صفحه اصلی / مقالات / استخاره /

فهرست مطالب

استخاره

استخاره

نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 18 بهمن 1400 تاریخچه مقاله

تداول گستردۀ استخاره، به گستردگی دامنۀ بحث علمی دربارۀ آن و پدیدآمدن ادبیاتی مفصل انجامیده است. نویسندگان جوامع حدیثی، معمولاً بابی را به گفتار بزرگان دین دربارۀ استخاره اختصـاص داده‌انـد (برای نمونه، نک‍ ‌: مجلسی، همـان، 88/ 222 بب‍ ‌؛ نوری، 6/ 235 بب‍‌ ‌). فقیهـان هم از دیربـاز در حاشیۀ بحث از نمـاز استخاره در میان نوافل (برای نمونه، نک‍ ‌: صاحب‌جواهر، 12/ 155)، یـا در ضمن بحث از آداب سفر (برای نمونه، نک‍ : خطیب، 2/ 235-237)، مفصل به احکام استخاره پرداخته‌اند.

از دیرباز، آثار مستقل متعددی نیز دربارۀ فضیلت، شیوه‌ها و احکام استخاره تألیف شده است. به‌عنوان کهن‌ترین آثار، می‌توان به کتاب الاستخارة از محمد بن مسعود عیاشی، عالم سرشناس شیعی ماوراءالنهر (د 320 ق/ 932 م) اشاره کرد (نجاشی، 352). نیز از میان این آثار، دو نمونۀ اثرگذار بر گسترش و تحول فرهنگ استخاره در میان شیعیان، فتح الابواب ابن‌طاووس و مفتاح الغیب مجلسی هستند (نک‍‍ : مآخذ). افزون‌بر‌اینها، می‌توان به آثار پرشمار دیگری از عالمان ایرانی شیعه نیز اشاره کرد که به‌ویژه از عصر صفوی به بعد نوشته شده‌اند (خفاف، 47-55)؛ آن‌سان که می‌توان گفت نگارش اثر دربارۀ احکام و شیوه‌های استخاره، از نوع ادبی رایج در میان شیعیان متأخر بوده است (برای آثاری از اهل‌سنت، نک‍ ‌: حاجی‌خلیفه، 1/ 84، 2/ 1039).

 

آداب استخاره

برای انواع مختلف استخاره، آداب متنوعی هم توصیه شده است که برخی تنها گونه‌های خاصی از استخاره را در بر ‌می‌گیرد و برخی دیگر، ادبی عام برای همۀ شیوه‌ها ست. برای نمونه، در شیوه‌هایی از استخاره بر صدقه به مسکینان (ابن‌طاووس، همان، 237)، تلاوت قرآن (کلینی، 3/ 470)، و روزه‌گرفتن (جزایری، 337) پیش از ادای منسک تأکید می‌شود. با‌این‌حال، آداب عامی نیز همۀ اشکال و شیوه‌های مختلف استخاره را همراهی می‌کنند.

نیت طلب خیر از خدا و سپردن امر خویش به وی (شهید ثانی، 18؛ یزدی، 4/ 323؛ نیز نک‍ : مجلسی، مفتاح، گ 90 پ)، ادبی مشترک در همۀ شیوه‌های استخاره است. از جملۀ دیگر آداب، یکی رضادادن به قضای الٰهی پس از استخاره، و دل‌سپردن به قضای او ست (ابن‌ابی‌الدنیا، 102). رضا به قضا چنان مهم است که گاه گفته‌اند هرکس استخاره کند و با‌وجوداین به تقدیر خویش رضایت ندهد، خدا را متهم داشته است (طبرسی، 320).

استخاره همواره با دعا نیز همراه است؛ ادعیۀ استخاره معمولاً کوتـاه و در حـدود 70-150 کلمه‌انـد (برای نمونـه، نک‍ ‌: بخـاری، الادب ... ، 152). موارد نادری نیز حجمهایی تا حدود 700 کلمه دارنـد (برای نمونه، نک‍ ‌: مجلسی، بحـار، 88/ 270-273). نقش‌مـایۀ این ادعیه طلب خیر و راهنمایی از خدا، و اعلام رضایت به قضای او ست (نک‍ : ابن‌بابویه، 1/ 563). صلوات از دیگر مضامین پرحضور در ادعیۀ استخاره است (برای نمونه، نک‍ : کلینی، 3/ 470). به همین ترتیب، در برخی ادعیۀ استخاره، دعا برای فرج آل‌محمد (ص) مقدم بر حاجت‌خواهی فرد می‌گردد (طبرسی، 324).

استحبابِ خواندن دو رکعت نماز پیش از دعای استخاره نیز از جملۀ احکام پذیرفتۀ فرقه‌های مختلف است ( فقه الرضا، 152؛ نووی، 4/ 54) و ریشه در روایات بزرگان دین دارد (ابن‌ماجه، 1/ 440؛ کلینی، همانجا). افزون‌بر توصیه به استخاره پس از نمازهای واجب روزانه (ابن‌طاووس، همان، 115؛ حر عاملی، 8/ 73-74)، یا نمازهای مستحبی همچون نماز جعفر طیار (طبرسی، همانجا)، گاه نیز نمازی مستقل برای این منسک تجویز شده است (ابو‌داوود، 1/ 343). در تعلیل این استحباب گفته‌اند که انسان هنگام نماز، بیش از همیشه از دسترس شیطان دور می‌ماند و بهتر می‌تواند الهام الٰهی را دریابد (طوسی، تهذیب، 3/ 310).

غسل‌کردن پیش از نماز استخاره، از مستحبات اجماعی فقیهان شیعه است (فاضل هندی، 1/ 156). انجام این غسل حتى برای به‌جا‌آوردن استخاره بدون گزاردن نماز هم توصیه می‌شود (همو، 1/ 157). از دیرباز متأثر از روایات شیعی (ابن‌بابویه، 1/ 562)، خواندن سوره‌های کافرون (109) و اخلاص (112) در نماز استخاره، حتى در میان اهل‌سنت رایج بوده است (نووی، همانجا؛ برای قرائت دیگر سوره‌هـا، نک‍ ‌: آلوسی، غرائب، 31-32). از میـان ارکان نمـاز استخاره، تأکید خاصی بر سجدۀ آن شده است (ابن‌بابویه، 1/ 563؛ نیز نک‍ : طوسی، همان، 3/ 181).

از دیگر آداب همراه با بیشتر گونه‌های استخاره، تکرار ادعیه و اذکار این منسک است. بسته به اهمیت موضوعی که برایش استخاره می‌شود، گاه می‌باید این ادعیه و اذکار 3، 7، یا 100 بار، و حتى بیشتر، تکرار شوند (برقی، 2/ 600؛ طوسی، مصباح، 536). این تکرار اذکار، لازم است پیاپی و بدون انقطاع باشد (ابن‌طاووس، همان، 144؛ حر عاملی، 8/ 76).

اگرچه استخاره منسکی زمانمند نیست، عالمان مسلمان در سخن از بهترین زمانها برای استخاره، گاه بر گزاردن آن در نیمه‌شبها تأکید کرده‌اند (ابن‌بابویه، همانجا؛ محقق حلی، 1/ 359-360). روایات متعددی نیز ادای این منسک را با زمانهای ادای نمازهای مختلف پیوند می‌زنند. گذشته از روایاتی که استخاره را در اوقات نمازهای مختلف نافع‌تر می‌نمایانند، برخی روایات رکعت آخر نماز شب و به‌ویژه سجدۀ آن را از بهترین زمانها برای طلب خیر برمی‌شمرند. به ترتیبی مشابه، گاهی نیز همین موقعیتها در نماز صبح، زمان مناسب استخاره شناسانده می‌شود (نک‍ : حر عاملی، 8/ 73؛ آقابزرگ، 1/ 463). برخی فقیهان شافعی اقامۀ نماز استخاره را در هنگام طلوع و غروب خورشید، مکروه ارزیابی کرده‌اند (نووی، 4/ 170؛ قس: علامۀ حلی، تذکرة ... ، 2/ 345؛ آلوسی، همان، 32). عالمان مسلمان، حتى به بحث از اوقات مناسب‌تر برای به‌جای‌آوردن اعمال همراه استخـاره همچون غسل نیـز پرداخته‌‌انـد (نک‍ : علامـۀ حلی، همـان، 2/ 147). به همین ترتیب، از مکانهای مناسب‌تر برای استخاره نیز بحث شده، و ادای اشکال مختلف منسک را در اماکنی مقدس همچون مساجد (شهید اول، ذکری، 267)، نزدیک تربت امام حسین (ع) (مجلسی، بحار، 98/ 285) و دیگر امامان (شهید اول، همانجا)، برخوردار از فضیلت بیشتر دانسته‌اند. سرآخر، گفته‌اند هرگاه فرد با به‌جای‌آوردن استخاره راه یافت، شایسته است نماز شکر نیز به جای آورد (ابوالصلاح، 162).

 

احکام استخاره

عالمان مسلمان از دیرباز تأکید نموده‌اند که کاربرد استخاره فقط در مواقع حیرت معنا دارد (کاشف‌الغطاء، 1/ 262). بر این‌ پایه، هر زمان که کاری از نظر شرع حکمی واضح و مشخص داشته باشد، دیگر جـایی برای استخاره نیست (نک‍ : ابن‌طـاووس، همـان، 176؛ آلـوسی، همـان، 26). مثلاً، بـرای انجام‌دادن واجبات مضیق، نمی‌توان استخاره کرد (جزایری، 340). این معنا به‌قدری شایع بوده که در شعر حافظ شیرازی نیز همچون مثلی رایج ذکر شده است: «در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست» (غزل 81، بیت 2). بر همین پایه، برخی عالمان مسلمان جواز استخـاره را منحصر در امور مبـاح کرده‌انـد (نک‍ : ابن‌حجـر، 11/ 156).

با‌این‌حال، برخی عالمان مصادیق امر حیرت‌بر‌انگیز را فراتر از دامنۀ مباحات یافته‌اند؛ چه، گاه ممکن است فرد خود را در انتخاب میـان یکی از دو مکروه یـا دو مستحب حیران بیابد (نک‍ : ابن‌طاووس، همان، 167-177). برخی نیز بر آن‌اند که حتى اگر حکم عملی از دید شرع مشخص باشد، فرد می‌تواند برای رفع حیرت خویش در ابعاد نامشخصِ مسئله استخاره کند. درهرحال، استخاره در مورد اصل عمل به واجب شرعی، یا ترک فعل حرام، وجهی ندارد (نک‍ ‌: کاشف‌الغطاء، همانجا).

از بحثهـای فرعی‌تر، استخـاره برای دیگران است که از حدود سدۀ 7 ق/ 13 م در میان عالمان مسلمان مطرح گشته است و برخی به‌سبب نداشتن مبنای روایی، در مشروعیت چنین عملی تردید کرده‌اند (نک‍ ‌: بحرانی، 10/ 532-533؛ نیـز صـاحب‌جواهر، 12/ 175-176؛ آقابزرگ، 15/ 236)؛ اگرچه برخی آن را از قبیل قضای حاجات برادران دینی، و عملی جایز و نیکو شناسانده‌‌اند (ابن‌طاووس، همـان، 281 بب‍ ‌؛ قس: مجلسی، همان، 88/ 285؛ برای برخی مبـاحث فرعی‌تر، نک‍ : مقداد، 39).

بحث دربارۀ مشروعیت شیوه‌های مختلف استخاره نیز از دیرباز مورد توجه واقع شده است. از میان عالمان شیعه، نخست ابن‌ادریس حلی (د 598 ق/ 1202 م) نسبت به مشروعیت برخی اقسام آن تردید روا می‌دارد و می‌کوشد باز‌فهمی از سنت استخاره، در مخالفت با استخارۀ رایج در عصر خویش به دست دهد. وی با تکیه بر ادلۀ مختلف، بر این معنا تأکید می‌کند که استخاره دراصل، نوعی دعا به درگاه الٰهی است، نه کوششی برای رفع حیرت (1/ 313-314). دلایل ابن‌ادریس را نخست ابن‌طاووس (همان، 290-293)، و از آن پس علامۀ حلی (مختلف ... ، 2/ 355-356) و شهید اول (همان، 266-267) نقد کردند. ابن‌کثیر (د 774 ق/ 1372 م) نیز در تفسیر عبارت قرآنی «أَنْ تَسْتَقْسِموا بِالأَزْلام» (مائده/ 5/ 3)، محتمل می‌داند که آیه ناظر به نهی از کوشش برای آگاهی از امور نهان با کاربرد روشهای مختلف قرعه باشد (2/ 13)، احتمالی که از جانب اردبیلی (د 993 ق/ 1585 م) با استناد به شهرت روایات استخاره با رقاع و دیگر شیوه‌های مشابه قرعه، تضعیف شده است (ص 625-626؛ برای تداوم این مبحث نزد علما، نک‍ ‌: آلوسی، روح ... ، 6/ 58-60؛ نیز شلتوت، 14-15؛ صافی، سراسر اثر). از میان عالمان متأخر، برخی معتقدند حتى به فرض ضعف روایات استخاره، می‌توان مشروعیت استخاره را به مشروعیت قرعه، که از احکام اجماعی فقه شیعه است، مستند کرد (نک‍ ‌: ابن‌طاووس، همان، 271 بب‍‌ ). برخی دیگر نیز با استدلالی در جهت مخالف، مشروعیت قرعه را به مشروعیت استخـاره مبتنی کرده‌اند (نک‍ ‌: شیخ انصاری، 117-121؛ بجنوردی، 1/ 69-70).

 

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة؛ آلوسی، محمود، روح ‌المعانی، بیروت، دار احیاء ‌‌التراث ‌العربی؛ همو، غرائب الاغتراب، بغداد، 1327 ق؛ ابن‌ابی‌‌اصیبعه، احمد، عیون الانباء، به کوشش نزار رضا، بیروت، دار مکتبة الحیاة؛ ابن‌ابی‌الدنیا، عبداللٰه، الرضا عن الله بقضائه، به کوشش ضیاء حسن سلفی، بمبئی، 1410 ق؛ ابن‌ابی‌شیبه، عبدالله، المصنف، به کوشش سعید محمد لحام، بیروت، 1409 ق/ 1989 م؛ ابن‌ابی‌طاهر طیفور، احمد، کتاب بغداد، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، 1423 ق/ 2002 م؛ ابن‌اثیر، علی، الکامل، بیروت، 1386 ق/ 1966 م؛ ابن‌‌اثیر، مبارک، النهایة، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، بیروت، 1399 ق/ 1979 م؛ ابن‌ادریس حلی، محمد، السرائر، قم، 1410 ق؛ ابن‌بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، به کوشش علی‌اکبر غفاری، قم، جامعۀ مدرسین؛ ابن‌بسام، علی، الذخیرة، به کوشش احسان عباس، الدار العربیة ‌للکتاب، 1978 م؛ ابن‌جوزی، عبدالرحمان، صفة الصفوة، به کوشش محمد فاخوری و محمد رواس قلعه‌جی، بیروت، 1399 ق/ 1979 م؛ ابن‌حبان، محمد، الثقات، به کوشش شرف‌الدین احمد، حیدرآباد دکن، 1393 ق؛ همو، روضة العقلاء، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، 1397 ق/ 1977 م؛ همو، الصحیح، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمد، فتح الباری، بیروت، دار المعرفه؛ ابن‌حزم، علی، المحلى، بیروت، دار الفکر؛ ابن‌خطیب، محمد، الاحاطة، به کوشش یوسف علی طویل، بیروت، 1424 ق/ 2003 م؛ ابن‌رجب، عبدالرحمان، الذیل على طبقات الحنابلة، به کوشش محمد حامد فقی، قاهره، 1372 ق/ 1953 م؛ ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبرى، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر؛ ابن‌طاووس، علی، الامان، قم، 1409 ق؛ همو، فتح الابواب، به کوشش حامد خفاف، بیروت، 1409 ق/ 1989 م؛ همو، کشف المحجة، نجف، 1370 ق/ 1950 م؛ ابن‌عبدالحکم، عبدالرحمان، فتوح مصر و اخبارها، به کوشش توری، لیدن، 1920 م؛ ابن‌عربی، محیی‌الدین، الفتوحات المکیة، بیروت، دار صادر؛ ابن‌فهد حلی، احمد، الرسائل العشر، به کوشش مهدی رجایی، قم، 1409 ق؛ ابن‌کثیر، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، به کوشش خالد عک و مروان سـوار، بیروت، 1401 ق؛ ابن‌مـاجه، محمد، السنن، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار الفکر؛ ابوداوود سجستانی، سلیمان، سنن، به کوشش سعید محمد لحام، بیروت، 1410 ق/ 1990 م؛ ابوالصلاح حلبی، تقی، الکافی، به کوشش رضا استادی، اصفهان، مکتبة الامام امیر المؤمنین (ع) للعامة؛ ابوعبید بکری، عبدالله، سمط اللآلی، به کوشش عبدالعزیز میمنی، بیروت، 1417 ق/ 1977 م؛ ابویعلى موصلی، احمد، مسند، به کوشش حسین سلیم اسد، دمشق، 1404 ق/ 1984 م؛ احمد بن حنبل، مسند، بیروت، دار صادر؛ اخبار الدولة العباسیة، به کوشش عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت، دار الطلیعه؛ اردبیلی، احمد، زبدة البیان، به کوشش محمد‌باقر بهبودی، تهران، کتابخانۀ مرتضویه؛ الامامة و السیاسة، منسوب به ابن‌قتیبه، به کوشش طٰه محمد زینی، قاهره، مؤسسة الحلبی؛ امین‌الضرب، محمد‌حسین، «یادگار زندگانی‌نامۀ حاج محمد‌حسین امین‌الضرب به قلم خودش»، ضمیمۀ مجلۀ یغما، تهران، 1341 ش، شم‍ ‌169؛ بجنوردی، حسن، القواعد الفقهیة، به کوشش محمد مهریزی و محمد‌حسن درایتی، قم، 1419 ق/ 1377 م؛ بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، قم، جامعۀ مدرسین؛ بخاری، محمد، الادب المفرد، بیروت، 1406 ق/ 1986 م؛ همو، الصحیح، استانبول، 1315 ق؛ بدیع‌الزمان همدانی، احمد، مقامات، به کوشش محمد عبده، بیروت، 1426 ق/ 2005 م؛ برقی، احمد، المحاسن، به کوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، 1331 ش؛ بسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بیروت، 1981 م؛ بیهقی، احمد، الدعوات الکبیر، به کوشش بدر عبدالله بدر، کویت، 1414 ق/ 1993 م؛ همو، الزهد الکبیر، به کوشش عامر احمد حیدر، بیروت، 1996 م؛ جاحظ، عمرو، البرصان و العرجان، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، بیروت، 1410 ق/ 1990 م؛ همو، البیان و التبیین، به کوشش محامی فوزی عطوی، بیروت، 1968 م؛ جزایری، عبدالله، التحفة السنیة، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی، شم‍ 269‘2؛ جندی، محمد، السلوک، به کوشش محمد اکوع، صنعا، 1995 م؛ حاجی‌خلیفه، کشف؛ حافظ، دیوان، به کوشش عبدالرحیم خلخالی، تهران، 1368 ش؛ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعة، قم، 1414 ق؛ حریری، قاسم، المقامات، به کوشش یوسف بقاعی، بیروت، 1981 م؛ حمادی، عبدالله، کشف الستارة، بیروت، 1421 ق؛ خطیب بغدادی، احمد، الجامع لاخلاق الراوی و آداب السامع، به کوشش محمد طحان، ریاض، 1403 ق؛ خفاف، حـامد، مقدمه بـر فتح الابواب (نک‍ ‌: هم‍ ، ابن‌طاووس)؛ سبکی، عبدالوهاب، طبقـات الشافعیة الکبرى، به کوشش عبدالفتاح محمود حلو و محمود محمد طناحی، جیزه، 1992 م؛ سخاوی، محمد، الضوء اللامع، بیروت، 1412 ق/ 1992 م؛ سمعانی، عبدالکریم، ادب الاملاء و الاستملاء، به کوشش ماکس وایسوایلر، بیروت، 1401 ق/ 1981 م؛ سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، صیدا، المکتبة العصریه؛ شلتوت، محمود، «تفسیر القرآن الکریم»، رسالة الاسلام، قاهره، 1372 ق، س 5، شم‍ ‌1؛ شهید اول، محمد، الدروس، قم، جـامعۀ مدرسین؛ همو، ذکری الشیعة، قم، 1419 ق؛ شهید ثانی، زین‌الدین، روض الجنان، چ سنگی، بازنشر قم، آل‌البیت؛ شیخ انصاری، مرتضى، القضاء و الشهادات، قم، 1415 ق؛ صاحب‌جواهر، محمدحسن، جواهر الکلام، به کوشش عباس قوچانی، تهران، 1365 ش؛ صافی گلپایگانی، لطف‌الله، «مشروعیة الاستخارة»، ضمن مجموعة الرسائل، قم، 1404 ق؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش احمد ارنؤوط و ترکی مصطفى، بیروت، 1420 ق/ 2000 م؛ طبرانی، سلیمان، کتاب الدعاء، به کوشش مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب ‌العلمیة؛ طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، قم، 1392 ق/ 1972 م؛ طبری، محمد، تاریخ، بیروت، 1403 ق/ 1983 م؛ طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، 1365 ش؛ همو، مصباح المتهجد، بیروت، 1411 ق/ 1991 م؛ عقیلی، محمد، کتاب الضعفاء الکبیر، به کوشش عبدالمعطی امین قلعه‌جی، بیروت، 1404 ق/ 1984 م؛ علامۀ حلی، حسن، تذکرة الفقهاء، قم، 1414 ق؛ همو، مختلف الشیعة، قم، 1412 ق؛ عیاشی، محمد، التفسیر، تهران، اسلامیه؛ فاضل هندی، محمد، کشف اللثام، قم، 1416 ق؛ فروغی بسطامی، عباس، دیوان، تهران، 1336 ش؛ فقه الرضا (ع)، مشهد، 1406 ق؛ قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش محمد سالم هاشم، بیروت، 1418 ق/ 1998 م؛ قرآن کریم؛ کاشف‌الغطاء، جعفر، کشف الغطاء، چ سنگی، اصفهان، مهدوی؛ کلیله ‌و ‌دمنه، ترجمۀ نصرالله منشی، به کوشش عبدالعظیـم قریـب، تهـران، 1370 ش؛ کلینی، محمـد، الکـافی، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، 1367 ش؛ مـازندرانی، محمد‌صالح، شرح اصول الکافی، به کوشش علی عاشور، بیروت، 1421 ق/ 2000 م؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، 1403 ق/ 1983 م؛ همو، مفتاح الغیب، نسخۀ خطی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، شم‍ 067‘8؛ محقق حلی، جعفر، المعتبر، قم، 1364 ق؛ محمدعلی شاه قاجار، «دستخط به شیخ ابوطالب زنجانی»، وحید، تهران، 1346 ش، شم‍ ‌41؛ معمر بن راشد، «الجامع»، همراه المصنف عبدالرزاق صنعانی، به کوشش حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت، 1403 ق/ 1983 م؛ مفید، محمد، «الرسالة العزیة»، قطعۀ باقی‌مانده ضمن فتح الابواب (نک‍ : هم‍ ، ابن‌طاووس)؛ همـو، المقنعـة، قـم، 1410 ق؛ مقداد سیوری، نضد القواعد الفقهیة، به کوشش عبداللطیف کوه‌کمری، قم، 1403 ق؛ نابلسی، عبدالغنی، تعطیر الانام، قاهره، 1395 ق/ 1940 م؛ نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسى شبیری، قم، 1416 ق؛ نهج البلاغة؛ نوایی، عبدالحسین، «فرمان تدریس نظامیۀ نیشابور»، یـادگار، تهـران، 1323 ش، شم‍ 6؛ نوری، حسیـن، مستدرک الوسـائل، بیـروت، آل‌ البیت؛ نووی، یحیى، المجموع، بیروت، دار الفکر؛ نویری، احمد، نهایة الارب، به کوشش مفید قمیحه و دیگران، بیروت، 1424 ق/ 2004 م؛ وحیدنیا، سیف‌الله، «استخاره‌های محمدعلی شاه»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، اصفهان، 1345 ش، س 2، شم‍ ‌2-3؛ وکیع قاضی، محمد، اخبار القضاة، بیروت، عالم الکتب؛ هادی الی الحق، یحیى، الاحکام، به کوشش علی بن احمد بن ابی‌حریصه، 1410 ق/ 1990 م؛ هیثمی، علی، مجمع الزوائد، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ یزدی، محمد‌کاظم، العروة الوثقى، قم، 1417 ق؛ نیز:

Fahd, T., «Istikhara», EI2; Fisher, H. J., «Prayer and Military Activity in the History of Africa South of Sahara», Journal of African History, 1971, vol. XII(3).

حامد خانی (فرهنگ مهروش)

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: