صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / هنر و معماری / حلب، جامع /

فهرست مطالب

حلب، جامع


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 4 دی 1398 تاریخچه مقاله

حَلَبْ، جامِع، از بناهای شاخص سوریه، ساخته شده در سدۀ 1 ق/ 7 م، بازسازی شده در سده‌های 6-7 ق، واقع در نزدیکی قلعۀ مشهور حلب، در محلۀ بازارچۀ حاتم (نک‍ : عثمان، 71؛ داوید، نقشۀ 36). این بنا طی سده‌ها، دگرگونیهایی یافته، اما بخشهایی از بنای اولیۀ آن هنوز باقی است. 
بنای مسجد کنونی برآیند متجانسی از شیوه‌های معماری در دوره‌های گوناگون، و عناصر تشکیل‌دهندۀ آن نمونه‌ای توأمان از سادگی و زیبایی است؛ ویژگیهای معماری و تزیینات آن را گرایش به سطوح و حجمهای چهارگوش، سطوح بی‌تزیین دیوار، عدم گرایش به ظریف‌کاری، و ابلق‌کاری دقیق تشکیل می‌دهد (نک‍ : گروبه، 98-99). 

در محل بنای مسجد پیش‌تر کلیسایی منسوب به هلنا (د 328 م)، مادر قسطنطین (سدۀ 5 م) برپا بوده، و مسجد در باغ کلیسا ساخته شده است. سلیمان بن عبدالملک اموی (د 99 ق/ 718 م)، مسجدی چون جـامع دمشق ــ کـه برادرش، ولید بانی آن بود ــ ساخت و از مصالح و تزیینات کلیسا استفاده کرد، از این رو، مرمرکاری و موزاییک‌کاری‌اش به جامع دمشق (و کلیساهای رومی) شباهت یافت (ابن‌شحنه، 61-62؛ طباخ، 2/ 69؛ الیواقیت ... ، 112)؛ بااین‌حال، حتى در زمان برپایی، و پیش از نوسازیهای دوره‌های بعد، رونوشتی برابر اصل دمشقی‌اش نبود و با اینکه جامع حلب مانند جامع دمشق ساختمانی عظیم داشت، بنای نخستین آن احتمالاً از لحاظ هنر معماری، غنای جامع دمشق را نداشت (نک‍ : هیلنبراند، 68؛ حمصی، 34). جامع حلب همچون مسجدهای جامع دیگر جهان اسلام، به حسب اهمیت، مرکز عدلیه، موعظه، آموزش و جز اینها بود (برای نمونه، نک‍ : ابن‌خلکان، 4/ 390، 7/ 232، 237؛ عُرضی، 92، 128- 129، 175-176، 178، جم‍‌ ).
جامع حلب در زمان عباسیان ــ احتمالاً در سدۀ 2 ق/ 8 م ــ و به دست رومیان در 351 ق/ 962 م آسیبهایی دید، اما در حملات سده‌های بعد، کمتر دچار ویرانی ناشی از جنگ شد. این بنا افزون بر آسیب سال 351 ق، در 564، 658 و 679 ق نیز دچار آتش‌سوزی شد؛ همچنین بارها مرمت گردید و تغییرات عمده‌ای یافت ( الیواقیت، 111؛ ابن‌شحنه، 62؛ کردعلی، 6/ 49؛ فارس، 16- 18)، از آن جمله، سیف‌الدولۀ حمدانی (حک‍ 301 یا 303-356 ق/ 914 یا 915-967 م)، پیش از حملۀ روم در سدۀ 4 ق/ 10 م، دستور به مرمت جامع داده بود (نک‍ : ابن‌شحنه، 62-63؛ الیواقیت، 112-113). در زمان حاکمیت حمدانیان (سدۀ 4 ق) بر شام، که حلب رونق و اهمیت فراوان یافته بود، اصطخری (ص 69) و مقدسی (ص 155) از آبادانی جامع حلب نوشته‌اند. 
 
ابن‌شحنه در سدۀ 6 ق/ 12 م، گزارشی نسبتاً دقیق و مفصل از مسجد به دست داد‌ه است. او آورده است که در 564 ق/ 1169 م، مسجد دچار آتش‌سوزی شد و بار دیگر آسیب دید (ص 63)؛ اما به سبب رونق حلب و دیگر شهرهای قلمرو زنگیان، خاصه در زمان نورالدین محمود زنگی (سل‍ 541- 569 ق/ 1146-1174 م)، جامع نیز به سرعت معمور شد. نورالدین محمود دستور داد ستونهای جدید جایگزین ستونهای آسیب‌دیده بر اثر آتش‌سوزی شوند. در همین زمان، بازارچه‌ای که به مسجد متصل و موقوف بر آن بود، تخریب، و به محدودۀ مسجد الحـاق شد (نک‍ : همو، 63-64؛ نیز ابن‌عدیم، 1/ 479). بدین‌سان، در این دوره، مسجد جز در طرح اصلی ــ متشکل از شبستان و بخشی از رواقهای پیرامون صحن ــ دگرگونی اساسی یافت (اتینگهاوزن، 304؛ رفاعی، 299).
در زمین‌لرزۀ 565 ق/ 1170 م، مسجد آسیب چندانی ندید (نک‍ : طباخ، 2/ 49-50؛ ابن‌شحنه، 68-69). ابن‌جبیر سیاح معروف اندلسی، در حدود نیم قرن پس از این زمین‌لرزه، جامع حلب را دیده، بنای آن را ستوده، و از شبستان، درگاههای پیرامون صحن و دو چاه صحن یاد کرده است (ص 204-205؛ دربارۀ تأمین آب برای مسجد، نک‍ : ابن‌شحنه، 65-66). در مجموع، عمدۀ بنای بازماندۀ مسجد با توجه به دگرگونیهای آن، متعلق به این دوره است. 
در 658 ق/ 1260 م، سپاهیان هلاگو به شهر حمله کردند و مسجد را به آتش کشیدند؛ دیوار سمت قبله آتش گرفت، اما خوشبختانه باران آن را خاموش ساخت. پس از این حادثه و پاک‌سازی مسجد، کشتگان مسلمان در سمت شمالی مسجد به خاک سپرده شدند (ابن‌شداد، 1(1)/ 116؛ ابن‌شحنه، 68- 69). 
در سدۀ 7 ق/ 13 م، ظاهر بیبرس مملوکی (د 676 ق/ 1277 م)، مسجد را بازسازی، و دیوار و طاق بنا را با آهک اندود کرد و [برای شبستان آن] سقف محکمی نیز ساخت (نک‍ : ابن‌شداد، 1(1)/ 117؛ لاپیدوس، 71, 168؛ دربارۀ تعمیرات، نیز نک‍ : ابن‌شحنه، 64). یک سدۀ بعد ابن‌بطوطه (د 779 ق/ 1377 م) به جامع و تزیینات آن اشاره کرده است (ص 70). از بخش غربی رواق شمالی بنا از 788 ق به عنوان مدرسه‌ای به نام دارالقرآن عشائری استفـاده شـد (نک‍ : غزی، 2/ 196؛ رفـاعی، 296، طرح 10-2). از تغییرات عمدۀ دیگر جامع می‌توان به تعمیرات سده‌های 11 و 14 ق اشاره کرد. 
برای مسجد حلب در طی تاریخش موقوفات بسیاری نیز نهاده شده است، چنان‌که در سدۀ 7 ق، پس از درگذشت احمد کتبچی نامی، اموال او صرف مسجد و اثاث آن گردید؛ در سدۀ 8 ق/ 14 م نیز به موقوفات در نظر گرفته شده برای دارالقرآن عشائری اشاره شده است (نک‍ : غزی، رفاعی، همانجاها). 

وضع کنونی بنا

جامع حلب با ابعاد 78 × 105 متر دارای 4 ورودی در 4 سمت است که عبارت‌اند از: مسامیریه در غرب، طیبه در شرق، نحاسین در جنوب، و جراکسه در شمال، ابعاد صحن آن نیز 47 × 79 متر است. صحن جز از سمت شبستان در جنوب آن، در احاطۀ رواقها و رشته‌طاقهای هلالی قرار گرفته است (نک‍ : «جامع ... »، npn.؛ فارس، 19-20؛ گونلا، 175، شرح تصویر). با پژوهشهای انجام‌شده در بنا، مشخص شده که رشته‌طاقهای شبستان و رواقهای سمت شرق، بخشهایی قابل ملاحظه از بازسازی زمان نورالدین محمود است. پیشانی رو به صحن بخش جنوب که دارای کتیبه نیز بوده، به شیوۀ ساده و خاص معماری محلی سنگ‌کاری شده است (الن، «جامع ... »، npn.؛ نیز «جامع»، npn.؛ دربارۀ اهمیت کتیبه‌نگاری در حلب و دیگر شهرهای شامات، نک‍ : برخم، 34 ff.). ازجمله کتیبه‌های آن کتیبۀ صلوات بر 14 معصوم است (خامه‌یار، 784-785). 
رشته‌طاق شبستان 15 دهانه دارد، و دهانۀ مزین میانی، ورودی اصلی شبستان مسجد است. 7 دهانۀ تیزه‌ای واقع در هر طرف از ورودی اصلی دارای درهای چوبی شیشه‌دارند، و در پشت‌بغلهای میان‌طاقهای آن، پنجره‌هایی مدور در احاطۀ قابهای چوبی تیره رنگ قرار گرفته‌اند. این پنجره‌ها را که دارای تزیین چوبی خاصی‌اند، می‌توان متعلق به اصل بنا دانست، هرچند در طی زمان، دخل و تصرفی در آنها صورت گرفته است (الن، «بخش ... »، 9). رواق غربی دارای یک ردیف ستون و طاقهای یکسان و کم‌عرض‌تر از سایر رواقها ست، و در 1304 ق/ 1887 م بازسازی شده است (نک‍ : غزی، رفاعی، همانجاها؛ «جامع»، npn.؛ فارس، 22). 

 ورودی شرقی مسجد، رواق شرقی را به دو بخش تقسیم کرده است، و بخش جنوب شرقی آن بزرگ‌تر از بخش شمال شرقی است. رواق شمالی همانند رواق شرقی دارای 2 دهانه (ردیف ستون)، اما با پهنای کمتری است. ورودی مناره در گوشۀ شمال رواق غربی مسجد قرار دارد که بر آن کتیبۀ مرمری به خط ثلث و تاریخ 777 ق نقش بسته است (همو، 21، نیز نقشه). 
شبستان مسجد دارای 80 ستون ــ شامل 4 ردیف 20تایی ــ است و مانند برخی مساجدی که شبستان بسیار طویل دارند، ازجمله جامع دمشق، دارای 3 محراب است. محرابهای راست و چپ به حنفی‌مذهبان و حنبلی‌مذهبان اختصاص داشته است (نک‍ : همو، 54-56؛ «جامع»، npn.). در شبستان زیارتگاهی منسوب به زکریای پیامبر وجود دارد که گفته می‌شود سر حضرت در آنجا دفن شده است (نک‍ : برنز، 35).
صحن جامع حلب دارای سنگ‌فرش موزاییک با اشکال هندسی منظمی از سنگ رنگین زرد، سیاه، مرمر سفید و سماقی است که در 1024 ق تجدید و آراسته شده است (نک‍ : غزی، همانجا؛ رفاعی، 325-326؛ طباخ، 3/ 200؛ گونلا، 175, 179، شرح تصویر). در میان صحن کنونی، ساخت‌وسازهای کوچکی وجود دارد از جمله: سکوی قرائت اذان و قرآن (سدّه)؛ حوض و وضوگاه به شکل کلاه فرنگی، و یک ستون سنگی (فارس، 20؛ اسدی، 4/ 335؛ رفاعی، برنز، همانجاها). 
ابن‌بطوطه که صحن جامع و سنگ‌فرش آن را توصیف کرده بود، نوشته که حوضی در آن قرار داشته است (ص 70)؛ پس از آمدن و رفتن رومیها (در سدۀ 4 ق)، بر حوض مسجد گنبدی از مرمر سبز به شیوۀ معمول در کلیساهای حلب ساختند (نک‍ : ابن‌شحنه، 62-63؛ الیواقیت، 112-113). امروزه بر جای حوض تاریخی گنبددار آن، حوض دیگری که به همان شکل ساخته‌اند، قرار دارد (الن، «جامع»، npn.؛ «جامع»، npn.). زیرِصحن، مخزن آب قرار داشت که مسدود گردیده بود (ابن‌عدیم، 1/ 479؛ ابن‌شحنه، 65-66). 
منارۀ قدیمی مسجد و کتیبه‌هایش از اهمیتی خاص برخوردارند. این مناره به کارگزاری ابن‌خشاب قاضی‌القضاة حلب بنیاد نهاده شد تا جایگزین منارۀ پیشین مسجد باشد. براساس کتیبه‌های موجود در مناره، ساخت آن در 482 ق دوران حکومت ملکشاه سلجوقی (حک‍ 465-485 ق)، و حاکمیت آق‌سنقر در حلب آغاز شد و در سال بعد به اتمام رسید. منشأ ساختمان آن معماری پیش از اسلام، و شکل آن نزدیک به مناره‌های دورۀ اموی است (همو، 66-67؛ طباخ، 1/ 325؛ گونلا، 174، شرح تصویر؛ الن، همان، npn.؛ هیلنبراند، 138-140؛ فارس، 32). منار‌ه‌هایی از دورۀ اموی و پس از آن در غرب جهان اسلام باقی مانده که با مقایسه، می‌توان آنها را با این مناره تطبیق داد، و آن را نمونۀ اصلیِ شکلی از مناره‌ها تلقی کرد. منارۀ جامع حلب، پس از کلیسای جامع حلب کهن‌ترین بنای شهر است (هیلنبراند، 27, 131, 136-137, 140: مطالب، تصویرها و طرحها؛ الن، همان، npn.). 
ارتفاع منارۀ کنونی مسجد 45 متر، و مقطع هر ضلع آن 495 سانتی‌متر است (برنز، 34؛ رفاعی، 305). نمای بدنۀ مناره به طبقاتی تقسیم شده، و هر طبقه دارای نمایی تزییناتی از قبیل مقرنس‌کاری است که در آن دوره در حلب استفادۀ گسترده نداشته است (همو، نیز گونلا، همانجاها؛ الن، همان، npn.). نمونه‌ای اصیل از نقش برگ کنگر از نوع شامی را نیز می‌توان در میان تزیینات مناره دید (هرتسفلد، 24).
در اواخر سـال 1373 ق، نمـا و ورودی شمـالی جـامع ــ که مشرف به خیابان است ــ پس از تعریض خیابان تجدید بنا شد. اگرچه این کار با هدف عمرانی انجام شد، مقایسۀ آن با دگرگونی در آثار به منظور پیشگیری از آسیب، تا اندازه‌ای قابل قیاس است (نک‍ : عثمان، 161؛ ابن‌شحنه، 64-65؛ غزی، 2/ 197 بب‍‌ ). 
طی سده‌ها برای مسجد چندین منبر ساخته شده بود؛ امروزه منبر بر جای مانده از دورۀ ممالیک بحری (حک‍ 648-784 ق/ 1250-1382 م)، قدیمی‌ترین منبر بازمانده است. از نخستین منبر حلب (ابن‌جبیر، 204-205)، که اکنون اثری باقی نمانده، منبری بود که در سدۀ 6 ق/ 12 م، به امر نورالدین برای مسجد ساختند. ساخت آن در 563 ق/ 1168 م به اتمام رسید، و چند سال در جامع بود، تا آنکه به امر صلاح‌الدین به مسجد الاقصى برده شد (سینگر، 35, 42)؛ این منبر نیز در آتش‌سوزی 1969 م/ 1348 ش بیت‌المقدس سوخت (فارس، 45). منبر فعلی که قراسُنقُر نمایندۀ حکومت ممالیک در دمشق، در حدود سال 700 ق/ 1301 م، دستور ساخت آن را برای جامع حلب داد و محمد بن علی موصلی آن را ساخت، نمونه‌ای بسیار مهم از کاربرد عاج در تزیین منبر چوبی (آبنوس) بود که شیوۀ آن را سپس در مصر نیز به کار گرفتند. این نوع کار هنری معمولاً ترکیبی از منبت‌کاری گیاهی با مرقع عاج است (نک‍ : همو، 48-50؛ طباخ، 3/ 200؛ اُکین، 496). ابن‌بطوطه نیز از این منبر چوبی مزین عاج‌کاری یاد کرده است (ص 70). 
جامع حلب در جریان جنگ داخلی سوریه، که در 2012 م/ 1390 ش آغاز شده، طی درگیریهای طرفین در آن شهر به شدت آسیب دیده است (نک‍ : «مناره ... »، npn.). 
در پایان، افزون بر مآخذی که در متن مقاله آمده است، 3 منبع دیگر نیز برای مطالعۀ بیشتر ذکر می‌شود: 

Raymond, A., «Les Grands Waqfs et ... », Bulletin d’études orientales, 1979, vol. XXXI; Sauvaget, J., «Alep au temps de Sayf ad-dawla», Studies by Jean Sauvaget on the Historical Geography and Topography of Syria, eds. F. Sezgin et al., Frankfurt, 1994; Tabbaa, Y., «Survivals and Archaisms in the Architecture of Northern Syria, CA. 1080-CA. 1150», Muqarnas, Leiden, 1993, vol. X.

مآخذ

ابن‌بطوطه، رحلة، بیروت، 1384 ق؛ ابن‌جبیر، محمد، رحلة، بغداد، 1356 ق؛ ابن‌خلکان، وفیات؛ ابن‌شحنه، ابوالفضل محمد، الدرالمنتخب، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، 1404 ق/ 1984 م؛ ابن‌شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به‌کوشش یحیى زکریا عباره، دمشق، 1991 م؛ ابن عدیم، عمر، بغیة الطلب، به‌کوشش سهیل زکار، دمشق، 1408 ق؛ اسدی، م. خیرالدین، موسوعة حلب المقارنة، به‌کوشش محمد کمال، حلب، 1984 م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1368 ش؛ حمصی، فایز، حلب القدیمة، دمشق، 1983 م؛ خامه‌یار، احمد، «کتیبه‌های شیعی از قرن پنجم هجری در شمال سوریه»، بهارستان، تهران، 1390 ش، س 3، شم‍ 11؛ رفاعی، محمود، حلب بین التاریخ و الهندسة، حلب، 1417 ق؛ طباخ، محمد راغب، اعلام النبلاء، به‌کوشش محمد کمال، حلب، 1408 ق؛ عثمان، نجوى، الهندسة الانشائیة فی مساجد حلب، حلب، 1413 ق؛ عُرضی، ابوالوفاء، معادن الذهب فی الاعیان المشرفة بهم حلب، به‌کوشش محمد تونجی، حلب، 1407 ق؛ غزی، کامل، نهر الذهب، به‌کوشش شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب، 1412 ق؛ فارس، محمد، الجامع الاموی الکبیر بحلب، تاریخه و معالم الاثریة، حلب، 1415 ق؛ کردعلی، محمد، خطط الشام، دمشق، 1303 ق؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، لیدن، 1906 م؛ الیواقیت و الضرب فی تاریخ حلب، منسوب به ابوالفدا، به کوشش محمد کمال و فالح بکور، حلب، 1410 ق/ 1989 م؛ نیز:

Allen, T., «Great Mosque of Aleppo», Sonic, www.sonic.net/ ~tallen/ palmtree/ ayyarch (acc. Feb. 14 , 2012); id, «Some Pre-Mamluk Portions of the Courtyard Façades of the Great Mosque of Aleppo», Bulletin d’études orientales, Damascus, 1985, vol. XXXV; Berchem, M. van, «Les Inscriptions de Nûr ad-dîn et l’origine du caractère arrondi dans l’épigraphie syrienne», Opera Minara, eds. A. Louca and Ch. Genequand, Geneva, 1978, vol. I; Burns, R., Monuments of Syria, an Historical Guide, London/ New York, 1995; David, J. C., Le Waqf d’Ipšīr Pāšā à Alep (1063/ 1653), ed. B. Chauffert-Yvart, Damascus, 1982; Ettinghausen, R. and O. Grabar, The Art and Architecture of Islam: 650-1250, Harmondsworth, 1987; Gonnella, J. and V. Meinecke-Berg, «Syria, Palestine and Egypt: Ayyubids, Mamluks, and Crusaders, Architecture», Islam, Art and Architecture, eds. M. Hattstein and P. Delius, Cologne, 2004; «Great Mosque of Aleppo», Archnet, http:/ / archnet.org/ library/ sites (acc. Feb. 20, 2012); Grube, E. J., The World of Islam, London, 1966; Herzfeld, E., «The Genesis of Islamic Art and the Problem of Mshattā», Early Islamic Art and Architecture, ed. J. M. Bloom, Hampshire/ Vermont, 2002; Hillenbrand, R., Islamic Architecture, Form, Function and Meaning, Edinburgh, 1994; Islam Art and Architecture, ed. M. Hattstein and P. Delius, Cologne, 2000; Korbendau, Y., L’Architecture Sacrée de L’Islam, Paris, 1997; Lapidus, I. M., Muslim Cities in the Later Middle Ages, Cambridge, 1967; «Minaret of Aleppo’s Umayyad Mosque Destroyed», X. Dawn, www.x.dawn.com (acc. Jul.1, 2013); O’Kane, B., «Islamic Art: Woodwork: Egypt and Syria, c. 1250-c. 1500», The Dictionary of Art, ed. J. Turner, London/ New York, 2008, vol. XVI; Singer, A., «The Minbar of Saladin’s Place in History», The Minbar of Saladin, ed. L. Singer, London, 2008. 
یدالله غلامی
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: