صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / منابع فرهنگ مردم ایران / منابع تاریخی / منابع ادبی / اسرار قاسمی /

فهرست مطالب

اسرار قاسمی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 9 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

اَسْرارِ قاسِمی، کتابی کم‌حجم، به فارسی در علوم خَفیه یا غریبه، ترجمه و تألیف ملاحسین واعظ کاشفی (د 910ق / 1504م). مؤلف کتاب کمال‌الدین حسین بن علی بیهقی، یکی از مشهورترین دانشمندان سدۀ 9ق / 15م است که در علوم مختلف همچون تفسیر، حدیث، فن‌خطابه، انشا، ریاضیات، علوم غریبه، نجوم و جز آنها تبحر داشت (نک‍ : نظامی، 111؛ میرخواند، 7 / 277). 
او در شهرهای سبزوار، نیشابور، مشهد و به‌خصوص در شهر هرات به وعظ و تبلیغ معارف دین و مکارم اخلاق اشتغال داشت و سخنوری بلیغ و توانا بود و معمولاً در هرات صبح جمعه بر منبر می‌نشست و مردم از روستاهای مختلف برای شنیدن سخنان وی گرد می‌آمدند. کاشفی بسیار خوش‌آوا بود و در لابه‌لای موعظه از صدای خوش خود و نیز خواندن روضه بهره می‌جست (نک‍ : میرخواند، همانجا). ظاهراً بعدها اصطلاح روضه از نام اثر دیگر او روضة الشهداء (ه‍ م) گرفته شده است.
واعظ کاشفی پس از مدتی از سبزوار به هرات سفر کرد و نزد امیرعلیشیر نوایی رفت و باجناق جامی شد (نک‍ : معصوم‌علیشاه، 3 / 115؛ نیز نک‍ : معینیان، 1 / 70-72؛ نفیسی، «پ» ـ «ت»). از آنجا که جامی از اهل تسنن بود، هنگامی که واعظ کاشفی از سفر دوسالۀ هرات بازگشت، مردم در مذهب او شک کردند و چون بر منبر رفت، او را نپذیرفتند. به‌نظر می‌رسد که پس از آن در هرات ساکن گردید (علیشیرنوایی، 93).
دربارۀ اعتقادات مذهبی کاشفی دیدگاههای متفاوتی آورده‌اند: گروهی او را پیرو مذهب تسنن دانسته‌اند و برخی دیگر بر این باورند که شیعۀ دوازده امامی بوده است. شماری نیز به جمع میان این دو نظر برخاسته‌اند. درواقع به‌نظر می‌رسد که کاشفی به‌سبب اوضاع و شرایط نامساعد زمان، به‌ناچار تمایلی به آشکارکردن گرایشهای مذهبی خود نداشته است. جمعی نیز بر این باورند که هم زمان با رشد تشیع در اواخر سدۀ 9ق و روی کارآمدن صفویان در آغاز سدۀ 10ق در افکار مذهبی کاشفی تحولات و دگرگونیهایی به وجود آمد که نتیجه‌اش خلق آثاری با رنگ و بوی کتابهای شیعی است و یک سیر تحول فکری برای او از تسنن به تشیع قائل شده‌اند. همچنین دربارۀ شخصیت او نظریات متفاوتی ابراز شده است. برخی چون مرتضى مطهری (نک‍ : 1 / 53-54) او را تخطئه کرده، و روایات او را نامعتبر و مشحون از دروغ دانسته‌اند، و در مقابل برخی نیز او را ستوده، و به‌عنوان فردی شیفته و عاشق اهل بیت معرفی کرده‌اند (نک‍ : جعفریان، 24-27).
کاشفی نویسندۀ پرکاری بود و در حدود 40 کتاب در علوم و فنون مختلف از خود به‌جا گذاشته است. ازجمله در تفسیر، فقه، حدیث، سحر و جادو، رجال، تصوف و عرفان و ادبیات و جـز اینهـا (افنـدی، 2 / 188-192؛ بغـدادی، 1 / 316-317؛ نیـز نک‍ : EI2, IV / 904-905).
کاشفی در کتاب اسرار قاسمی ابتدا در مقدمه‌ای کوتاه و مفید، با قلمی روان و بی‌تکلف که با نثر بسیاری از آثارش چون انوار سهیلی تفاوت عمده‌ای دارد، به بیان سبب تألیف کتاب می‌پردازد. وی ابتدا در چند سطر کوتاه با استمداد از آیات قرآنی، حدیث و نیز ابیاتی به زبان فارسی و عربی به شرح فضیلت علما و شرف علم پرداخته است و پس از آن علم را به دو قسم جَلیّه و خَفیّه تقسیم می‌کند. در تعریف علم جلیه به جهت اشتهارش، به عبارات کوتاهی بسنده می‌کند، اما در تعریف علم خفیه چنین آورده است: آنکه در زوایای اختفا مانده، هرکس را وقوف بر حقایق اسرار و بدایع آثار آن میسر نشود و به ریاضت تمام و مجاهدت لاکلام اطلاع بر قانون استخراج خبایا واسطۀ خفایای آن دست ندهد (نک‍ : مقدمۀ کتاب).
کاشفی خفیات علوم محتجبه را 5 کتاب می‌داند: 1. کیمیا یعنی علم صناعت اکسیر یا علم تبدیل قوای اجسام معدنیه به یکدیگر؛ 2. لیمیا یعنی علم طلسمات؛ 3. هیمیا یعنی علم تسخیرات یا علم معرفت احوال سیارات هفت‌گانه؛ 4. سیمیا یعنی علم خیالات یا علمی که بدان تصرف در خیالات می‌کنند و نتیجه‌اش احداث امثال خیالیه است؛ 5. ریمیا یا علم شعبدات. وی در هریک از کتابهای پنج‌گانۀ مزبور، چند کتاب از دانشمندان یونانی و اسلامی را معرفی می‌کند و سپس می‌افزاید که از ترکیب نخستین حرف نامهای این کتابها (ک، ل، ه‍‌ ، س، ر) عبارت «کُلُّه سِرّ» (همۀ آن راز است) به دست می‌آید (همانجا).
کاشفی می‌گوید که شهاب‌الدین سهروردی کتابی دربارۀ این علوم خمسه از زبان یونانی به عربی ترجمه کرده است (اگرچه معلوم نیست که این ادعا تا چه میزان از صحت برخوردار است و آیا به‌واقع چنین ترجمه‌ای از سهروردی وجود داشته است). سپس می‌افزاید: از آنجا که کتاب به زبان عربی نگارش یافته، و در ضبط شماری از کلمات از نشانه‌های رمزی استفاده شده، تنها برای کسانی قابل استفاده است که به زبان عربی، اصطلاحات ادبی، علوم مختلف و خطوط رمزی آشنایی داشته باشند. از این‌رو، از آنجا که این کتب پنج‌گانه دارای عموم فوائد و شمول عوائد است، به دستور امیر سیدقاسم (احتمالاً از امرای دولت صفویه) کتاب را به فارسی ترجمه کرده، و در هرجا که مطلب مبهم به‌نظر می‌رسیده، توضیحاتی به متن افزوده است. با آنکه کاشفی یکی از اسباب ترجمه را وجود نشانه‌های رمزی در متن اصلی خوانده، با این همه، خود نیز در 3 کتاب کیمیا، سیمیا و ریمیا در هنگام نوشتن نسخه‌ها، هر جا که وضوح را مقتضای حکمت ندانسته، آن را با نشانه‌های رمزی ضبط نموده است (نک‍ : مقدمۀ کتاب، 2-5، جم‍ ‌).
وجود همین نشانه‌ها (عددها، نقشها و تعبیرات رمزی) موجب شده است که برخلاف ادعای مؤلف، فهم اسرار بسیار سخت و یا حتى ناممکن گردد و چون از همان ابتدا کتاب نیازمند شرح و ایضاح بود، ظاهراً نخستین شرح را خود کاشفی باعنوان جواهر الاسرار نوشته است. پس از آن نیز تنها پسرش، فخرالدین صفی‌علی (د 939ق / 1532م)، شرحی با عنوان کشف اسرار قاسمی بر آن نگاشته است. افزون‌براین از آنجا که فهم مطالب 3 کتابی که مؤلف در ثبت نسخه‌های آن از نشانه‌های رمزی استفاده کرده، مستلزم تسلط بر دانش اشکال حروف است، برای اینکه استفاده از کتاب برای همگان میسر گردد، بر روی صفحۀ عنوان کتاب جدول رمزگشایی براساس حروف هندسه درج شده است (نک‍ : نفیسی، «ث»).
مؤلف در تنظیم کتاب هر یک از این موضوعات پنج‌گانه را مقصد می‌نامد، همچنین هر مقصد دارای چند اصل و خاتمه، و هر اصل شامل چند فصل است. سبک نگارش مقصدهای سیمیا، ریمیا و کیمیا از شیوۀ یکسانی برخوردار است، و همان‌گونه که گذشت مؤلف هنگام ذکر نسخه‌ها شماری از کلمات را با اشکال حروف آورده است تا به تعبیر او «تا نامحرم دور بود از حرمش». دستور این نسخه‌ها غالباً شامل تهیۀ ترکیباتی برای استفاده و رسیدن به مقاصد مورد نظر است. مقصد چهارم، هیمیا نیز که در احوال کواکب سبعه است، اگرچه دیگر در آن نشانی از اشکال حروف نیست، از منظر شیوۀ نگارش با 3 مقصد پیشین تنافری ندارد. 
اما مقصد سوم یعنی علم لیمیا که مفصل‌ترین بخش کتاب را شامل می‌شود، نه تنها از جهت چگونگی نسخه‌ها و نیز سبک نگارش با مقصدهای دیگر تفاوت ماهوی دارد، بلکه تاریخ تألیف آن با روزگار کاشفی همخوانی ندارد. نسخه‌ها چنان‌که گذشت در مقاصد پیشین حاصل ترکیب خاصی از مواد گوناگون و استفاده از آنها ست، اما در این مقصد در نسخه‌ها بیشتر شاهد نگارش شماری کلمه به شیوه‌ای خاص و استفاده از آن به‌عنوان طلسم هستیم. در مقاصد چهارگانۀ پیشین صرفاً به ذکر نسخه‌ها و بدون اشاره به شخص و یا منبعی بسنده شده است، اما در مقصد لیمیا مؤلف نه تنها به نام شماری از منابع و نیز اشخاصی که این طلسمها و تعویذات از آنان نقل شده است، اشاره دارد، بلکه نمونه‌های بسیاری از کاربرد آنها را نیز آورده است. اختلاف سبک این مقصد با مقاصد دیگر به میزانی است که ما را بر آن می‌دارد تا نویسندۀ این مقصد را شخصی غیر از کاشفی بدانیم. تاریخهای موجود در این مقصد این گمان را به یقین می‌رساند؛ برای نمونه مؤلف در یک‌جای این مقصد به سال 1010ق اشاره دارد (ص 94)، در حالی که بنا بر منابع موجود، کاشفی در 910ق درگذشته است. اسامی اشخاصی نیز که از آنها نام‌برده شده است، عموماً مربوط به یک سده پس از کاشفی است. مؤلف بارها از افرادی چون الله‌وردی‌خان (د 1022 ق / 1613 م)، محمود دیلمی (ص 94-95)، باباشاه اصفهانی (زنده در 1010 ق / 1601 م، نک‍ : ص 125) و عبداللطیف گیلانی (ص 96، 97، جم‍ ‌) نام می‌برد. همچنین چندبار از شخصی به‌نام مولانا حسین، مطالبی را نقل می‌کند (ص 98- 99، 109) که شاید منظور او همان خود کاشفی باشد. وی بارها به سخنان شیخ بهاء‌الدین محمد استناد کرده است (نک‍ : ص 94) که با توجه به قرائن شاید مراد او شیخ بهایی (د 1030 ق / 1621 م) باشد. مؤلف همچنین به شاه طهماسب (ص 95) و شاه اسماعیل (ص 120) اشاره دارد. 
در هر صورت از نقلی که دربارۀ یکی از این طلسمات آورده است، برمی‌آید که این بخش از کتاب به روزگار شاه‌عباس (نک‍ : ص 119) و پیش از درگذشت الله‌وردی خان (نک‍ : ص 94) تألیف شده است. شیوۀ نام‌بری از حضرت علی (ع) (نک‍ : ص 121) و نیز درودهای مندرج در کتاب (صلـی‌الله علیـه و آلـه و سلم، نک‍ : ص 146)، مؤلف را فردی شیعی می‌نماید. به هر روی با توجه به‌تصریح کاشفی به ترجمه و تألیف 5 مقصد به‌نظر می‌رسد که این مقصد (لیمیا) از کتاب، حدود یک سده بعد جایگزین متن اصلی شده است، حال توسط چه کسی و با چه نیتی؟ دانسته نیست و مستلزم دستیابی به مستندات دیگری است.
در کتاب افزون بر طلسمات و تعویذات، به مناسبت، مطالب دیگری نیز آمده است: همچون جدول ساعات شبانه‌روز و تعویذات کواکب (ص 150)، جدول ساعات روز (ص 29)، جدول ساعات شب (ص 30)، دعوات کواکب سبعه (ص 47- 49)، اعمال حروف (هنـدی و عربی، نک‍ : ص 128 بب‍‌‌ )، خواص حروف (ص 58- 59) و حروف اربعه برای عناصر اربعه (ص 27). 
در مقصد پنجم در علم کیمیا آن را یکی از اسرار الٰهی می‌خواند که جز محرمان اسرار کسی سزاوار دانستن آن نیست. این علم به زور بازو حاصل نمی‌شود و از آنجا که عالمان بدان تمامی اسرار را در میان کتب و رسائل نیاورده‌اند، تا لطف و عنایت الٰهی در میان نباشد، کسی به اسرار آن وقوف نمی‌یابد (ص 160). در پایان مؤلف کیمیاگران واقعی را دارای 7 صفت می‌داند: نزد شاه و وزیر سرفرو نمی‌آورند؛ از مردم دور باشند؛ در آبادی سکونت نکنند؛ حاجت خود را نزد کسی نمی‌برند؛ چون کسی به آنها احسان کند، فوری جبران می‌کنند؛ راز خود را هیچ‌گاه فاش نمی‌کنند؛ و هرگز سرّ کیمیا را به کسی یاد نمی‌دهند (ص 162-163).
با وجود دشواریهای فهم اسرار قاسمی، کثرت نسخه‌های خطی موجود کتاب حاکی از رواج آن درگذشته است. این کتاب در سالهای 1300-1312ق، 4 بار در بمبئی به چاپ رسیده است. همچنین در حدود سال 1320ش نسخه‌ای از این کتاب که از اصفهان آورده شده بود، در تهران توسط کتاب فروشی محمدحسن علمی به چاپ رسیده است. اگرچه طی دهه‌های اخیر چاپ جدیدی از آن به‌ عمل نیامده است، برخی از شبکه‌های مجازی کتاب را برای علاقه‌مندان بر روی شبکه قرار داده‌اند.


مآخذ

افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به‌کوشش احمد حسینی، قم، 1401ق / 1981م؛ بغدادی، هدیه؛ جعفریان، رسول، «ملاحسین واعظ کاشفی و کتاب روضة الشهـداء»، آیینۀ پـژوهش، قم، 1374ش، س 6، شم‍‌ 33؛ علیشیـر نوایـی، مجالس النفائس، به‌کوشش علی‌اصغر حکمت، تهران، 1363ش؛ کاشفی، حسین، اسرار قاسمی، تهران، علمی؛ مطهری، مرتضى، حماسۀ حسینی، قم، 1366ش؛ معصوم علیشاه، محمد معصوم، طرائق الحقائق، به‌کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1345ش؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، 1339ش؛ معینیان، علی‌اصغر، مقدمه بر رشحات عین الحیات فخرالدین علی واعظ کاشفی، تهران، 1356ش؛ نظامی باخرزی، عبدالواسع، مقامات جامی، به‌کوشش نجیب مایل هروی، تهران، 1371ش؛ نفیسی، سعید، مقدمه بر لب لباب مثنوی حسین کاشفی، تهران، 1319ش؛ نیز: EI2.

مریم صادقی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: