صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه تهران بزرگ / مرتع /

فهرست مطالب

مرتع


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 27 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

مرتع \ martaº \ ، زمینهایی با شیب تند که معمولاً از روستاها فاصله دارند و در آنها کشت نمی‎شود. 
اراضی و زمینهای مناطق کوهستانی مانند لواسان و رودبار قصران به دو دستۀ عمده تقسیم می‎شوند: 
1. زمینهای هموار و زمینهایی با شیب ملایم که امکان شخم‌زدن و کاشت محصول و آبیاری آنها وجود دارد؛ این زمینها خود به دو گروه تقسیم می‎شوند: 
گروه اول، زمینهایی که در مجاورت رودخانه، چشمه یا قنات قرار گرفته‌اند و امکان آبیاری آنها از طریق منابع آبی موجود در اطرافشان وجود داشته است. این گروه را اراضی آبی، و نوع کشت آنها را کشت آبی می‎گویند و طبیعتاً در مناطق کوهستانی، به‌‌سبب پستی و بلندیها و دره‎ها و کوههای پرشمار، این گروه از زمینها بسیار معدود و محدود بودند. 
گروه دوم، اراضی و زمینهای هموار یا دارای شیب ملایم‌اند که قابلیت شخم‌زدن، کاشت بذر و آبیاری آنها وجود دارد، اما منبع طبیعی آب کافی که بتوان آنها را آبیاری کرد، فراهم و ممکن نیست. در این نوع اراضی کشت به صورت دیم صورت می‎‌گیرد و آنها را دیمزار می‎‌گویند. این نوع زراعت به امید آبیاری از طریق آب باران صورت می‎گیرد و چنانچه بارش به حد کافی نباشد، اصطلاحاً زراعت دچار خشک‌سالی است و دسترنج تأمین نمی‎شود. 
2. زمینهای غیرهموار و غیرمسطح، و زمینهای دارای شیب بسیار تند که امکان شخم زدن آنها فراهم نیست. این نوع اراضی عموماً در اطراف تنگه‎ها، دره‎ها، سینه‎کش کوهها و تپه‎ها، و دامنۀ صخره‎های سنگی بلند وجود دارند.
درگذشته، افزون بر این زمینها، اراضی دیگری نیز در نقاط دوردست و در فاصلۀ زیاد از روستاها واقع بودند که برای رسیدن به آنها 2 تا 3 روز زمان نیاز بود؛ از این‌رو، کشاورزان به ‌سبب دوری مسیر، میلی به زیر کشت بردن آنها نشان نمی‎دادند؛ اما در سالهای تنگنایی (سالهایی که در کشور امنیت کافی وجود نداشت و حکومت مرکزی از قدرت کافی برخوردار نبود)، این زمینها نیز زیر کشت دیم یا آبی می‌رفت. این دسته از زمینها و اراضیِ با شیب تند، «مرتع» نامیده می‌شدند. 
مراتع که امروزه به آنها منابع طبیعی نیز می‎گویند، متعلق به شخص خاصی نبودند و همۀ اهالی یک روستا نسبت به مراتع اطراف روستای خود سهم مشترک و یکسان داشتند و مجاز بودند دام خود را به صورت جمعی یا انفرادی در آنها بچرانند. گاهی فردی با عنوان «کُردی» هر روز صبح گوسفندان اهالی روستا را از در خانه‎ها تحویل می‌گرفت و آنها را برای چرا به مراتع کوههای اطراف می‎برد و غروب همان روز، هنگامی که هوا اصطلاحاً گرگ‌ومیش بود، گوسفندان هر خانواده را به آنها تحویل می‎داد و صاحبان گوسفندان نیز به فراخور توان و همت خود، از گوسفندان خویش مراقبت می‎کردند و این ماجرا در تمام طول فصل بهار و تابستان ادامه می‎یافت. 
در هر روستا کسانی بودند که دارای گوسفندان زیاد، و خود دارای چوپان یا چوپانان مستقل بودند. اینان نیز می‎توانستند بدون هیچ مانعی احشام خود را در مراتع اطراف روستا بچرانند. اگر در روستایی دام کافی برای چرای مراتع وجود نداشت، مراتع خود را به صاحبان گوسفندان روستاها و شهرهای دیگر اجاره می‎دادند و درآمد حاصل از این راه را صرف رفع نیازهای عمومی روستا می‎کردند.
برخی مراتع که در خارج از محدودۀ روستاها قرار داشت، در تملک دولت و حکومت مرکزی بود. حکومت بنا بر صلاحدید خود و حسب نیاز دامداران مناطق دیگر، به آنها «پروانۀ چرا» اعطا می‎کرد و صاحبان پروانۀ چرا می‎توانستند در زمانهای معین احشام خود 
را در مراتع تعیین‌شده بچرانند. 
امروزه، برخی از مراتع برای فراهم آمدن شرایط ادامۀ حیات وحش و حفظ گونه‌های گیاهی کمیاب و یا رو به انقراض، تبدیل به مناطق حفاظت‌شده می‌شوند. مناطق حفاظت‌شدۀ دشت لار، البرز مرکزی، خجیر، جاجرود و ورجین از این نمونه‎ها هستند. گاهی برای حفاظت بیشتر از مراتع، اقدام به قُرُق آنها می‎کردند. در مراتعی که قرق می‎شد، اجازۀ چرای گوسفند و ورود احشام داده نمی‎شد تا گیاهان موجود در آن محل فرصت تجدید حیات و رویش مجدد بیابند و احیا شوند. سرسبزی و پوشش گیاهی مناسب در مراتع موجب تثبیت خاک، و جلوگیری از جریان سیلابهای مخرب می‎شود که از اهمیت فوق‎العاده‎ای برخوردار است.

ناصر پازوکی طرودی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: