بلوچ
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 1 تیر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/228959/بلوچ
دوشنبه 15 اردیبهشت 1404
چاپ شده
12
در سراسر سرزمين بلوچستان ايران و پاكستان مزارهاي بسياري هست كه هر يك به شيخ يا پيري مقدس تعلق دارد. عموم مردم اين پيران و مشايخ را احترام میگذارند و به زيارتشان میروند و براي برآورده شدن حاجات خود نذر و نياز میكنند. زيارت بنابر نظر ديمز (نک : ERE, II / 340)، مهم ترين نمود عملی مذهب قوم بلوچ به شمار میآيد. زايران با بستن تكههاي پارچه، زنگوله، شيپور، و گذاشتن سنگ پاره و اشياي ديگر روي گورهاي اين مشايخ و پيران حاجتخواهی میكنند. برخی از اين مزارها اهميت بسيار دارند و زايران را از نقاط دور و نزديك به سوي خود فرا میخوانند، و برخی ديگر تنها شهرت و اهميت محلی دارند. يكی از زيارتگاههاي مهم بلوچان، «چهل تن» در مدار كوه سرحد قرار دارد و به مكه سرحد مشهور است. بنابر روايت عامه 40 شخصيت مقدس اسرارآميز در زاويه اي زير قله آتش فشان زندگی میكردند. اين چهل تن چنان شبيه هم بودند كه شناختن آنها از يكديگر، حتی براي پيامبراسلام (ص) كه با جبرئيل از اين كوه بازديد كرده بود، امكان نداشت [!] مسلمانان متدين بلوچ چهل تن را با رجال الغيب يكی میدانند. اين داستان شبيه داستان مربوط به زيارتگاه چهل تن در نزديك كويته بلوچستان پاكستان است. اين افسانه احتمالاً از دورۀ پيش از اسلام بازمانده است (اسكرين، .(336 برخی گفتهاند كه اين كوه را بدان سبب «چهل تن» يا «چهل ولی» ناميدهاند كه 40 فرزند حضرت غوث در اين كوه متجلی شدهاندERE)، همانجا). ظاهراً حضرت غوث همان عبدالقادر گيلانی، بنيانگذار طريقت قادري است (يادداشتهاي مؤلف). در شهرستان چابهار زيارتگاههايی مانند «خضر»، «سيدغلام رسول» و «شيخ رستم» هست كه از اهميت خاصی برخوردارند. زيارتگاه خضر در نزديكی كرانه درياي عمان با نمازخانهاي در كنار آن، هر روزِ جمعه گروهی زن حاجتمند را با سبدي خرما، پاي پياده به سوي خود میكشاند. سيدغلام رسول و شيخ رستم، پيرانی مقدس و بدون سلسله نسبی مشخص و حسب حالی معين هستند. شيخ رستم بقعهاي محقر با چهار ديواري سنگی، اما شيخ غلام رسول بارگاهی با بنايی رفيع و مجلل داشت (بلوكباشی، «چابهار»، 532). قدمت بناي شيخ غلام رسول را ميان 600 تا 700 سال نوشتهاند. هر ساله مردم شيعه و سنی، بلوچ و غيربلوچ و هندي 10 شبانهروز (از 15 ذيقعده) از شهرها و روستاهاي بلوچستان ايران و پاكستان و هند به زيارت آنجا میروند و در اين دهه، سالگرد عروسی تحقق نيافته اين جوان ناكام را جشن میگيرند و با نواختن ساز و دهل و دست افشانی و پايكوبی شادي میكنند (يادداشتهاي مؤلف؛ براي معماري بنا و شرح مفصل مراسم، نک : انصاري، 67 -70؛ براي شرح مبسوط مراسم مولودي در 7 شب، از 24 ذيقعده، نک : رياحی، 30-32؛ براي اسامی برخی از زيارتگاهها در بلوچستان پاكستان، نک : ERE، همانجا؛ براي برخی زيارتگاهها و اماكن مقدس مربوط به مشايخ بلوچستان ايران، نک : رياحی، 38-44؛ افشار سيستانی، بلوچستان، 344- 348، 371-372).
اين فرقه در سدۀ 9ق / 15م با مهاجرت مردي روحانی مسلمان به نام سيدمحمد از شهر جونپور هند به بلوچستان پديد آمد. او در 847ق / 1443م در جونپور زاده شد. در 7 سالگی خواندن قرآن را آغاز كرد و در 12 سالگی علوم قرآنی را آموخت. در 50 سالگی به مكه رفت و در آنجا بود كه خود را «مهدي موعود» خواند و در بازگشت از برخی شهرهاي سوريه ديدن كرد و به ايران آمد و از راه لار به كِچ رفت و در كوه مراد، بيرون از شهر تربت پاكستان، اقامت گزيد و پس از حدود 10 سال تبليغ دين خود در تربت (به اقوالی ديگر در شهر فراه) در 910ق در 63 سالگی درگذشت (جعفري، شم 10، ص 875-876؛ پاستنر، «ماهیگيران»، 163؛ ايرانيكا، .(III / 626 او خود را مهدي و مظهر «نورپاك» میدانست و دستورهاي خود را جايگزين تعليمات پيامبر(ص) كرده بود (پاستنر، همانجا)؛ از اين رو كيش او و پيروان او را در بلوچستان «مهدوي» میخواندند، اما اهل سنت كه خود را «نمازي» میناميدند، مهدويان را به گويش محلی «ذگري» (ذكري) ناميدند. مهدويان نيز از پيشواي خود با القاب «امامنا»، «خليفهالله»، «مرادالله» و «موعود الزمان» و جز آن ياد میكردند (جعفري، همانجا). به نوشته پاستنر (همانجا) كيش ذكري يا ذكريگري در نيمۀ اول سدۀ 12ق / ميانۀ سدۀ 18م، مذهب بيشتر مردم بلوچستان جنوبی شده بود و پيروان اين كيش در سدۀ 12 و 13ق در مكران، ماشكی، لاس بِلا (يا لَس بيله) و جاهاي ديگر از جمله كراچی میزيستند. سرداران و رؤساي بيشتر طوايف بلوچ نيز اين كيش را پذيرفته بودند (نيز نک : ايرانيكا، همانجا؛ جعفري، شم 10، ص 876؛ قس: .(ERE, II / 340 ديمز احتمال میدهد كه پيروان كيش ذكري بلوچ نباشند و از جتها و عشاير ديگري با منشأ هندي و از براهوييها، به ويژه از عشيرۀ بِزَنجو باشند (نک : همانجا). از اصول معتقدات ذكريها «ترك دنيا، صحبت صادقين، عزلت از خلق، توكل علی الله، طلب ديدار حق، دادن عُشر، ذكر كثير و هجرت» را برشمردهاند (جعفري، همانجا). پيروان اين كيش به خواندن نماز، گرفتن روزه و رفتن به مكه و گزاردن حج اعتقاد نداشتند. در عوض به اجراي ذكر جَلی (آشكار) و خفی (پنهان) روزي 6 بار، اجراي اعمال ويژه چند ساعته در روزهاي ويژه، دادن يك دهم (عُشر) زكات اعتقاد استوار داشتند و اعمال حج خود را با رفتن به كوه مقدس مراد در مكران ــ كه آن را تختگاه مهدي موعود يا نور پاك میدانستند ــ به جا میآوردند (همو، شم 10، ص 877؛ پاستنر، «بلوچ»، 93؛ براي اطلاعات بيشتر، نک : ERE, VI / 189، ذيل «غيرمهدي» نوشته گلدسيهر).
بجز ارجاعهاي درون متن مقاله، كتابها، مقالهها و گزارشهاي بسيار ديگري نيز دربارۀ جامعه بلوچ و سازمانهاي اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی و سياسی ايلها و طايفههاي آن توسط ايرانيان و جز آنها و نيز برخی سازمانهاي رسمی ـ دولتی چاپ و منتشر شده است. در اينجا فهرستی گزيده از عنوانها و مشخصات آنها را براي آگاهی و بهرهمندي بيشتر پژوهشگران علاقهمند به گروههاي قومیجامعه بلوچ پراكنده در ايران، پاكستان و افغانستان آورده میشود:
افشار سيستانی، ايرج، مقدمهاي بر شناخت طوايف سرگُلزايی و باركزايی سيستان و بلوچستان، تهران، 1366ش؛ بررسی ايلات و عشاير بلوچستان، وزارت آبادانی و مسكن، تهران، 1348ش (پلی كپی)؛ بيهقی، حسينعلی، «هنر و فرهنگ بلوچ»، فصلنامۀ هنر، تهران، 1364ش، 1365ش، شم 10، ص 444-471؛ جانباللهی، سعيد، «مقدمهاي بر شناخت طوايف سيستان»، مجموعۀ مقالات مردمشناسی (دفتر دوم: ايلات و عشاير)، تهران، 1362ش؛ درآمدي مجمل بر مطالعۀ عشاير سيستان و بلوچستان (كتاب دوم: طايفۀ گمشادزهی، كتاب سوم: طايفۀ شهبخش)، مركز پژوهش خليج فارس و درياي عمان، سازمان برنامه و بودجه، تهران، 1354ش، شم 9 (پلی كپی)؛ زينالدينی و چانف، طايفۀ مباركی هيچان اسپكه عيسیآباد، مركز پژوهش خليج فارس و درياي عمان، سازمان برنامه و بودجه، تهران، 1355ش (پلی كپی)؛ سجاديه، محمدعلی، «سخنی چند پيرامون براهوييان ايران»، نامۀ فرهنگ ايران، تهران، 1364ش، شم 1؛ عبدالله گروسی، عباس، جغرافياي تاريخی ناحيه بمپور بلوچستان (پَهل پَهره)، تهران، 1374ش؛ عسكري، ناصر، مقدمهاي بر شناخت سيستان و بلوچستان، تهران، 1357ش؛ علاءالملك، محمود ديبا، سفرنامۀ بلوچستان (1319ق)، به كوشش سيفالله وحيدنيا، تهران، 1324ش؛ غراب، كمالالدين، بلوچستان، يادگار مطرود قرون، تهران، 1364ش؛ فرمانفرما، فيروز ميرزا، سفرنامۀ كرمان و بلوچستان (1297ق)، به كوشش منصورۀ اتحاديه، تهران، 1360ش؛ كامبوزيا، اميرتوكل، بلوچستان و علل خرابی آن، تهران، 1363ش؛ مخبر، محمدعلی، «بلوچستان»، يادگار، تهران، 1325ش، س 3، شم 4، 5، 6 و 7؛ ناصح، ذبيحالله، بلوچستان، تهران، 1345ش؛ ناصح، محمدعلی، «خاش، بلوچ»، يغما، تهران، 1337ش، س 11، شم 9 و 10؛ ناصرالدوله، عبدالحميد ميرزا، سفرنامۀ بلوچستان: از ماهان تا چابهار (1302 يا 1303ق)، به كوشش محمدرسول درياگشت، كرمان، 1370ش؛ هيچان، مركز پژوهش خليج فارس و درياي عمان، سازمان برنامه و بودجه، تهران، 1355ش، شم 16؛ يغمايی، اقبال، بلوچستان و سيستان، تهران، 1355ش.
Akiner, Sh., Islamic Peoples of the Soviet Union, London, 1986, pp. 359-363; Baloch, Inayatulla, The Problem of Greater Baluchistan: A Study of Baluch Nationalism, Stuttgart, 1987; Balochistan Through the Ages (Selection from Government Record), Quetta, 1979; Barker, M.A. and A. K. Mengal , A Course in Baluchi, Montreal, 1969; Bray, D., «The Jat of Baluchistan», Indian Antiquary, 1925, no. 54; id, The Life History of a Brahui, London, 1913; Dames, L., The Baloch Race, London, 1904; Gankowsky, «Social Structure of Pakistan's Brahui-Baluchi Population», Journal of South Asian and Middle Eastern Studies, 1982, 5 / 4; Hetu Ram, R.B., Turik-e Balucestan, Quetta, 1907; Hughes, A.W., The Country of Baluchistan: Its Geography, Topography, Ethnography and History, London, 1877; Janmahmad, The Baluch Cultural Heritage, Karachi, 1982; Lewis, A., Balochi Stories, as Spoken by the Nomad Tribes of the Sulaiman Hills, Allahabad, 1855; Mir Ahmad Yar Khan Baluch, Inside Baluchistan, Karachi, 1975; Mir Khudabakhsh Bijarani, The Balochis Through Centuries, History Versus Legend, Quetta, 1965; Muhammad Sardar Khan Baluch, History of Baluchi Race and Baluchistan, Karachi, 1958; Pastner, C.Mc. C., «Cousin Marriage among the Zikri Baluch of Coastal Pakistan», Ethnology, 1979, 18; id, «A Social, Structural and Historical Analysis of Honor, Shame and Purdah», Anthropological Quarterly, Chicago, 1972, 45 / 4; id, and S. Pastner, «Agriculture, Kinship and Politics in Southern Baluchistan», Man, Chicago, 1972, 7 / 1; Pastner, S., «Ideo- logical Aspects of Nomad-Sedentary Contact: A Case from Southern Baluchistan», Anthropological Quarterly, Chicago, 1971, no. 44; id, «Lords of the Desert Border - Frontier Feudalism in Southern Baluchistan and Eastern Ethiopia», International Journal on Multicultural Societies, 1979, 10 / 1; Pehrson, R.N., The Social Organi-zation of the Marri Baluch, Compiled and analysed from his notes by F. Barth, Chicago, 1966; Rao, Aparna, Les Gorbat d'Afghanistan aspects E conomiques d'un groupe itin E rant «Jat», Paris , 1982 ; Rumsey , J. P., «Some Notes on Leader- ship in Marri Baloch Society», Anthropology Tomorrow, Chicago, 1957, no. 5; Salzman, Ph.C., Adaptation and Change among the Yarahmadzai Balcuch, ph.D. Dissertation, University of Chicago, 1972; id, «Adaptation and Political Organization in Iranian Baluchistan», Ethnology, Chicago, 1971, no. 10; id, «Are Nomads Capable of Development Decision?», Nomadic Peoples, London, 2002, no. 18; id, Baluchi Nomads in the Market», Pastoralists at the Periphery: Herders in a Capitalist World, Tuscon, 1994; Black Tents of Baluchistan, Washington, 2000; id, «Comment on Understanding Tribes in Iran and Beyond», Journal of the Royal Anthropological Institute, 1995, I(2); id, «Continuity and Change in Baluchi Tribal Leadership» , International Journal of Middle East Studies, Chicago, 1973, no.4; id, «Culture as Enhabilmentis», The Structure of Folk Models, London, 1980; id, «Dates to Meet, Dates to Eat: Oasis Life in Tribal Baluchistan», Baluchistan Studies, London, 1986, no. 3; id, «Does Complementary Opposition Exist?», American Anthropologist, Chicago, 1978; no. 80(1); id, «Hierarchical Image and Reality: The Construction of a Tribal Chiefship», Comparative Studies in Society and History, Washington, 2000, no. 42(1); id, «Ideology and Change in Middle Eastern Tribal Society», Man, Chicago, 1978, no. 13; id, «Islam and Authority in Tribal Iran: A Comparative Comment», Muslim World Quarterly, Chicago, 1975, no. 65; id, «Kin and Contract in Baluchi Herding Camps», Baluchistan Monograph, Series II., Naples, 1992; id, «Labour Formations in a Nomadic Tribe», Who Shares? Co-operatives and Rural Development, Delhi, 1988; id, «Movement and Resources Extraction among Pastoral Nomads: The case of the shah Nawazi Baluch», Anthropological Quarterly, Chicago, 1971, no. 44; id, «Multi-Resource Nomadism in Iranian Baluchistan», Perspectives on Nomadism, Leiden, 1972; id, «Peasant Pastoralism», The Anthropology of Tribal and Peasant Pastoral Societies, Como, 1996; id, «Political Organization among Nomadic Peoples», Proceedings of the American Philosophical Society, Chicago, 1967, III; id, «The Proto-State in Iranian Baluchistan», Origins of the State, Philadelphia, 1978; id, «Shrinking Pasture for Rajasthani Pastoralists», The Nomadic Peoples, London, 2002; id, «Studying Nomads: An Autobiographical Reflection», Nomadic Peoples, Naples, 1995, no. 36; id, «Tribal Chiefs as Middlemen: The Politics of Encapsulation in the Middle East», Anthropological Quarterly, Chicago, 1947, no. 47; id, When Nomads Settle, Processes of Seden- tarization as Adaptation and Response, New York, 1980; id, «Why Tribes Have Chiefs: A Case from Baluchistan», The Conflict of Tribe and State in Iran and Afghanistan, London, 1983; Spooner, B., «Kinship and Marriage in Easter Persia», Sociologus, Berlin, 1965, no. 15; id, «Kuch u Baluch and Ichthyophagi», Iran, London, 1964, 2; id, «Nomadism in Baluchistan», Pastoralists and Nomads in South-East Asia, Wiesbaden, 1975; id, «Notes on the Baluchi Spoken in Persian Baluchistan», Iran, London, 1967, vol. V; id, «Notes on the Toponymy of the Persian Makran», Iran and Islam, Edinburgh, 1971; id, «Politics, Kinship, and Ecology in Southeast Persia», Ethnology, Oxford, 1969; id, Religious and Political Leadership in Persian Baluchistan, Ph.D. Di- ssertation, Oxford University, 1967; id, «A Sociolinguistic Survey of Eastern Iran», Preliminary Report, Toronto, 1969; id, «The Status of Nomadism as a Cultural Phenomenon in the Middle East», Perspectives on Nomadism, Leiden, 1972; id, «Who Are the Baluch? A Preliminary Investigation into the Dynamics of an Ethnic Identity from Qajar Iran», Qajar Iran, Edinburgh, 1983; Swidler, N.B., «Brahui Political Organization and the National State», Embree, Leiden, 1977; id, «The Development of the Kalat Khanate», Perspectives on Nomadism, Leiden, 1972; id, The Political Structure of a Tribal Federation: The Brahui of Baluchist, Ph. D. Dissertation, New York, 1969; Swidler, W.W., «Economic Change in Baluchistan: Processes of Integration in the Larger Economy of Pakistan», Embree, Leiden, 1977; id, «Some Demographic Factors Regulating the Formation of Flocks and Camps among the Brahui of Baluchistan», Perspectives on Nomadism, Leiden, 1972; id, Technology and Social Structure in Baluchistan, West Pakistan, Ph.D. Dissertation, New York, 1968; Sykes, P.M., «Exploration in Baluchistan», JRCAS, 1941; Vinnikor, Y.R., «Beludzhi Turkmenskoi, SSR», Sovetskaya ethnografia, 1952, no. 1; Wirsing, R.G., The Baluchis and Pathans, London, 1987.
ابنحوقل، محمد، صورة الارض، بيروت، 1979م؛ ابنخردادبه، عبيدالله، المسالك و الممالك، به كوشش دخويه، ليدن، 1889م؛ احمدي، حميد، قوميت و قومگرايی در ايران، تهران، 1378ش؛ اسفزاري، محمد، روضات الجنات فی اوصاف مدينه هرات، به كوشش محمدكاظم امام، تهران، 1338ش؛ اصطخري، ابراهيم، المسالك و الممالك، قاهره، 1381ق / 1961م؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآة البلدان، به كوشش عبدالحسين نوايی وهاشم محدث، تهران، 1367ش؛ افشار سيستانی، ايرج، بلوچستان و تمدن ديرينۀ آن، تهران، 1371ش؛ همو، عشاير و طوايف سيستان و بلوچستان، تهران، 1370ش؛ همو، مقدمه اي بر شناخت ايلها، چادرنشينان و طوايف عشايري ايران، تهران، 1366ش؛ اماناللهی بهاروند، سكندر، كوچنشينی در ايران، تهران، 1360ش؛ انصاري، جمال، «نظري به امامزاده سيدغلام رسول در چاهبهار»، هنر و مردم، تهران، 1357ش، س 16، شم 187؛ باستانی پاريزي، محمدابراهيم، حاشيه بر تاريخ كرمان وزيري كرمانی، تهران، 1340ش؛ بررسی ايلات و عشاير بلوچستان و پيشنهاداتی براي آبادانی سرزمين آنها، نشريۀ دفتر آبادانی مناطق عشايري، وزارت آبادانی و مسكن، تهران، 1348ش؛ بررسی كلی طايفه مباركی، نشريه مركز پژوهش خليج فارس و درياي عمان، سازمان برنامه و بودجه، 1356ش، ج 2، شم 22؛ برقعی، محمد، سازمان سياسی حكومت محلی بنت، تهران، 1356ش؛ برهان قاطع، محمدحسين بن خلف تبريزي، به كوشش محمدمعين، تهران، 1357ش؛ بلوكباشی، علی، «بلوچ»، فرهنگنامه كودكان و نوجوانان، تهران، 1380ش، ج 6؛ همو، جامعۀ ايلی در ايران، تهران، 1382ش؛ همو، «چابهار و بلوچهاي ايران»، مجله دانشكدۀ ادبيات و علوم انسانی، 1348ش، س 16، شم 5 و 6؛ همو، نقد و نظر، تهران، 1377ش؛ بندهش، ترجمه مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ بهنام، عيسی، «پدران ما كه بودند و از كجا به اين سرزمين آمدهاند»، هنر و مردم، 1347ش، شم 70؛ پرهام، باقر، «طرح مسألۀ ايلات و عشاير از ديدگاه جامعهشناسی»، ايلات و عشاير، تهران، 1362ش؛ تاريخ سيستان، به كوشش محمدتقی بهار، تهران، 1314ش؛ تيت، ج .پ.، سيستان، به كوشش غلامعلی رئيس الذاكرين، زاهدان، 1362ش؛ جعفري، علی اكبر، «بلوچ و بلوچی»، سخن، تهران، 1343ش، دوره 14، شم 8- 9، 10، دورۀ 15، شم 4؛ «جغرافيا و تاريخ بلوچستان»، فرهنگ ايران زمين، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1368ش، ج 28؛ «جغرافياي بلوچستان»، همان؛ جغرافياي كامل ايران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366ش؛ جهانبانی، امانالله، سرگذشت بلوچستان و مرزهاي آن، تهران، 1338ش؛ همو، عمليات قشون در بلوچستان، تهران، 1307ش؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362ش؛ دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1377ش؛ درآمدي مجمل بر مطالعۀ عشاير سيستان و بلوچستان، پراكندگی عشاير در سطح استان، مركز پژوهش خليج فارس و درياي عمان، سازمان برنامه و بودجه، آبان 1354ش، شم 8؛ رزمآرا، علی، جغرافياي نظامی ايران (مكران)، تهران، 1320ش؛ رياحی، علی، زار و باد و بلوچ، تهران، 1356ش؛ سالزمن، ف .ك .، خويشاوندي و پيمان در بين عشاير بلوچ، ترجمۀ محمد دانشور، زاهدان، 1375ش؛ همو، «كوچ متفاوت دو طايفه بلوچ»، ترجمه نيما هماي، ايلات و عشاير، تهران، 1362ش؛ سرتيپ قاينی، مهدي، «كتابچۀ سياحتنامه بلوچستان»، فرهنگ ايران زمين، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1368ش؛ سرشماري اجتماعی ـ اقتصادي عشاير كوچنده (1366ش)، نتايج تفصيلی (ايل بلوچ)، مركز آمار ايران، تهران، 1368ش؛ همان (1377ش)، نتايج تفصيلی (استان سيستان و بلوچستان)، مركز آمار، تهران، 1378ش؛ عبدالمؤمن بن عبدالحق، مراصد الاطلاع، به كوشش علی محمد بجاوي، بيروت، 1373ق / 1954م؛ فردوسی، شاهنامه، به كوشش برتلس و ديگران، مسكو، 1965-1970م؛ كارنامۀ اردشير بابكان (مشتمل بر متن پهلوي، تلفظ نگاري، ترجمۀ فارسی،...)، به كوشش محمدجواد مشكور، تهران، 1369ش؛ مشكور، محمدجواد، حاشيه بر كارنامۀ اردشير بابكان (هم )؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسيم، به كوشش دخويه، ليدن، 1906م؛ ناصري، عبدالله، فرهنگ مردم بلوچ، رسالۀ تايپی، 1358ش؛ نظامالملك، حسن، سير الملوك (سياستنامه)، به كوشش هيوبرت دارك، تهران، 1364ش؛ هدايت، صادق، «شهرستانهاي ايرانشهر»، نوشتههاي پراكنده، تهران، 1334ش؛ هرودت، تاريخ، ترجمۀ هادي هدايتی، تهران، 1339ش؛ ياقوت، بلدان؛ يادداشتهاي مؤلف؛ نيز:
Arfa, H., Under Five Shahs, London, 1964; Bellew, H.W., An Inquiry into the Ethnography of Afghanistan , Graz , 1973 ; Bosworth , C. E., «The Kufichis or Quf s in Persian History» , Iran, London, 1976, vol.XIV; id, Sistan Under the Arabs, from the Islamic Conquest to the Rise of the Saffarids (30-250 / 651-864), Rome, 1968; Cardi, B. de, «Excavations at Bampur, S.E. Iran» , Iran, London, 1968, vol. VI; Curzon, G. N., Persia and the Persian Question, London, 1966; Dames,M.L., Popular Poetry of the Baloches, London, 1907; EI¹; EI²; ERE; Ferrier, J.P., Caravan Journeys and Wanderings in Persia, Afghanistan, Turkistan and Beloochistan, tr. W. Jesse, London, 1857; Field, H., Contributions to the Anthropology of Iran, Chicago, 1939; Frye, R.N., «Remarks on Baluchi History» , Central Asiatic Journal, Harvard, 1961, vol. VI; Gilbertson, G.W., The Balochi Language, Hertford, 1923; Grant, N.P., «Journal of a Route Through the Western Parts of Makran» , JRAS, 1939, vol. V; GSE; Herzfeld, E., Zoroaster and his World, New York, 1974; Hosseinbor, M. H., Iran and its Nationalities: The Case of Baluch Nationalism, Michigan, 1993; Iqbal, A., Balochistan: Its Strategic Importance, Karachi, 1992; Iranica ; Markwart, J., A Catalogue of the Provincial Capitals of Eranshahr, Rome, 1931; Mir Khuda Bakhsh, Searchlights on Baloches and Balochistan, Karachi, 1974; Muhammad Sardar Khan Baluch, Literary History of the Baluchis, Quetta, 1977; Pastner, S. L., «Baluch» , Muslim Peoples, Westport, 1984; id, «Baluch Fishermen in Pakistan» , Asian Affairs, Oxford, 1978, vol. IX(2); id, «Co-operation in Crisis Among Baluch Nomads» , ibid, vol.VI(2); Pottinger, H., Travels in Beloochistan and Sinde, London, 1816; Rawlinson, G., The Five Great Monarchies of the Ancient Eastern World, London, 1862; Salzman, Ph. C., «Continuity and Change in Baluchi Tribal Leadership» , International Journal of Middle East Studies, Cambridge, 1973, vol.IV, no.9; id, «Inequality and Oppression in Nomadic Society» , Pastoral Production and Society, Cambridge, 1979; Skrine, C.P., «The Highlands of Persian Baluchistan» , The Geographical Journal, London, 1931, vol. LXXVIII, no. 4; Spooner, B., «Kuch u Baluch and Ichthyophagi», Iran, London,_1964, vol. II; id, «Who Are the Baluch?», Qajar Iran, Edinburgh, 1983; Stein, A., Archaeological Recon- naissances in North-Western India and South-Eastern Iran, London, 1937; Sykes, P.M., Ten Thousand Miles in Persia, New York, 1902; Thompson, J., «The Baluch», The Nomadic Peoples of Iran, London, 2002; «Western Baluch of Turkmenistan, The Unreached Peoples Prayer Profiles, www. ksaf. com / profiles / p_code / 896.html; West- phal-Hellbush, S., «Jat» , Muslim Peoples, Westport, 1984.علی بلوكباشی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید