صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / بیت المقدس /

فهرست مطالب

IX. هنر و معماری‌ دورۀ اسلامی‌

بناهای‌ اسلامی‌ بیت‌المقدس‌ به‌ دو دلیل‌ عمده‌ بی‌نظیرند: نخست‌ تاریخ‌ باستان‌شناختی‌ محوطه‌ای‌ كه‌ با ظهور اسلام‌ پدید آمده‌، و آمیزۀ درهم‌ پیچیده‌ای‌ است‌ از بناهای‌ ویران‌ و دایر، شامل‌ خانه‌ها، معابدِ بت‌پرستان‌، معبد یهودیان‌ (كه‌ هرود كبیر پادشاه‌ یهودیه‌ در سدۀ نخست‌ ق‌م‌ آن‌ را بازسازی‌ كرد)، كلیساها، مسافرخانه‌ها، دكانها و جز آنها كه‌ در پهنۀ نسبتاً كوچكی‌ (ح‌ 1 كمـ2) گسترده‌اند. محوطه‌ محصور در دیوارهاست‌ و در قطعه‌ زمینی‌ ناهموار متشكل‌ از چندین‌ تپه‌ قرار دارد كه‌ با دره‌های‌ باریك‌ و ژرف‌ از هم‌ جدا شده‌اند. در این‌ گستره‌ هیچ‌ برنامۀ ساختمانیِ تازه‌ای‌ در خود این‌ محل‌ ــ كه‌ به‌طور طبیعی‌ بدقواره‌ است‌، و طی‌ سده‌های‌ متوالی‌ از توده‌های‌ سنگ‌ بناها پوشیده‌ شده‌ ــ اجرا نشده‌ است‌. دومین‌ دلیل‌ پیچیدگی‌ و تكامل‌ِ دانش‌ مسلمانان‌ و نگرششان‌ به‌ شهر مقدس‌ كهن‌ است‌ كه‌ در منابع‌ آغازین‌، ایلیا (در برابر آئلیا كاپیتولینای‌ لاتین‌، نامی‌ كه‌ امپراتوران‌ رومی‌ به‌ شهر اطلاق‌ كرده‌ بودند) نامیده‌ شده‌ است‌، با اینكه‌ نام‌ بیت‌المقدس‌ به‌ گونه‌ای‌ روشن‌ در قرآن‌ ذكر نشده‌، اما این‌ شهر نخستین‌ قبلۀ مسلمانها بوده‌ است‌. اشاره‌های‌ متعدد به‌ مریم‌، زكریا، سلیمان‌ و داوود (محراب‌ او، اصطلاحی‌ كه‌ به‌ هر معنایی‌ باشد، در آیۀ 21 سورۀ ص‌ (38) به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است‌) در قرآن‌ با بیت‌المقدس‌ پیوند می‌خورد. افزون‌ بر این‌، بیت‌المقدس‌ محلی‌ دانسته‌ شده‌ كه‌ معراج‌ پیامبر اكرم ‌(ص‌) در آنجا انجام‌ پذیرفته‌ است‌ (اسراء /17 /1). همچنین‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ بیت‌المقدس‌ به‌ عنوان‌ جایی‌ كه‌ رستاخیز از آنجا آغاز خواهد شد و آخرین‌ كیفر آسمانی‌ در آنجا وقوع‌ خواهد یافت‌، شناخته‌ می‌شود. برخی‌ ورودی‌ به‌ بهشت‌ و دوزخ‌ را از درۀ عمیقی‌ در خاورشهرِ محصور می‌دانند، ناحیه‌ای‌ كه‌ اكنون‌ خاموش‌ و پوشیده‌ از گورستانهاست‌.به‌ هر روی‌، امروزه‌ بیت‌المقدس‌ پس‌ از مكه‌ و مدینه‌، سومین‌ محل‌ مقدس‌ اسلام‌ است‌ (برای‌ آگاهیهای‌ بیشتر، نک‍ : همین‌ مقاله‌، بخش‌ III). 
 با به‌ یاد داشتن‌ این‌ دو محدودیتِ فیزیكی‌ و تاریخی‌، معماریِ شهر تقریباً ترتیب‌ گاه‌ نگارانه‌ای‌ را نمایش‌ می‌دهد. 
بیت‌المقدس‌ در 16ق‌ /637م‌ تحت‌ حكومت‌ مسلمانان‌ درآمد. پی‌ بردن‌ به‌ جزئیات‌ تاریخی‌ واقعه‌ از افسانه‌های‌ مذهبی‌ای‌ كه‌ طی‌ سده‌ها گسترش‌ یافته‌، تقریباً ناممكن‌ است‌، اما نكتۀ پراهمیت‌ معماری‌ آن‌ است‌ كه‌ مسلمانان‌ آغازین‌ كاملاً از تقدس‌ شهر آگاه‌ بودند و این‌ تقدس‌ را به‌ ناحیۀ ویرانِ معبد یهودی‌ هرودی‌ نیز ارتباط می‌دادند. امروزه‌ محوطۀ وسیعِ گوشۀ جنوب‌ خاوری‌ از كل‌ شهرِ محصور بر درۀ كِدرُن‌ با گورستانهای‌ كهن‌ آن‌ مشرف‌ است‌ و از جانب‌ خاور رو به‌ سوی‌ كوه‌ زیتون‌ دارد. اینك‌ تنها می‌توان‌ به‌ بررسی‌ِ ویژگی‌ این‌ ویرانه‌ها پرداخت‌، اما بعضی‌ از بخشهای‌ آنها كه‌ هنوز مشهود است‌، فضایی‌ باز به‌ شكل‌ ذوزنقه‌ای‌ بزرگ‌ را نشان‌ می‌دهد (310×488 متر در پهن‌ترین‌ بخشها) كه‌ با كندن‌ صخره‌ از سوی‌ شمال‌، و دیوارهایی‌ پرشكوه‌، مستحكم‌ و به‌ هم‌ پیوسته‌ تشكیل‌ شده‌ كه‌ دارای‌ دروازه‌های‌ متعددی‌،گاه‌ بسیار مفصل‌ و تودرتو با پلكانها و حتى پلهایی‌ خارج‌ از بخشهای‌ مسكونی‌ شهر بوده‌ است‌. 
نخستین‌ عربهای‌ مسلمان‌ و نوكیشان‌ با تبارها و نژادهای‌ گوناگون‌ در ساخت‌ و سازهای‌ ناحیۀ جنوبی‌ ویرانه‌های‌ هرودی‌ به‌ صورت‌ پراكنده‌ ساكن‌ شدند. در این‌ ناحیه‌ با كاوشهای‌ باستان‌ شناختی‌، بناهای‌ بزرگی‌ از اوایل‌ دورۀ اسلامی‌ آشكار شده‌ كه‌ هنوز تفسیر دقیق‌ تاریخی‌ و هنری‌ آنها مورد بحث‌ است‌. در اینجا مسجدی‌ ساده‌ برای‌ عبادت‌ ساخته‌ شده‌ بوده‌ كه‌ احتمالاً سقفی‌ مسطح‌ و استوار بر ستونهایی‌ كه‌ از بناهای‌ كهن‌تر برداشته‌ شده‌ بوده‌، داشته‌ است‌. موقعیت‌ اصلی‌ این‌ مسجد مشخص‌ نیست‌، اما با آشكار شدن‌ كشفیات‌ بعدی‌، می‌توان‌ گفت‌ كه‌ در جایی‌ روی‌ تختگاهی‌ بزرگ‌ ــ احتمالاً در انتهای‌ جنوبیِ بخش‌ خاوری‌ ــ واقع‌ بوده‌ است‌. از این‌ تختگاه‌ ــ حداقل‌ براساس‌ بعضی‌ منابع‌ ــ احتمالاً برای‌ آیینهای‌ رسمی‌ نیز ــ همچنان‌كه‌ زمان‌ به‌ خلافت‌ رسیدن‌ معاویه‌ ــ استفاده‌ می‌شده‌ است‌. درمجموع‌، طی‌ نخستین‌ دهه‌های‌ حكومت‌ مسلمانان‌ شهر اساساً مسیحی‌ باقی‌ ماند و مجموعۀ بزرگ «كلیسای‌ قیامت‌» و شماری‌ از كلیساها و دیرهای‌ دیگر عمدتاً در نیمۀ غربی‌ شهر متمركز بود. 

دورۀ اموی‌

تمام‌ تغییرات‌ این‌ دوره‌ در زمان‌ خلافت‌ عبدالملك‌ بن‌ مروان‌ (65-86 ق‌ /685-705 م‌) انجام‌ پذیرفت‌. وی‌ دستور ساختمان‌ قبةالصخره‌ ــ نخستین‌ بنای‌ مبتنی‌ بر خودآگاهی‌ معماری‌ اسلامی‌ ــ را داد كه‌ هنوز هم‌ یكی‌ از باشكوه‌ترین‌ كارهای‌ هنری‌ به‌ شمار می‌آید. اهمیت‌ آن‌ از یك‌ سو در گرو شكل‌ و آرایه‌، و از سوی‌ دیگر غنای‌ مفاهیم‌ هم‌ پیوند آن‌ و اثر شدیدش‌ در شهر است‌. 

شكل‌ و آرایۀ قبةالصخره

قبة الصخره‌ شامل‌ دو دهلیز هشت‌ گوشه‌ (قطر 75 /57 متر، نمای‌ هریك‌ از اضلاع‌ 59 /20 متر)، استوار بر 16 جرز و 28 ستون‌ مرمر پیرامون‌ استوانۀ مركزی‌ به‌ قطر 44 /20 و بلندی‌ 30 /35 متر، و شامل‌ دو گیلویی‌ بلند و گنبد دو پوستۀ چوبی‌ است‌ كه‌ احتمالاً در آغاز دارای‌ پوششی‌ از فلزِ زراندود بوده‌، و امروزه‌ پوشش‌ آن‌ آلومینیومی‌ به‌ رنگ‌ طلاست‌. این‌ سازۀ استوانه‌ای‌ روی‌ صخرۀ شگفت‌انگیزی‌ كه‌ بر سطح‌ زمین‌ پدیدار شده‌، و رأس‌ یكی‌ از تپه‌ها بوده‌ است‌، قرار دارد. غاری‌ طبیعی‌ در آنجاست‌ كه‌ طی‌ سده‌ها بسیار وسعت‌ یافته‌ است‌. 4 در با هشتیهای‌ كوچكی‌ در جلو آنها در مركزِ هریك‌ از چهار جهت‌ اصلی‌ِ بنا جای‌ دارد. اندیشۀ ژرفی‌ برای‌ طرح‌ قبةالصخره‌ به‌كار گرفته‌ شده‌ بوده‌ است‌. از افرادی‌ كه‌ در ساختمان‌ مسئولیتی‌ داشته‌اند، رجاءبن‌ حیوه‌ و یزیدبن‌ سلام‌ شناخته‌ شده‌اند، اما نوع‌ مسئولیت‌ فنی‌ یا اجرایی‌ آنها مشخص‌ نیست‌. كارگران‌ احتمالاً عمدتاً محلی‌ بوده‌اند، اما امكان‌ دارد كه‌ طراحان‌ و موزاییك‌سازان‌ از پراهمیت‌ترین‌ مراكز هنری‌ مانند دمشق‌ یا حتى قسطنطنیه‌ آمده‌ باشند. 


سرچشمۀ خود شكل‌ و بخش‌ اعظم‌ عناصر تشكیل‌ دهندۀ آن‌ سنت‌ معماری‌ مدیترانۀ كلاسیكی‌ است‌ كه‌ امپراتوری‌ رومی‌ آن‌ را گسترش‌ داده‌، و حكمرانان‌ مسیحی‌ روم‌ شرقی‌ آن‌ را تداوم‌ بخشیده‌اند. این‌ شكل‌ با سازه‌های‌ یادبودی‌ پیوند دارد كه‌ در معماری‌ روم‌ شرقی‌ غالباً مارتیریا (مفرد: مارتیریوم‌) نامیده‌ شده‌ است‌؛ اما هیچ‌ یادمان‌ مسیحی‌ یا غیرمسیحی‌ مانند قبةالصخره‌ ــ با دقت‌ هندسیِ تقریباً كاملی‌ كه‌ با نسبتهای‌ پرشكوه‌ براساس‌ اصول‌ اعداد گنگ‌ محاسبه‌ شده‌ است‌ و نیز یكسانی‌ِ آشكارِ هریك‌ از هشت‌ ضلع‌ آن‌ ــ وجود ندارد. مراد از ساختن‌ این‌ بنا ایجاد حرمی‌ بوده‌ است‌ كه‌ در آن‌ ضمن‌ به‌ كارگیری‌ هنر معماری‌ فضایی‌ مقدس‌ به‌ وجود آید و بنا از تمام‌ جهات‌ با حالتی‌ یكسان‌ دیده‌ شود، تا نمایش‌ محل‌ باشكوهی‌ در میان‌ ردیف‌ بناهای‌ مذهبی‌ گوناگون‌ در بخشهای‌ ساخته‌ شده‌ باشد. 
قبةالصخره‌ در اصل‌ در خارج‌ و داخل‌ دارای‌ تزیین‌ بوده‌ است‌. بخش‌ اعظم‌ موزاییكهای‌ نمای‌ خارجی‌ از میان‌ رفته‌، و تنها می‌توان‌ دربارۀ نقوشی‌ كه‌ در اصل‌ در آنجا وجود داشته‌ است‌، حدسهایی‌ زد. در سدۀ 10ق‌ /16م‌ كاشیهای‌ زیبای ‌عثمانی‌ جایگزین‌ آنها دند. این‌ كاشیها با نقشمایه‌های‌ هندسی‌، گیاهی‌ و كتیبه‌ای‌ كه‌ در بر دارند، به‌ شیوه‌ای‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ در این‌ ناحیه‌ ناشناخته‌ بوده‌ است‌، به‌ رنگارنگی‌ِ بنا افزوده‌اند. داخل‌ بنا با همان‌ كیفیت‌ رنگارنگ‌ شگفت‌آور است‌. لوحهای‌ مرمری‌ كه‌ با دقت‌ انتخاب‌ شده‌، بخش‌ پایین‌ بنا را آراسته‌ است‌؛ در حالی ‌كه‌ بخش‌ بالاتر شامل‌ ستون‌بندی‌ و گیلوییهای‌ گنبد سراسر با عالی‌ترین‌ موزاییكها 
پوشش‌ شده‌ است‌. با اینكه‌ بارها این‌ قسمتها تعمیر و مرمت‌ شده‌اند، اما ویژگیِ اصلی‌ آنها هنوز در تمام‌ بخشها، جز بخشهایی‌ از گیلوییها وجود دارد. افزون‌ بر این‌، كتیبه‌ای‌ به‌ طول‌ 250 متر با حروف‌ زیبای‌ زاویه‌دار حاوی‌ تاریخ‌ بنا 71ق‌ /690م‌، و آیات ‌قرآنی‌ كه‌ به‌ دقت‌ انتخاب‌ شده‌، بر تناسب‌ تزیینات‌ افزوده‌ است‌. 
بخش‌ تزیینی‌ موزاییكها شامل‌ طراحی‌ طیف‌ گسترده‌ای‌ از نقشمایه‌های‌ گیاهی‌ است‌ كه‌ نماهای‌ هماهنگ‌ مرتبط با معماری‌ متنوع‌ بنا را متناسب‌ می‌كند. در این‌ بخش‌ ترسیمهای‌ بسیار طبیعت‌گرایانه‌ای‌ از میوه‌ها و درختان‌ رایج‌، همراه‌ با تركیب‌بندیهای‌ تخیلی‌ و ساختگی‌ وجود دارد كه‌ اولی‌ مشتق‌ از فرهنگ‌ غنی‌ هنر عتیق‌ متأخر مدیترانه‌، و دومی‌ آشكارا دارای‌ پیش‌ نمونه‌های‌ ایرانی‌ است‌، چنان‌كه‌ بسیاری‌ از این‌ تركیبهای‌ خیالی‌ در هنر ساسانی‌ دیده‌ می‌شود. افزون‌ بر این‌، در قلب‌ فضاهای‌ مقابلِ بخش‌ مركزی‌ بنا و صخره‌، تصویر صدها تاج‌ و جواهر سلطنتی‌ مشتق‌ از هنر ساسانی‌ (برای‌ نمونه‌ بالهای‌ بزرگ‌ روی‌ تاجها)، و نیز الگوهایی‌ از روم‌ شرقی‌ پدیدار است‌. این‌ تاجها و نشانهای‌ رسمی‌ مانند نشان‌ پیروزی‌ در حرم‌ مطهر آویخته‌ شده‌اند. 

مفاهیم‌ و پیوندها

چرا قبةالصخره‌ بنیان‌ یافت‌؟ معنای‌ آن‌ در گذشته‌ و امروز چیست‌؟ این‌ پرسشها تنها می‌تواند از میان‌ مدارك‌ مشهود موزاییكها و كتیبه‌ها، مدارك‌ باستان‌شناختی‌ از محل‌ بنا، و مدارك‌ اندكی‌ از جهانگردان‌، یا تاریخچه‌های‌ وقایع‌ طی‌ سده‌ها پاسخ‌ داده‌ شود. كتابهایی‌ مانند «فضایل‌» از سدۀ 4ق‌ / 10م‌ دردست‌ است‌ كه‌ توضیحاتی‌ دربارۀ ویژگی‌ مقدس‌ شهر و یادمانهای‌ آن‌ و آنچه‌ غالباً بازتاب‌ تقوای‌ عامۀ مردم‌ و به‌ منزلۀ مقابله‌ با تعلیمات‌ رسمی‌ علماست، در بر دارد. باتوجه‌ به‌ این‌ منابع‌، می‌توان‌ 5 هدف‌ را تشخیص‌ داد كه‌ ممكن‌ است‌ به‌ تنهایی‌، یا در پیوند با یكدیگر ایجاد قبۀالصخره‌ را توضیح‌ دهند: 

 


1. نمادین‌ كردن‌ بصری‌ حضور اسلام‌ در یك‌ شهر مسیحی‌ و اعلام‌ این‌ حضور به‌ عنوان‌ حضور در برابر مسیحیت‌ در حرمهای‌ بزرگ‌ كلیسای‌ قیامت‌ و تپۀ صهیون‌ در نیمۀ غربی‌ شهر. انتخاب‌ آیات‌ قرآنی‌ كه‌ تأكید آنها بر عیسى‌شناسی‌ و پیام‌ آن‌ به‌ اهل‌ كتاب‌ است‌ تا حدی‌ این‌ نظر را تأیید می‌كند (اخلاص‌ /112 /1-4؛ احزاب‌ /33 /56؛ اسراء /17 /111؛ تغابن‌ /64 /1؛ حدید /57 /2؛ نساء /4 / 171-172؛ آل‌ عمران‌ / 3 /18-19). 
2. بزرگداشت‌ بسیاری‌ از رخدادهای‌ تاریخ‌ مقدس‌ همچون‌ آغاز آفرینش‌، یا معراج‌ پیامبر (ص‌) و تقوای‌ عامۀ مردم‌ كه‌ آن‌ را به‌ خود صخره‌ و ناحیۀ پیرامون‌ قبةالصخره‌ پیوند می‌داده‌اند. 
3. اعلام‌ معاد شناختی‌ محل‌ قیامت‌ (در كتیبۀ خاوری‌ از پروردگار سپاس‌گزاری‌ شده‌ است‌ كه‌ محمد (ص‌) را به‌ عنوان‌ یك‌ شفاعت‌ كننده‌ پذیرفته‌ است‌). همچنین‌ امكان‌ دارد سراسر گیاهانِ تزیینِ موزاییكی‌ تجسم‌ بهشت‌ باشد. 
4. یادآوری‌ خاطرۀ سلیمان‌، پیامبر ـ پادشاهی‌ كه‌ معبد و به‌ ویژه‌ كاخش‌ به‌ این‌ محوطه‌ پیوند می‌خورد. 
5. آرزوی‌ رقابت‌ با مكه‌ به‌ عنوان‌ زیارتگاه‌ مسلمانان‌. 
تاریخ‌ تفاسیر و توصیفهای‌ بیت‌المقدس‌ ــ كه‌ شامل‌ ساختن‌ بنا و توضیح‌ كاربریِ آن‌ در گذشته‌ و حال‌ بوده‌ ــ هنوز درخور تحقیق‌ است‌. با این‌ حال‌، باید افزود كه‌ علاوه‌ بر مفاهیم‌ اسلام‌گرایی‌ فراگیر، قبةالصخره‌ دارای‌ مفاهیم‌ محلی‌ نیز هست‌: یكی‌ آنكه‌ زیارتگاهی‌ محلی‌ برای‌ سوریها و فلسطینیها، و حرمی‌ برای‌ نمایش‌ تقوای‌ زنان‌ است‌؛ دیگر اینكه‌ اكنون‌ نماد آرمانهای‌ ملی‌ است‌. قبۀالصخره‌ می‌توانست‌ چنین‌ تنوعی‌ از كاركردها را بدون‌ تغییر زیادی‌ در شكل‌ آنها جلوه‌گر سازد، زیرا واقعاً یك‌ كار هنری‌ است‌ كه‌ ارزش‌ زیباشناسی‌ آن‌ جنبه‌های‌ دیگر آن‌ را تحت‌الشعاع‌ قرار داده‌ است‌. 
قبةالصخره‌ مشرف‌ بر شهر كهن‌ بیت‌المقدس‌ است‌ و از هر سوی‌ شهر دیده‌ می‌شود، اما كاركردهای‌ بصری‌ آن‌ به‌ عنوان‌ پاسخ‌ اسلام‌ به‌ كلیسای‌ قیامت‌ مسیحی‌ در بخش‌ غربی‌ شهر است‌ و به‌ منزلۀ مرحلۀ انتقالی‌ است‌ از جهان‌ مردم‌ زنده‌ به‌ سوی‌ آنهایی‌ كه‌ در بخش‌ خاوری‌ شهر مدفون‌اند و در انتظار جهانی‌ كه‌ خواهد آمد، به‌ سر می‌برند. 
قبةالصخره‌ یادمان‌ مركزی‌ بر تختگاه‌ بخش‌ خاوری‌ شهر شد و سرانجام‌ احتمالاً در دورۀ عثمانی‌، حرم‌ شریف‌ نام‌ گرفت‌ (نام‌ كهن‌تر آن‌ مسجد بیت‌المقدس‌ بود). در انتهای‌ جنوبیِ تختگاه‌ و در همان‌ محورِ قبه‌، مسجد بزرگی‌ بنا شد كه‌ اكنون‌ مسجد الاقصى‌ نامیده‌ می‌شود و در اساس‌ شبستانی‌ است‌ كه‌ اندازۀ آن‌ بسیار تغییر یافته‌، و حاوی‌ تیرها و لوحه‌های‌ چوبی‌ منبت‌ زیبای‌ سدۀ 2 ق‌ / 8م‌ (اكنون‌ در موزۀ اقصى‌ و موزۀ باستان‌شناسی‌ فلسطین‌ نگاهداری‌ می‌شود) و موزاییكهای‌ عالی‌ سدۀ 5 ق‌ /11 م‌ است‌. در كنار قبه‌ بنایی‌ گنبدی‌، استوار بر 17 ستون‌ ساخته‌ شده‌ است‌ كه‌ بسیار امكان‌ دارد به‌ قدمت‌ دورۀ اموی‌ باشد. این‌ بنا قبةالسلسله‌ نام‌ دارد و امروزه‌ به‌ عنوان‌ محلی‌ كه‌ سرانجام‌ داوری‌ در آن‌ انجام‌ خواهد گرفت‌، شناخته‌ می‌شود، اما هدف‌ دقیق‌ آغازین‌ بنای‌ آن‌ روشن‌ نیست‌. طی‌ سده‌ها، گنبدهای‌ كوچك‌ دیگری‌ پدیدار شدند كه‌ نمایش‌ یادبودی‌ از مذاهب‌ پیامبران‌ پیش‌ از اسلام‌ مانند زكریا، یعقوب‌، مسیح‌، یا لحظات‌ دیگری‌ از داستان‌ معراج‌ است‌. 
در زمان‌ فاطمیان‌ در قاهره‌ و پیش‌ از رسیدن‌ صلیبیون‌ (358-492 ق‌ / 969- 1099 م‌) حرم‌ به‌ عنوان‌ یك‌ اثر معماری‌ شهری‌ ــ با فضایی‌ اندیشمندانه‌ طراحی‌ شده‌، دروازه‌های‌ بدیع‌، ایوانها، پلكانها، دهلیزها، كتیبه‌ها و حجاری‌ یا تزیینِ موزاییكها ــ كامل‌ شده‌ بود كه‌ معدودی‌ از آنها اینك‌ بر جای‌ مانده‌ است‌. شرحهایی‌ برای‌ این‌ بناها و یادمانها فراهم‌ شده‌ بوده‌ كه‌ اكنون‌ اندكی‌ از آنها باقی‌ است‌. ناصرخسرو جهانگرد ایرانی‌ شرح‌ دقیق‌، عالی‌ و شیوایی‌ از مكان‌ مقدس‌ مسلمان‌ راستین‌، با تمام‌ پویایی‌ای‌ كه‌ از آن‌ انتظار می‌رود، باقی‌ گذاشته‌ است‌. 

دورۀ مملوكها و عثمانیها

حاكمان‌ مسیحی‌ حدود یك‌ سده‌ شاهد ساخت‌ و سازهای‌ تازۀ زیادی‌ بودند كه‌ بسیاری‌ از آنها هنوز در شهر دیده‌ می‌شود. در آن‌ زمان‌ بناهای‌ اصلی‌ِ مسلمانها بر روی‌ حرم‌ حفظ شده‌ بود، اما پیوندهای‌ مقدس‌ آنها غالباً فراموش‌ گردیده‌، یا تغییر شكل‌ یافته‌ بود. پس‌ از غلبۀ مجدد مسلمانان‌ در 594 ق‌ / 1198 م‌، نخستین‌ وظیفۀ حاكمان‌ ایوبی‌ برقراری‌ دوبارۀ مفاهیم‌ اسلامی‌ِ بناها (غالباً در محوطۀ حرم‌) و تقویت‌ نظارت‌ مسلمانان‌ بر شهر بود. ارگ‌ در بخش‌ غربی‌ شهر مركز اقتدار نیروهای‌ نظامی‌ و انتظامی‌ گردید و مسجدهای‌ كوچكی‌ در سراسر شهر ساخته‌ شد كه‌ غالباً اماكن‌ مقدس‌ مسیحی‌ را در بر گرفته‌اند. 
در زمان‌ حكومت‌ ایوبیها تغییر كامل‌ حرم‌ آغاز شد كه‌ طی‌ حكومت‌ مملوكها تداوم‌ یافت‌ (648-922ق‌ /1250-1516م‌). حامیان‌ مملوك‌ از قاهره‌ و دمشق‌ با هدف‌ تأكید بر تقدس‌ اسلامی‌ شهر و به‌ علل‌ سیاسی‌ عهده‌دار بنا نهادن‌ بسیاری‌ از مدرسه‌ها، خانقاهها، مهمانسراها، كتابخانه‌ها، رباطها، مناره‌ها، چشمه‌ها، و دیگر بناهای‌ خدماتی‌ شدند كه‌ نیازهای‌ مذهبی‌، تربیتی‌ و اجتماعی‌ مردم‌ مسلمان‌ را برآورده‌ می‌ساخت‌. به‌ انجام‌ رساندن‌ِ این‌ كارها با استفاده‌ از املاك‌ دولتی‌، یا فعالیتهای‌ بازرگانی‌ صورت‌ می‌گرفت‌. این‌ بناهای‌ تازه‌ ــ كه‌ در بخشهای‌ شمالی‌ و باختریِ حرم‌ متمركز بودند و در چندین‌ خیابان‌ِ منشعب‌ از حرم‌ به‌ سوی‌ باختر ادامه‌ می‌یافتند ــ همچون‌ موزه‌های‌ درخشانی‌ از معماری‌ سنگ‌ مملوكها شدند. مهم‌ترین‌ این‌ بناها عبارت‌اند از تنكزیه‌ (729 ق‌ / 1329م‌)؛ باب‌ وسوق‌ قطانین‌ (737 ق‌ /1337 م‌)، به‌ویژه‌ با بافت‌ معمارانۀ عالی‌، در ضلع‌ باختری‌ با یك‌ دروازۀ باشكوه‌ از حرم‌ در درون‌ شهر؛ مدرسۀ مالكیه‌ در شمال‌ (741ق‌ /1340م‌)؛ تشتمریه‌ (784ق‌ / 1382م‌)؛ مدرسۀ اشرفیه‌ (887 ق‌ /1482 م‌)، عالی‌ترین‌ یادمان‌ با سنگهای‌ زیبای‌ حجاری‌ شده‌؛ و قایتبای‌ (887 ق‌)، با گنبدی‌ زیبا واقع‌ بر تختگاه‌ خود حرم‌. 
در غالب‌ این‌ بناها از طرح‌ معماری‌ مملوكی‌ در محلهای‌ دیگر پیروی‌ شده‌ است‌، با نمای‌ پرنقش‌ و نگار و سپس‌ یك‌ حیاطِ گاه‌ مسقف‌، با 4 ایوان‌، و گاه‌ آرامگاه‌ بانی‌. شكل‌ بنا غالباً از فضاهای‌ قابل‌ استفاده‌ درست‌ شده‌ است‌؛ از این‌رو، گوناگونیهای‌ متعددی‌ از نقشه‌های‌ استاندارد را نمایش‌ می‌دهد. در سراسر بنا سنگهای‌ مقاوم‌ و مستحكم‌ فلسطینی‌ كه‌ به‌ دقت‌ قواره‌ شده‌، به‌ كار رفته‌، و در كنار آن‌ آذین‌ ظریف‌ روشهای‌ طاق‌بندی‌ مبتكرانه‌ نمایان‌ است‌. این‌ انبوه‌ بناهای‌ مملوكی‌ به‌ عنوان‌ گونه‌ای‌ حلقۀ حفاظتی‌ پیرامون‌ قبةالصخرۀ آغازین‌ به‌ كار رفته‌ است‌ و نمایش‌ اصلی‌ بصری‌ شهر را تأمین‌ می‌كند. 
عثمانیها نیز چند مدرسه‌ ساختند، اما نقش‌ اصلی‌ آنها در بیت‌المقدس‌، نخست‌ در سدۀ 10 ق‌ /16م‌ بازسازیِ دیوارهای‌ شهر و مرمت‌ قبةالصخره‌ و چندین‌ یادمان‌ دیگر در حرم‌ بود. آنها هم‌زمان‌ با برنامه‌های‌ خود در مكه‌ و مدینه‌ به‌ عنوان‌ متولیان‌ مكانهای‌ مقدس‌ اسلامی‌ به‌ این‌ كار اقدام‌ كردند. پس‌ از آن‌، طی‌ سده‌ها دائماً شهر را با مراتب‌ِ متفاوتی‌ از موفقیت‌ تعمیر و مرمت‌ كردند و گه‌گاه‌ كاركردهای‌ جدیدی‌ در آن‌ ایجاد نمودند. به‌ هر روی‌، برای‌ نگاهداری‌ شهر قرون‌ وسطایی‌ ــ با مفاهیم‌ مقدس‌ 3 دین‌ یكتاپرستی‌ ــ تا امروز عمدتاً مدیون‌ عثمانیها هستیم‌. 

مآخذ

قرآن‌ كریم‌؛ مقدسی‌، مشرف‌، فضائل‌ بیت‌ المقدس‌، نسخۀ خطی‌ كتابخانۀ توبینگن‌، شم‍ 27؛ ناصرخسرو، سفرنامه‌، به‌ كوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، 1356ش‌، ص‌ 34-56؛ واسطی‌، محمد، فضائل‌بیت‌المقدس‌، بیت‌المقدس‌،1399ق‌ / 1979م‌؛ نیز: 

Ben-Dov, M., In the Shadow of the Temple, Jerusalem, 1985; Berchem, Max van, Matériaux pour un Corpus inscriptionum arabicarum: Jérusalem, Cairo, 1922-1927, Reprinted Geneva, 2001; Bergoyne, M., Mamluk Jerusalem, London, 1987; Bieberstein, K. and H. Bloedhorn, Jerusalem, Grundzüge der Baugeschichte, Wiesbaden, 1994; Busse, H., Jerusalemische Heilingstumtradition, Wiesbaden, 1987; Elad, A., Medieval Jerusalem and Islamic Worship, Leiden, 1995; Grabar, O., The Shape of the Holy..., Princeton, 1996; Kay Prag, Jerusalem, London /New York, 1988; Ottoman Jerusalem, the Living City 1517-1917, eds. S. Auld and R. Hillenbrand, London, 2000; Raby, J., ed. Bayt al-Maqdis I and II, Oxford, 1992 and 2000; Rosen-Ayalon, M., The Early Islamic Monuments of the Haram al Sharif, Jerusalem, 1989;

الگ‌ گرابار

صفحه 1 از10

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: