صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه تهران بزرگ / امامزاده قاسم، بقعه /

فهرست مطالب

امامزاده قاسم، بقعه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 15 آذر 1398 تاریخچه مقاله

امامزاده قاسم، بقعه \ boqʾe-ye emām-zāde qāsem\ ، بقعه‌ای در محله‌ای به همین نام، واقع در شمال شرقی تجریش. دربارۀ شخص مدفون در بقعۀ امامزاده قاسم روایات متعددی وجود دارد. در عرف اهالی بومی محلۀ امامزاده قاسم، این بقعه مدفن سر بریدۀ قاسم پسر امام حسن (ع) و فرزند نداشته‌اش قاسم مثنى است و در این باره روایاتی که بیشتر به افسانه و خیال‌پردازی می‌ماند، نقل می‌کنند که با واقعیات تاریخی مطابقت ندارد (نک‍ : لطفی، 30؛ شریف، 459). به درستی معلوم نیست که از چه زمانی و بر چه اساسی شخص مدفون در این بقعه، قاسم بن حسن (ع) معرفی شده است. کهن‌ترین سند دراین‌باره نوشته‌هایی بر روی صندوق چوبی روی مزار امامزاده است که به دوران شاه طهماسب اول صفوی تعلق دارد و بر روی آن تاریخ 936 ق حک شده است. این نوشته شخص مدفون در این بقعه را «قاسم بن الحسن بن امیرالمؤمنین ... علی بن ابی‌طالب علیه السلام» معرفی کرده است (نک‍ : مصطفوی، 230). 

ظاهراً این نسب‌نامه در آن زمانها نیز مورد شک و تردید بوده است. عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من حکایتی را نقل کرده است که حاکی از این شک و تردید است. به نوشتۀ او یک روز ملاآقا دربندی (ه‍ م)، از روحانیان ساکن شمیران، نزد معتمدالدوله فرهاد میرزا رفته و اظهار عقیده کرده است که بقعۀ امامزاده قاسم مدفن سر قاسم بن امام حسن (ع) است که در روز عاشورا به شهادت رسیده است و سر بریدۀ او را از کوفه به ری آورده‌اند و در این محل دفن کرده‌اند. فرهاد میرزا این گفتۀ او را نپذیرفته و از ملاآقا دربندی سند این ادعا را خواسته است و چون ملاآقا دربندی سندی بر این مدعا نداشته است، به قرآنی که در دست داشته سوگند یاد می‌کند که این مزار، مدفن سر قاسم بن امام حسن (ع)، شهید واقعۀ کربلا است (1/ 276). 
 ملاآقا دربندی در تأیید این نظریه در کتاب خود با عنوان اکسیر العبادات و اسرار الشهادات (2/ 300 بب‍‌ )، روایتی دربارۀ قاسم بن حسن (ع) و فرزند نداشته‌اش، قاسم مثنى نقل کرده است که با رویدادهای تاریخی سازگاری ندارد. به نوشتۀ او قاسم بن حسن (ع)، دختر امام حسین (ع) به نام فاطمه ملقب به زبیده خاتون را در نکاح خود داشت و پیش از واقعۀ کربلا، فاطمه از قاسم بن حسن (ع) باردار شده بود؛ پس از واقعۀ کربلا و به هنگام انتقال سرهای بریدۀ شهدا به شام، یکی از فرماندهان سپاه عمر سعد که رهسپار ری بوده است، سر بریدۀ قاسم بن حسن (ع) را با خود به ری می‌آورد و در آنجا با این سر به اهانت رفتار می‌کرده‌اند؛ تا آنکه بانویی از روستاهای شمیران که دریافته بود این سر متعلق به بزرگ‌زاده‌ای است، آن را در محل بقعۀ فعلی امامزاده دفن می‌کند. 
ملاآقا دربندی سپس دربارۀ زبیده خاتون، همسر قاسم بن حسن (ع)، می‌نویسد که او به همراه مادرش ــ شهربانو ــ از کربلا گریخته و به ری می‌آید و پس از غایب شدن مادر در کوهی واقع در ری، بانویی از نسل عمار یاسر که در قلعۀ قصران ساکن بوده است، نزد زبیده خاتون می‌آید و خدمتکار او می‌شود. زبیده خاتون پسری به دنیا می‌آورد و نام او را به یاد پدر، قاسم می‌گذارند و قاسم ثانی در قلعۀ شمیران نزد داییهای خود که پسران یزدگرد ساسانی بودند، بزرگ می‌شود. این خبر به اطلاع حجاج بن یوسف ثقفی می‌رسد و حجاج با سپاهیانی به شمیران می‌آید و قاسم مثنى را به شهادت می‌رساند. بازماندگان قاسم مثنى بر آن بودند تا پیکر او را در دربند بالا دفن کنند، اما صدایی از محل دفن سر بریدۀ قاسم بن امام حسن (ع) ندا درمی‌دهد: «ای بزرگان، نور چشم من را نزد سرم دفن سازید و میان سر من و پسرم جدایی نیندازید». ازاین‌رو، پیکر قاسم مثنى را در کنار مدفن سر پدر، دفن می‌کنند. ظاهراً این روایت در دورۀ قاجاریه مورد پذیرش عوام بوده است و براساس آن، شرح سفر بی‌بی شهربانو و دخترش زبیده خاتون از کربلا به ری و شرح حال قاسم مثنى بر لوحه‌ای مفصل به خط نستعلیق خوش توسط عبدالحسین زرین‌قلم به دستور میرزا نصرالله گرکانی، سررشته‌دار مستوفی‌الممالک، به تاریخ ربیع‌الاول 1286 بر دیوار رواق بقعۀ بی‌بی زبیده خاتون در شهر ری نوشته شده بود (فقیه، 1/ 534). 
در هیچ‌یک از کتابهای سیره و رجال تا پیش از ملاآقا دربندی به این روایت اشاره‌ای نشده است و همۀ مورخان و علمای انساب و رجال متفقاً این افسانه‌پردازیها را نادرست دانسته و رد کرده‌اند؛ زیرا به گواه تاریخ و علمای انساب و رجال، قاسم بن امام حسن (ع)، نوجوانی 13 ساله بیش نبود که در واقعۀ کربلا به شهادت رسید و قطعاً نمی‌توانسته است در آن سن همسری اختیار کرده، و صاحب فرزندی شده باشد و از سویی دیگر امام حسین (ع)، دختری به نام فاطمه ملقب به زبیده خاتون نداشته است تا او را به عقد قاسم بن حسن (ع) درآورده باشد (نک‍ : همو، 1/ 537-541؛ شریف، 459-460). 
کتابهای سیره و رجال معتبر دربارۀ شخصیتهایی که نام قاسم داشته و از نوادگان حضرت علی (ع) بوده و به ری آمده‌اند، چند تن را نام می‌برند که عبارت‌اند از: قاسم بن حسین بن زید بن امام زین‌العابدین (ع)، قاسم ابن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی‌طالب (ع)، قاسم بن احمد بن عبدالله برادرزادۀ حضرت عبدالعظیم حسنی، و قاسم بن حسن بن زید بن حسن مجتبى (ع). این قاسم بن حسن بن زید، دختری به نام خدیجه داشته است که همسر حضرت عبدالعظیم حسنی بوده است. بعضی از علمای انساب به نقل از صاحب کتاب جنة النعیم، امامزاده قاسم شمیران را همین شخص می‌دانند (نک‍ : عطاردی، 97- 98). آیت‌الله مرعشی نجفی نیز نسب امامزاده قاسم شمیران را قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی (ع) ضبط کرده است (ستوده، 1/ 44). 
بر سردر ورودی اصلی بقعۀ امامزاده قاسم، نسب شخص مدفون در آنجا، قاسم بن حسن (ع) معرفی شده است، اما در کاشی‌کاریهای جدید صحن امامزاده، نسب شخص مدفون، قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی (ع) عنوان شده است (تحقیقات ... ). برخی از اهالی بومی محلۀ امامزاده قاسم به نصب این لوحۀ جدید که اشاره به نسب ایشان دارد، معترض‌اند و مصرند که بقعه باید مدفن سر بریدۀ قاسم بن حسن بن علی (ع) و پسر او قاسم مثنى معرفی شود (لطفی، 36). 
بیشتر کسانی که دربارۀ تاریخچۀ بنای بقعۀ امامزاده قاسم (ع) مطالبی نوشته‌اند، به نقل از صاحب کتاب بدایع الانساب، به برپایی بقعه‌ای بر مزار امامزاده قاسم در 370 ق توسط عضدالدولۀ دیلمی و تعبیۀ ضریحی چوبی در 963 ق بر روی مزار امامزاده توسط شخصی به نام کمال‌الدین سبکتکین سلجوقی اشاره کرده‌اند (نک‍ : بلاغی، 2/ 23-24؛ ستوده، 1/ 43-44؛ لطفی، 37). اما تاکنون آثاری از بقایای بقعۀ منسوب به عضدالدولۀ دیلمی به دست نیامده است و از سوی دیگر بعید به نظر می‌رسد که در سدۀ 10 ق/ 16 م، کسی دارای نام کمال‌الدین سبکتکین سلجوقی بوده باشد. این مطالب با واقعیات تاریخی خلط شده است و از این‌رو به این گفته نمی‌توان اعتماد داشت. 
کهن‌ترین بخش موجود در بقعۀ امامزاده قاسم که تاکنون شناسایی شده است، برج هشت‌ضلعی آجری است که حرم امامزاده را تشکیل می‌دهد و گنبد کاشی‌کاری بقعه بر فراز آن بنیاد شده است و به احتمال بسیار این برج از آثار سدۀ 7 ق/ 13 م است. هر ضلع داخل این برج 25/ 2 متر درازا دارد و طول تمام حرم از شرق به غرب یا از شمال به جنوب 32/ 5 متر است. ظاهراً در زمان شاه طهماسب اول صفوی (سل‍ 930-984 ق/ 1524-1576 م)، ایوان کوچکی از جانب مشرق بر بقعۀ هشت‌ضلعی پیشین افزوده‌اند و در همان زمانها بقعۀ هشت‌ضلعی مذکور را از بیرون تعمیر و مرمت کرده و با احداث جرزها و طاقها آن را مستحکم ساخته و به صورت چهارضلعی درآورده‌اند. در زمان فتحعلی‌شاه قاجار (سل‍ 1211- 1250 ق/ 1796-1834 م)، ساختمان اصلی بقعه را توسعه داده و ایوان بزرگ‌تری را در طرف قبله رو به جنوب بنا کرده‌اند و ایوان کوچک عهد شاه طهماسب اول را به رواق بدل ساخته‌اند و گنبد کاشی‌کاری‌شده را بر فراز برج هشت‌ضلعی پیشین استوار کرده‌اند. در حاشیۀ اطراف ایوان قصیده‌ای را که سیدالشعرا مجمر اصفهانی، شاعر عهد فتحعلی‌شاه، دربارۀ این تعمیر و ماده‌تاریخ آن سروده است و خالی از اطلاعات تاریخی نیست، به خط نستعلیق خوش به صورت برجسته نوشته‌اند. براساس این ماده‌تاریخ، تعمیرات بنا در 1224 ق پایان یافته است (مصطفوی، 229، 231-232). 
امروزه با تعمیراتی که در بنای بقعه صورت گرفته، ایوان عهد فتحعلی‌شاه را با نصب در و پنجره به اتاقی بزرگ بدل ساخته‌اند و بنای دفتر مسجد در شرق و فضایی مشابه برای آمدوشد بانوان، در غرب ایوان احداث شده است (لطفی، 38). بر دیوارهای گنبدخانه یا برج قدیمی هشت‌ضلعی، تا ارتفاع 5/ 1 متر، ازاره‌ای از کاشیهای مربع‌شکل قدیمی و پس از آن، تا ارتفاع 40 سانتی‌متر سنگ مرمر نصب شده است. بقیۀ فضای داخلی آینه‌کاری‌شده و کف آن با سنگ پوشیده شده است. کل فضای گنبدخانه با دو دیوارۀ شیشه‌ای با قاب یا چهارچوب فلزی و شیشۀ مات به دو قسمت زنانه و مردانه تقسیم شده است. ورودی بانوان در ضلع جنوبی و ورودی مردان در ضلع شرقی گنبدخانه است. این تقسیم‌بندی از ضلع جنوبی گنبدخانه و ورودی خانمها آغاز می‌شود و تا ضلع شمالی، یعنی ورودی نمازخانۀ زنانه ادامه می‌یابد (حبیبی، 1/ 360). 
بر روی مزار امامزاده، صندوق چوبی عتیقه‌ای مربوط به دورۀ شاه طهماسب اول وجود دارد که تاریخ 963 ق بر آن حک شده است. این صندوق به درازای 93/ 1 متر و پهنای 24/ 1 متر و بلندی 17/ 1 متر در وسط ضریح قرار دارد. بر حاشیۀ بالای اضلاع 4 سمت صندوق، بخشی از آغاز سورۀ مبارکۀ یٰس تا پایان آیۀ هفدهم به خط ثلث نوشته شده است و بر روی هریک از اضلاع غربی و شرقی صندوق، که سمت بالای سر و پایین پا باشد، نیز کتیبه‌هایی به خط نستعلیق به طور برجسته نوشته‌اند. بر روی ضلع غربی (طرف بالای سر) در 7 سطر نوشته شده است: «هذا المرقد الشریف و المقبر المنیف صلواة الله علی مشرفها و هو سلطان المقربین و برهان المتقین سلالة الائمة المعصومین صلواة الله علیهم اجمعین قاسم بن الحسن بن امیرالمؤمنین و یعسوب الدین و ابن عمّ رسول رب‌العالمین اسدالله الغالب علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام». کلمات «الغالب» به بعد بر روی بدنۀ صندوق در بالای لوحۀ کتیبه نوشته شده است. روی ضلع شرقی (سمت پایین پا) نام بانی و کاتب و سازندۀ صندوق و تاریخ ساخت آن در کتیبه‌ای 8 سطری بدین شرح نوشته شده است: «هو الله العلی الکبیر تمام شد این مرقد منور معطر بسعی مشکور و اهتمام موفور حضرت‌عالی‌جاه حکومت و رفعت دستگاه کمال‌الدین شادی‌بیک بن جناب مغفرت‌پناه شاه‌قلی‌بیک روشیخلو ذوالقدر تحریراً فی شهر جمادی‌الآخر سنۀ ثلث ستین و تسع مائه کتبه الله‌وردی. تمام شد این مرقد بعمل قطب‌الدین بن وسیف نجار بن اسکندر معصوم لباسانی». 
از متن این دو کتیبه این‌گونه پیدا ست که در سال 963 ق مقارن با سی و سومین سال پادشاهی شاه طهماسب اول صفوی، صندوق مزار امامزاده قاسم شمیران در وسط حرم پیشین آن نصب شده است و بانی صندوق کمال‌الدین شادی‌بیک و استادان سازندۀ آن قطب‌الدین وسیف نجار، پسران اسکندر معصوم لواسانی بوده‌اند. 
صندوق چوبی کوچک‌تر و قدیمی‌تری روی مزار امامزاده وجود دارد که زیر صندوق دورۀ شاه طهماسبی واقع است. این صندوق کوچک دارای نقوش و احتمالاً نوشته‌هایی است که بر آن منبت کرده‌اند. تا اواخر دهۀ 1350 ش ضریحی چوبی با آلت‌بندی به سبک موسوم به جعفری متعلق به دورۀ قاجاریه و به احتمال نزدیک به یقین متعلق به عهد فتحعلی‌شاه به جای ضریح جدید در وسط حرم نصب شده بود. این ضریح 76/ 2 متر درازا و 83/ 1 متر پهنا و 80/ 1 متر بلندی داشت (نک‍ : مصطفوی، 229-231). 
ضریح جدید امامزاده روی پایه‌ای سنگی به بلندی 40 سانتی‌متر قرار گرفته و از 10 پنجره با قاب متصل به هم تشکیل شده است. عرض هر کدام از پنجره‌ها در حدود یک متر و ارتفاع هریک در حدود 3 متر است. در بالای درِ ضریح متنی طلاکوب دیده می‌شود که تاریخ 1358ش ــ سال ساخت ضریح جدید ــ را بر خود دارد. قسمتهای بالایی هرکدام از پنجره‌های ضریح با طرح زیبایی میناکاری شده است. دورتادور ضریح سورۀ علق از ابتدا تا انتها و سورۀ طارق از ابتدا تا آخر آیۀ ششم به همراه چند بیت شعر نوشته شده است و در پایین یکی از ابیات نوشته شده است: «به کوشش و اهتمام علی قمشه، ملتمس دعا اسفند سال 1358». 
گنبد بقعه به صورت دو پوستۀ گسسته و هر دو پوستۀ آن تیزه‌دار است. پوستۀ داخلی گنبد به صورت پاندانیتو اجرا شده و لایۀ داخلی آن آینه‌کاری و لایۀ بیرونی آن کاشی‌کاری است. ساقۀ پوستۀ فوقانی تزییناتی معقلی (ترکیب آجر و کاشی) دارد. بلندی نوک گنبد از پوستۀ بیرونی تا کف گنبدخانه 40/ 14 متر، بلندی پوستۀ درونی گنبد 90/ 6 متر، قطر پوستۀ درونی 5/ 4 متر، و قطر بیرونی در بیشترین نقطه 6 متر است (حبیبی، 1/ 360-361). 
پیش از تعمیرات بقعه و صحن امامزاده قاسم در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سنگ‌مزار و کاشی‌نوشته‌هایی متعلق به افراد مدفون در رواق و صحن امامزاده قاسم وجود داشت. کهن‌ترین آنها متعلق به مزار شخصی به نام ابراهیم بن عزیزالله بوده است که بر پایۀ نوشته‌های سنگ مزار، در 1001 ق از دنیا رفته است و بر لوح کاشی منصوب بر دیوار بالای مزارش نوشته شده بود: «اگر صد سال مانی ور یکی روز/ بباید رفت از این کاخ دل‌افروز». پس از آن مزار دیگری بود که شمعدان مسی 3 شاخه‌ای روی آن قرار داشت که شبانه‌روز شمع در آنها می‌سوخت و کاشی‌نوشته‌ای بر دیوار رواق بالای سر مزار نصب گردیده بود که بر آن نوشته شده بود: «هوالغفور الرحیم هذا المرقد المرحوم المغفور المبرور الى رحمة الملک الغنی اسحاق بن ابراهیم الحسینی فی تاریخ ثالث شهر ربیع‌الثانی سنة خمسین و الف من الهجرة النبویه». پس از آن سنگ مزاری از مرمر متعلق به مزار فردی به نام کرم خان بر دیوار رواق در جانب راست ورودی به حرم نصب شده بود که بر روی آن مردی سوار بر اسب حجاری شده بود که با یک دست دهانۀ اسب را گرفته بود و در دست دیگر نیزه و شمشیری به کمر و چیزی مانند جعبۀ تیر و کمان بر دوش داشت و پهلوی شکم اسب، یک مرد در حال راه رفتن درحالی‌که چماقی به دوش داشت، تصویر شده بود و اطراف سنگ مزار مزین به حجاریهای سبزه و گل بود و در بالای سر سوار نوشته شده بود: «هو الحی الذی لایموت ــ وفات مرحمت و غفران پناه رضوان آرامگاه عالیجاه کرم‌خان ولد زبدة الخوانین آدم خان زند به تاریخ شهر شوال 1205 ــ حرکت‌دهندۀ این لوح و نبش‌کنندۀ این مزار به لعنت خدا گرفتار شود 1205» و بر هامش آن سنگ دو بیت شعر بدین شرح نوشته شده بود: پیدا چو گهر ز قطرۀ آب شدیم/ وانگاه نهان چو درّ نایاب شدیم/ / بودیم به خواب در شبستان عدم/ بیدار شدیم و باز در خواب شدیم. 
در صحن امامزاده قاسم چند مزار تاریخی و مقبره‌های خانوادگی نیز وجود داشت؛ نخست مزار محمدتقی قوش‌بیکی ــ صدراعظم آخرین امیر بخارا ــ که پس از اینکه بخارا به تصرف نیروهای روسیۀ تزاری درآمد، به ایران آمده بود و در 7 آذر ماه 1327 از دنیا رفته و در صحن امامزاده قاسم به خاک سپرده شده بود. از دیگر مدفونان در صحن امامزاده قاسم، حاج سید جواد مدنی دماوندی، از علما و فقها بود که 18 جمادی‌الآخر 1364 از دنیا رفته بود (نک‍ : بلاغی، 2/ 26-27). 


مآخذ

بلاغی، حجت، تاریخ تهران، قسمت شمالی و مضافات، شمران قدیم، قم، 1350 ش؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ دربندی، فاضل، اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، قم، 1420 ق؛ حبیبی، حسن، امامزاده‌ها و تربت برخی از پاکان و نیکان، تهران، 1388 ش؛ ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1371 ش؛ شریف رازی، محمد، اختران فروزان ری و طهران، قم، مکتبة الزهراء؛ عطاردی، عزیزالله، گوهر خاندان امامت، تهران، 1373 ش؛ فقیه محمدی جلالی، محمدمهدی، امامزادگان ری، تهران، 1379 ش؛ لطفی، سهند، امامزاده قاسم، تهران، 1386 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341 ش؛ مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1375 ش.

علی کرم‌همدانی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: