آفتاب دهلوی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 29 آبان 1398
https://cgie.org.ir/Fa/article/240175/آفتاب-دهلوی
سه شنبه 31 تیر 1404
چاپ شده
1
آفْتابِ دِهْلَوی، ابوالمظفر مروّجالدین یا جلالالدین (1130-1221ق / 1718-1806م)، امیر و شاعر فارسیگوی هندی، ملقب به شاه عالَم ثانی. نامش میرزا عبدالله و پدرش عزالدین عالمگیر ثانی و جدش شاه عالم اول بود. وی آخرین سلطان از سلاطین مستقل دهلی بود. 25 سال از آغاز عمرش را همراه پدر در تبعید و زندان گذرانید. در 1173ق / 1760م پدرش کشته شد، و در این زمان شاه عالم در پَتْنه بود و در همین شهر در 14 جمادیالاول 1173ق / 3 ژانویۀ 1760م اعلام پادشاهی کرد. از اتفاقات مهم دوران حکومت او تسلط انگلیسیها بر بنگاله بود. وی در 1179ق / 1765م به دسیسۀ انگلیسیها و به سبب طمع به وعدههای ایشان امیر بنگاله را تسلیم آنان کرد و سپس غلام قادرخان، یکی از بستگان امیر بنگاله، درصدد انتقام برآمده و در 1204ه / 1790م آفتاب دهلوی را نابینا کرد. وی تاریخ کور شدن خود را چنین سروده است:
ز نرگـس گـلاب ارچه نتوان کشید کشیدند از نرگسِ من گلابچـو پرسد کسی از تو تاریـخ من بگو: «کور شد دیدۀ ـ فتاب»
سلطنت لرزان و بیاقتدار او تا 1218ق / 1803م که لرد لیک انگلیسی دهلی را فتح کرد، ادامه داشت و او پس از آن تا 1221ق / 1806م که سال مرگ اوست، در قلعۀ دهلی زندانی بود و ا مقرّریی که از سوی حاکمان انگلیسی برایش تعیین شده بود، زندگی میکرد. تخلص شاه عالم در شعر فارسی و اردو «آفتاب» و در شعر هندی «بهاشا» (شاه عالم) بود و گاهی به اقتضای وزن شعر «خورشید» نیز تخلّص میکرد. اشعار بسیاری از او باقی است، ازجملۀ آنها قصیدهای است به عنوان «شهر آشوب» که دربارۀ فتنۀ غلام قادرخان سروده است به این مطلع:
صرصر حادثه برخاست پی خواری ما داد بر باد سر و برگ جهانداری ما
آفتاب در نثر و نظم فارسی، اردو، هندی و پنجابی مهارت داشت و گفتهاند سانسکریت هم میدانست. از مقدمۀ نادرات شاهی برمیآید که با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است.
نسخههایی از دیوان فارسی او در کتابخانهها ازجمله انجمن تحقیقات بهار در پتنه، در کتابخانۀ موزۀ بریتانیای لندن و کتابخانۀ ملی پاریس موجود است، اما هنوز به چاپ نرسیده است. گفتهاند که او 4 دیوان اردو داشته است، ولی تنها یک دیوان اردو از او موجود است که اشپرنگر در فهرست نسخههای خطی کتابخانههای اوده، آن را ذکر کرده است. یک مثنوی به زبان اردو به نام منظومۀ اقدس و کتابی به عنوان قصّۀ شاه شجاعالشّمس (به نثر) نیز به او نسبت دادهاند که اکنون نایاب است (مظفرملک، 30). مجموعهای از اشعار او به زبانهای اردو، فارسی، هندی و پنجابی در 1212ق / 1797م تدوین شده و او خود عنوان نادرات شاهی بر آن نهاده است. این مجموعه در 1944م به تصحیح امتیاز علیخان عرشی و با مقدمهای جامع به چاپ رسیده است. در مجلۀ اورینتل کالج (مظفرملک، صص 27-52) نیز نمونههایی از اشعار او آمده است.
آقابزرگ، الذریعة، 9 (1) / 10؛ علیحسنخان صاحب بهادر، صبح گلشن، کلکته، 1295ق، ص 7؛ مدرّس، محمدعلی، ریحانةالادب، تبریز، 1346ش، 1 / 50؛ مظفرملک، «شاه عالم آفتاب»، اورینتل کالج، 1335ش، شمـ 2؛ نیز:
Blochet, E., Catalogue des Manuscrits Persans de Bibliothèque Nationale, Paris, 1928 III, No. 1946; Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London, 1881, 720; Sprenger, A., Catalogue of the Arabic, Persian and Hindustani Manuscrips of the Libraries of the King of Oudh, Calcutta, 1854, Vol.I.
جعفر شعار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید