آق شهر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 22 آذر 1400
https://cgie.org.ir/Fa/article/237543/آق-شهر
پنج شنبه 18 اردیبهشت 1404
آقْشَهْر، (تلفظ کنونی: آقِ شِهِر) شهری در آناتولی مرکزی در ترکیه، واقع در دامنۀ کوهِ سلطانداغ در 135 کیلومتری شمال غربی شهر قدیمی قونیه و 23 کیلومتری جنوب شرقی اَفیون قرهحصار، دارای 312‘40 نفر جمعیت (سرشماری، 1980م)، °29 و ´15 طول شرقی و °38 و´13 عرض شمالی و 1,000 متر ارتفاع از سطح دریا. این شهر مرکز ایلجه، یا شهرستانی به همین نام از توابع ایل (استان) قونیه است. در شمال آن دریاچهای همنام (آقشهر) است و رودخانهای که از شرق شهر میگذرد، در شمال شرقی به این دریاچه میریزد. این دریاچه را ابنخردادبه (ص 101) باسلیون خوانده است و رومیان آن را دریاچۀ چهل شهید نامیدهاند (لسترنج، 161). در کنار آقشهر جلگۀ بسیار وسیع و همواری به همان نام با بیش از 82 قصبه و روستا قرار گرفته است. شهر، هوایی معتدل دارد و به سبب فراوانی آب، دارای باغها و بوستانهای بیشمار و منظرهای بس دلپذیر است.
آقشهر (شهر سفید) ترکیبی از «آق» ترکی به معنای سپید و «شهر» فارسی است. این نامگذاری ظاهراً از گل سفیدی که در آنجا فراوان و مشهور است گرفته شده است (بستانی، 1 / 118). در نامهای قدیمی آقشهر اختلافنظرهایی دیده میشود. یک روایت آنجا را «انطاکیۀ پیسیدیا» و روایتی دیگر «سوریوم» میداند. نیز استرابن این شهر را همان «فیلوملیومِ» قدیمی دانسته است (قاموسالاعلام ترکی؛ قس: دایرةالمعارف اسلام) در منابع قدیم اسلامی هم نامش به صورتهای آقْشَر، آخْشَر و آخشَهْر آمده است (دایرةالمعارف اسلام). آقشهر نخستینبار در 495ق / 1102م که هنوز فیلوملیوم نامیده میشد، توسط جنگجویان صلیبی تسخیر و تاراج گشت. سپس در 509 ق / 1115م آلکسیوس امپراتور بیزانس، سپاهیان ملکشاه پسر قلیچارسلان سلجوقی را در حوالی این شهر شکست داد (رانسیمان، 2 / 32، 160، 239). نام آقشهر در تواریخ دورۀ سلجوقی مکرر یاد شده است (آقسرایی، صص 74، 122، 150؛ ابن بیبی، صص 8، 102، 150، 213). به هنگام ضعف سلجوقیان این شهر به دست امرای قرامان افتاد (دایرةالمعارف اسلام). اما اندکی بعد، چیرگی بنیقرامان بر آقشهر با شکست آنان به دست بایزید اول در اوایل 805 ق / 1402م، به پایان رسید (باسورث، 206). این شهر از این زمان به بعد جزء متصرفات عثمانی گردید. در اواخر 805 ق / 1402م ایلدرم بایزید سلطان بخت برگشتۀ عثمانی، که در جنگ آنقره از تیمور به سختی شکست خورده بود، در آقشهر از غصه درگذشت (یزدی، 2 / 348-349) و شهر به تصرف تیمور درآمد. تیمور پس از مرگ بایزید، ممالک قرامان را به اضافۀ آقشهر به محمد بک قرمان اوغلو داد. هدف وی از این کار ایجاد آشوب در آناتولی و جلوگیری از قدرت یافتن سلاطین آل عثمان در آن خطه بود (اسناد...، 192). از جهانگردانی که در خاطرات خود از آقشهر یاد کردهاند، میتوان ابن بطوطه (سفرنامه، 1 / 318) و غزی و مکی و اولیا چلبی را که در سدههای 10 و 11ق / 16 و 17م این شهر را دیدهاند، نام برد. جهانگرد معروف ایرانی حاج زینالعابدین شیروانی نیز که در اواخر سدۀ 11 و اوایل سدۀ 12ق / 17 و 18م این شهر را دیده مینویسد: «شهری است نیک و بلدهای که هوایش در غایت سردی و آبش در نهایت گوارایی است. شهر بر بلندی واقع شده و اطرافش گشاده است. نزدیک 3,000 باب خانه در آن است و در جهت جنوبی شهر مرغزار وسیعی است و چشمههای بیشمار در آن جاری است. مسجدجامع آن شهر از آثار ابراهیمبیک از ملوک قرامان است» (حدایقالسیاحة، 78).
آقشهر مدتهاست که از مراکز کشاورزی ناحیهای به همین نام است. محصولات کشاورزی آن انواع حبوبات، توتون، خشخاش و اقسام میوهها و محصول صنعتی آن پارچههای کتانی است. سکنۀ شهر اکثر ترکنژاد و مسلمانند و به زبان ترکی (عثمانی) سخن میگویند. اقلیت مذهبی شهر و ناحیۀ آقشهر مهاجران یونانی و یوگسلاویاند. آقشهر سابقاً مجموعهای از بناهای قدیمی خشت و گلی بوده که بر طبق آماهای داده شده بیش از 1,256 خانۀ مسکونی داشته (قاموسالاعلام ترکی)، اما با ترقیات ترکیه (بهویژه پس از جنگ جهانی دوم) این شهر نیز گسترش و رونق روزافزون یافته و جای بناهای خشت و گلی پیشین را اکنون بناهای سنگی، و سیمانی مجلل گرفته است. در کنار ساختمانهای نوین، آثار و ابنیۀ روزگاران گذشته جای دارد و این بر شکوهمندی شهر میافزاید. برخی از این آثار عبارت است از مسجد شهر که توسط سلطان بایزید اول ساخته شده است: «تاش مدرسه» که کتیبهای از زمان کیکاووس اول سلجوقی (با تاریخ 613 ق / 1216م) دارد، ولی بنایش متعلق به زمانی پس از آن است؛ تکیهای که نام صاحب عطا در کتیبۀ آن نوشته شده و متعلق به دوران کیکاووس دوم سلجوقی (659 ق / 1261م) است؛ مقبرۀ سیدمحمد خیرانی (621 ق / 1224م) با محراب هشتگوش آن که در آغاز سدۀ 9ق / 15م تعمیر شده است؛ اولو جامع متعلق به سدۀ 9ق / 15م؛ مسجدجامع ایپلیکچی (738ق / 1337م) و آرامگاه نوین و زیبای نصرالدین خوجه که دارای تاریخ 386ق / 996م است (دایرةالمعارف اسلام). بجز آثار یادشده، دو کلیسا و چند مدرسۀ قدیمی هم در شهر وجود دارد، افزون بر آثار موجود در شهر، در ناحیۀ آقشهر روی هم بیش از 70 مسجد و 11 مدرسه هست (قاموسالاعلام ترکی).
آقسرایی، محمود بن محمد، مسامرةالاخبار و مسایرةالاخیار، به کوشش عثمان توران، آنقره، انجمن تاریخ ترک، 1943م؛ ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1359ش؛ ابن بیبی، یحیی بن محمد، مختصر سلجوقنامه (ذیل اخبار سلاجقۂ روم) لیدن، 1902م؛ ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله، المسالک والممالک، لیدن، 1889م؛ اسناد و مکاتبات تاریخی ایران، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1356ش؛ بستانی (فؤاد افرام)؛ باسورث، کلیفورد ادموند، سلسلههای اسلامی، ترجمۀ فریدون بدرهای، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1349ش؛ دایرةالمعارف اسلام؛ رانسیمان، استیون، تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمۀ منوچهر کاشف، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش؛ شیروانی، زینالعابدین، حدایق السیاحة، دانشگاه تهران، 1348ش؛ قاموسالاعلام (ترکی)؛ یزدی، شرفالدین علی، ظفرنامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، 1336ش؛ نیز: Turke year book, 1985, p. 46.
حسین قرهچانلو
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید