صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه تهران بزرگ / میگون /

فهرست مطالب

میگون


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 31 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

دستۀ دوم از بناها و بافت شهری میگون در محدودۀ دورتر از مرکز تاریخی شهر، به‌ویژه در منطقۀ میگون نو و در دو طرف ادامۀ جادۀ میگون به سمت شمشک، ساخته شده‌اند. این ساختمانها دارای سبکهای مدرن و پست‌مدرن‌اند و با صرف هزینه‌های گزاف، در مساحتهای بسیار بزرگ، و عموماً با بیش از 4 طبقه برپا شده‌اند. مالکان و ساکنان این خانه‌ها نسبت به اهالی بومی منطقه و شهر بسیار بیگانه‌اند و عموماً مراوده‌ای با یکدیگر ندارند. تفاوت فرهنگ رفتاری و اجتماعی ساکنان این بخش از شهر با بخش سنتی و بومی گاهی موجب بروز مشکلاتی نیز می‌گردد. 
شغل مردم میگون در گذشته کشاورزی، به‌ویژه کشت محصولات دیم نظیر عدس، نخود، ماش، گندم و جو، و باغداری، و عمدۀ محصولات باغی آنها سیب شمرانی، گردو، گیلاس و آلبالو بود. افزون بر کشاورزی و باغداری، دامداری از مشاغل پرطرف‌دار در منطقه به شمار می‌آمد. وجود مراتع سرسبز و پرعلف در اطراف میگون، مانند درۀ آهنگرک، کوههای استرچال و خانیک، و درۀ هملون در جنوب و غرب، و کوه اوک یا آبک، خربزدره، کوه دیملا، و مراتع هامون و قرق‌کوه و سیالیز در شمال و شرق میگون، بسترهای بسیار مناسبی بود که حرفۀ دامداری را بسیار پررونق، پرمنفعت و پرطرف‌دار می‌کرد. 
این مشاغل از اواخر حکومت پهلوی به مرور ایام متروک شدند و اهالی میگون به کارهای راحت‌تر و شاید پرسودتر، اما با وابستگی بیشتر به دیگران، روی آوردند. بخشی از جوانان میگونی به تهران مهاجرت کرده، و به مشاغل اداری و دولتی روی آورده‌اند. گروه دیگری از آنها که در زادگاه خود مانده‌اند، عموماً مزارع، مراتع و باغهای خود را رها کرده، بخشی از آنها را فروخته، و سرمایه‌ای به دست آورده، و مغازه‌ای دایر کرده‌اند و به ارائۀ خدمات به همشهریان خود یا تازه‌واردان و مسافران رهگذر مشغول شده‌اند. 
امروزه (1389 ش) دیگر در میگون باغ بزرگ و حقیقی‌ای که درآمدزا باشد و توجه کامل و وقت کسی را به خود اختصاص دهد، وجود ندارد. آنچه در نگاه کلی به میگون، به صورت باغ و درخت دیده می‌شود، درختانی‌اند که در داخل باغچه یا حیاط خانه‌ها یا در مسیر کوچه‌ها و خیابانها کاشته شده‌اند و درآمد قابل توجهی ندارند و اگر محصول اندکی نیز می‌دهند، نوبرانه است، و کفاف اهالی خانه‌ها را نیز نمی‌دهند. 
آب مورد نیاز باغها و باغچه‌ها و درختان حیاط خانه‌ها عموماً از رودخانۀ جاجرود تأمین می‌شود، اما در برخی مناطق نیز چشمه‌هایی وجود دارد که از آب آنها نیز برای آبیاری استفاده می‌شود. این چشمه‌ها در سالهای اخیر، به سبب کاهش نزولات جوی یا مداخلات غیراصولی مردم در حفر و شکافتن زمین برای انجام ساخت‌وساز یا عمران و آبادانی و توسعۀ تأسیسات شهری، در اواسط تابستان به کلی می‌خشکند. 
آب آشامیدنی مردم میگون از چشمه‌ای به نام سرخ‌گردنی، تأمین می‌شود که در دامنۀ غربی کوه آوک می‌جوشد و به وسیلۀ لوله به مناطق و محلات شهر میگون منتقل می‌شود. میزان آب چشمۀ یادشده به حدی است که کمبودی وجود ندارد. کیفیت آب چشمۀ سرخ‌گردنی بسیار مطلوب است. پیش از لوله‌کشی و انتقال آب این چشمه به شهر میگون، اهالی شهر آب آشامیدنی خود را از چشمه‌ای به نام چشمه‌خزان که در بالامحله وجود داشت، برداشت می‌کردند. 
در 1333 ش، سیل ویرانگری از ارتفاعات اطراف شهر میگون به سمت شهر جاری شد و خسارات فراوانی به بار آورد و خانه‌های زیادی را ویران کرد و موجب کشته شدن حدود 15 نفر شد. اهالی میگون برای جلوگیری از تکرار این فاجعه، با کمک جمعیت شیر و خورشید سرخ که پس از انقلاب اسلامی نام آن به جمعیت هلال احمر تغییر کرد، اقدام به دیوارکشی و سدبندی مسیر دو طرف رودخانه کردند. در جریان این اقدام، چشمه‌خزان به‌رغم میل مردم در بدنۀ دیوار دفن شد. 
در سمت شمال رودخانۀ جاجرود و روبه‌روی چشمه‌خزان، چشمۀ دیگری به نام چشمۀ مش رجب (مشهدی رجب) وجود داشت که اهالی ساکن در سمت شمال و شرق رودخانۀ میگون آب مصرفی خود را از آن تأمین می‌کردند. این چشمه بر اثر جریان سیل یادشده به کلی دفن، و ناپدید شد. افزون بر چشمه‌های گفته‌شده، چند چشمۀ دیگر نیز در میگون وجود داشت که برخی از آنها مقدس بودند. 
یکی از این چشمه‌ها که به آب شفا شهرت داشت و مقدس بود، در بالامحل و در محلی به نام سنگ‌میون (وسط یا میان سنگ)، در زمینهای شخصی به نام خانم احترام‌ملوک واقع بود. این خانم زمینهای خود را به شخصی زردشتی به نام آبادیان فروخت. او گرداگرد زمینهای یادشده را دیوارکشی نمود و دیگر اجازۀ استفاده از چشمه را به اهالی محل و دیگران نداد. آب این چشمه سرد بود، اما برای آشامیدن مناسب نبود؛ با این حال موجب درمان بیماریهای جلدی و پوستی می‌شد و اهالی معتقد بودند که نظرکرده است. در کنار این چشمه، درخت چنار بسیار بزرگ و کهن‌سالی وجود داشت که عمر آن بیش از 400 سال بود. اهالی می‌گویند آن درخت حدود 100 سال پیش خشکید و آن را قطع کردند؛ اما از ریشۀ آن شاخه‌های جدید روییده است که عمر آنها به حدود 100 سال می‌رسد و اکنون هفت‌چنار نامیده می‌شود. 
چشمۀ دیگری در پایین‌محل و در مکانی به نام مرشک وجود دارد که به نام چشمۀ کیمین معروف است. این چشمه آب اهالی پایین‌محل را تأمین می‌کرد و هم‌اکنون نیز وجود دارد و از آن برای آبیاری باغها استفاده می‌شود. 
دو چشمه نیز به نامهای کهریز و هفت‌چشمه در اراضی تلارسر در بخش غربی شهر میگون وجود دارد که باغها و زمینهای کشاورزی آن ناحیه از آب آنها آبیاری می‌شوند. هر سالی که وضعیت بارش باران مناسب باشد، آب چشمه‌ها فراوان است و باغها سرسبزند؛ اما در سالهای کم‌بارش مردم برای آبیاری باغها دچار مشکل می‌شوند. 
شهر میگون در وضعیت کنونی دارای حدود 750 خانوار جمعیت ثابت در زمستان و تابستان است. این جمعیت در تابستان به بیش از 550‘1 خانوار افزایش می‌یابد. در این شهر، شعبه‌ای از بانک ملی و شعبه‌ای از بانک صادرات، درمانگاه بهداشتی و درمانی، 3 دبستان ابتدایی، دو مدرسۀ راهنمایی دخترانه و پسرانه و دو دبیرستان دخترانه و پسرانه، و یک شعبه از دانشگاه پیام نور فعالیت دارند. 
مردم شهر میگون در جریان دفاع مقدس 33 نفر شهید، و 7 نفر جانباز به میهن اسلامی تقدیم کرده‌اند. 
شهر میگون به سبب قرار داشتن در منطقه‌ای مرتفع‌تر نسبت به شهرهای لواسان و اوشان و فشم، داشتن آب‌وهوای خنک‌تر، و نزدیکی به شمشک و پیست اسکی دیزین، قابلیت بسیار خوبی برای توسعۀ گردشگری و به‌ویژه سرمایه‌گذاری گردشگری بین‌المللی در زمینه‌های گردشگری درمانی و طبیعی دارد، اما شرط اساسی آن این است که طرح جامع و اساسی آن با مطالعۀ همه‌جانبه و توجه ویژه به حفظ محیط زیست و منابع طبیعی آن تهیه، برنامه‌ریزی و اجرا شود. 

ناصر پازوکی طرودی
 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: