز صفۀ مرمر به درون حوض می‌کشید (I / 338). 
رایس (ز 1283 ق / 1866 م) دربارۀ زندگی زنان ایرانی در سدۀ 13 ق نوشته است که زنها هرگز کودک را در خانه نمی‌شویند، زیرا می‌گویند کودک سرما می‌خورد؛ بلکه همیشه او را به حمام عمومی می‌برند (ص 92-93). همو می‌افزاید: کف حمامها با کاشی آبی فرش می‌شود (ص 130)، همۀ اعضای خانواده به حمام عمومی می‌روند (ص 153)، و اغنیا در حیاط خانۀ خود حمام کاملی دارند (ص 157). 
سایکس (1284-1364 ق / 1867-1945 م) از چشمه‌ای معدنی در بزمان کرمان یاد می‌کند که مردم آن را حمام می‌نامند. در میانۀ دهانۀ بزرگ آن، مردم استوانه‌ای از آجر به قطر 8 اینچ ساخته‌اند که آب به‌شدت از این استوانه غلیان دارد. سایکس آب این چشمه را متعفن ارزیابی كرده و نوشته است: دمای این آب معدنی °98 است و مردم در آنجا استحمام می‌کنند (II / 138). او باغ معروف فین كاشان را با همۀ زیبایی‌اش، از نظر مردم بدشگون می‌داند، زیرا در حمامِ متصل به همین باغ بود که رگهای میرزا تقی خان امیرکبیر را قطع کردند و او را به قتل رساندند (II / 179). سایکس تعداد حمامهای كرمان را در آن زمان، 50 باب گفته، و نوشته است: بهترین آنها حمام وکیل بود (II / 194). 
سرنا (حضور در ایران: 1301 ق / 1884 م) دربارۀ زنان و حمام نوشته است: حمام رفتن برای زنان، نوعی گردش دسته‌جمعی است و آنها به‌صورت اجتماع به حمام می‌روند، مهمانی می‌دهند، نقالی و معرکه‌گیری می‌کنند، با آهنگ و رقص و ترانه ناهار صرف می‌کنند، و خود را می‌آرایند (ص 162-166). او توجهش به نقاشیهای سردر حمامها جلب شده و نوشته است: در ایران، جز بر سردر حمامها، تابلویی دیده نمی‌شود. در همۀ آنها زمینۀ اصلی نقاشی پیروزی رستم بر دیو سفید است؛ دیو را بیشتر به‌صورت اژدهای بال‌داری که از دهانش آتش شعله می‌کشد، یا ماری با نیش نوک‌تیز، مجسم می‌کنند. همچنین، این تصاویر نیز در آن نقاشیها وجود دارد: تصویر زنانی با صورت باز، میمونی در پایین، و انواع حیواناتی که با فشار به همدیگر در حال خارج‌شدن از کشتی نوح هستند و شیری که پیشاپیش آنها حرکت می‌کند (ص 159-160). 
هاكس (ز 1304 ق / 1887 م) در 1354 ق / 1935 م، داستان قوزبالاقوز را در خاطراتش از ایران در کتاب خود ذکر کرده است (نک‍ : دنبالۀ مقاله). 
اوبن (1325 ق / 1907 م) به حمامهای موجود در روستاها و قصبه‌های ایران توجه كرده و نوشته است: قصبۀ بزرگی به نام سیاه‌دهن در 36کیلومتری قزوین، 8 حمام برای دوهزار خانۀ این قصبه داشت (ص 3). 
نوردِن (حضور در ایران: 1347 ق / 1928 م) آورده است: در کازرون، سکوهای کاشی بیرون حمام با نمدی که از پشم شتر تهیه می‌شود، مفروش بود. در قسمت بخار، ساربان و قاطرچی و تاجر معتبر در کنار هم می‌نشستند و اختلاف طبقاتی مطرح نبود؛ گاهی نیز به نشانۀ محبت و دوستی با کف دست، محکم بر پشت یکدیگر می‌زدند (ص 71). 

معماری حمام

در زمان ناصرالدین شاه قاجار، ملک‌الاطباء رشتی دربارۀ معماری مطلوب حمام، چنین نوشته است: بهترین حمام آن است که: 1. بنای آن قدیمی باشد که بوی آهک و بخارهای بیهوده از آن به مشام نرسد؛ 2. فضای وسیعی داشته باشد که نفسهای مردم و بخار آبی که متصاعد می‌شوند، فشرده نشوند و خفقان‌آور نباشد؛ 3. آب آن شیرین باشد و آلوده به گوگرد و نفت و قیر نباشد؛ 4. در گرمی و سردی و اعتدال به قدر مزاج شخصی باشد که داخل آن می‌شود (ص 145-146). همو دربارۀ این موارد نیز توضیحات مفصلی داده است: فضاهای معماری حمام، شرایط حمام‌کردن، ضرر آشامیدن آب در حمام، مواردی که بعد از بیرون‌آمدن از حمام باید از آنها احتراز کرد، دربارۀ اشخاصی که حمام برای آنها مضر است، و نیز دربارۀ فواید سنگ‌پا کشیدن (ص 145-155). 
در فرهنگ مردم ایران، بانی‌شدن برای ساختن حمام كار خیر به شمار می‌آمد. مردم در ساختن حمام، نظری به عایدی آن نداشتند. آنها نه‌تنها برای ساختن حمام پیش‌قدم می‌شدند، بلكه برای هزینه‌های جاری آن نیز افزون بر اجارۀ حمام یا درآمد آن، وقفیاتی را نیز در نظر می‌گرفتند. اجارۀ حمامها را به نحوی تنظیم می‌كردند كه بتواند برای تداوم كاركرد حمام كفایت كند و دست‌كم پاسخ‌گوی هزینه‌های مربوط به تعمیر دیگ، اصلاح سیخ تون‌تابی، پاک‌کردن زیر تون، و هر سال یك‌بار سفیدکاری و آهک‌بُری داخل حمام و خالی‌کردن چاههای حمام باشد (مستوفی، 1 / 229). 
معماری حمامهای سنتی ایران به نحوی است كه تقریباً همۀ آنها پایین‌تر از سطح زمین جای گرفته‌اند و به‌اصطلاح معمارهای سنتی، پشت دارند، یعنی تمام اضلاع محیطی آنها به زمین تكیه داده‌اند. با چنین عملی، حرارت داخلی درون حمام به‌تبع حرارت طبیعی زمین اطراف خود، تابستانها خنك و زمستانها گرم است. فقط گنبدهای برجستۀ دو فضای اصلی آن، یعنی سربینه (رخت‌كن) و گرم‌خانه، از سطح زمین اطراف بلندتر است و نورگیرهای رأس این گنبدها فضاهای زیر خود را روشن می‌كنند. 
نقشۀ معماری سنتی حمامها مشتمل بر این فضاها ست:‌ ابتدا،‌ دری كه از طریق یك خرپشته، راه به زیر زمین و راهرو نسبتاً طولانی و پیچ‌درپیچ می‌برد. این راهرو تاریك یا شیب تند دارد، یا با طی 15 تا 20 پله به دهلیز می‌رسد. دهلیز نیز فضایی تاریك، و همانند برزخی میان این راهرو و بینۀ حمام است. بینه یا رخت‌کن حمام محیطی وسیع، نیمه‌گرم، نسبتاً خشک و روشن است كه در وسط آن، حوضی به شكل دایره یا چندضلعی ساخته‌اند و معمولاً فواره‌ای نیز در میان دارد. پس از آن، فضایی به نام میان‌در وجود دارد که در دو طرف آن، دو یا چند سكو برای انداختن لنگهای خیس و گذاشتن دولچه و سایر اسباب حمام ساخته می‌شود. معمولاً راه طولانی و تاریك مستراح نیز از همین میان‌در شروع، و به مستراح ختم می‌شود. فضای مربوط به ازالۀ موهای زائد به نام واجبی‌خانه یا نوره‌خانه نیز معمولاً در نزدیكی همین فضا قرار دارد، و راه آن نیز از همین‌جا شروع می‌شود. پس از میان‌در، فضای وسیع، نسبتاً روشن و كاملاً گرم و بخارآلود گرم‌خانه با 3 خزانۀ آب، یكی برای آب ولرم، دیگری برای آب سرد و یكی هم برای آب گرم است. در كف خزانۀ آب گرم یك دیگ یا تیان بزرگ مسی یا برنجی یا هفت‌جوش با آب‌بندی دقیق كار می‌گذاشتند. در زیر این دیگ بزرگ یا تیان، در بیرون حمام، تون حمام یا آتش‌خانۀ آن ساخته، و از همین‌جا گربه‌روهایی در زیر كف گرم‌خانه تعبیه می‌شد تا دود و حرارت این آتش از طریق آنها كف گرم‌خانه و در نتیجه فضای درون آن را همیشه گرم نگه دارد. هریك از این دو خزینۀ آخری را قله یا گله، و مجموعۀ آن دو را قلتین می‌نامیدند. در همین گرم‌خانه جای خاصی نیز برای رگ‌زدن وجود داشته است و چون خون جاری می‌شد، محلی را برای ریختن خاک در نظر می‌گرفته‌اند. سوخت حمامها معمولاً برگ خشک درختان یا پِهن بود که با ظرف بزرگی به نام جانخانی از کاروان‌سراها یا اصطبلها با قاطر می‌آوردند (پیرنیا، 198-200؛‌ نجمی، ایران ... ، 435). 
در تون حمام آنچه سوختنی است، اعم از فضولات حیوانی، بته‌های بیابانی، کهنه‌پاره‌های مندرس و استخوانهای قصابی و كله‌پزی، می‌ریختند. دودی كه از چربی استخوانها حاصل می‌شد، همانند واکس در هر جایی كه می‌نشست، می‌چسبید و جدا نمی‌شد (شکوهی، 72). در گرم‌خانه، استخرگونه‌ای را به نام چاله‌حوض برای آب‌بازی و شنا، و محلی را نیز برای تماشای حركات افرادی در نظر می‌گرفتند كه در چاله‌حوض شیرین‌كاری می‌كردند (پیرنیا، نجمی، همانجا). به نوشتۀ محجوب، بازی در حمام (چاله‌حوض‌بازی) از کارهای جوانمردان بود (ص 45). 
سربینۀ حمامها معمولاً به شكل هشت‌گوش یا چهارگوش مربع یا مستطیل بود و طاقهای ضربی گنبدی و ستونهای سنگی یا آجری داشت. در اطراف فضای درونی سربینه طاق‌نماهایی بود كه درون آنها به‌صورت غرفه، مجهز به سکوهایی برای بازكردن بغچۀ لباس، گستردن وسایل حمام، درآوردن رخت،‌ بستن لنگ، نشستن و رفع خستگی پس از شست‌وشوی تن و بیرون‌آمدن از گرم‌خانۀ حمام، نفس تازه‌كردن، قلیان كشیدن، چای‌خوردن، و احتمالاً تحمل مشت‌ومال كارگر حمام و پوشیدن رخت بود. در زیر این سكوها فضایی كوچك و خالی نیز به نام کته برای گذاشتن كفشها تعبیه می‌كردند. هریک از طاق‌نماها یا غرفه‌های سربینه به گروه و قشر خاصی از جامعه اختصاص داشت؛ مثلاً سربینۀ حمام گنجعلی خان کرمان دارای 6 شبستان یا غرفۀ متعلق به 6 گروه اجتماعی سادات، روحانیان، خانها، اعیان، بازاریان و مردم عادی بود که هریک از آنها هم در موقع ورود به حمام و هم موقع خروج از گرم‌خانه، در غرفۀ مخصوص می‌نشستند، با هم گفت‌وشنود می‌کردند و با چای یا قهوه، شربت، عرق بیدمشک، هندوانه، قلیان و چپق پذیرایی می‌شدند. 
معمولاً ته خزینۀ این حمامها لجن می‌بست و روی سطح آب آنها را ورقه‌ای از چرك و چربی می‌گرفت. برای گرفتن این لجن و چرك و چربی، و تمیزكردن آب خزینه، کوزه‌اندازی می‌کردند، یا به قول خودشان كوزه می‌انداختند. جنس این كوزه معمولاً از مس بود و سوراخ ریزی در ته آن می‌گذاشتند. کارگر زورمندی سوراخ ریز را با یكی از انگشتان خود مسدود می‌كرد و كوزه را از طرف دهانه، با فشار و بدون آنكه آبی وارد كوزه شود، به کف خزینه می‌رساند؛ آنگاه انگشت خود را از روی سوراخ ریز ته كوزه برمی‌داشت. با خارج‌شدن تدریجی هوا از سوراخ ریز ته کوزه، همۀ لجن و کثافات كف خزینه از دهانۀ كوزه وارد آن می‌شد. این كوزه را مرتباً پر و خالی می‌كردند (بلوکباشی، 317؛ نجمی، همانجا، نیز 437). 
حمامهای تهران عصر قاجار و همچنین تقریباً همۀ حمامهای سنتی كلیۀ شهرها و قصبه‌های آن زمان ایران، فاقد دوش بودند و عموماً خزینه داشتند. این حمامها غالباً كتیبه‌های نقاشی‌شده‌ای در بالای سردر داشتند که تصویرهای مختلفی بر روی آنها منقوش بود. تصاویر بعضاً صحنۀ ستیز رستم با دیو سفید یا اکوان دیو، نبرد رستم و اسفندیار رویین‌تن، جنگ رستم و سهراب و همچنین نقش خورشید خانم بود. 

 

صفحه 1 از4

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: