صفحه اصلی / مقالات / فلک ‎الافلاک /

فهرست مطالب

فلک ‎الافلاک


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 6 مرداد 1400 تاریخچه مقاله

فَلَکُ‌الْاَفْلاک، قلعه‌ای در خرم‌آباد، در شاپورخواست، روی تپه‌ای باستانی و صخره‌ای با چشمه‌ای جوشان در دامنۀ شمالی آن. فلک‌الافلاک به‌معنای فلک نهم است که آسمان آسمانها یا بلندترین آنها ست ( لغت‌نامه ... ). 
یاقوت دربارۀ شهر شاپورخواست و دژ آن می‌نویسد: «شاپورخوست شهر و دژ بنامی است، در کوههای لر از همدان و خوزستان» (ص 238). در متون تاریخی و جغرافیایی فلک‌الافلاک به اسامی دیگری نیز چون دژ سیاه، دژ بَز، قلعۀ خرم‌آباد، قلعۀ سفید، قلعۀ سلاسل، کاخ اتابکان، قصر، قلعۀ بالا، کوشک و در نهایت در میان بومیان، منطقۀ دوازده‌برجی نام گرفته است (نک‍ : بیرانوند، 74). همچنین در منابع تاریخی بارها به این قلعه و حوادث مرتبط با آن اشاره شده است که ازجمله می‌توان به حوادث سدۀ 4 ق / 10 م اشاره کرد (مثلاً نک‍ : مجمل ... ، 400-401). 
در دوره‌های متفاوت تاریخی ازجمله در دورۀ قاجار فلک‌الافلاک دارالاماره بوده است (آوری، 2 / 61). 

در دورۀ پهلوی، امیراحمدی از تبدیل قلعه به برج دیده‌بانی و احداث ساختمانهایی در آن برای اسکان نظامیان سخن می‌گوید (1 / 349). با استقرار ارتش پهلوی در قلعۀ فلک‌الافلاک، این قلعه تا مدتی به قلعۀ سپه شهرت یافت. از وقایع مهم این دوره تبعید جمعی از رجال سیاسی به‌دنبال کودتای 28 مرداد 1332، و سقوط دولت دکتر مصدق است که این قلعه به زندانی برای مخالفان سیاسی حکومت تبدیل شد (خودگو، 70-71) و نخستین تبعیدی به این قلعه آیت‌الله کاشانی بود (قاسمی، 6- 8). 
در سال 1348 ش، قلعۀ فلک‌الافلاک به‌عنوان یک بنای تاریخی به وزارت فرهنگ و هنر تحویل گردید و به شمارۀ 883 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید (خودگو، 77). 
افسانه‌های مردم لرستان دربارۀ قلعه‌ها به‌ویژه قلعۀ فلک‌الافلاک با کلمۀ «بی‌بی» یعنی: بوده است، بوده است شروع می‌شود (بیرانوند، 225). به باور آنها قلعه‌ها و دژهای لرستان به دستور شاهان مقتدری چون کورش هخامنشی، شاهان اشکاوَر (اشکانی) و شاهان ساسانی ــ به‌ویژه شاپور اول ــ ساخته شده‌اند و در فاصلۀ حکومت شاهان ساسانی تا زمان اتابکان لر کوچک، همۀ قلعه‌ها به‌ویژه فلک‌الافلاک در تسلط دیوان بوده، و نام هیچ فردی هم در میان نبوده است (همو، 210). 
به باور عامه، قلعۀ فلک‌الافلاک جزو چَم قِلاها ــ قلعه‌هـای کنار رودهـا و رودخـانه‌هـا ــ و جـایگاه پریان بوده است (همو، 190). برپایۀ روایتهای محلی، قلعه ابتدا به‌صورت یک اشگفت یا مَرّی بر بالای تپه‌ای سنگی قرار داشته، و دیوان به‌خرمی در آن زندگی می‌کرده‌اند. مالک آنْ نره‌دیو هفت‌سر و هفت‌چشم بود که به مرض سَراشِت (سردرد شدید) مبتلا، و دوای دردش خون آدمیزاد بود. آنهـا پریان ــ صاحبان اصلی اشگفت ــ را فریفته، به بند کشیدند و از آنجا که انسانها را ضعیف‌تر از آن می‌دانستند که بتوانند اشگفت را فتح کنند، انگشت خود را در مجرای چشمۀ کوه فروکرده و راه آب را بستند تا بدین‌وسیله مردم از تشنگی بمیرند و خوراک دیوان شوند. از قضا در آن روزگار، کورش هخامنشی عازم سفر از طریق لرستان بود. مردم راه را بر کورش بستند و شرط عبور او و لشکریانش را شمار بسیاری سگ، مال، خزاین و حمله به دیوان اشگفت گذاشتند. کورش قبول کرد و با حمله به اشگفت، همۀ دیوها را کشت و در آنجا قلعه‌ای بزرگ برای انجام کارهای کدخدامنشی‌اش ساخت (بیرانوند، 148- 149). 
گفتنی است بیشترین درخشش قلعه در اذهان عامۀ مردم، متعلق به دورۀ ساسانی و حضور شاپور شاه است. به باور مردم دیوان با حیله و نیرنگ دژهای دست‌نیافتنی را به تصرف خویش درآوردند، تا با تسلط بر آدمیزادگان آنها را در تنهایی غافلگیر، و اذیت کنند (همو، 198)؛ از‌این‌رو دیو هفت‌سر تصمیم می‌گیرد با سدکردن آبها و به اسارت‌گرفتن دختران، آدمیزاد را مجبور به پذیرش خواسته‌های پلید خود کند؛ دراین‌میان شاپور شاه است که با مبارزۀ خود با دیوان سرزمین، قهرمان باورهای مردمی می‌شود و در داستانهای بومی قلعه‌ها تجلی تام پیدا می‌کند. 
بن‌مایۀ همه این داستانها از یک سو بیانگر اهمیت آب است که به باور مردم سرچشمه‌اش در کوهها ست و از دیگر سو در پناه همین کوهها ست که ناموس و غرور خود را دور از دسترس دشمن نگه داشته‌اند. شاپور همواره با حمایت خورشید، کمک مردم، و دال طلایی (نام بومی عقاب که در باور مردم لرستان شاه پرندگان است) که از کوه قاف آمده، همچنین حیواناتی دیگر چون خروس، اسب، کبوتر و سگ که به باور مردم وجودشان در دژ باعث دورکردن دیوان می‌شده، ناجی بزرگ قلعه بوده است. 
بعد از شاپور هم هرمز اگرچه تلاشهایی جهت حفظ قلعه از دیوان می‌کند، اما صلابت شاپور را ندارد. با افول دولت ساسانی یا به اصطلاح مردم در دورۀ خودسری گورها (گبرها) حضور قدرتمند دیوان سبب تضعیف آدمیزادگان، و سقوط قلعه به مدتی طولانی می‌شود؛ چنان‌که دیوان در حمله‌ای بزرگ، به رهبری پادشاه سیاهشان به نام شام شبرنگ و فرماندهی دیو مُکَلکَل برای تصرف قلعه، خود را به‌شکل گاوان زردرنگ و بووقش (جغد) درآورده و با قورت‌دادن خورشید، ویران‌کردن مزارع و دزدیدن بز و گوسفندان، و جمع‌کردن همۀ مردمان در دژ، آنها را در خواب کرده و با اره سرشان را از تن جدا می‌کنند و خود صاحب دژ و قلعه می‌شوند و به یمن این پیروزی هر روز قهقهه سرمی‌دهند و بر زمین سفت، رقصان پای می‌کوبند. بعد از آن است که تاریکی، گرسنگی و سرما همه‌جا را فرامی‌گیرد، تا اینکه دیوی سیاه‌تر و قوی‌هیکل‌تر از دیوان دیگر به نام فلک‌الافلاک که از کوه واهوفه (بـادی بـا راهنمـایی شیطان) ــ که 7 فرسنگ دورتر از بی‌سوین (بیستـون) است ــ به همراه واگیژه (گردبـاد)، وازَلو (بـاد کافر) و واسُرَه (باد شرّ) به دژ شاپورخواست آمده، ضربۀ نهایی را می‌زنند. آنها پری نگهبان چشمۀ گرداب سنگی را کشته، آب را خشکانده و قلعه را به تصرف خود درمی‌آورند و تصمیم می‌گیرند به مناسبت پیروزی فلک‌الافلاک بر مردم شهر شاپور، قلعه‌ای بزرگ‌تر بر روی دژ شاپورخواست بسازند و او را فرمانروای شهر کنند. ازاین‌رو مردان و زنان را دزدیده، به کار بنایی گرفتند و بزها را مجبور به حمل آجرها کردند. قلعه آماده شد و فلک‌الافلاک حاکم مطلق قلعه و شهر شد و شروع به ستم‌کردن بر مردمان نمود. واگیژه، وازلو و واسره، بعد از این پیروزی تار مویی به فلک‌الافلاک دادند تا هر وقت مردمان شهر شاپور نافرمانی کردند، دیو بزرگْ آن را بسوزاند و آنها را باخبر کند؛ سپس خود به کوه واهوفه برگشتند. از آن روز این قلعه به نام و یاد ستمهای دیو، فلک‌الافلاک خوانده می‌شود (بیرانوند، 184-212). 


مآخذ

آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران، ترجمۀ محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، 1363 ش؛ امیراحمدی، احمد، خاطرات نخستین سپهبد ایران، به کوشش غلامحسین زرگری‌نژاد، تهران، 1373 ش؛ بیرانوند، ذلیخا، افسانه‌ها و باورهای عامیانه دربارۀ قلعه‌های لرستان با محوریت قلعۀ فلک‌الافلاک، پایان‌نامۀ رشتۀ ایران‌شناسی، شیراز، 1392 ش؛ خودگو، سعادت، قلعۀ فلک‌الافلاک، خرم‌آباد، 1383 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ قاسمی، فرید، خاطرات زندانیان فلک‌الافلاک، خرم‌آباد، 1375 ش؛ مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1318 ش؛ یاقوت، المشترک، بیروت، 1406 ق / 1986 م

ذلیخا بیرانوند


 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: