صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / فقه، علوم قرآنی و حدیث / ابویوسف /

فهرست مطالب

ابویوسف


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 30 اردیبهشت 1399 تاریخچه مقاله

جایگاه ابویوسف در فقه حنفی

ابویوسف پس از ابوحنیفه، در حقیقت دومین پایه‌گذار مذهب حنفی به شمار می‌آید و این دو با محمد ابن حسن شیبانی اركان سه گانۀ فقه حنفیان را تشكیل می‌دهند. در تمامی كتب مربوط به فقه حنفیان، در طول 1200 سال، همواره آراء فقهی این دو تن در كنار آراء ابوحنیفه مطرح بوده و اختلافات آنان گوشزد می‌شده است. فقیهان سده‌های میانی كه در موارد اختلاف آنان گوشزد می‌شده است، فقیهان سده‌های میانی كه در موارد اختلاف نیازمند بودند تا یك نظر را به عنوان قول مختار بپذیرند، ناچار به وضع ضوابطی برای چنین انتخابی دست یازیدند. به گفتۀ اوزجندی (1 / 2-3) در مواردی كه ابوحنیفه و ابویوسف بر رأیی متفق باشند، قول آن دو برگزیده است و اگر ابویوسف و محمد بن حسن متفقاً با ابوحنیفه مخالف باشند، در صورتی كه منشاء اختلاف آنان اختلاف مقتضیات شرایط زمانی بوده باشد، قول این دو كه نسبت به ابوحنیفه تأخر زمانی دارند، مقدم است (به عنوان نمونه در مشروعیت مزارعه)؛ در غیر این صورت گروهی انتخاب را به رأی مجتهد وانهاده و گروهی بـه ترجیح رأی ابوحنیفه گراییده‌اند (نیز نک‍ : حمدالله، 628؛ ابن عابدین، 1 / 26-27). در مسائلی كه ابوحنیفه نظری نداده باشد، باید به رأی ابویوسف عمل شود، و اگر او نیز نظری اظهار نكرده باشد، قول محمد بن حسن مختار است (همانجا). گفتنی است كه از نظر تاریخ فقه حنفی، ترجیح رأی ابویوسف بر محمد بن حسن نزد مشایخ بلخ با تأكید بیشتری دیده می‌شود (برای چند نمونه، نک‍ : غنیمی، 2 / 180، 186، قس: 1 / 23، در مورد روایت از ابوحنیفه).
حنفیان نظریاتی را كه از ابویوسف نقل شده، همچون تقسیمی كه دربارۀ نظریات ابوحنیفه و محمد بن حسن وجود دارد، بر دو قسم دانسته‌اند: نخست «اصول» یا «ظاهر الروایة» كه به نظریاتی اطلاق می‌شود كه در كتب ششگانۀ المبسوط، الزیادات، الجامع الصغیر، الجامع الكبیر، السیر الصغیر و السیر الكبیر درج شده است و دیگر «نوادر» كه عبارت از نظریاتی است كه در دیگر آثار شاگردان ابوحنیفه ضبط شده است؛ اصول از نظر اعتبار بر نوادر تقدم رتبه دارند و بازگشت این تقدم به وثوق عالمان حنفی به روایت كتب ششگـانه است (بـرای توضیح در این باره، نک‍ : ه‍ د، حنفیه).
در اینجا شایستۀ ذكر است، با وجود اینكه محمد بن حسن شیبانی تنها 7 سال پس از ابویوسف درگذشته است و همچون ابویوسف از درس ابوحنیفه بهره‌مند شده است، ولی خود به سان شاگردی به تعالیم فقهی ابویوسف گوش فرا داده و خود مهم‌ترین و پراعتبارترین راوی فقه ابویوسف شده است؛ همانگونه كه گفته شد، آثار شیبانی از اصلی‌ترین منابع دست‌یابی بر آراء فقهی ابویوسف به شمار می‌روند (مثلاً نک‍ : محمد بن حسن، الاصل، 1 / 57، جم‍ ، الجامع الصغیر، 154، جم‍ ، نیز دیگر آثار).
گفتنی است در عصر ابوحنیفه و دوره‌ای نزدیك به آن، ابویوسف و زُفَر بن هذیل عنبری (د 158 ق) به عنوان 2 تن از مبرزترین شاگردان ابوحنیفه شناخته می‌شدند و در حكایات متعدد مربوط به آن روزگاران، آشكار دیده می‌شود كه از این دو به عنوان رقیبان یكدیگر در حلقۀ درس ابوحنیفه یاد می‌شده است (مثلاً نک‍ : صیمری، 95، 105-107؛ خطیب، تاریخ، 14 / 247- 248). همین مقابل‌سازی در بررسی تطبیقی فقه این دو فقیه نیز دیده می‌شود و از نمونه‌های آن تألیف كتاب كهن اختلاف زفر و یعقوب است كه بعدها مورد استفادۀ سرخسی قرار گرفته است (نک‍ : سرخسی، المبسوط، 4 / 106). 
برخلاف تقابل ابویوسف و زفر، در مقایسه میان آراء فقهی ابویوسف و محمد بن حسن شیبانی، هماهنگی بسیاری بین این دو به چشم می‌خورد. با یك نگرش آماری به اختلافات اركان سه گانۀ فقه حنفی، دیده می‌شودكه محمد بن حس در بسیاری از موارد در كنار ابویوسف قرار گرفته و در موضع‌گیری وی در برابر استاد، هم رأی او بوده است. در این هماهنگی، باید نكاتی چون مقتضیات زمانی، محیط مشترك بغداد و پاره‌ای اشتراكات فكری و اجتماعی مؤثر بوده باشد.
بجز محمد بن حسن شیبانی، در شمار دیگر فقیهانی كه از ابویوسف دانش آموخته و به نقل آراء فقهی او پرداخته‌اند، می‌توان ابوسلیمان جوزجانی و معلّی بن منصور رازی راویان كتب و امالی وی، ابوعبدالله محمد بن سماعه راوِی نوادرِ ابویوسف، بشر بن ولید كندی راوِی امالی او، هشام بن عبیدالله رازی، حسن بن ابی مالك، بشر بن غیاث مریسی، ابراهیم بن جراح قاضی مصر و هلال بن یحیی معروف به هلال الرأی را یاد كرد (نک‍ : ابن ندیم، 257؛ صیمری، 154-156؛ ذهبی، 61). نمونه‌هایی از روایات خاص این فقیهان از ابویوسف را می‌توان در آثاری چون اختلاف الفقهاء طحاوی بازیافت (مثلاً نک‍ : 1 / 105- 108، 122- 123، 177، جم‍‌ ) .
گفتنی است كه در كتب فقهی گاه دو روایت از خود ابویوسف در مقابل هم قرار می‌گیرند (مثلاً: غنیمی، 3 / 11) و گاه دونظر یكی به عنوان نظر قدیم‌تر و دیگری به عنوان نظر جدیدتر او مطرح می‌گردند (مثلاً نک‍ : طبری، اختلاف ... ، 232-233، 247؛ طوسی، الخلاف، 1 / 146، 216). در اینجا پرسشی به میان می‌آید و آن این است كه آیا این تجدیدنظر اساسی كه سهمی در تاریخ جرجان (ص 488) از آن سخن گفته و یادآور شده است كه ابویوسف در روزگار اقامت خود در گرگان از تمامی نظریات شاذّ و خلاف مشهور خود توبه كرد، می‌تواند با آراء قدیم و جدید ابویوسف ارتباط داشته باشد؟

ابویوسف و اصحاب حدیث

پرهیز ابویوسف از اظهار نظر صریح بر ضد اصحاب حدیث دربارۀ عقاید دینی از یك سو، و نزدیكی بیشتر نظام فقهی او به فقه اصحاب حدیث، موجب می‌شد تا حدیث‌گرایان نسبت به شخصیت علمی او برخوردی نسبتاً خوش‌بینانه از خود نشان دهند. ابویوسف خود نیز به مقتضای جایگاه اجتماعی خویش، سعی بر آن داشت تا نسبت به اصحاب حدیث نظری مساعد داشته باشد و آنان را به خود نزدیك سازد (مثلاً نک‍ : خطیب، شرف، 49، تاریخ، 14 / 255). 
اگر از فقیهان حدیث‌گرای كوفه یعنی سفیان ثوری (د 161 ق)، شریك بن عبدالله نخعی (د 177 ق) و جانشینان آنان وكیع بن جراح، عبدالله بن ادریس و در كنار آنان یزید بن هارون فقیه واسط كه رقابت مستقیم آنان با ابوحنیفه و پس از او با شاگرد سیاستمدارش ابویوسف، امكان دست‌یابی به توافق را دشوار می‌ساخت (برای مخالفتهای موجود بین آنان، نک‍ : عقیلی، 1 / 441- 442؛ خطیب، همان، 14 / 257- 258)، بگذریم، برای حدیث‌گرایان معاصر ابویوسف در دیگر سرزمینها ونیز برای نسلهای بعدی آنان تحقق این توافق قابل تصور بود. دربارۀ معاصران نمونه‌های دو نوع برخورد متفاوت دیده می‌شود: از یك طرف روایتی از وجود رابطۀ دوستانه و احترام متقابل علمی میان ابویوسف و سفیان بن عُیینه عالم كهنسال مكه سخن می‌گوید (صیمری، 94) و در نقطۀ مقابل، عبدالله ابن مبارك فقیه مرو قرار دارد كه به شهادت روایات متعدد نسبت به ابویوسف به شدت بدبین بوده است (نک‍ : عقیلی، 4 / 440-443؛ خطیب، همان، 14 / 256-257).
گروهی از برجسته‌ترین محدثان بغداد چون احمد بن حنبل، یحیی بن معین، علی بن جعد و احمد بن منیع از ابویوسف حدیث شنیدند و حتی احمد بن حنبل او را نخستین شیخ خود در حدیث می‌شمرد (نک‍ : همان، 14 / 242، 255). این محدثان با وجود اینكه در نشر احادیث ابویوسف چندان رغبتی نشان نمی‌دادند، ولی بر وثاقت و صداقت او معترف بودند و او را با نگرش خاص خود دربارۀ اصحاب رأی، استثنایی در میان رأی‌گرایان می‌شمردند (نک‍ : ابن ابی حاتم، 4(2) / 201؛ صیمری، 90، 95-96؛ خطیب، همان، 14 / 243، 259).
در سده‌های بعد، رجالیان اصحاب حدیث نیز دو دیدگاه مختلف دربارۀ شخصیت ابویوسف داشته‌اند: برخی چون نسائی، ابوحاتم رازی و ابن شاهین او را توثیق كرده، یا به نحوی بر احادیث او اعتماد نموده‌اند (نک‍ : ابن ابی حاتم، 4(2) / 202؛ ابن شاهین، 358؛ ابن‌حجر، 6 / 301) و برخی چون بخاری (4(2) / 397)، جوزجانی (ص 76) و دارقطنی او را ضعیف دانسته و دور از اعتماد شمرده‌اند (نیز نک‍ : خطیب، همان، 14 / 260).
معدودی از روایات ابویوسف در كتاب حدیثی شیعه، ازجمله در برخی از كتب اربعه نیز راه یافته و نمونۀ شاخص آن به روایت ابوالقاسم كوفی نامی از ابویوسف از لیث بن ابی سلیم(در برخی نسخ به اشتباه سلیمان) است كه سند آن به حضرت علی (ع) باز می‌گردد و بازگو كنندۀ حكمی از احكام فرائض (مبحث ارث) است (نک‍ : ابن بابویه، فقیه ... ، 4 / 188- 189؛ طوسی، تهذیب ... ، 9 / 249-250؛ برای نمونه‌های دیگر، مثلاً نک‍ : ابن بابویه، امالی، 185).
آورده‌اند كه ابویوسف بجز فقه و حدیث، در برخی دیگر از علوم نقلی چون تفسیر، مغازی و ایام عرب نیز آگاهی وسیعی داشته است (نک‍ : صیمری، 93).

آثار چاپی

1. الآثار، كه مجموعه‌ای از روایات فقهی ابویوسف از ابوحنیفه است و به همین سبب گاه مسند ابی حنفیة نیز خوانده شده است، ولی ابویوسف گاه در خلال كتاب، روایاتی را به مناسبت از دیگر مشـایخ خود نیز درج كرده است (مثلاً نک‍ : ص 11 شم‍ 49، 51). این كتاب در 1355 ق به كوشش ابوالوفا افغانی در قاهره به چاپ رسیده است (برای رابطۀ كتاب الآثار و مسند ابی حنیفة به روایت ابویوسف، نك‍ : خوارزمی، محمد بن محمود، 1 / 75؛ GAS, I / 414
2. اختلاف ابی حنفیة و ابن ابی لیلی، كه ابویوسف در آن به مقایسۀ نظریات و گاه استدلالهای این دو فقیه رأی‌گرای كوفی پرداخته و در تك تك موارد، نظر شخصی خود را نیز ابراز كرده است. شافعی این كتاب را مورد بررسی قرار داده و تعلیقاتی بر آن افزوده كه مجموع اصل كتاب و تعلیقات ضمن كتاب الام شافعی (7 / 96-163) آمده است (نیز نک‍ : سرخسی، المبسوط، 30 / 128 به بعد، متن كتاب). چاپ مستقلی از كتاب نیز به كوشش ابوالوفا افغانی در 1357 ق درقاهره منتشر شده است.
3. الخراج، كه كهن‌ترین كتاب تفصیلی و نظری موجود در موضوع خراج است و به خواست هارون الرشید خلیفۀ عباسی نوشته شده است (نک‍ : مقدمۀ كتاب؛ نیز ابن ندیم، 257). اگرچه بر پایۀ برخی گزارشها پیش‌تر كسانی چون حفصویه و معاویة بن یسار وزیر به تألیف دربارۀ خراج پرداخته بودند (نک‍ : همو، 150؛ ابن طقطقی، 247)، ولی آثار یاد شده با فرض صحت و دقت گزارشها، هرگز تأثیر چندانی در شكل‌گیری فقه خراج بر جای نگذارند و به زودی متروك و مفقود گردیدند. اوراقی چند نیز كه دربارۀ ‌خراج از ابوالوزیر بر جای مانده است (نک‍ : ه‍ د، ابوالوزیر)، با وجود تقدم زمانی بر اثر ابویوسف كاملاً جنبۀ ‌كاربردی دارد. الخراج نخستین‌بار در 1302 ق در بولاق به چاپ رسیده و پس از آن بارها تجدید طبع شده است. ترجمۀ ایتالیایی آن به كوشش تریپودو و در 1906 م در رم و ترجمۀ فرانسوی آن به كوشش فانیان در 1921 م در پاریس انتشار یافته است (برای گزارشهایی دربارۀ آن به آلمانی از ریدل و هارتمان، نک‍ : GAL, S, I / 288). ترجمه‌ای تركی از این كتاب با عنوان وضع الآصار عن علماء الامصار از محمد معیدزاده و ترجمه‌ای دیگر از محمد رودسلوزاده در برخی از كتابخانه‌های تركیه به صورت خطی موجود است (GAS, I / 420؛ برای نسخه‌ای در دارالكتب مصر، نک‍ : فهرس ... ، 1 / 246-247). باید افزود كه عبدالعزیز بن محمد رحبی بغدادی در 1169 ق شرحی بر این كتاب با عنوان فقه الملوك و مفتاح الرتاج المرصد علی خزانة كتاب الخراج فراهم آورده كه در 1974 م به كوشش احمد عبید كبیس در بغداد به چاپ رسیده است.
4. الرد علی سیر الاوزاعی، ‌كه دربارۀ احكام شرعی مربوط به جنگ است و ابویوسف در آن ضمن دفاع از مواضع استاد خویش ابوحنیفه (البته در غالب موارد، نه در همۀ موارد)، حملات فقیه حدیث گرای شام، عبدالرحمان بن عمرو اوزاعی (د 157 ق) به ابوحنیفه را به طور مستدل پاسخ گفته است. این كتاب در 1357 ق به كوشش ابوالوفا افغانی در قاهره به چاپ رسیده است (نیز ‌نک‍ : كتاب الام شافعی، 7 / 333- 369، متن كتاب).
علاوه بر آنچه مذكور شد، ابویوسف كتابی با عنوان الحیل (در زمینۀ حیله‌های شرعی) تألیف كرده بود (جاحظ، 3 / 11) كه مستخرجاتی از آن را محمد بن حسن شیبانی در تألیف خود با نام المخارج فی الحیل (چ شاخت، لایپزیگ، 1930 م) نقل كرده است (برای تحلیلی از جایگاه كتاب، نک‍ : شاخت، «ادبیات ... »، 217؛ برای نمونه‌ای از مخالفت ابویوسف با برخی كاربردهای حیل شرعی، نک‍ : الخراج، 80).

اثرخطی

1.ادب القاضی، كه نسخه‌ای از آن در كتابخانۀ ملی تونس موجود است (GAS, I / 421). این كتاب را نخستین تصنیف دربارۀ آیین قضا در فقه اسلامی شمرده‌اند (نک‍ : حاجی خلیفه، 1 / 46).

آثار یافت نشده

در فهرستی كه ابن ندیم (ص 256-257) ‌از آثار ابویوسف به دست داده است، افزون بر كتاب الخراج، این عناوین نیز دیده می‌شوند: الصلاة، الزكاة، الصیام، الفرائض، البیوع، الحدود، الوكالة، الوصایا، الصیدو الذبائح، الغصب و الاستبراء (؟)، اختلاف الامصار و الرد علی مالك بن انس كه دو عنوان اخیر جنبۀ فقه تطبیقی داشته‌اند. كتاب الجوامع كه آن نیز در فقه تطبیقی بوده و بالغ بر 40 كتاب فقهی را در بر می‌گرفته است، به گفتۀ ابن ندیم، ابویوسف این كتاب را برای یحیی بن خالد (برمكی، وزیر هارون خلیفۀ عباسی) نوشته بوده است. علاوه بر آثار یاد شده، ابن ندیم (همانجا) از مجموعه‌ای از امالی، مشتمل بر 36 كتاب فقهی یاد كرده كه توسط بشر بن ولید از ابویوسف روایت شده است.
نسخه‌هایی با عنوان امالی یا املاء از ابویوسف در آثار مؤلفان حنفی مورد استفاده قرار گرفته‌اند كه نمی‌توان دربارۀ آنها نظری دقیق ابراز داشت (مثلاً نک‍ : طحاوی، اختلاف، 1 / 67؛ سرخسی، اصول، 1 / 333؛ كاسانی، 1 / 46، 189؛ همچنین برای آثاری با عنوانهای الصرف و الزوال، نک‍ : صیمری، 97؛ طوسی، الخلاف، 1 / 56).
گفتنی است كه وصیتی منسوب به ابوحنیفه خطاب به ابویوسف در ضمن الاشباه والنظائر ابن‌نجیم (ص 516-522) به چاپ رسیده كه صحت انتساب آن مورد تردید است. همچنین دربارۀ مناقب و سیرت ابویوسف آثاری تألیف شده كه از آن میان می‌توان به مناقب ابی حنفیه و صاحبیه ابی یوسف و محمد بن الحسن از شمس‌الدین محمد ذهبی و كتابی به همین نام از محرم بن محمد زیلعی (د 1007 ق، نک‍ : GAS, I / 420) اشاره كرد. افزون بر اینها دهها كتاب و مقاله نیز از سوی نویسندگان معاصر دربارۀ زندگی و شخصیت علمی ابویوسف تألیف شده است. 

مآخذ

ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1373 ق / 1953 م؛ ابن‌اثیر، الكامل؛ ابن بابویه، محمد، امالی، بیروت، 1400 ق / 1980 م؛ همو، عیون اخبار الرضا (ع)، نجف، 1390 ق / 1970 م؛ همو، فقیه من لایحضره الفقیه، به كوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1376 ق / 1957 م؛ ابن بّطۀ عكبری، عبیدالله، الابانة، به كوشش رضا بن نعسان معطی، ریاض، 1409 ق / 1988 م؛ ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دكن، 1401 ق / 1981 م؛ همو، كتاب المجروحین، به كوشش محمود ابراهیم زاید، حلب، 1396 ق / 1976 م؛ همو، مشاهیر علماء الامصار، به كوشش مرزوق علی ابراهیم، بیروت، 1408 ق / 1987 م؛ ابن حجر، احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دكن، 1331 ق؛ ابن خلكان، وفیات؛ ابن سعد، محمد، كتاب الطبقات الكبیر، به كوشش زاخاو و دیگران، لیدن، 1904-1915 م؛ ابن‌شاهین، عمر، تاریخ اسماء الثقات، به كوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ ابن طاووس، علی، مهج الدعوات، تهران، 1323 ق؛ ابن طقطقی، محمد، الفخری، به كوشش درنبورگ، پاریس، 1894 م؛ ابن عابدین، محمدامین، مجموعة رسائل، دمشق، 1301 ق؛ ابن عبدالبر، یوسف، الانتقاء عن فضائل الثلاثة الائمة الفقهاء، بیروت، دارالكتب العلمیة؛ ابن عدی، عبدالله، الكامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1960 م؛ ابن مقفع، عبدالله، «رسالة الصحابة»، رسائل البلغاء، به كوشش محمد كردعلی، قاهره، 1331 ق / 1913 م؛ ابن منذر، محمد، الاشراف علی مذاهب اهل العلم، به كوشش محمد نجیب سراج‌الدین، قطر، 1406 ق / 1986 م؛ ابن نجیم، زین‌الدین، الاشیاء و النظائر، به كوشش محمد مطیع حافظ، دمشق، 1403 ق / 1983 م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوحیان توحیدی، علی، البصائر و الذخائر، به كوشش ابراهیم كیلانی، دمشق، 1385 ق / 1966 م؛ ابوالقاسم حكیم سمرقندی، اسحاق، السواد الاعظم، ترجمۀ ‌كهن فارسی، به كوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1348 ش؛ ابولیث سمرقندی، نصر، «بستان العارفین»، در حاشیۀ‌ تنبیه الغافلین، دهلی، كتابخانۀ‌ اشاعة الاسلام؛ ابویوسف، یعقوب، الآثار، به كوشش ابوالوفا افغانی، قاهره، 1355 ق؛ همو، «اختلاف ابی حنیفة و ابن ابی لیلی»، همراه، ج 7 الام (نک‍ : هم‍ ، شافعی)؛ همو، الخراج، بیروت، 1399 ق / 1979 م؛ همو، الرد علی سیر الاوزاعی، به كوشش ابوالوفا افغانی، قاهره، 1357 ق؛ ازدی، یزید، تاریخ الموصل، به کوشش علی حبیبه، قاهره، 1387 ق / 1967 م؛ الامامة و السیاسة، منسوب به ابن قتیبه، به كوشش طه محمد زینی، بیروت، دارالمعرفة؛ اوزجندی، فخرالدین، «فتاوی»، در حاشیۀ الفتاوی الهندیة، قاهره، 1323 ق؛ الایضاح، منسوب به فضل بن شاذان، بیروت، 1402 ق / 1982 م؛ بخاری، محمد، التاریخ الكبیر، حیدرآباد دكن، 1398 ق / 1978 م؛ بزدوی، علی، «اصول الفقه»، در حاشیۀ كشف الاسرار (نک‍ : هم‍ ‌، علاءالدین بخاری)؛ بسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به كوشش اكرم ضیاء عمری، بغداد، 1975-1976 م؛ بغدادی، عبدالقاهر، الملل و النحل، به كوشش البیر نصری نادر، بیروت، 1986 م؛ تنوخی، محسّن، الفرج بعد الشدة، به كوشش عبود شالجی، بیروت، 1398 ق / 1978 م؛ همو، نشوار المحاضرة، به كوشش عبود شالجی، بیروت، 1391 ق / 1971 م؛ جاحظ، عمرو، الحیوان، به كوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1357 ق؛ جوزجانی، ابراهیم، احوال الرجال، به كوشش صبحی بدری سامرائی، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ حاجی خلیفه، كشف؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ‌به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1362 ش؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛ همو، شرف اصحاب الحدیث، به كوشش محمد سعید خطیب اوغلی، آنكارا، 1971 م؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1968 م؛ خوارزمی، قاسم، «ضرام السقط»، ضمن شروح سقط الزند، قاهره، 1383 ق / 1964 م؛ خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، به كوشش فان فلوتن، لیدن، 1895 م؛ خوارزمی، محمد بن محمود، جامع مسانید ابی حنیفة، حیدرآباد دكن، 1332 ق؛ دارمی، عثمان، الرد علی بشر المریسی، به كوشش محمد حامد فقی، بیروت، دارالكتب العملیه؛ ذهبی، محمد، مناقب الامام ابی حنیفة و صاحبیه، به كوشش محمد زاهد كوثری و ابوالوفا افغانی، بیروت، 1408 ق؛ سرخسی، محمد، اصول، به کوشش ابوالوفا افغانی، حیدرآباد دکن، 1372 ق؛ همو، المبسوط، قاهره، مطبعة الاستقامه؛ سهمی، حمزه، تاریخ جرجان، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ شافعی، محمد، الام، بیروت، دارالمعرفة؛ شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به كوشش محمد بن فتح‌الله بدران، قاهره، 1375 ق / 1956 م؛ صیمری، حسین، اخبار ابی حنیفة و اصحابه، حیدرآباد دكن، 1394 ق / 1974 م؛ طبری، اختلاف الفقهاء، بیروت، دارالكتب العلمیه؛ همو، تاریخ؛ طحاوی، احمد، اختلاف الفقهاء، به كوشش محمد صغیر حسن معصومی، اسلام‌آباد، 1391 ق؛ همو، العقیدة، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ طوسی، محمد، تهذیب الاحكام، به كوشش حسن موسوی خرسان، نجف، 1379 ق؛ همو، الخلاف، تهران، 1377 ق؛ عقیلی، محمد، كتاب الضعفاء الكبیر، به كوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ علاء‌الدین بخاری، ‌عبدالعزیز، كشف الاسرار، استانبول، 1308 ق؛ غنیمی، عبدالغنی، الباب فی شرح الكتاب، به كوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید و محمود امین نواری، قاهره، 1383 ق / 1963 م؛ فهرس المخطوطات التركیة العثمانیة، مصر، 1987 م؛ قدوری، احمد، «مختصر»، همراه اللباب (نک‍ : هم‍‌ ، غنیمی)؛ كاسانی، علاء‌الدین، بدائع الصنائع، قاهره، 1406 ق / 1986 م؛ كلینی، محمد، الكافی، به كوشش علی‌اكبر غفاری، تهران، 1391 ق؛ كندی، محمد، الولاة و كتاب القضاة، به كوشش روون گست، بیروت، 1908 م؛ محمد بن حسن شیبانی، الاصل، حیدرآباد دكن، 1389 ق / 1969 م؛ همو، الجامع الصغیر، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ محمصانی، صبحی، «قاضی قضاة بغداد و اثره فی الفقه الاسلامی»، مجلة المجمع العلمی العربی، 1384 ق / 1965 م، ج 40؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385 ق / 1966 م؛ مفید، محمد، الارشاد، نجف، 1382 ق؛ همو، التذكرة، قم، 1413 ق؛ مقریزی، احمد، خطط، بولاق، 1270 ق؛ مكی، موفق، مناقب ابی حنیفة، حیدرآباد دكن، 1321 ق؛ نوبختی، حسن، فرق الشیعة، نجف، 1355 ق / 1936 م؛ وكیع، محمد، اخبار القضاة، بیروت، عالم الكتب؛ نیز:

GAL, S; GAS; Schacht, J., «Die arabische Ḥijal-Literatur», Der Islam, 1926, vol. XV; id, The Origins of Muhammadan Jurisprudence, Oxford, 1953.

احمد پاكتچی

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: