تجریش
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 دی 1398
https://cgie.org.ir/Fa/article/238154/تجریش
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404
چاپ شده
1
خانههای تجریش غالباً از خشت و گل یا چینه ساخته شده بود و معماری آنها به گونهای بود که خانهها از طریق بامها به یکدیگر راه داشتند. کوچههای ده بسیار تنگ و پرپیچ و خم و خاکی بود و در زمستانها به هنگام بارش سنگین برف به سبب ریختن برف بامها در کوچهها، راه بسته میشد و در بعضی کوچهها آمدورفت فقط از طریق بامها امکانپذیر بود. محلههای تجریش واقع در دو سوی رودخانه توسط 3 دهانه پل به یکدیگر راه داشت: 1. پلی آجری و باریک موسوم به «پل تجریش» در شمال دهکده؛ 2. پلی چوبی در زیر تکیۀ بزرگ (بالا)؛ 3. پل آجری دیگری رو به روی باغ سفارت ترکیه به نام «پل رومی» واقع در جنوب تجریش (ستوده، همان، 1/ 201، 206-207). دو سوی پل تجریش که نزد اهالی به «سرپل تجریش» شهرت داشت، از تفرجگاههای باصفای شمیران به شمار میآمد و روزهای جمعه، مردم از گوشه و کنار برای تفریح به آنجا میرفتند.
معیرالممالک در خاطرات خود تصویری جالب از حال و هوای سرپل تجریش در آن روزگار به دست داده است و دراینباره مینویسد: «از امامزاده صالح خارج شده، به سرپل تجریش آمده که روزهای جمعه از یک به غروب تا غروب واقع تماشا دارد؛ مردم دسته دسته روی سنگها مینشینند و عبور مخدرات را تماشا میکنند. ما هم در گوشهای از سربالایی که به جعفرآباد میرود، قرار گرفته و شروع به صحبت نموده با مختارالسلطنه ... بسیاری از آشنایان هم عبور میکردند که با اغلبشان تعارف و صحبت نموده؛ تقریباً مغرب، پیاده خوشخوشک هر یک به منزل خود بازگشتیم» (ص 39). وی در جایی دیگر مینویسد: « ... بعد کنار رودخانه رفته که در واقع از تماشاگاهها ست. در این روزها، چون زنها که از اطراف شمیران به زیارت [امامزاده صالح] میروند، در مراجعت در این محل پراکنده میشوند، لهذا فُکلیها و تماشاچیها دسته دسته، گروهگروه به انبوه، در اطراف و روی سنگها نشسته و پراکنده میباشند. ما هم اجماعاً سنگ بزرگتر را انتخاب کرده، در کنارش نشسته، آمدوشد و هیاهوی عجیب را نگران بودیم. در یک گوشه اجماعی ایستاده و بر اطرافِ بازیِ «شاه سلیم» گرد آمدند. یک سمت هم خرس میرقصاندند ... ما خرسبان را آهنگ کرده، نزدیک آمد. گروهی از بچهها با خرس آمده، هنگامه برپا شد. قدری رقصانده، یک تومان انعام داده، پیاده منزل آمدیم» (همو، 58).
از دیگر تفرجگاههای تجریش، امامزاده چنار (در محل کنونی بیمارستان شهدای تجریش) بود که مردم برای تفریح، روزهای جمعه و یا اعیاد به آنجا میرفتند (همو، 31، 58).برای برآوردن نیازهای انبوه جمعیتی که در ماههای گرم سال در تجریش اقامت میگزیدند و یا به زیارت امامزاده صالح میرفتند، دکانهایی در اطراف امامزاده صالح دایر شد و رفته رفته با گسترش آنها بازار سرپوشیدۀ تجریش شکل گرفت و بدینترتیب، این روستای ییلاقی به مرکز فعالیتهای اقتصادی بلوک شمیران بدل گشت. هرچند مرکز اصلی کسب در تجریش، بازار تجریش و تکیۀ بالا و کوچههای منشعب از بازار بود، اما تابستانها در کوچه باغها چند دکان فصلی باز، و در پاییز با کاهش جمعیت، بسته میشد (ستوده، جغرافیا، 1/ 220).ژاک هردوان، سیاح فرانسوی که در 1303-1305 ش/ 1924-1926 م، در ایران بهسر میبرده، و از تجریش دیدار کرده، بازار تجریش را به دخمهای تاریک تشبیه نموده که از سقف چوبی آن نور آفتاب نفوذ نمیکرده است (ص 106). رونق اقتصادی تجریش در ماههای گرم سال سبب شده بود تا همهساله شماری کارگر طالقانی، لر، نائینی و نطنزی در بهار و تابستان در جستوجوی کار به تجریش بیایند. این کارگرهای فصلی در ابتدا در خانههای اجارهای ساکن میشدند و پس از سپری شدن فصل گرما به زادگاه خود بازمیگشتند، اما به مرور زمان آنها برای همیشه در تجریش ماندند و شمارشان رفتهرفته رو به فزونی نهاد (ستوده، همانجا). در دورۀ سلطنت رضا شاه تغییر چهرۀ تجریش شتاب بیشتری گرفت. از زمانی که رضا شاه سعدآباد را اقامتگاه تابستانی خود قرار داد، رفتوآمدها نیز به تجریش افزایش یافت. از اینرو، نخست جادۀ قدیم شمیران که تا ده قلهک بیشتر کشیده نشده بود، تا میدان تجریش امتداد یافت. ایستگاه چارپایان در آن میدان به ایستگاه اتوبوس و سواری بدل گشت. پس از آن جادۀ پهلوی (خیابان ولیعصر کنونی) کشیده شد که راه مخصوص رفتوآمد شاه و خانوادۀ سلطنتی به سعدآباد بود. به مرور زمان که کامیون، اتوبوس و سواری به عنوان وسایل حملونقل جای گاری و درشکه را گرفت، آمدوشد مردم تهران به تجریش نیز افزایش یافت و تابستانها تجریش بیش از پیش شلوغ میشد. پل تجریش که در ابتدا پل کوچکی بود، در این زمان توسعه یافت و به صورت میدانِ پل درآمد. شبهای تابستان بسیاری از ییلاقیهای ساکن تجریش و اطراف و ساکنان شهر تهران برای تفریح به سرپل تجریش میآمدند و پارهای از شبها ازدحام جمعیت به قدری زیاد میشد که رفتوآمد را مشکل میساخت. این رفتوآمدها و دشواریهای آن، رفتهرفته مردم تهران را به اندیشۀ تهیۀ مسکن دائم در تجریش انداخت. نخست از باغها و سپس زمینهای کشاورزی و بایر، و سرانجام، از تپهها و دامنههای کوهها آغاز به خرید کردند. باغها از مترمربعی 1 تا 10 ریال و زمینها از مترمربعی 5 شاهی تا 2-3 تومان به فروش میرسید و بدینترتیب، روز به روز چهرۀ دهکدۀ تجریش و پیرامون آن دستخوش دگرگونی شد. بیشتر افراد خردهمالک با فروش ملک خود فقیر شدند و شماری از آنان باغبان باغهای سابق خود گشتند (همان، 1/ 221). تا میانههای دهۀ 1320 ش، تجریش چهرهای شهری یافته بود و به عنوان مرکز بخش شمیران دارای مراکز آموزشی تا سطح متوسطه و سازمانها و نهادهای دولتی بود و حدود 000‘10 تن جمعیت داشت، اما در تابستانها حدود 2 تا 3 هزار خانوار تهرانی که برای سپری کردن فصل گرما در تجریش اقامت میگزیدند، به جمعیت آن افزوده میشد. در آن زمان، بیشتر مردم تجریش هنوز به کشاورزی و باغداری اشتغال داشتند و گروهی نیز به پیشهوری میپرداختند. محصولاتی چون غلات، بنشن، انواع صیفی و میوهها در کشتزارها و باغهای تجریش به عمل میآمد و حدود 800 باب دکان در تجریش دایر بود (نک : فرهنگ جغرافیایی ایران، 1/ 45). تجریش تا اوایل دهۀ 1340 ش از تهران جدا بود و در آخرین سرشماریِ به عمل آمده از آن در 1335 ش به عنوان شهری مستقل و جدا از تهران، 282‘26 تن جمعیت داشت (معتمدی، 366؛ گزارش ... ، 1). اما در آن سالها با رشد کالبدی شهر تهران در دو سوی جادۀ قدیم شمیران (دکتر علی شریعتی کنونی) و بهویژه خیابان پهلوی (ولیعصر کنونی) کـه سراسر اراضی غرب آن از میدان ونک تا محمودیه تمامی به دولت تعلق داشت و در آن تأسیسات دولتی و عمومی احداث شد، به تهران متصل گردید و به جزئی لاینفک از شهر تهران بدل گشت (معتمدی، همانجا). از آن پس در سرشماریهای رسمی، جمعیت شهر تجریش بهسبب متصل بودن آن به شهر تهران، در شمار جمعیت تهران محاسبه میشود (محمودیان، 66). برپایۀ تعریف شهرداری تهران از شهر تجریش و با توجه به نام خیابانهای کنونی تهران، شهر تجریش به محدودهای اطلاق میگردد که از شمال حدفاصل میدان تجریش (میدان قدس) تا سرپل تجریش، از شرق حدفاصل خیابان شریعتی از میدان تجریش تا پل صدر، از جنوب، بزرگراه صدر حدفاصل پل صدر تا محل تلاقی آن با بزرگراه مدرس و سپس در امتداد بزرگراه مدرس تا محل تلاقی خیابان آناهیتا با آن و از غرب سراسر خیابانهای آناهیتا، بوسنی و هرزگوین و سپس مقصودبیک (شهید دربندی کنونی) تا سرپل تجریش را در برمیگیرد. در محدودۀ شهر یا محلۀ تجریش در سرشماری 1385 ش شمار 834‘18 تن در قالب جمعیت شهر تهران، سرشماری شدهاند (معاونت ... ).
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367 ش؛ افشین، یدالله، رودخانههای ایران، تهران، 1373 ش؛ اقبال آشتیانی، عباس، «جغرافیای بلاد و نواحی دولاب، تجریش، ونک، فرحزاد، فیروز بهرام»، یادگار، تهران، 1323 ش، س 1، شم 2؛ امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، بهکوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، 1341 ش؛ برهان قاطع؛ بلوشر، ویپرت، سفرنامه، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1363 ش؛ جعفری، عباس، رودها و رودنامۀ ایران، تهران، 1376 ش؛ چاپارباشی، علیاکبر، «در بیان تعریف جغرافیای فیزیکی شمران»، یغما، تهران، 1345 ش، س 19، شم 10؛ راوندی، محمد، راحة الصدور، به کوشش محمد اقبال، تهران، 1333 ش/ 1385 ق؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، 1353 ش؛ ستوده، منوچهر، «باغفردوس»، ناموارۀ دکتر محمود افشار، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1365 ش، ج 2؛ همو، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1371 ش؛ ظهیرالدین نیشابوری، سلجوقنامه، تهران، 1332 ش؛ فرهاد میرزا، زنبیل، تهران، 1345 ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1370 ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328 ش؛ کامبخش فرد، سیفالله، تهران سه هزار و دویست ساله، تهران،1370 ش؛ همو، «کاوش در قبور باستانی قیطریه»، باستانشناسی و هنر ایران، تهران، 1348 ش، شم 2؛ کریمان، حسین، ری باستان، تهران، 1354 ش؛ گزارش مشروح حوزۀ سرشماری تهران، وزارت کشور، تهران، 1337 ش؛ محمودیان، علیاکبر و دیگران، اطلس شهرستان شمیران، تهران، 1381 ش؛ مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1361 ش؛ معاونت هماهنگی و برنامهریزی شهرداری منطقۀ یک تهران، مصاحبه با مؤلف؛ معتمدی، محسن، جغرافیای تاریخی تهران، تهران، 1381 ش؛ معیرالممالک، دوستعلیخان، وقایع الزمان، به کوشش خدیجه نظاممافی، تهران، 1361 ش؛ نشریۀ عناصر و اسامی و واحدهای تقسیمات کشوری، استان تهران، وزارت کشور، تهران، 1387ش؛ هردوان، ژاک، در زیر آفتاب ایران، ترجمۀ مصطفى مهذب، تهران، 1324 ش؛ نیز:
Benjamin, S. G. W., Persia and the Persian, London, 1887; Dieulafoy, J., La Perse la Chaldée et Susiane, Paris, 1887; Kent, R. G., Old Persian, New Haven, 1953; Polak, J. E., Persien das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865; Serena, C., Hommes et choses en Perse, Paris, 1883.علی کرمهمدانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید