صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع معاصر / فیلمهای مستند / پولکه، یک آیین مذهبی /

فهرست مطالب

پولکه، یک آیین مذهبی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 8 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

پولْکه، یِکْ آیینِ مَذْهَبی، فیلمی به کارگردانی مجید صباغ بهروز، که مستندی با مایه‌های پژوهشی و قوم‌نگاری است و در آن به ثبت یک آیین سنتی و مذهبی پرداخته شده است که در واپسین روزهای دهۀ نخست ماه محرم، در بخشهایی از جنوب استان آذربایجان شرقی برگزار می‌شود. 
مراسم پولکه (سوزاندن توپی پارچه‌ای) در مناطقی همچون روستاهای شهرستان عجب‌شیر (مثل شیشِوان و هِروان) و شهرستان بناب با شور و شوق به‌جا آورده می‌شود و یکی از منحصربه‌فردترین آیینهای عزای حسینی است که نظیر آن در سایر مناطق شیعه‌نشین جهان برگزار نمی‌شود (زینالی، بش‍ ؛ نیز نک‍ : «نگاهی به ... »، 11). 
از آنجا که در منابع مکتوب اطلاعات قابل استنادی در ضرورت و چرایی اجرای این مراسم وجود ندارد ــ به‌طوری‌که حتى معتمدان و برگزارکنندگان محلی هم از سابقه و دلایل آن بی‌اطلاع‌اند ــ ناگزیر به پاره‌ای نظرهای جسته و گریخته در باب چگونگی اجرای این مراسم بسنده شده است (علیزاده، بش‍ ). 
صباغ بهروز به چگونگی اجرای آیین مذهبی پولکه در روستای شیشوان، بخش مرکزی شهرستان عجب‌شیر، جایی که مردمانش از راه کشاورزی و باغداری گذران زندگی می‌کنند، اشارۀ کوتاهی کرده است. او یک سال پیش از ساخت فیلم، به‌عنوان عکاسِ مشاهده‌گر، از نحوۀ اجرای آیین پولکه عکس‌برداری کرده بود (امامی، 101؛ کلانتری، 65). 
صباغ بهروز این فیلم را به‌شیوۀ مرحله به مرحله (امامی، همانجا)، و در نهایت براساس ایدۀ اولیه‌ای که نادر افشارنادری به آن اعتقاد داشت، ثبت کرده است. براساس ایدۀ افشارنادری، فیلم مردم‌نگار ضبط پدیده‌هایی از فرهنگ یک جامعه است، که در معرض تغییر و تحول قرار دارد (ص 31). همچنین از نظر او در این نوع فیلمها نباید به ارتباط متداوم پدیده‌های اجتماعی لطمه زد (همو، 29). از این بابت، کارگردان فیلمش را با عکسهایی که از مراسم عزاداری مردم روستای شیشوان گرفته بود، آغاز می‌کند تا احساس و شگفتی مخاطبانش را نسبت به آنچه در این عکسها ثبت شده است و همچنین چگونگی اجرای این آیین برانگیزد (کلانتری، همانجا). او گفته است وقتی برای بار نخست مطالبی دربارۀ این آیین شنید، سخت در شگفت شد؛ زیرا تا پیش از آن در ایام محرم برای عکاسی به شهرهای زیادی سفر کرده بود، اما چیزی به اسم آتش‌گردانی در محرم نشنیده و ندیده بود («پولکه»، بش‍ ). 
صباغ بهروز در فیلمش یادآوری می‌کند که برای کسب اطلاع از این مراسم و جمع‌آوری مدارک لازم، دوباره به منطقه سفر می‌کند؛ اما پرسشهای او از کسبه، معتمدان و عزاداران بومی حاوی پاسخهای ناگویا و گاه ضد و نقیض دربارۀ قدمت و ریشه‌های این مراسم است، به این شرح: «رسم است، سُنت است»، «از قدیم بوده، ما هم از وقتی چشم باز کردیم، شاهد این مراسم بوده‌ایم»، «از صد سال، دویست سال پیش مردم در اینجا پولکه می‌گردانده‌اند»، سپس از خطرهای گرداندن پولکه می‌گویند، از پراکنده شدن آتش روی چشم و صورت و موها و سوختن دست و بدن عزاداران. همچنین برخی اظهار می‌کنند از ترس سوختن و آسیب‌دیدن دیگر پولکه نمی‌گردانند، و برخی دیگر باافتخار می‌گویند نیت دارند تا عمری از آنها باقی است در مراسم شرکت کنند، حتى اگر بسوزند. برخی نیز عقیده دارند که امام حسین (ع) آنها را از هر گونه خطری مصون خواهد داشت. 
براساس توضیحات شماری از عزاداران، از آنجا که مأموران ژاندارمری قمه‌زنی را قدغن کرده‌اند، شرکت در پولکه‌گردانی شاید تنها مراسمی است که ارادتمندان به آیینهای حسینی را در منطقه تسلای خاطر می‌دهد. با وجود این، گویا رئیس پاسگاه هشدار داده است که جلو اجرای پولکه‌گردانی را به‌عنوان «رسمی‌ خرافی» خواهد گرفت؛ پاسخ یکی از عزاداران به او این است: «من هم می‌گویم سینه‌زنی خرافات است، حالا شما بیا ثابت کن. اینها که با هم فرقی ندارند» و بعد هم این شعر را می‌خواند: دیوانۀ حسین عاقل است به خدا / هر که ایراد بگیرد غافل است به خدا. به گفتۀ عزاداران آنها برای «رضای الله» و وفاداری به آرمان امامان دین، و به طریق اولى امام حسین (ع) پولکه می‌گردانند. 
با این توضیحات است که فیلم‌ساز ابراز تمایل می‌کند که طرز ساختن پولکه را ببیند. چند جوان زنجیر بلندی را نشان می‌دهند که از یک سرش به‌عنوان دستگیره استفاده می‌کنند، و از سرِ دیگرش برای پولکه. از آنجا که حلقه‌های زنجیر گرمای آتشِ پولکه را منتقل می‌کند، آن سر زنجیر را که به دست می‌گیرند با تکه‌های پارچه عایق می‌کنند تا دستشان نسوزد. پولکه را نیز از پیچاندن تکه پارچه‌های کهنه به دور هم همانند توپ درست می‌کنند، سپس آن را به نفت سیاه آغشته، و با پیچ یا میخ به سرِ دیگر زنجیر متصل می‌کنند. سپس طرز ساختن مشعل را نشان می‌دهند که مردم می‌گویند از قدیم شامل یک پایۀ چوبی و یک آتشدان آهنی بوده که بر بالای پایه تعبیه می‌شده‌است. برای سوخت مشعل از تنۀ خشک درخت صنوبر استفاده می‌کنند که هم خوب می‌سوزد، و هم به اطراف جرقه نمی‌پراکند. تنۀ درخت را در قطعه‌های نیم‌متری با اره می‌بُرند، قطعه‌ها را با تبر نصف می‌کنند، و قطعه‌های نصف شده را محکم در آتشدان قرار می‌دهند؛ به طوری که اگر واژگون هم شود، هیزمها بیرون نریزند. از نظر آنها «مشعل نماد روشنایی»، و گرداندن پولکه‌های آتشین، یادآور سوختن خیمه‌های امام حسین (ع) است. 
یکی از عزاداران، از قول قدیمیها، ریش‌سفیدها و علما نقل می‌کند که امام حسین (ع) در شب عاشورا، هر شعله و کورسویی را در اردویش خاموش می‌کند، و در تاریکی محض از یارانش می‌خواهد هر کس مایل است، اردو را ترک کند. بیشتر لشکریان، جز یاران نزدیک او، اردو را ترک می‌کنند. پس از آن، حضرت عده‌ای را به اطراف می‌فرستد تا آتش روشن کنند، و مشعل بیفروزند تا لشکر دشمن متوجه غیبت و پراکنده شدن یاران او نشود؛ یکی هم روایت می‌کند که حضرت زینب (ع) مشعل می‌افروزد تا بچه‌هایی که در صحرا پراکنده شده‌‌اند، دور آن جمع شوند. 
بعد از این روایتها، مراسم پولکه‌گردانی در میان روستا، جلو مسجد اعظم، با ندای «حسین حسین»، و با صدای پُرطنین سنج و طبل آغاز می‌شود. هر پولکه‌گردان، پولکه را دو بار دور میدان می‌گرداند، و سپس جایش را به دیگری می‌دهد. می‌گویند هدفشان از شرکت در این مراسم، به سبب «اعتقاد و نذر» است. 
چرخاندن پولکه‌های آتشین، پاسداشت یاد «72 خورشید فروزان دشت کربلا» هم تعبیر شده است (زینالی، بش‍ ). همچنین در روایتی تاریخی آمده است که در سالهای بسیار دور، وقتی مراسم چهارشنبه‌سوری با مراسم عاشورا مصادف می‌شد، آیین آتش‌بازی به روز عاشورا منتقل می‌شد، و از آن پس اهالی روستا در عاشورای حسینی، در کنار مراسم سینه‌زنی و زنجیرزنی، مراسم آتش‌گردانی هم برگزار می‌کنند («آتش‌گردانی»، بش‍ ). 
صباغ‌بهروز گفته است: کودکان روستای شیشوان در شب عاشورا به یاد امام حسین (ع) و قیامش آتش می‌گردانند، و در شب تاسوعا، مراسمی به نام «کیچیک پولکه» (پولکۀ کوچک) برگزار می‌کنند؛ بزرگ‌ترها در شب عاشورا مراسم اصلی را با نام «بؤیوک پولکه» (پولکۀ بزرگ) برپا می‌دارند («پولکه»، بش‍‌ ). در این مراسم یک مشعل بزرگ وسط میدان اصلی روستا و جلو مسجد اعظم می‌افروزند تا مردم گرد آن جمع شوند. عزاداران ــ همچون وقتی که به زیر عَلَم گرد می‌آیند ــ یک‌به‌یک پولکۀ شعله‌ور را به دور خود می‌چرخانند. با چرخش پولکه قطره‌های داغ و مذاب نفت و تکه‌های پارچۀ شعله‌ور از توپ جدا شده، بر سر و صورت پولکه‌گردانها می‌پاشد و موجب سوختگی آنها می‌شود. هم‌زمان دو نفر هر پولکه‌گردان را دنبال می‌کنند: یکی سطل آب به دست دارد، و دیگری آب از سطل برمی‌دارد و بر پولکه‌گردان می‌پاشد («درباره ... »، بش‍ ؛ امامی، 101). حجم شعله‌های آتشی که در این شب برافروخته می‌شود، گاه آن‌قدر وسیع است که همۀ اهالی روستا دور آن جمع می‌شوند و بخشهای وسیعی از روستا با نور آتش روشن می‌شود. بسیاری از مردم تبریز، عجب‌شیر و روستاهایِ اطراف در شبهای تاسوعا و عاشورا برای دیدن این مراسم و گرفتن نذری از اهالی روستا به شیشوان می‌روند («آتش‌گردانی»، بش‍‌ ). 
صباغ‌بهروز متولد تبریز است. حضور او در مقام عکاس، و سفرش به روستای شیشوان، ارتباط با اهالی و گفت‌وگوهایش با برگزارکنندگان مراسم و داشتن «طرح و فکر» کمک کرده است که مخاطب با چگونگی اجرا و برگزاری این مراسم خاص آشنا شود (کلانتری، 65). همچنین عامل هم‌زبانی با روستاییان و آشنایی با اقلیم و محل زندگی و اشتیاق و انگیزۀ کارگردان سبب شده است که حاصل کارش تماشایی و خوب از کار دربیاید (همانجا). با وجود این، گفته شده است: به‌رغم همۀ پژوهشهایی که کارگردان انجام داده، فیلم او در حد مستندی قوم‌نگار ــ و نه قـوم‌شناس ــ است، کـه فقط اطلاعاتـی در مـورد چنـد و چـون برگزاری یک مراسم یا مناسک ارائه می‌دهد و به تحلیل کارشناسانۀ آن نمی‌پردازد (امامی، همانجا). فیلم‌ساز با آنکه تلاش کرده است فیلمش ساختاری تصویرگرا داشته باشد، موفق به استفادۀ خلاقانه از نور و دوربین نشده، و از تدوین روایی و خطی بهره گرفته است (همانجا). 

پولکه

یک آیین مذهبی در 1381 ش، با زمان 21 دقیقه توسط مجید موحد در قالب مینی دی. وی تصویربرداری شد و پژوهشگر و تهیه‌کنندۀ آن خودِ کارگردان است (کلانتری، همانجا؛ کاتالوگ ... ، 23). این فیلم در نخستین همایش تصویر عاشورا در بخش مسابقه، موفق به دریافت جایزۀ بهترین فیلم، و در دومین جشنوارۀ فیلمهای مستند میراث فرهنگی (یادگار 1382 ش)، در بخش مستندهای مردم‌نگاری، نامزد دریافت جایزه شد («درباره»، بش‍‌ ). توضیح این نکته هم ضروری است که در اواخر دهۀ 1360 ش در مرکز سینمای جوان تبریز فیلمی از همین مراسم تهیه شد که از همان زمان مهجور ماند («آتش‌گردانی»، بش‍‌ ). کارگردان چنین گفته است: بعد از نمایش جشنواره‌ای فیلمش، برگزاری این مراسم در روستاهای عجب‌شیر با مشکل مواجه شد (صباغ‌بهروز). 

مآخذ

 «آتش‌گردانی در عاشورای شیشوان»، خبرگزاری میراث فرهنگی (مل‍‌ )؛ افشار نادری، نادر، «فیلم مردم‌شناسی با نگاهی به فیلم علف»، فرهنگ و زندگی، 1352-1353 ش، شم‍ 13-14؛ امامی، همایون، «مشعلی در یک شب تاریک»، فیلم، تهران، 1382 ش، س 21، شم‍ 307؛ «پولکه»، عجب‌شیر (مل‍‌ )؛ «دربارۀ پولکه، یک آیین مذهبی»، خیمه نیوز (مل‍‌ )؛ زینالی، وحید، «مردم آذربایجان و آیینهای عاشورایی»، آفتاب (مل‍‌ )؛ صباغ بهروز، مجید (کارگردان)، مصاحبه با مؤلف، 25 / 11 / 1388 ش؛ علیزاده، حبیب، «مراسم پولکه‌گردانی»، غریب‌یوردوم (مل‍‌ )؛ کاتالوگ دومین جشنوارۀ فیلمهای مستند میراث فرهنگی تمدن ایران: یادگار، به کوشش شهنام صفاجو، تهران، 1382 ش؛ کلانتری، پیروز، 25 سال سینمای ایران: گزیدۀ فیلمهای مستند، تهران، 1382 ش؛ «نگاهی به سوگواریهای مردم آذربایجان شرقی در سالگرد شهادت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش»، ایران، تهران، شم‍ 840‘ 3 (27 / 10 / 1386 ش)؛ نیز: 

Aftab, www. aftabir. com / articles / view / religion / cjc1200580031-moharam-p1.pho / ; Ajabshir, www.ajabshir.blogsky.com / 1386 / 02 / 22 / post-10 / ; Chn, www. chn. ir / news / Print / ?Section=1&id=5085; Gharibyurdum, www. gharibyurdum. blogfa. com / post-3. aspx; Kheimehnews, www.kheimehnews.com / vdcb.sbzurhbaaiupr.html. 

عباس بهارلو

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: