صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / فرهنگ مردم (فولکلور) / اماکن / زیارتی و مذهبی / چهار امام زاده /

فهرست مطالب

چهار امام زاده


آخرین بروز رسانی : دوشنبه 16 دی 1398 تاریخچه مقاله

چَهارْاِمامْزاده، زیارتگاهی در روستای دستگرد، از توابع بخش کهک قم. زیارتگاه در محوطه‌ای نسبتاً وسیع، و محصور با دیوارهای ساخته‌شده از سنگ و گل، قرار دارد. چند درخت توت، انجیر و بادام کهن‌سال نیز در محوطه وجود دارد. این زیارتگاه شامل دو بقعۀ شبیه به هم هستند. بقعۀ اصلی در قسمت بلند محوطه، سمت جنوب، قرار دارد و مصالح آن از سنگ و گچ و خاک است؛ این بنا گنبدی به شکل کلاه‌خود، صحن، ایوان جلو و چند اتاق گلی در سمت چپ دارد. به گفتۀ اهالی محل، دو تن از نوادگان ذکور امام موسى کاظم (ع) در این مقبره دفن‌اند. بقعۀ دیگر در قسمت شمالی و در ارتفاع پایین‌تر قرار دارد. این بنا نیز سقفی گنبدی‌شکل دارد و محل دفن دو تن از نوادگان مؤنث آن امام است. 
براساس زیارت‌نامه‌های موجود، نام امامزادگان مدفون در این دو بقعه عبارت است از: شاهزاده ابراهیم، شاهزاده ابوطالب، سکینه خاتون و سُتّیه بانو. براساس سنگ‌نوشتۀ بالای در بقعۀ اصلی، بنای امامزاده مربوط به 1074 ق است: نام شاهان واجب التعظیم / از خدا طالب است و ابراهیم / / جای جنت سرای مرقدشان / امر قیصر نمود عقل سلیم / / سال هفتاد و چار بعدِ هزار / شد تمام این بنا و گشت مقیم. 
دربارۀ کرامات و معجزات این امامزادگان، مردم حکایتهای فراوانی نقل می‌کنند؛ ازجمله اینکه، یکی از بنّاهای سال‌خورده نقل می‌کند که حدود 70 سال پیش به اتفاق کارگری مشغول مرمت دیوارهای صحن و ایوان جلو زیارتگاه بوده‌است که ناگهان قسمت وسیعی از دیوار اصلی و سقف فرو می‌ریزد و هر دو زیر انبوهی از خشت و خاک دفن می‌شوند، اما هیچ‌گونه آسیبی به آنها وارد نمی‌شود. افزون براین، نقل شده‌است که آب جاری داخل محوطۀ زیارتگاه بسیاری از بیماران لاعلاج را درمان کرده است. 
به گفتۀ سال‌خوردگان محل، تا حدود 60 سال پیش در کنار ضریح و مرقد بقعۀ جنوبی (شاهزاده ابراهیم و شاهزاده ابوطالب) سنگ سیاهی در ابعاد 15 سانتی‌متر، وجود داشت که شبیه به سنگ کعبه بود. اهالی روستا و زائرانی که از جاهای دیگر به زیارت می‌آمدند، چنانچه حاجتی داشتند، آن سنگ را به عنوان گرو و امانت به خانه می‌بردند و پس از گرفتن حاجت، آن را به جای خود برمی‌گرداندند. دربارۀ این سنگ نقل می‌کنند که یکی از بنّاهایی که اعتقادی به آن سنگ نداشته است، هنگام ساخت یکی از دیوارهای اطراف بقعه، آن را میان دیوار می‌گذارد، اما روز بعد می‌بیند که سنگ در جای اصلی خود ــ یعنی کنار مرقد ــ قرار دارد؛ از‌این‌رو به آن سنگ اعتقاد پیدا می‌کند. 
افزون براین سنگ، دستی چوبین با مشت بسته بر روی مرقد بود که زائران هنگام زیارت، نخست آن را برمی‌داشتند و می‌بوسیدند و سپس بدن خود را با آن تبرک می‌کردند. برخی نیز برای گرفتن حاجت و شفای بیمارشان، آن را برای مدتی به خانۀ خود می‌بردند. این دست نیز سالها پیش مفقود شده‌است. می‌گویند داخل آن دست، نسخه‌ای از دفینه‌های زیر و اطراف مرقد بوده است.

مصطفى جعفرزاده دستجردی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: