صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع تاریخی / منابع تاریخ ـ جغرافیایی / تاریخ بیهق /

فهرست مطالب

تاریخ بیهق


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 17 دی 1398 تاریخچه مقاله

تاریخِ بِیْهَق، از مهم‌ترین کتابهای تاریخ محلی، تألیف ابوالحسن علی بن زید بیهقی (490- 565 ق / 1097-1170 م)، معروف بـه ابن‌فندق (نک‍ : دبا، 13 / 482 بب‍ ، 14 / 285- 286). این کتاب دربارۀ تاریخ و جغرافیای ناحیۀ بیهق و شرح حال بزرگان آنجا و خاندان حکومتگر منطقه است.
بیهق نام شهر و ناحیه‌ای است کهن در خراسان از توابع نیشابور که شهر عمدۀ آن سبزوار کنونی است (قزوینی، 104). مؤلف در تدوین کتاب از منابع کتبی فراوانی بهره ‌گرفته است که برخی از آنها مانند تاریخ بیهقی تألیف علی بن ابی‌صالح خواری، و سیاق‌ التاریخ نوشتۀ ابوالحسن بن عبدالغافر فارسی اکنون از میان رفته‌اند. افزون بر این، مؤلف در کتاب از اخبار، احادیث و حکایات رایج در افواه مردم نیز بهره برده است. بسیاری از پژوهشگران دربارۀ اهمیت کتاب از لحاظ تاریخ، دیدگاه مؤلف آن دربارۀ تاریخ و فواید آن، و نیز اهمیت ادبی آن نکات ارزشمندی یادآوری کرده‌اند (نک‍ : همو، 104- 107؛ بهار، 2 / 364-372؛ بهمنیار، «د»؛ زرین‌کوب، 73؛ صفا، 2 / 995)، اما این اثر ازلحاظ فرهنگ مردم و ادبیات شفاهی نیز واجد اهمیت است. در تاریخ بیهق، حکایتهای فراوانی دربارۀ شخصیتهای تاریخی، وجه تسمیۀ شهرها، چگونگی بنای آنها، قلاع، قناتها، و نیز برخی پدیده‌های طبیعی و اجتماعی آمده است که همه ریشه در ادبیات شفاهی دارند. ازاین‌رو، این کتاب را باید یکی از منابع مهم برای توضیح نوع حکایت به‌ شمار آورد که برخی از موارد و مصادیق آنها عبارت‌اند از:
1. سرو کاشمر و سرو فریومد: اگرچه در کتابهایی مانند ثمار القلوب (نک‍ : ثعالبی، 590 -591) و برخی از متون پهلوی (نک‍ : معین، 339-343) مطالبی دربارۀ این درختان آمده است، اما آگاهیهایی که مؤلف تاریخ بیهق دراین‌باره به دست می‌دهد، بسیار مبسوط است که ازجمله می‌توان به ذکر اعتقادات مردم دربارۀ این درختان اشاره کرد (ص 489- 495).
2. وجه‌ تسمیۀ شهرها: دربارۀ وجه تسمیۀ بیهق و شهرها و آبادیهای آن مانند سبزوار، زمیچ، کهناب، لویدسی، نیشابور و مسجد سبزوار حکایتهای مختلفی (نک‍ : ه‍ د، ادبیات شفاهی، حکایت) از زبان مردم نقل شده که در همۀ موارد بنای شهرها و آبادیها بـه پـادشاهان اساطیـری ایـران منسوب شـده است (ص 54 بب‍ ‌). مؤلف گاه دربارۀ یک مورد معین، مثل بیهق، چند روایت نقل کرده (نک‍ : ص 54)، و در مواردی نیز مانند دیه لویدسی، ضمن نقل یک حکایت اضافه کرده است: «و قومی چیزی دیگر گویند، و الله اعلم» (ص 80).
3. حکایتی که دربارۀ هارون‌الرشید و اقامت چندماهۀ او در خانۀ «دهقان» کهناب، و زیرکی و هوشمندی دختر دهقان آمده است (ص 90-91)، از جملۀ حکایاتی است که در ادبیات شفاهی مشابه آن فراوان است (نک‍ : جعفری، 79- 85).
4. در فصل «در ذکر مضاف و منسوب به هر شهری» آمده است: «در هر ناحیتی و ولایتی چیزی بود بدان ناحیت و ولایت منسوب»؛ مثلاً حکمای یونان، زرگران شهر حران، جولاهگان یمن، کاغذیان سمرقند، صباغان سجستان، اصحاب ناموس غزنین، عیاران طوس، صوفیان دینور، دزدان و متواریان نواحی ری و جز آن (ص 46). مؤلف همچنین در فصل «در ذکر آفات و امراض ولایات»، بیماریهای ویژه‌ای را به برخی از شهرها و ولایات منسوب کرده است که برخی احتمالاً علل طبیعی داشته‌اند و بیشتر آنها ناشی از باورها و اعتقادات مردم دورۀ مؤلف بوده است، مانند «هرکه در تبت شود همیشه خندان و گشاده‌رو بود تا که از آنجا بیرون آید، چنان‌که به هیچ مصلحت خویش نپردازد»؛ «در اهواز هرکه سالی مقام سازد و عاقل و متفرس بود، در عقل ‌و فـراست و ذکای او نقصان پدید آیـد ... و غربـا را آنجا دیوانگی آرد»؛ «در مصیصه [از شهرهای شام] غربا به اندک مایۀ روزگار دیوانه شوند». در همین فصل حکایاتی هم دربارۀ عجایب برخی از شهرها نقل شده که همۀ آنها در شمار باورهای مردم‌اند (ص 47-52).
5. مطالب بااهمیت دیگری نیز در کتاب آمده است که فقط به آنها اشاره می‌شود، ازجمله: مساجد محل آموزش کودکان بوده است (ص 76)؛ نام‌گذاری برخی از سالها به سوانح طبیعی مانند سال زلزله (ص 91) که نوعی گاه‌شماری عامیانه است؛ ارتباط‌دادن «ساسی» یا «ساسانیه» به معنی گدا، به ساسان پسر بهمن بن اسفندیار، زیرا فردی خسیس و دون‌همت بوده و پدرش «به فراست دریافته بود» که به‌دلیل «دنائت همت، مستعد پادشاهی نیست»؛ به همین سبب «هر فرومایه را که عیب و سرزنش کنند، ساسی خوانند و گدایان را ساسی یا ساسانی گویند» (ص 67 -71).
تاریخ بیهق را بار اول احمد بهمنیار تصحیح، و در 1317 ش به همراه یادداشتهایی از محمد قزوینی و محمد مشکٰوة به چاپ رساند. این کتاب را بار دوم کلیم‌الله حسینی، ایران‌شناس هندی، تصحیح و در هند به سال 1968 م منتشر کرد.

مآخذ

بهار، محمدتقی، سبک‌شناسی، تهران، 1337 ش؛ بهمنیار، احمد، مقدمه بر تاریخ بیهق علی بیهقی، به‌کوشش همو، تهران، 1317 ش؛ بیهقی، علی، تاریخ بیهق، به ‌کوشش کلیم‌الله حسینی، حیدرآباد دکن، 1388 ق / 1968 م؛ ثعالبی، عبدالملک، ثمار القلوب، به‌ کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384 ق / 1964 م؛ جعفری (قنواتی)، محمد، روایتهای شفاهی هزارویک‌شب، تهران، 1384 ش؛ دبا؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ در ترازو، تهران، 1362 ش؛ صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1378 ش؛ قزوینی، محمد، «تاریخ بیهق»، بیست مقاله، تهران، 1363 ش؛ معین، محمد، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، تهران، 1326 ش.

محمد جعفری (قنواتی)

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: