صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / فولکلور مراسمی / آیینهای گذر / عروسی / حنابندان /

فهرست مطالب

حنابندان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 2 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

بختیاریها در مراسم حنابندان ترانۀ «حناحنا» می‌خوانند (بزرگ‌نیا، 13). گیلانیها رباعی‌خوان یا درویشی را دعوت می‌کنند تا اشعاری در وصف مراسم بخواند (پاینده، 74). در الاشت، داماد همۀ دوستانش را به خانۀ خود دعوت می‌کند و همگی پیش از مراسم حنابندان، به بازیهای محلی ازجمله شاه‌وزیربازی (پورکریم، 111) و چه‌چوب‌چه‌بازی (برای آگاهی از نحوۀ بازی، نک‍ : پهلوان، 163) می‌پردازند. در حین حنابندانِ عروس نیز دختران و زنان جوان با رقص، ترانه‌خوانی و تشت‌زنی، شور و غوغایی به راه می‌اندازند (پورکریم، 112). 
نوای ضرب و دایره و گاه کمانچه در مراسم حنابندان خراسانیها شنیده می‌شود و زنان می‌خوانند: عروس حنا می‌بنده / با دست و پا می‌بنده / حنای رای (راه) کاشونه / چه خوش‌ادا می‌بنده (شکورزاده، 185). در ایزدخواست بعد از حنابندان، برای ناهار به خانۀ عروس می‌روند و لوطیها ساز و نقاره می‌نوازند و مردان ترکه‌بازی می‌کنند (رنجبر، 320). در کوملۀ گیلان، درویشی حنا را در دست راست داماد می‌گذارد و اشعار مخصوص حنابندان را می‌خواند (شهاب، 76).
در سنگستان، حنابندان در شب اول عروسی (در اصطلاح محلی، عیش) و طی مراسمی خاص برگزار می‌شود. خیام‌خوانی و رقص و پای‌کوبی ‌از جملۀ این مراسم است (احمدی، 1 / 55). در منطقۀ خور و بیابانک نیز عروس را در خانۀ پدری و پیش از داماد حنا می‌بندند. در زمان حنابندان، نوازندگان دف و دایره می‌زنند و زنان ترانه‌هایی می‌خوانند (طباطبایی، 138-143).
از جملۀ ترانه‌های شب حنابندان در ایزد‌خواست چنین است: عروس‌و حنا می‌بندیم / به دست و پا می‌بندیم / اگه حنا نباشه / با آب‌طلا می‌بندیم (رنجبر، 440)؛ در سمنان می‌خوانند: امشب که نوبت ما ست / یارب حنا می‌بندیم / حنا، حنا، حنایه / یارب چه خوش‌نمایه / حنا، حنا، حنایه / حنا چه خوش‌نمایه (احمدپناهی، 249-250)؛ اهالی فارس نیز این ترانه‌ها را برای حنابندان دارند: آی حنا و آی حنا و گل و گل‌بنه حنا / خلعت دوماد بیار به اهل مجلس بنما / / آی حنابند آی حنابند، طشت ببر بالای بون / حنای دوماد ببند اندر میون قوماشون (قومهایش) / / جون من و جون تو و جون من قربون تو / جون تو دسمال بدوزم سی حنابندون تو (همایونی، ترانه‌ها ... ، 110) / / ای حنابند، ای حنای کرمونی را خوب ببند / خانم عروس، بی‌بی عروس، دست بگیر حنا ببند (ژوکوفسکی، 103). 

خوراک

در برخی از شهرها رسم است که با خوراکی خاص در این شب از میهمانان پذیرایی می‌کنند. مونس‌الدوله شیرین‌پلو یا مرغ‌پلو را از خوراکهای مخصوص این شبِ تهرانیهای زمان قاجار معرفی می‌کند (ص 46؛ نیز نک‍ : کتیرایی، 174-175). در منطقۀ اوز، مراسم حنونو در شب برگزار می‌شود و از میهمانان با میوه و شیرینی و گاه نخود آب‌پز پذیرایی می‌کنند (کمالی، 160). در گذشته، در این شهر مردم در شب حنابندان حلوا و تخمۀ هندوانه می‌خوردند (همو، 162). در جنت‌رودبار، پس از حنابندان داماد، همه به خانۀ او می‌روند، و شام به میهمانان فسنجان و کله‌پاچه می‌دهند (پناهی، 135).
در تهران قدیم، روز حمام دامادی نیز از میهمانان با شربت و شیرینی پذیرایی می‌شد. اگر عروسی در فصل زمستان بود، از خانۀ داماد دو قوری بزرگ چای یک‌رنگ به حمام می‌فرستادند. سپس داماد رختهای خلعتی را می‌پوشید و با ساز و آواز به خانه می‌رفت (کتیرایی، 177).

آداب مرتبط با حنابندان

در قزوین در شب حنابندان، خانوادۀ داماد به منظور دعوت میهمانان به مراسم، کله‌قندهای کوچکی برای همۀ آنها می‌فرستد (سالور، 5 / 4017). در همدان، در این شب، پس از بازگشت داماد از حمام، اهالی روی پشت‌بامهای خود پنبه‌دانه می‌ریزند و با نفت آتش می‌زنند و برخی نیز روی داماد آب می‌پاشند و معتقدند که نشانۀ روشنایی است (هاشمی، 70). 
در ایزدخواست، مراسم حنابندان را دو بار به نامهای «حنا‌بندون دزده» و «حنا‌بندون آشکار» اجرا می‌کنند. در مراسم «حنابندون دزده»، حنا را از خانۀ داماد به خانۀ عروس می‌برند و بعد از حنابستن عروس، به خانۀ داماد برمی‌گردند و داماد را حنا می‌بندند. فردای آن روز هم، مادر عروس و مادر داماد برای میهمانان خود صبحانه می‌فرستند. در مراسم «حنابندون آشکار»، بعد از حمام بردن عروس و داماد، همۀ میهمانان به خانۀ عروس می‌روند و خانوادۀ داماد سینی بزرگی محتوی حنا، شیرینی، شمع روشن و کیسه‌هایی مخصوص در برابر عروس می‌گذارند. بعد از حنابستن عروس، مقداری حنا در کیسه‌ها می‌گذارند و به برخی از میهمانان می‌دهند (رنجبر، 320).
در سمنان نیز حنابندان در دو مرحله انجام می‌شود. حنابندان اول، شب قبل از عقدکنان و بسیار مختصر است و در حمامی که قرق کرده‌اند، انجام می‌‌شود. در این مراسم حنا را به‌صورت سرفندقی (سرانگشتی) می‌بندند، یعنی سکه‌ای را که داماد فرستاده است، با مقداری حنا کف دست عروس می‌گذارند. انگشتان عروس را از زیر ناخنها می‌بندند تا تنها نوک انگشتانش رنگ بگیرد. بعد از حنا‌گذاشتن، انگشتانش را با «انگشتانۀ حنا» که پارچه‌هایی یراق‌دوزی‌شده است، می‌بندند و کمی حنا کف دستش می‌گذارند تا روز بعد که حنا را می‌شویند (احمدپناهی، 245). در حنابندان دوم که شب عروسی صورت می‌گیرد، داماد را به حمام می‌برند. در سمنان رسم بر این است که دلاکها از دختر و پسر، از زمان به دنیا آمدن تا پیش از عروسی‌شان، مزد حمامی نمی‌گیرند و در این هنگام، پدران مزد آنها را یکجا همراه با شیرینی پرداخت می‌کنند. در روز حنابندان، داماد با دوستان هم‌سن‌و‌سالش به حمام می‌رود. دلاک دست و پای داماد را حنا می‌گذارد و آنها را در کیسه‌های سبزرنگی که از طرف مادر عروس فرستاده شده است، قرار می‌دهد. بقیۀ حنا هم سهم دوستان داماد می‌شود (همو، 249-250). 
در میناب، حنیر (حنا) را در 3 نوبت به دست و پای عروس می‌بندند. حنای شب اول را حنیر‌دزدی می‌گویند که به‌جز اقوام نزدیک عروس و داماد، کس دیگری در مراسم حضور ندارد. حنای شب دوم، حنای راستی یا فاش نام دارد و همۀ اقوام و دوستان در این مراسم دعوت‌اند و برای شگون و به ‌توصیۀ ملا، حنا در هنگام ظهر بسته می‌شود. این حنا را خانوادۀ عروس و داماد، هرکدام جداگانه، با شاخه‌های درخت لیمو، نارنج، برگ ریحان، گل محمدی و یاسمن، و گل خشک تزیین می‌کنند و آن را در نمونۀ کوچکی از کشتی‌ به نام بوم یا خنچه ــ ساخته‌شده از چوب درخت خرما ــ همراه با کاسۀ آب، اسفند و برخی وسایل دیگر می‌گذارند و با پارچۀ توری سبز می‌پوشانند و به یکی از زیارتگاههای محل می‌برند و متبرک می‌کنند. در بین راه، زنان رقص دستمال می‌کنند و کیکنگ (کِل) می‌زنند. داماد مقداری حنا را به گوشۀ درِ زیارتگاه می‌مالد. طبقهای حنای عروس و داماد را با‌هم عوض می‌کنند و هرکدام را به خانۀ دیگری می‌برند. زنان در حین حنابستن، باسِنَک می‌خوانند که در مدح ائمه (ع) است. چند تن از دختران و زنان فامیل نیز پارچه‌های رنگارنگ یا سبزرنگی را به‌آرامی بر سر عروس و داماد می‌زنند (سعیدی، 225-227). حنای عروس و داماد در اتاقی مخصوص و به دست زنانی درست می‌شود که طلاق نگرفته باشند و شوهرشان نمرده باشد. لباس عروس در هنگام حنابستن باید سبز‌رنگ باشد. در حنابندان شب سوم، دختر یا پسربچه‌ای را با عنوان هابِل عروس و داماد در کنار عروس و داماد می‌نشانند و دست و پای آنها را نیز حنا می‌بندند. در تمام طول حنابندان، زنان و دختران به رقص و شادی و کلکله می‌گذرانند. پس از حنابندان، داماد کاردی نقره‌ای را در پارچه‌ای سبزرنگ می‌پیچد و آن را بر کمر، و قرآنی نیز بر سینۀ خود می‌بندد تا شب زفاف که خواهرش آنها را باز‌می‌کند (همو، 230-231). 
سفرنامه‌نویسانی که از ایران دیدن می‌کردند، شانس این را داشتند تا در مراسم حنابندان حاضر شوند و شاهد آن باشند. سرنا در 1301 ق / 1884 م، در مراسم حنابندان دختر ملایی در رودبار حضور داشته و این مراسم را شرح داده است (ص 291). رایس نیز نوشته است: دختران ایرانی زمانی‌که به سن 8- 9سالگی می‌رسند، عروس می‌شوند و آنها را به حمام برده، دست و پایشان را حنا می‌بندند و گاه با نیل، نقشهای ماهرانه‌ای بر پاهایشان می‌کشند (ص 140). اُلئاریوس هم شاهد این مراسم بوده و می‌نویسد: بعد از حنابندان، دستمالهای کوچکی حاوی مقداری حنا به هر‌کدام از میهمانان می‌دهند و آنها آن را به خانه می‌برند و به دست خود می‌مالند (2 / 668).

باورها

در مراسم حنابندان در شهرهای مختلف، پسربچه یا دختربچه‌ای در اجرای مراسم حضور دارد، با این نیت که فرزند اول عروس و داماد، پسر یا دختر شود. در داریون، رسم بر این است که سکه‌ای کف دست عروس می‌گذارند و پسربچه‌ای آن را برمی‌دارد، با این نیت که فرزند اول پسر شود (بذرافکن، 130). در الموت، دختری خردسال از نزدیکان عروس، 3 بار و هر بار یک دقیقه دست عروس را حنا می‌گذارد. اگر عروس بخواهد بچۀ اولش پسر باشد، این کار را پسربچه‌ای انجام می‌دهد. سپس به خانۀ داماد می‌روند و مشابه همین مراسم در آنجا نیز برگزار می‌شود (عسگری، 8). بختیاریهای چهارلنگ مقداری نبات کف دست عروس می‌گذارند و مقداری حنا روی آن می‌مالند. عروس دستش را بالای سرش می‌برد، به شکلی که کف دستش رو به بالا باشد. سپس پسربچه‌ای نبات و حنا را برمی‌دارد. به عقیدۀ آنها، این کار باعث می‌شود بچۀ اولشان پسر باشد (سرلک، 37- 38). در چهارمحال و بختیاری، بعد از اینکه عروس را حنا بستند، داخل حنا سکه‌ای می‌گذارند و به پسربچه‌ای می‌گویند تا سکه را بردارد، با این نیت که بچۀ اول عروس پسر شود (حنیف، 42).
در بسیاری از شهرها، حنای کف دست عروس و داماد را برای بخت‌گشایی استفاده می‌کنند و معتقدند دختران و پسران اگر مقداری از آن حنا را استفاده کنند، بختشان باز‌می‌شود (برای نمونه، نک‍ : در دامغان: کشاورز، 240؛ در الاشت: پورکریم، 112؛ در جنت‌رودبار: پناهی، 136؛ در سوادکوه: یوسفی، 80؛ در ابیانه: نظری، 558). در کوچان گیلان حنای اضافی را در میان مجلس می‌گردانند و همۀ خانمها برمی‌دارند؛ بر‌خلاف سایر شهرها، دختران نباید از این حنا بردارند، چون نشانۀ آن است که شوهر می‌خواهند (فقیه، 1 / ‌116-117).
در ویشکاننک گیلان، عروس حنای دست خود را به سوی دختران پرت می‌کند و دختران به آن هجوم می‌برند و به دست خود می‌مالند (بشرا، 74). همچنین، جوانان سمنانی برای تبرک و برای اینکه داماد شوند، پشت‌سر داماد می‌ایستند و قبل از اینکه کیسه‌ها را در دست داماد کنند، از حنای دست او می‌قاپند و به دست و پای خود می‌مالند (احمدپناهی، 250). 
در تکاب، زمانی که برای حنابستنْ سکه‌ای کف دست عروس می‌گذارند، دختران جوان برای به دست آوردن آن سکه با‌هم رقابت می‌کنند و هر دختری که بتواند آن را از مشت عروس دربیاورد، به حسن شهرت معروف می‌شود (محمدی، 324). در تنکابن، در شب حنابندان چلچراغ روشن می‌کنند و به شاخه‌های آن میوه می‌آویزند و ظرف حنا و شیرینی را در سینی قرار می‌دهند. جوانها برای بخت‌گشایی سعی می‌کنند پنهانی از میوه‌های چلچراغ بخورند. در برخی از جاهای تنکابن پیش از آنکه با رقص و پای‌کوبی عروس را حنا ببندند، داماد وقتی به خانۀ عروس می‌رسد، پول نقد یا بسته‌های حلوا روی عروس می‌ریزد (دانای علمی، 181). 
بروجردیها نیز به مراددهی حنای شب عروسی اعتقاد دارند و مقداری از آن را به نیت کاری خیر به انگشتان دست و پای خود می‌زنند. حتى آنهایی که مشکلی ندارند، سبزی حنای تازه‌آب‌دیده را به دست خود می‌زنند و معتقدند شگون دارد (حنیف، همانجا).
در بَرزُک کاشان، پیش از عقدکنان، رسم بر این است که پس از حنابستن عروس در حمام، هر‌که در حمام است، از حنا و صابون عروس به تنش بمالد. آنها این کار را خوش‌یمن می‌دانند (جهانی، 44). در اراک در این شب، اقوام داماد سعی می‌کنند شیئی از خانۀ عروس بدزدند و به خانۀ داماد ببرند و این را نشانۀ قدرت و توانایی داماد می‌دانند (محتاط، 2 / 299).
در بلسبنۀ گیلان، برای حنابستن عروس و داماد از دو دختر سیده و مؤمن دعوت می‌کنند (بشرا، همانجا). در تکاب افشار، وظیفۀ حنابستن عروس بر عهدۀ زنی است که اولادش نمرده، و سالم باشند (محمدی، همانجا). در الاشت، فردی که به‌اصطلاح به او عروس‌مار (= مادر عروس) می‌گویند، عروس را حنا می‌بندد (پورکریم، همانجا). خراسانیها عقیده دارند زنی که حنا به دست و پای عروس می‌بندد، باید یک‌بخته باشد، وگرنه عروس گرفتار هوو می‌شود (شکورزاده، 205). همچنین، خراسانیها هنگام بستن حنای عروس، تخم‌مرغی درون دستمال می‌گذارند و روی پیشانی عروس می‌بندند و محکم روی دستمال می‌زنند تا تخم‌مرغ روی پیشانی عروس بشکند؛ آنها معتقدند به سهولتِ شکستن تخم‌مرغ، «مهر بکارت» دختر هم توسط داماد شکسته خواهد شد (همو، 206).
در میناب، اعتقاد بر این است که از حنای شب اول، یعنی از حنیردزدی، جز عروس و داماد، کسی نباید استفاده کند، چون شگون ندارد؛ آنها اضافی حنیر‌دزدی را به آب روان می‌دهند تا زن و شوهری که با‌هم اختلاف دارند، از آن استفاده نکنند، که در غیر این‌صورت، باعث اختلاف عروس و داماد در آینده می‌شود (سعیدی، 225). آنها همچنین قبل از حنابندان، شکلاتی در دهان عروس و داماد می‌گذارند و آن شکلات را به دختری که بختش بسته است، می‌دهند تا بخورد و بختش باز‌شود (همو، 226).
در جیلدانِ لشت‌نشا در گیلان، خواهر داماد بعد از حنابستن عروس، مقداری از حنا را به سمت بالا پرتاب می‌کند تا به سقف اتاق بچسبد، به این نیت که عروس سربلند ‌شود (بشرا، 74-75). در رشت‌آباد کوچصفهان، مردم باور دارند خواهر عروس که مسئول حنابستن داماد است، هر دعایی برای آن دو بکند، برآورده می‌شود (همو، 75). 
در گذشته در گیل و دیلم، حمام عمومی بهترین جا برای انتخاب عروس بوده است، اما امروزه جشن حنابندان فرصتی را برای آشنایی دختران با پسران فراهم می‌آورد (پاینده، 61، حاشیه).

حنابندان در مثلها

مازندرانیها می‌گویند: حنابندان خوش است که پدرْ پسر را داماد کند (ذوالفقاری، 1 / 843)؛ سیستانیها می‌گویند: خانۀ شاه‌داماد خبری نبود، خانۀ عروس حنا می‌بستند (همو، 1 / 860)؛ به گفتۀ بوشهریها: اگر امشب جیک‌جیک دندانم است / فردا شب حنابندانم است (همو، 1 / 346)؛ شهررضاییها نیز می‌گویند: فلک! ز دست حنابندی‌ات دلم خون است / عروسی‌ات که چنین است، ماتمت چون است؟ (همو، 2 / 1368).
حنابستن در موارد دیگری چون حنابستن مادر و نوزاد (کتیرایی، 65)، حنابستن در شب اسفندی (انجوی، 1 / 89)، حنابستن تازه‌عروس پیش از عید نوروز (همایونی، گوشه‌ها ... ، 166-167)، حنابستن کودک در مراسم ختنه‌سوران (احمدپناهی، 261)، و بسیاری مراسم دیگر مرسوم است (نک‍ : ه‍ د، حنا).

مآخذ

 آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ احمدی ری‌شهری، عبدالحسین، سنگستان، شیراز، 1382 ش؛ اسدیان، محمد، آیینهای گذر در ایران، تهران، 1384 ش؛ الئاریوس، آدام، سفرنامه (اصفهان خونین شاه صفی)، ترجمۀ حسین کردبچه، تهران، 1379 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، 1352 ش؛ ایرانی، اکبر، «آداب ازدواج و عروسی در کلور امامرود خلخال»، نجوای فرهنگ، تهران، 1388 ش، س 4، شم‍ 12؛ بذرافکن، جلال، فرهنگ مردم داریون، شیراز، 1389 ش؛ بزرگ‌نیا، پیمان، «نگاهی به ترانه‌های محلی ایل بختیاری»، نجوای فرهنگ، تهران، 1388 ش، س 4، شم‍ 12؛ بشرا، محمد و طاهر طاهری، آیینهای گذر در گیلان، رشت، 1389 ش؛ بیگدلی، محمدرضا، ایلسون (شاهسون)‌های ایران، تهران، 1372 ش؛ پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ پناهی، عباس، پژوهشی در مردم‌شناسی دهستان جنت‌رودبار رامسر، قم، 1389 ش؛ پورکریم، هوشنگ، الاشت، تهران، وزارت فرهنگ و هنر؛ پهلوان، کیوان، فرهنگ عامۀ الاشت، تهران، 1385 ش؛ جوکار، خداخواست، کمربند سبز فارس، شیراز، 1388 ش؛ جهانی برزکی، زهرا، «برزک و برخی از آداب مردم آن»، فرهنگ مردم، تهران، 1385 ش، س 5، شم‍ 19-20؛ حنیف، محمد، سور و سوگ در فرهنگ عامۀ لرستان و بختیاری، تهران، 1386 ش؛ خلعتبری لیماکی، مصطفى، فرهنگ مردم تنکابن، تهران، 1387 ش؛ دانای علمی، جهانگیر، فرهنگ عامۀ تنکابن، تهران، 1389 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رحیمی، حبیب و سهیلا هاشمی، جام ارسنجان‌نما، قم، 1388 ش؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، قم، 1373 ش؛ ژوکوفسکی، والنتین، اشعار عامیانۀ ایران (در عصر قاجاری)، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1382 ش؛ ساعدی، غلامحسین، خیاو یا مشکین‌شهر، تهران، 1354 ش؛ سالور، قهرمان‌میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1377 ش؛ سرلک، رضا، آداب و رسوم و فرهنگ عامۀ ایل بختیاری چهارلنگ، تهران، 1385 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ شادابی، سعید، فرهنگ مردم لرستـان، خرم‌آبـاد، 1377 ش؛ شکـورزاده، ابـراهیم، عقاید و رسوم مردم خـراسان، تهران، 1363 ش؛ شهاب کومله‌ای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، 1386 ش؛ طباطبایی، لسان‌الحق، سرو ایراج، تهران، 1387 ش؛ عسگری، نصرالله، فرهنگ مردم الموت، قزوین، 1391 ش؛ فقیه محمدی جلالی، محمدمهدی، سیمای کوچان، قم، 1383 ش؛ قاسمی، احد، مغان، نگین آذربایجان، تهران، 1377 ش؛ کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، 1348 ش؛ کرزبر یاراحمدی، غلامحسین، فرهنگ مردم بروجرد، تهران، 1388 ش؛ کشاورز دامغانی، علی‌اصغر، صددروازه، تهران، 1352 ش؛ کمالی، محمدشریف، «خانواده و ازدواج در شهر اوز»، فرهنگ مردم، تهران، 1390 ش، شم‍ 40؛ لهسایی‌زاده، عبدالعلی و عبدالنبی سلامی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، شیراز، 1380 ش؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما؛ محمدی، علی، تکاب افشار، تهران، 1369 ش؛ محمدی خمک (سکایی سیستانی)، جواد، «عروسی در سیستان» (چاپ‌نشده)، تحقیقات میدانی، آبان 1393 ش؛ مشایخی، محمدجواد، فرهنگ مردم تایباد و باخرز، مشهد، 1388 ش؛ مونس‌الدوله، خاطرات، به کوشش سیروس سعدوندیان، تهران، 1380 ش؛ نصری اشرفی، جهانگیر، وازیگاه، تهران، 1392 ش؛ نصیری، معصومه و مریم اسمعیلی، مجن، بهشت پنهان، تهران، 1389 ش؛ نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، 1384 ش؛ نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ، تهران، 1343 ش؛ نوربخش، حسین، جزیرۀ قشم و خلیج‌فارس، تهران، 1369 ش؛ هاشم‌نیا، محمود و ملوک ملک‌محمدی، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، 1380 ش؛ هاشمی، علیرضا، «آداب و رسوم ازدواج در همدان»، نجوای فرهنگ، تهران، 1385 ش، س 1، شم‍ 1؛ همایونی، صادق، ترانه‌های محلی فارس، شیراز، 1379 ش؛ همو، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1348 ش؛ همو، گوشه‌هایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش؛ یزدان‌پرست، مریم‌بیگم، «حمامهای شوشتر»، مجموعه مقاله‌های همایش حمام در فرهنگ ایرانی، تهران، 1384 ش؛ یوسفی، فریده، فرهنگ و آداب و رسوم سوادکوه، ساری، 1389 ش؛ نیز:

Allemagne, H. René d’, Du Khorassan au pays des Backhtiaris, Paris, 1911; Rice, C. C., Persian Women and their Ways, London, 1923; Serena, C., Hommes et choses en Perse, Paris, 1883; Valle, P. della, Viaggi, Brighton, 1843.
مریم سامعی

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: