صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / خانیکوف /

فهرست مطالب

خانیکوف


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 18 دی 1398 تاریخچه مقاله

خانیکوف،  نیکلای ولادیمیروویچ (1819- 1878 م)، ایران‌شناس، مردم‌شناس و جغرافی‌دان روسی. او در ناحیۀ لیخوین (پس از 1944 م چکالین نامیده شد، نک‍‌ : «دائرة‌المعارف ... »، XXIX / 88) زاده شد و در رامبویه نزدیک پاریس درگذشت (همان، XXVIII / 562). او در 1836 م از مدرسۀ تزارسکوسلو فارغ‌التحصیل شد (همانجا) و در 1838 م در شعبۀ روابط داخلی وزارت امور خارجۀ روسیه آغاز به کار کرد. خانیکوف مدت زیادی در پایتخت نماند و به سمت مأمور دولت در مأموریتهای ویژه در برخی از ایالات برگزیده شد (خالفین، 85). در 1840 م او به‌عنوان مسئول مکاتبات در لشکرکشی روسها به شهر خیوه شرکت کرد. گویا کمی پیش‌تر نیز خانیکوف به‌عنوان مترجم ادارۀ امور آسیایی وزارت خارجه برگزیده شده بود (همو، 86-87). 
در 1841-1842 م خانیکوف در سفر یک هیئت علمی ـ سیاسی روس به بخارا شرکت جست. نتیجۀ مهم این مسافرت، نگارش کتاب «شرح خان‌نشینی بخارا» بود که در 1843 م انتشار یافت. این کتاب دربرگیرندۀ اطلاعاتی دربارۀ سرزمین و مردم بخارا و نیز تشکیلات اداری آن، به‌همراه نقشه‌هایی دربارۀ شهرهای بخارا و سمرقند است، و تا امروز بهترین اثر دربارۀ این خان‌نشین به ‌شمار می‌رود. خانیکوف در بخارا شمار زیادی نسخۀ خطی به‌ دست آورد که بعدها به کتابخانۀ عمومی امپراتوری تسلیم شد (بارتولد، 311-312). 
خانیکوف در 1845 م مأمور تفلیس و دفتر دیپلماتیک ادارۀ کل نواحی ماورای قفقاز شد و در آنجا به بررسی زندگی معنوی، فرهنگ و آیینهای مذهبی مردم پرداخت. نتیجۀ این بررسیها در 1846 م به نامهای «ترجمۀ احکام مسلمانان دربارۀ جنگ» و «مریدیسم و مریدان» منتشر شد (خالفین، 90). در 1850 م پس از آنکه قسمت امور قفقاز در انجمن جغرافیایی روسیه تأسیس شد، خانیکوف معاون این انجمن شد و تا 1855 م امور مختلف آن را برعهده داشت. در 1851 م وی به‌همراه یک نقشه‌بردار به کوهستان آرارات صعود کرد؛ آنها توانستند حدود 100 معدن را در آن منطقه شناسایی کنند (همو، 93-94). 
در 1852 م خانیکوف به سرزمینهای کردنشین ایران سفر کرد. او در این سفر که نسبتاً طولانی‌مدت بود، از راه سقز و سنندج تا همدان پیش رفت و در بازگشت، از راه بیجار به پایتخت رهسپار شد. خانیکوف در نقشۀ خود وضعیت دریاچۀ اورمیه را نشان داد که از دیدگاه نقشه‌برداری یک عمل استادانه به ‌شمار می‌آمد؛ در این نقشه بسیاری از کوهها اندازه‌گیری، و نواقص کارهای پیشینیان تصحیح شده بود. نتیجۀ سفر خانیکوف به کردستان نگارش مقاله‌ای به نام «سفری به کردستان ایران» بود (همو، 94؛ گابریل، 268). خانیکوف در این زمان به‌عنوان نمایندۀ سرکنسولگری روس در تبریز اقامت داشت و وقت خود را در سفرهای گوناگون می‌گذرانید (همانجا). با توجه به اینکه او نمایندۀ سیاسی روسیه به شمار می‌رفت، به ‌نظر می‌رسد که کوششهایش دربارۀ شناسایی سرزمینهای ایران، خالی از اغراض سیاسی نبوده است (دانش‌پژوه، 748). خانیکوف هنگامی که در تبریز اقامت داشت، شاهد دو زلزلۀ این شهرستان بوده که در 22-23 سپتامبر 1854 و 30 اکتبر 1856 روی داده است (مینورسکی، 4). زمین‌لرزۀ اخیر با تفصیل زیاد توسط خانیکوف بررسی، و نقشۀ آن تهیه شده است (امبرسز، 190). 
خانیکوف به سبب علاقه‌ای که به خاقانی (د 595 ق / 1199 م)، شاعر نامدار ایرانی داشت، کتاب ارزشمندی به نام «یادداشتهایی دربارۀ خاقانی» نوشت که در 1865 م در پاریس چاپ شد (سجادی، 287؛ براون، 2 / 125). او در چاپ دوم «یادداشتهای قسمت امور قفقاز در انجمن جغرافیایی روسیه» که در 1853 م انتشار یافت، مقاله‌ای دربارۀ تغییرات متناوب سطح دریای خزر به چاپ رسانید. وی در این نوشته، از کتابهای اروپایی، فارسی و عربی بهره جسته است (خالفین، همانجا). 
به‌دنبال پیدایش نظریۀ جدیدی مبنی بر اینکه روسیه باید مرکز ثقل فعالیتهای دیپلماتیک، اقتصادی و بازرگانی را از اروپا به آسیا منتقل کند، اقداماتی انجام شد؛ ازجمله مهم‌ترین آنها اعزام هیئتی کامل به استان خراسان ایران بود. مبتکر این نظر خانیکوف بود و خود او به سرپرستی آن برگزیده شد. ظاهراً این هیئت دارای دستورهای سیاسی محرمانه‌ای نیز بوده است (همو، 95-96). در میان این گروه، زمین‌شناس، جغرافی‌دان، گیاه‌شناس، و دو نقشه‌بردار خانیکوف را همراهی می‌‌کردند. آنها در 23 مارس 1858 در کنار لنگرگاه آشوراده نزدیک شهر استراباد از کشتی پیاده شدند و از راه سبزوار و نیشابور به مشهد رفتند و نیز از شهر هرات بازدید کردند، سپس رهسپار جنوب یعنی سیستان شدند و از راه کرمان، اصفهان و قم وارد تهران شدند (همو، 97- 98). خانیکوف در کار نقشه‌برداری از سرزمینهای ایران روش علمی را به کار برد. او به‌ویژه در روشن‌ساختن وضعیت شمال شرقی ایران نقش مؤثری ایفا کرد (کرزن، I / 22-23). 
خانیکوف آگاهیهایی نیز دربارۀ کتابخانۀ آستانۀ امام رضا (ع) به‌ دست داده است؛ بنابه نوشتۀ وی دیرینگی بنای این کتابخانه به زمان شاهرخ (807-850 ق / 1404-1446 م) بازمی‌گردد و کهن‌ترین نسخۀ موجود در آن، قرآن خطی‌ای است که در دورۀ شاهرخ به کتابخانه هدیه داده شده، و هدیه‌‌های بعدی متعلق به دورۀ شاه‌ عباس و شاه سلطان حسین است (همو، I / 162). خانیکوف از کویر لوت ایران نیز دیدن کرده و بر این باور است که این کویر در آسیا بی‌مانند است و صحراهای گوبی و قزل‌قوم با آن قابل مقایسه نیستند (گابریل، 256). 
خانیکوف پس از بازگشت به روسیه، فهمید که انجمن جغرافیایی نمی‌تواند کتاب او را دربارۀ خراسان چاپ کند. او ناگزیر به یاری دوستانش به پاریس رفت که در آن هنگام یکی از بزرگ‌ترین مراکز خاورشناسی به‌ شمار می‌رفت. خانیکوف در پاریس نمایندۀ وزارت معارف ملی روسیه شده بود و بعد از تدوین و تنظیم نتایج جغرافیایی، تاریخی و مردم‌شناسی هیئت اعزامی به خراسان، آنها را توسط انجمن جغرافیایی پاریس به چاپ رسانید (خالفین، 98-99). این کتاب به نام سفرنامۀ خانیکوف توسط اقدس یغمایی و ابوالقاسم بیگناه به فارسی ترجمه، و در 1375 ش در مشهد به چاپ رسیده است. خانیکوف همچنین کتاب «مطالعات قسمت جنوبی آسیای مرکزی» را در پاریس آمادۀ چاپ کرد. این کتاب در 1862 م به زبان فرانسه منتشر شد و مورد استقبال بسیاری قرار گرفت. این کتاب برندۀ مدال طلای انجمن جغرافیایی پاریس شد و موفقیت خانیکوف در این مورد برای او انگیزه‌ای شد تا بخش دوم پژوهش خود را به نام «مردم‌شناسی ایران» آمادۀ چاپ کند (همو، 100-101). این نوشته نیز در 1866 م توسط انجمن جغرافیایی پاریس به چاپ رسید و مانند کتاب پیشین مورد استقبال قرار گرفت (همو، 104). خانیکوف در1874 م، بخش یکم کتاب «ایران» نوشتۀ ریتر را به روسی برگرداند و آن را در سن‌پترزبورگ منتشر کرد. کتاب ریتر از «سلسله کتابهای جغرافیایی آسیا» به شمار می‌آید. خانیکوف تفسیرها و مطالب بسیاری بر آن افزوده بود، به‌طوری که نوشته‌های او بیشتر از متن اصلی کتاب بوده، و اهمیت بیشتری نیز دارد (همو، 109-110؛ «دائرة‌المعارف»، XXVII / 568). 
از دست رفتن سلامتی و ضعف جسمانی، خانیکوف را از آماده‌نمودن باقی‌ماندۀ نوشته‌های ریتر بازداشت. از سوی دیگر، سفرهای دراز در شرایط سخت، نگرانی شدید، فشار عصبی ناشی از زندگی دشوار، و کار سرسختانه سرانجام سبب شد که وی در 59سالگی، جهان را بدرود گوید (خالفین، 111).

مآخذ

امبرسز، ن. ن. و چ. پ. ملویل، تاریخ زمین‌لرزه‌های ایران، ترجمۀ ابوالحسن رده، تهران، 1370 ش؛ بارتولد، و. و.، خاورشناسی در روسیه و اروپا، ترجمۀ حمزه سردادور، تهران، 1351 ش؛ براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران، ترجمۀ علی پاشا‌صالح، تهران، 1358 ش؛ خالفین، ن. آ.، «خانیکوف و سفرنامۀ خراسان»، مجموعه مقالات ایران‌شناسی، ترجمۀ ابوالفضل آزموده، تهران، 1376 ش؛ دانش‌پژوه، منوچهر، «سفرنامۀ خانیکوف»، ج 1 سفرنامه ... تا پخته شود خامی، به‌کوشش همو، تهران، 1380 ش؛ سجادی، ضیاء‌الدین، کوی سرخاب تبریز و مقبرة‌الشعراء، تهران، 1375 ش؛ گابریل، آلفونس، تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران، ترجمۀ فتحعلی خواجه‌نوری، به‌کوشش هومان خواجه‌نوری، تهران، 1348 ش؛ مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ترجمۀ عبدالعلی کارنگ، تبریز، 1337 ش؛ نیز:

Curzon, G. N., Persia and the Persian Question, London, 1966; Great Soviet Encyclopedia, tr. BSE3, New York, 1981.
محسن احمدی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: