صفحه اصلی / مقالات / ابوفدیک، عبدالله /

فهرست مطالب

ابوفدیک، عبدالله

ابوفدیک، عبدالله

نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 17 بهمن 1400 تاریخچه مقاله

اَبوفُدَیْک (جایگزین مقالۀ دبا)، عبدالله بن ثور بن سلمه (مق‍ 73 ق/ 692 م)، از سران خوارج نجدات. او از تیرۀ بنی‌قیس ابن‌ثعلبه، از قبیلۀ بزرگ بکر بن وائل بود (طبری، تاریخ، 6/ 174) که گروش خارجی در میان آنان گسترش داشت. ابوفدیک شخصیتی پرورش‌یافته در محافل خارجی بصره بود و همراه رؤسای خارجی در 64 ق، برای یاری‌رساندن به عبدالله بن زبیر راهی مکه شد (همان، 5/ 566؛ قس: مبرد، 7/ 240). پس از جدایی خارجیان از ابن‌زبیر و افتراق بزرگ خوارج در بصره در 64 ق، زندگی ابوفدیک وارد مرحله‌ای تازه شد.

چنین می‌نماید که ابوفدیک در این افتراق نه مایل بود در کنار رؤسای میانه‌رو چون عبدالله بن اباض در بصره بماند و نه موضع تند نافع بن ازرق را می‌پسندید تا به اردوی او بپیوندد و سرانجام مصمم شد تا به یمامه مهاجرت کرده، در آنجا به اردوی نجدة بن عامر بپیوندد که قصد داشتند در آن دیار یک حکومت خارجی محلی بنیاد گذارند. به همراه او کسانی دیگر از خارجیان متنفذ بصره چون ابو‌طالوت از بنی‌زمان بن مالک نیز راهی یمامه گشتند (طبری، همانجا؛ بغدادی، 69؛ سمعانی، 4/ 274). آنچه می‌تواند معنای این مهاجرت را روشن‌تر سازد، این واقعیت است که در کنار بنی‌حنیفه که نجده برخاسته از آنان بود، شعبۀ بزرگی از بکر بن ‌وائل نیز در شمال یمامه و بحرین می‌زیستند (برای زیستگاه آنان، نک‍ : اطلس ... ، 49، جم‍‌‌ ). به‌زودی نجده بر اوضـاع مسلط شـد و ظاهراً بی‌آنکه خشونتی در میان باشد، از سوی تمام خارجیان منطقه به‌عنوان امام شناخته شد. نجده بلافاصله پس از استقرار بر حکومت، به گسترش تدریجی قلمرو خود در شبه‌جزیره پرداخت و در ‌این جریان، ابوفدیک همراه او بود؛ از‌جمله وی چندی به‌عنوان نمایندۀ نجده در حضرموت برای جمع‌آوری مالیات عمل کرده است (ابن‌خلدون، 3/ 147).

این آرامش دیری نپایید تا ‌اینکه در حدود سال 72 ق، سازمان سیاسی و نظامی خوارج نجدات، با منازعات سخت داخلی مواجه گشت (بغدادی، 69، 70؛ ابن‌اثیر، 4/ 205-345). در 72 ق، رؤسای نجدات، به‌خصوص از بکر بن وائل که پاره‌ای عملکردهای نجده آنان را ناخرسند ساخته بود، شورشی بر ‌پا کرده، نجده را خلع کردند و ابوفدیک را بر مسند امامت نشانیدند. ابوفدیک راشد ابن‌عمرو را به سوی نجده در یمامه فرستاد و نجده که یاران او پراکنده شده بودند، شکست خورد و کشته شد (همو، 4/ 205-206، 345؛ ابن‌خلدون، همانجا؛ قس: خلیفه، 267، که به‌خطا رخداد را در سال 70 ق ضبط کرده است). براساس گزارشی قابل‌تردید، نجده خود ابوفدیک را به‌عنوان جانشین تعیین کرد (ابن‌ابی‌الحدید، 4/ 134). از سـران همداستـان ابوفـدیک می‌تـوان راشـدالطویـل، ابوبیهس از بنی‌قیس بن ثعلبه و ابوالشمراخ را نام برد (نک‍ : یعقوبی، 2/ 272؛ طبری، همان، 6/ 174؛ بغدادی، 69؛ ابن‌اثیر، 4/ 205-206).

بر‌اساس منابع، ابوفدیک پس از در‌دست‌گرفتن حاکمیت در یمامه، از عطیة بن اسود یشکری، نفر سوم امامت نجدات که بر منطقه‌ای از قلمرو نجدات امارت داشت، خواست تا با او بیعت کند، اما عطیه خود را به بیعت سزاوارتر دانست و این امر زمینۀ افتراق آنـان و برائت هـریک از دیگری را فراهم کـرد (نک‍‍ : اشعری، 92؛ شهرستانی، 1/ 112). به نظر می‌رسد اختلافات قومی نیز در شعله‌ور‌کردن این آتش دخیل بوده که مورد توجه منابع فرقه‌شناختی قرار نگرفته است. قراینی حاکی از آن است که یاران ابوفدیک از بکر بن ‌وائل بودند (یاقوت، ذیل مرداء)؛ آن گروه از نجدات که از خلع نجده و قتل او ناراضی بودند، شاید همان بنی‌حنیفه بودند و نگاه قبایلی دیگر در منطقه، چون بنی‌‌تمیم، نیز احتمالاً به عطیه از قبیلۀ یشکر بود. به‌هر‌حال، می‌دانیم که این اختلاف، زمینه‌ساز شرایط جنگی میان ابوفدیک و عطیة بن اسود بوده (سمعانی، 4/ 211)، و ابوفدیک را افزون‌بر جبهۀ خارجی، در درون قلمرو امامت نیز در‌گیر ساخته است.

ابوفدیک بی‌درنگ پس از استقرار بر قدرت، بحرین را پایگاه خود قـرار داد و مصعب بن زبیر ــ والی عبدالله بن زبیر بر عراق که از جانب او نگرانی داشت ــ سپاهی به فرماندهی عبدالرحمان بن اسکاف به جنگ او فرستاد و پس از نبردی که در جوانا درگرفت، بصریان بی‌نتیجه بازگشتند (خلیفه، 267). خالد بن عبدالله بن خالد بن اسید، والی وقت بصره از سوی عبدالملک اموی، که ریشه‌کنی اردوهای خوارج تندرو را وجهۀ اهتمام خود ساخته بود، در همان سال 72 ق سپاهی را به‌ فرماندهی برادرش امیة بن عبدالله راهی بحرین ساخت، اما این سپاه کاری از پیش نبرد و هزیمت یافت (یعقوبی، 2/ 273؛ ابن‌قتیبه، 1/ 171؛ بلاذری، 4(1)/ 459، 473؛ طبری، همان، 6/ 174). این جنگ در محلی به نام مرداء هجر روی داد و حماسۀ آن در میان عرب به «یوم مرداء هجر» نام‌بردار گشت (نک‍ : ابن‌عبدربه، 1/ 142، 150؛ یاقوت، همانجا).

امامت ابوفدیک پیش از آنکه پای گیرد، در 73 ق با سپاه 10‌هزار‌نفری بصره و کوفه در هم ریخت. نگرانی از گسترش نفوذ ابوفدیک موجب شد تا در 73 ق، خلیفه عبدالملک شخصاً عمر بن عبیدالله را در رأس سپاهی از جنگجویان کوفی و بصری به بحرین گسیل دارد. این سپاه که نخست خسارات سختی تحمل کرد، سرانجام موفق شد شکستی قطعی بر سپاه ابوفدیک وارد سازد. ابوفدیک خود نیز در این جنگ کشته شد و بازماندۀ سپاهیان او تسلیم فاتحان اموی گشتند و طومار امامت خارجی یمامه ـ بحرین در هم پیچیده شد (یعقوبی، همانجا؛ خلیفه، 297؛ طبری، همان، 6/ 193؛ ابن‌سلام، 2/ 754-755؛ سدوسی، 78؛ ابن‌اثیر، 4/ 362؛ نیز نک‍ : جاحظ، 1/ 317).

این واقعۀ تاریخی که به «یوم ابی فدیک» (ابن‌حزم، 71) یا «یوم البحرین» (میدانی، 2/ 446) شهرت یافت، تا نسلها در خاطرها ماند و به‌سان حماسه‌ای در سروده‌های عرب بازتاب یافت (مثلاً نک‍ : جاحظ، 1/ 339؛ ابن‌حبیب، 234-235؛ بلاذری، 5/ 346؛ ابوالفرج، 1/ 221، 11/ 191؛ یاقوت، ذیل ضمیر).

در منابع، گاه از هواداران ابوفدیک به‌عنوان فدیکیه (اشعری، 101؛ شهرستانی، همانجا) یا فدیکات (طبری، تفسیر، 10/ 178؛ قاموس، ذیل فدک) نام برده شده که به‌عنوان یک فرقه افکار ویژه‌ای نداشته (اشعری، همانجا)، و پس از ابوفدیک نشانی از آن نمانده است.

 

مآخذ

ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1379 ق/ 1959 م؛ ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌حبیب، محمد، المنّمق، به کوشش احمد فارق، 1384 ق/ 1964 م؛ ابن‌حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403 ق/ 1983 م؛ ابن‌خلدون، العبر؛ ابن‌سلام جمحی، محمد، طبقات فحول ‌الشعراء، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، 1394 ق/ 1974 م؛ ابن‌عبدربه، محمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، 1402 ق/ 1982 م؛ ابن‌قتیبه، عبدالله، عیون الاخبار، بیروت، 1343 ق/ 1925 م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش سمیر جابر، بیروت، 1409 ق/ 1989 م؛ اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، 1980 م؛ اطلس تاریخ الاسلام، به کوشش حسین مونس، قاهره، 1407 ق/ 1987 م؛ بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش ابراهیم رمضان، بیروت، 1415 ق/ 1994 م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، ج 4(1)، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1400 ق/ 1979 م؛ همو، همان، ج 5، به کوشش گویتین، بیت‌المقدس، 1936 م؛ جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، به کوشش فوزی عطوی، بیروت، 1968 م؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، دمشق / بیروت، 1397 ق؛ سدوسی، مؤرّج، حذف من نسب قریش، به کوشش صلاح‌الدین منجد، بیروت، 1396 ق/ 1976 م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد بدران، قاهره، 1375 ق/ 1956 م؛ طبری، تاریخ؛ همو، تفسیر؛ قاموس؛ مبرد، محمد، الکامل، همراه با شرح مرصفی، تهران، 1970 م؛ میدانی، احمد، مجمع ‌الامثال، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، 1374 ق/ 1955 م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379 ق/ 1960 م.

احمد پاکتچی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: