آشور
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 14 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/239955/آشور
یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
چاپ شده
4
دولت آشور که در اوایل هزارۀ 2 قم رسماً بهصورت دولتی مستقل درآمده، و در نیمۀ دوم این هزاره به کشوری توسعهطلب بدل شده بود، در آستانۀ هزارۀ 1 قم در حال از دست دادن قدرت بود. آرامیها نهتنها با تأسیس امیرنشینهای کوچک در بینالنهرین علیا زمینهای دیمی منطقه را در اختیار گرفته بودند، بلکه ارتباط آشور با فلسطین و درنتیجه با مدیترانه را نیز قطع کرده بودند. این حالت ناگوار برای آشور سبب شد که دوباره موج تازهای از سیاست توسعهطلبی شاهان آشور به حرکت درآید. با فعالیتهای توسعهطلبانۀ جدید در زمان آشور نصیرپال (= اشّور ـ ناصر ـ اپلی) (Aššur-nâsir-apli) دوم (884- 859؟ قم)، که فاتحی سنگدل بود، دوران طلایی امپراتوری جدید آشور آغاز شد (دولاپورت، 248؛ وایسباخ، «آشور»، 229؛ برای آگاهی از گزارش گام به گام سفر جنگی آشور نصیرپال و شرح سفاکیهای او، نک : ه م). اشارۀ آشور نصیرپال به استفاده از چوب سدر و سرو در ساخت کاخ، نشان میدهد که او این چوبها را از لبنان و فلسطین به ساحل دجله آورده بـود. تیگلت ـ پیلسر اول با استفاده از خلأ قدرت در سوریه و فلسطین، برای تهیۀ چوب مورد نیاز ساختمان معبد انو ـ ادد به فلسطین تاخته، و به زور درختان سدر و سرو را قطع کرده بود (امستد، 202). سناخریب (نک : دنبالۀ مقاله) نیز برای کاخی در نینوا، الوار سدر را از کوه آمانوس در شمال فلسطین به نینوا آورد (لاکنبیل، ج II، بند 366) و کمی بیشتر از 3 سده پساز آشور نصیرپال، داریوش برای ساخت کاخ خود در شوش، به کمک آشوریان، از سدر و سرو لبنان استفاده کرد (کنت، 143، کتیبۀ DSf, 29-33). شلمنصر سوم (858-824 قم)، پسر و جانشین آشور نصیرپال، 21 سال از 25 سال سلطنت خود را در میدان جنگ و غارت به سر برد. در آن زمان سربازان آشور بیشتر از هر زمان دیگر به جنگهای برونمرزی در ارمنستان، کیلیکیه، فلسطین، قلب سلسلهجبال تاوروس و زاگرس و سواحل خلیج فارس میپرداختند. تلاش مکرر شلمنصر برای فتح سوریه، بهسبب اتحاد امیران هیتی و آرامی برای مقابله با آشوریان، با ناکامی روبهرو شد. برای تصرف بیت ـ ادینـی در خاک فلسطین اقـدام شد و سرانجـام در 856 قم تلبرسیب، پایتخت بیت ـ ادینی، به تصرف درآمد و نامش به کار ـ شلمنصر بدل شد و بر فراز تپهای مشرف به فرات، دژی ساختند که در یورشهای بعدی به فلسطین از آن استفاده شد. بااینهمه، هر بار که آشوریان از راه کوههای آمانوس به سوی کیلیکیه و از طریق حلب به سوریه لشکر کشیدند، با مقاومت فرمانروایان مؤتلف محلی روبهرو شدند. وقتی که شلمنصر در 853 قم به دشت مرکزی سوریه رسید، ایرخولنی، امیـر حمـات، و اداد ـ ایدری (بن حداد دوم در عهد عتیق)، فرمانروای دمشق، با سربازانی که «12 امیر ساحل دریا» (فلسطین)، از آن میان آحاب، فرمانروای بنیاسرائیل، برای کمک به آنها گسیل داشته بودند، به مقابله با او پرداختند. در این نبرد، مدافعان 900‘62 سرباز پیاده، 900‘1 سوار، 900‘ 3 ارابۀ جنگی (که اغراقآمیز به نظر میآید) و 000‘1 نفر شتر در اختیار داشتند. نبرد در کرانۀ ارنتس، نزدیک حمات در فلسطین، درگرفت. در این نبرد با اینکه به گزارش شلمنصر، 14 هزار تن از سپاه دشمن از پای درآمدند و میدان نبرد برای کشتگان تنگ شد و با اجساد کشتگان بر رود ارنتس پل زدند، نه حمات تسخیر شد و نه دمشق، و عملیات نظامی با گشتی در ساحل فلسطین پایان یافت (اسمیث، 22؛ رو، 284-285؛ لاکنبیل، ج I، بندهای 681 611,). در حملۀ مجدد شلمنصر (841 قم) به فلسطین، باغهای پیرامون دمشق ویران، و دشت ثروتمند حورا غارت شد. سپس شلمنصر در ساحل فلسطین، در جبل کرمل از صور و صیدا خراج گرفت (رو، 285-286). در ستونی از مرمر سیاه که از شلمنصر به دست آمده است و اکنون در موزۀ بریتانیا نگهداری میشود، چکیدهای از جنگهای شاه گزارش شده است. در این گزارش شرح خراج کشورهای گوناگون ازجمله بنیاسرائیل فلسطین و همچنین سجدۀ یهوه در حضور شاه آشور آمده است. سیاههای که آشور نصیرپال از غنایم یکی از جنگهای خود، ظاهراً در فلسطین، میدهد گویای اوضاع اقتصادی این دوره در منطقه است (برای آگاهی از این فهرست، نک : آشور نصیرپال، ه م). چون ادد ـ نیراری سوم (810-783 قم) بـه هنگام مـرگ پدرش شمشی ـ ادد پنجم، جوانتر از آن بود که توانایی ادارۀ حکومت را داشته باشد، حکومت آشور مدت 5 سال در دست مادرش، سمّورمت (سمیرامیس افسانهای)، بود. تقریباً چیزی از دوران فرمانروایی این زن در دست نیست (نک : لاکنبیل، ج I، بندهای 731, 745) و شاید به همین سبب است که چهرهای افسانهای از او پرداخته شده، و به «زیباترین، سنگدلترین، نیرومندترین و شهوترانترین ملکۀ مشرقی» شهرت یافته است (امستد، 156). جالب توجه است که بسیاری از کارهای مهم فرمانروایان بزرگ آشور به سمیرامیس نسبت داده شده است. گزارشهای هرودت (کتاب I، بند 184)، استرابن (کتاب XV، فصل 1، بند 5، نیز کتاب XVI، فصل 1، بند 2) و دیودروس (کتاب II، فصل 3، بند 4، نیز فصل 19، بند 20) دربارۀ خوبیها و بدیهای این ملکۀ نیمـهافسانـهای بسیار پـرشاخوبرگ است. همین کـه ادد ـ نیراری به سن بلوغ رسید، در نخستین سال سلطنت مستقل خود به سوریه لشکر کشید، از هیتیها، فنیقیها، فلسطینیها، بنیاسرائیل و ادومیها خراج گرفت و به مادها و پارسها حملات غافلگیرانهای کرد (رو، 291). با مرگ زودرس ادد ـ نیراری، آشور دوباره وارد یک دورۀ انحطاط شد. کمی بعد تیگلت ـ پیلسر سوم (745-727 قم) با لشکرکشیهای متعدد خود، قدرتی را که آشور نصیرپال به وجود آورده بود، به اوج خود رساند. سیاست توسعهطلب این شاه نیرومند و تیزهوش آشوری بیش از سیاست همۀ اسلاف او در دگرگونی جغرافیای انسانی آسیای مقدم، بهویژه فلسطین، مؤثر افتاد. یکی از ابتکارات او برای از میان بردن احساسات ملی، تبعید و کوچاندن دستهجمعی مردم، و درآمیختن مردم گوناگون امپراتوری بود. برای نمونه، در 741 قم، 30 هزار تن از حمات در سوریه به کوههای زاگرس، و 18 هزار آرامی از ساحل چپ دجله به شمال سوریه منتقل شدند. در لشکرکشی 744 قم به ایران نیز 65 هزار نفر از ایران به دیاله، مرز آشور، انتقال یافتند و بهجای آنها آرامیان به فلات ایران کوچانده شدند. در 745 قم این جابهجایی شامل 165 هزار تن از اهالی بینالنهرین جنوبی شد (نک : لاکنبیل، ج I، بندهای 770, 772, 795, 806؛ گیرشمن، 94). در نگارههایی که به دست آمده است، صفهایی طولانی از مردان کیسهبهدوش و کودکان نحیف دیده میشود که به دنبالشان زنان با گاریهایشان رواناند. بسا که بسیاری از این کوچندگان به اجبار در طول راههای بیپایان و در زیر آفتاب سوزان جان باختهاند (نک : رو، 295). هجومها همواره در شمال شرقی در منطقۀ زاگرس متوجه مانّاییها، مادها، کیمریها، سکاها، و در شمال کشور اورارتو و در غرب امیرنشینهای سوریه و کیلیکیه و فلسطین بود. تا این دوره، بهرغم حملاتی که به غرب و امیرنشینهای فلسطین میشد، فرات، مرز غربی سرزمین آشور تلقی میشد، اما تیگلت ـ پیلسر، با تغییر این سیاست و تأسیس استانهایی تا کرانۀ مدیترانه، عملاً فلسطین را ضمیمۀ سرزمین آشور کرد. هدف او تضعیف دولت اورارتو بود که با متحدکردن امیرنشینهای شمال سوریه و پدیدآوردن ائتلافی ضد آشور، مانع تجارت آشوریان با آسیای صغیر شده بود. او پساز سرکوب کوهنشینان شرق آشور، در 743 قم به اتحادیۀ اورارتو حمله برد و پساز تصرف ارپاد در شمال فلسطین، در740 قم آنجا را مرکز ایالت جدیدی از آشور کرد. در 739 قم اولّوبو، در شمال عراق امروزی، سرکوب شد. در 738 قم، کلنه به تصرف درآمد و به یکی از ایالات آشور بدل شد و بعد استانهای سیمیرَّ و هدرخ را تأسیس کرد. سپس دمشق و منخم، تیروس، جبال و حمات تصرف شد و تا 732 قم با حملههای مکرر به فلسطین، همۀ این سرزمین و شبهجزیرۀ سینا ضمیمۀ آشور شد (رو، 292، 294-297؛ نیز نک : عهد عتیق، دوم پادشاهان، 15: 29). در 737 قم تیگلت ـ پیلسر سوم با مادها جنگید و تا نزدیک تهران امروزی، دماوند و کنارههای کویر نمک پیشروی کرد (همانجا؛ نیز گیرشمن، همانجا). این نخستین تماس جدی آشوریان با فلات ایران، 125 سال بعد (در 612 قم)، سبب سقوط و نابودی همیشگی حکومت آشور شد. سال 735 قم سال غارت نوار غزه و دستیابی به وادی الاریش بود. شاه مقتدر آشور در سالهای 733 و 732 قم دوباره در فلسطین به قبایل عرب عشغلان و تیروس هجوم برد و رهبران ائتلاف بنیاسرائیل و دمشق را بهشدت سرکوب کرد و سواحل فلسطین، مانند دُر، مجیدو و شرق اردن را استانهایی از سرزمین آشور اعلام کرد و هوشع را به امارت بنیاسرائیل گمارد. شام نیز به 3 استان تقسیم شد: دمشق، کرنینی و حوران. عمّون، آروم، موآب، اِدوم (ادومیه)، و یهودیه نیز به پرداخت خراج گردن نهادند ( ایرانیکا، II / 811-812). تیگلت ـ پیلسر در 728 قم خود را شاه بابل نیز خواند و سال بعد درگذشت (رو، 297). دورۀ کوتاه فرمانروایی شلمنصر پنجم (726-722 قم)، پسر تیگلت ـ پیلسر، صرف مبـارزه بـا مخالفان داخلی شد. هوشع، شاه دستنشاندۀ بنیاسرائیل، نیز سر به شورش برداشت و با مصر باب دوستی گشود. شلمنصر نیرویی را مأمور تصرف سامره در فلسطین کرد و این شهر پس از دو سال محاصره، در 722 قم تسلیم شد. شلمنصر با کوچاندن قهرآمیز یهودیان، به حکومت آنها در فلسطین پایان داد، اما از طرف مخالفان آشوری سرنگون شد و به جای او یکی از سردارانش، به نام سارگن بر تخت نشانده شد (همو، 298). سارگن دوم (721- 705 قم)، که خود را آگاهانه به نام بنیادگذار آشور، شَرّو ـ کین (سارگن) نامید، جانشین شلمنصر شد (استار، 131). اطلاع سارگن از نام بنیادگذار آشور، پس از گذشت بیشتر از یک هزاره، از وجود سالنامهها و بایگانی دقیق حکـومت مرکزی آشور حکایت میکند (نک : اسمیث، 46). با فرمانروایی سارگن، قلمرو بنیاسرائیل در فلسطین تبدیل به استان دستنشاندۀ سامِرینه شد، که شاید شهر دور را نیز شامل بود. سالنامههای شاهی گزارش میکنند که 7 شاه قبرسی از سارگن اطاعت کردند و به او خراج دادند (استار، همانجا). در این دگرگونی نیز با کوچاندن عدهای از مردم فلسطین، قبایل بیگانهای را جایگزین آنان کردند. سارگن در فکر بازگشت به دوران طلایی آشور بود، اما 3 سد بزرگ بر سر راه خود داشت: قبایل کلدانی بابل به کمک ایلامیها در فکر تضعیف حکومت آشور بودند؛ اورارتو از شمال دریاچۀ اورمیه تا آسیای صغیر در حال ایجاد ائتلافی از امیرنشینان بر ضد آشور بود و مصر در فلسطین و سوریه در حال استوارساختن مجدد نفوذ خود بود. سارگن در بابل مـوفقیتی نداشت. مردوک ـ اپلا ـ ایدّینَ (Marduk-apla-iddina) (مردوخ بلادان در عهد عتیق) با حمایت ایلام، به مدت 10 سال قدرت را در دست داشت. در فلسطین شورشی با شهر حماه در رأس و با شرکت ارپاد، دمشق، سامره، بخشهایی از فنیقیه و فیلپی و حمایت مصر از مشکلات آشور بود. در 720 قم سارگن موفق به خواباندن شورش شد. ظاهراً در همین زمان حنونه، امیر غزه، نیز طغیان کـرد، امـا پس از شکستی کـه خـورد، پوستش را کندند. وضع موجود سبب شد تا مصر برای افزایش نفوذ خود بر فلسطین وارد عمل شود (اسمیث، 57-58؛ رو، 299). 8 سال بعد به کمک و تحریک فرعون (شاید بوخوریس)، شورش دیگری در فلسطین به وجود آمد. رهبری شورش را امیر اشدود به عهده داشت و امیران ادوم، یهودیه و موآب نیز با او هماهنگ بودند. سارگن پیروز شد و امیر اشدود به مصر گریخت، اما شاهِ نوبه او را دستگیر کرد و نزد سارگن فرستاد (اسمیث، 58؛ رو، همانجا؛ لاکنبیل، ج II، بندهای 30, 62). پساز این، تا پایان فرمانروایی سارگن، بهسبب رفتار دوستانۀ فرعون جدید مصر با آشور، آرامش در فلسطین برقرار بود. در 713 قم سارگن با استفاده از اختلاف میان شاهکهای زاگرس، آبادیها و شهرهای بسیاری را در ناحیۀ کرمانشاه و همدان به تصرف خود درآورد. گزارش خود او از حمله به غرب ایران تصویر روشنی از چگونگی سپاهگردانی و دشواریهای یک سفر جنگی در راههای صعبالعبور را به دست میدهد. این گزارش از این روی نیز دارای اهمیت است که به سپیدهدم عصر تاریخی ایران بازمیگردد: صعود از کوه سیمره که قلۀ رفیعش مانند نیزه قد به فلک افراشته است و سر در بهشت دارد و دامنهاش به جهان زیرین میرسد و مانند گردهماهی، هیچ گذرگاهی از سویی به سوی دیگر ندارد، از هر طرف دشوار است. در کنارههای آن، گردنهها و پرتگاههایی دهان گشودهاند، که حتیٰ دیدن آنها وحشت میآفریند. با شعور بسیار و روحیهای قوی، که خدایان عطایم فرمودهاند، پیشاهنگان سپاهم را به کلنگهای مفرغی مجهز کردم و آنان توانستند کمر کوههای بلند را بشکافند و راه را بگشایند. من در رأس سپاهیانم قرار گرفتم، ارابهها، سوارهنظام و جنگجویانی را که در کنارم داشتم، مانند عقابهایی دلیر، از فـراز ایـن کوهها گذراندم (نک : رو، 300-301). ظاهراً یکی از علل حملۀ آشور به فلات ایران، دستیابی به معادن آهن و اسبان این سرزمین بوده است. آشور که مصرفکنندهای بزرگ بود، معدن آهن نداشت و هنوز از کلنگ مفرغی استفاده میکرد. دسترسی به منابع آهن ماوراء قفقاز و سواحل جنوبی دریای سیاه، با وجود دشمنی چون اورارتو در شمال، غیرممکن بود. از سوی دیگر، دشتها و درههای ایران جایگاه بهترین نژاد اسب بود و سپاه آشور به این اسبها نیاز داشت و هدف آشور بیشتر همراهبردن گلههای اسب بود تا تصرف یک منطقه (گیرشمن، 87-89). در نگارههای آشوری شاه سوار بر گردونۀ در حال عبور از راههای کوهستانی به چشم میخورد (نک : همو، 89). در اوایل 710 قم سراسر سوریه، فلسطین، به استثنای یهودیه، و بیشتر مناطق زاگرس در تصرف آشور بود. تنها مردوخ بلادان در بابل بود که سارگن چشم دیدنش را نداشت، اما او نیز، در نبردی که درگرفت، به ایلام پناهنده شد. سارگن از دور و نزدیک پیشکشهایی دریافت کرد. در زمان سارگن، آشور پهناورتر و شاید هم نیرومندتر از همیشه شد. او نخست در نمرود که پایتخت نظامی آشور بود، به سر میبرد، اما در 706 قم دژ سارگن (دور ـ شَرّوکین) را، با شکوه و عظمت هرچه تمامتر، در چند کیلومتری شمال شرقی نینوا بنا کرد و بر سنگ یادبودش نوشت که آشور (خدا) عمر دراز، بدن سالم، دل شاد و روان روشن به او بدهد، که چنین نشد و یک سال بعد، در 705 قم در میدان نبـرد بـا تبال کشته شد (نک : رو، 301-303؛ لاکنبیل، ج II، بند 99). اکنون از ساحل مدیترانۀ فلسطین تا مصب اروندرود در خلیج فارس، و از زاگرس و کردستان تا بخشی از آسیای صغیر با همۀ راههای بازرگانی عصر سارگن، با همۀ فراوردههای کشاورزی، کانی و دستی، در اختیار سرزمین آشور بود و در بابل و فلسطین، که همواره هدف شاهان توسعهطلب آشور بود، ظاهراً هیچ جنبشی پیشبینی نمیشد. اورارتو در ارمنستان و جبال تاوروس چنان ضربههای مهلکی خورده بود که جرئت جنبیدن را از دست داده بود و سناخریب، که از سوی پدر برای سلطنت تربیت ویژه یافته بود، با فراغ بال میتوانست در 704 قم قدرت را به دست گیرد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید