صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / مردم شناسی / پرده خوانی /

فهرست مطالب

پرده خوانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 21 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

پَرْده‌خوانی‌، هنری‌ از هنرهای‌ نمایشی‌ عامه‌ كه‌ به‌ نقل‌ واقعه‌های‌ مذهبی‌، به‌ ویژه‌ واقعۀ عاشورا از روی‌ تصاویر نقاشی‌ شده‌ روی‌ پرده‌ اختصاص‌ دارد. در پرده‌خوانی‌ نقالی‌ كه «پرده‌خوان‌» نامیده‌ می‌شود، با بیانی‌ رسا و آهنگین‌ داستان‌ واقعه‌های‌ مجالس‌ پرده‌ را شرح‌ می‌دهد. 
پرده‌خوانی‌ از جمله‌ هنرهای‌ معركه‌گیری‌ و تركیبی‌ از فنون‌ قصه‌گویی‌ و نقالی‌ (ه‍ م) است‌. پرده‌خوانی‌ را شمایل‌گردانی‌ (ه‍ م)، پرده‌داری‌ و پرده‌گردانی‌ نیز می‌گویند (بیضایی‌، نمایش‌...، 73؛ خلج‌، 61؛ ملك‌پور، گزیده‌ ... ، 135؛ نیز نک‍ : حسن‌بیگی‌، 341؛ شاملو، 1 / 384، ناظرزاده‌، 185). «صورت‌ خوانی‌» را بخشی‌ از پرده‌خوانی‌ (بیضایی‌، همان‌، 74) و یا با پرده‌خوانی‌ یكی‌ دانسته‌اند (غریب‌پور، 55). 
پرده‌: از مشهورترین‌ پرده‌های‌ مذهبی‌، پرده‌های‌ درویشی‌ است‌ كه‌ معمولاً از جنس‌ كرباس‌ و همچون‌ طومار است‌ كه‌ در حدود 3 یا 4 متر طول‌ و یك‌ و نیم‌ تا دو متر عرض‌ دارد (سیف‌، 168؛ حسن‌بیگی‌، 342؛ غریب‌پور، 60). روی‌ این‌ پرده‌ها كه‌ پرده‌های‌ نَقْل‌ خوانده‌ می‌شوند، مجالسی‌ از وقایع‌ زندگانی‌ پیامبر(ص‌) و برخی‌ غزوات‌ ایشان‌ و حضرت‌ علی‌(ع‌)، حوادث‌ زندگانی‌ ائمه‌ و وقایع‌ كربلا، صحنه‌هایی‌ از بهشت‌ و جهنم‌ و برخی‌ واقعه‌های‌ برگرفته‌ از قصص‌ و احادیث‌ و باورهای‌ عامه‌ دربارۀ روز قیامت‌ و كیفر و پاداش‌ گناهكاران‌ و مؤمنان‌ به‌ تصویر درآمده‌اند. در كنار این‌ تصاویر نقشهایی‌ هم‌ به‌ منظور تنبّه‌ و آگاهی‌ شنوندگان‌ و تماشاگران‌ از معجزات‌ و كرامات‌ ائمه‌، مانند داستان‌ جوانمرد قصاب‌ و عاوالدین‌ نقاشی‌ شده‌ است‌ (بیضایی‌، همان‌، 73؛ عناصری‌، 179). تصاویر مجالس‌ فشرده‌ و در كنار یكدیگر قرار دارند و از نظر موضوع‌ كم‌ و بیش‌ به‌ یكدیگر مرتبط اند. هر پرده‌ شامل‌ مجالس‌ متعددی‌ است‌ كه‌ برخی‌ از آنها 72 مجلس‌ اصلی‌ و فرعی‌ دارند كه‌ نمودار 72 تن‌ یاران‌ امام‌ حسین‌(ع‌) در كربلاست‌ (غریب‌پور، 58). 
در ایام‌ سوگواری، در مساجد یا مجالس‌ روضه‌خوانی‌ پرده‌هایی‌ نصب‌ می‌كردند كه‌ وقایع‌ عاشورا را نشان‌ می‌داد و روضه‌خوانان‌ گاهی‌ به‌ تصاویر وقایع‌ عاشورا بر روی‌ پرده‌ اشاره‌ می‌كردند (فقیهی‌، 290). 
شخصیتهای‌ هر یك‌ از مجالس‌ پرده‌ براساس‌ نقشی‌ كه‌ در روایات‌ مذهبی‌ یا افسانه‌ای‌ داشته‌اند، به‌ طور متفاوت‌ به‌ تصویر كشیده‌ شده‌اند. چهرۀ اولیا و معصومین‌، به‌ویژه‌ حضرت‌ ابوالفضل‌ (ع‌)، حضرت‌ امام‌ حسین‌(ع‌) و شاهزاده‌ علی‌اكبر، زیبا و متناسب‌ و اندامشان‌ بزرگ‌تر از دیگران‌ است‌ و غالباً در مركز پرده‌ قرار دارد (سیف‌، 196؛ عناصری‌، 200؛ غریب‌پور، 60) و چهرۀ اشقیا، به‌ ویژه‌ مارِد ابن‌سُدیف‌، بزرگ‌، زشت‌، خشن‌، ستیزه‌جو و بی‌شرم‌ است‌. چهرۀ معصومین‌ گاه‌ با نقاب‌ و گاه‌ در هاله‌ای‌ از نور قرار دارد (سیف‌، همانجا؛ همایونی‌، 28؛ پیترسن‌، 119، موسوی‌، 45) و یا هاله‌ای‌ از نور آن‌ را مشخص‌ می‌كند (بیضایی‌، همانجا؛ رهبری‌، 46؛ خلج‌، پیترسن‌، موسوی‌، ناظرزاده‌، همانجاها). چهرۀ زنان‌ كربلا گاهی‌ محو و گاهی‌ زیر پوشش‌ پنهان‌ است‌. اشخاص‌ و وقایع‌ هر مجلس‌ با چند كلمه‌ و یا جمله‌ای‌ كوتاه‌ روی‌ پرده‌ معرفی‌ شده‌اند (همایونی‌، پیترسن‌، غریب‌پور، همانجاها). نقاشان‌ این‌ پرده‌ها با بهره‌گیری‌ از باورهای‌ عامه‌، از یك‌ سو و نقش‌ و رنگها از سوی‌ دیگر، تضاد میان‌ اولیا و اشقیا را نشان‌ می‌دادند. مثلاً رنگ‌ سبز را به‌ نشانۀ تقدس‌، و رنگ‌ سرخ‌ را به‌ علامت‌ ستمگری‌ به‌ كار می‌بردند و از درختان‌ و حیوانات‌ همچون‌ نمادهایی‌ استفاده‌ می‌كردند (عناصری‌، 199-200؛ غریب‌پور، همانجا). 
نقاشی‌ پرده‌های‌ مذهبی‌ بخش‌ مهمی‌ از نقاشیهای‌ سبك‌ هنر عامه‌ است‌ كه‌ به‌ ویژه‌ در اواخر عصر قاجار در قهوه‌خانه‌های‌ شهرهای‌ بزرگ‌ رونقی‌ یافت‌ و به «نقاشی‌ قهوه‌خانه‌» معروف‌ شد (پیترسن‌، 115؛ بلوكباشی‌، قهوه‌خانه‌ها...، 97). چون‌ موضوع‌ این‌ نقاشیها عمدتاً مذهبی‌ بود و به‌ شهادت‌ امام‌ حسین‌(ع‌) و یارانش‌ در كربلا ارتباط داشت‌، پیترسن‌ (همانجا) اصطلاح «نقاشی‌ كربلا» را برای‌ این‌ نوع‌ نقاشی‌ مناسبت‌تر می‌داند. از استادان‌ نقاشی‌ كه‌ پردۀ درویشی‌ می‌كشیدند، محمد مدبّر و حسین‌ همدانی‌ شهرت‌ بیشتری‌ داشتند (سیف‌، 116، 168). 
پیشینه‌: با توجه‌ به‌ ارتباط این‌ هنر تصویرگری‌ با اسطوره‌ها و برخورداری‌ آن‌ از ارزشهای‌ مذهبی‌ و فراطبیعی‌ و نیز با عنایت‌ به‌ نقوش‌ سفالینه‌ها و پرده‌های‌ اساطیری‌ در سوگ‌ سیاوش‌، برخی‌ سابقۀ این‌ نوع‌ نقاشی‌ را به‌ دورۀ پیش‌ از تاریخ‌ می‌رسانند. برخی‌ هم‌ با توجه‌ به‌ نقاشیهای‌ مانی‌ (215-276م‌) كه‌ نشانۀ تفكرات‌ و اعتقادات‌ مذهبی‌ است‌، قدمت‌ آن‌ را به‌ زمان‌ مانی‌ می‌رسانند (حسن‌بیگی‌، 340؛ عناصری‌، 175؛ الیاده‌، 276؛ غریب‌پور، همانجا). به‌ هر حال‌ به‌ تصویر در آوردن‌ وقایع‌ و رخدادهای‌ تاریخی‌ - مذهبی‌ مربوط به‌ كربلا احتمالاً از اواخر حكومت‌ آل‌ بویه‌ (سدۀ 4ق‌) در ایران‌ معمول‌ گردیده‌ است‌ (بلوكباشی‌، «شمایل‌نگاری‌...»، 4). در عصر صفوی‌ به‌ سبب‌ رسمی‌ شدن‌ مذهب‌ تشیع‌ و توجه‌ خاص‌ به‌ سوگنامه‌ها، نقاشیهای‌ مذهبی‌ رونق‌ و تحول‌ یافت‌ و به‌ صورت‌ شمایل‌ نگاری‌ بر روی‌ پرده‌، دیوار، شیشه‌ و كتاب‌ درآمد. این‌ هنر برپایۀ روایتهای‌ افسانه‌ای‌ و تاریخی‌ برگرفته‌ از كلام‌ نقالان‌ مذهبی‌، مداحان‌ و تعزیه‌خوانان‌، بهره‌گیری‌ از تخیل‌ و احساس‌ هنری‌ تصویرگران‌ آنها و باورهای‌ عامه‌ شكل‌ گرفت‌ (پیترسن‌، نیز، بلوكباشی‌، قهوه‌خانه‌ها، همانجا). برخی‌ از پژوهشگران‌ درخشندگی‌ این‌ هنر را تا حدی‌ متأثر از هنر نقاشان‌ اروپایی‌ در سده‌های‌ 16، 17 و 18م‌ می‌دانند (محجوب‌، 195-196؛ نیز نک‍ : ER, VII / 65). 
ارتباط پرده‌خوانی‌ و تعزیه‌خوانی‌ (ه‍ م) و تأثیر متقابل‌ آنها كه‌ هر دو از هنرهای‌ دینی‌ یا قدسی‌ (غریب‌پور، 56) به‌ شمار می‌روند، بدیهی‌ به‌ نظر می‌رسد. برخی‌ پرده‌خوانی‌ و شمایل‌خوانی‌ را هنری‌ مركب‌ از هنرِ تجسمی‌ نقاشی‌ و هنر كلامی‌ نقالی‌ و مرتبط با روضه‌خوانی‌ و تعزیه‌خوانی‌ (بلوكباشی‌، «شمایل‌نگاری‌»، 7)، و بعضی‌ دیگر آن‌ را مقدم‌ بر تعزیه‌ و در شكوفایی‌ آن‌ مؤثر می‌دانند (بیضایی‌، نمایش‌، 74؛ همایونی‌، همانجا؛ ملك‌پور، سیر...، 54؛ غریب‌پور، 64؛ ناظرزاده‌، 185). 
پرده‌خوان‌: پرده‌خوان‌ كه‌ او را درویش‌ (غریب‌پور، 61، موسوی‌، 45)، پرده‌گردان‌ (شاملو، 1 / 380-381)، پرده‌چی‌ (هدایت‌، 54) و در لرستان‌ تذكره‌خوان‌ می‌نامند (موسوی‌، همانجا)، از برخی‌ روایات‌ مذهبی‌ آگاهی‌ دارد و با صوتی‌ خوش‌ و بیانی‌ جذاب‌ و رسا آنها را توصیف‌ می‌كند. برخی‌ از پرده‌خوانان‌ به‌ هنر شمایل‌نگاری‌ نیز كم‌ و بیش‌ آشنایی‌ داشتند و گروهی‌ از شمایل‌نگاران‌ خود پرده‌خوانی‌ می‌كردند (عناصری‌، 200؛ ناظرزاده‌، همانجا). پرده‌خوان‌ با شیوه‌هایی‌ نمایشی‌ كردن‌ وقایع‌ آشنا بود و در مواقع‌ لازم‌، برای‌ بیان‌ و شرح‌ واقعه‌ها از اشعار مناسب‌ استفاده‌ می‌كرد (شاملو، 1 / 381). 
پرده‌خوان‌ كه‌ معمولاً خود را «سید» معرفی‌ می‌كند، شالی‌ سبز به‌ كمر و پارچه‌ای‌ سیاه‌ یا سبز بر سر می‌بندد و یا به‌ جای‌ پارچه‌، كلاهی‌ سیاه‌ یا سبز بر سر می‌گذارد (موسوی‌، 46؛ شاملو، همانجا). به‌ هنگام‌ پرده‌خوانی‌ ابتدا طومار را به‌ دیوار نصب‌ و سپس‌ آن‌ را باز می‌كند و آنگاه‌ پارچۀ سفید روی‌ پرده‌ را كم‌كم‌ كنار می‌زند و با چوب‌ دستی‌ خود كه‌ مِطْرق‌ یا مِطْراق‌ نام‌ دارد (بیضایی‌، «نمایش‌...»، 31؛ عناصری‌، 174)، به‌ تصاویر مجالس‌ پرده‌ اشاره‌، و با بیان‌ مقدمه‌ای‌ كار خود را آغاز می‌كند. شماری‌ از پرده‌خوانان‌ از روی‌ طوماری‌ كه‌ در دست‌ دارند، داستان‌ واقعه‌های‌ پرده‌ را می‌خوانند (رهبری‌، 46). 
مراحل‌ كار پرده‌خوان‌ به‌ ترتیب‌ شامل‌ پیش‌ واقعه‌خوانی‌، مناجات‌ و فضائل‌خوانی‌، مناقب‌خوانی‌، خطبه‌خوانی‌ و نقل‌ قصه‌ و حدیث‌ است‌. او در پایان‌ با لحنی‌ سوزناك‌ گریزی‌ به‌ صحرای‌ كربلا می‌زند و به‌ نوحه‌ و ندبه‌ می‌پردازد (عناصری‌، 178-181). گرچه‌ پرده‌خوانان‌ با نیت‌ ثواب‌ بردن‌ و ثواب‌ رساندن‌ و تحریك‌ احساسات‌ مذهبی‌ تماشاگران‌ به‌ پرده‌خوانی‌ می‌پردازند، لیكن‌ از راه‌ پرده‌خوانی‌ كسب‌ معاش‌ نیز می‌كنند. از این‌رو در پایان‌ هر مجلس‌ پولی‌ به‌ رسم‌ تبرك‌ از مردم‌ دریافت‌ می‌كنند (حسن‌ بیگی‌، 344؛ غریب‌پور، 62). 
واعظ كاشفی‌ در فصل‌ ششم‌ فتوت‌نامۀ سلطانی‌ در شرح‌ ارباب‌ معركه‌، به‌ اركان‌ معركه‌ و بایسته‌ها و خصوصیات‌ اهل‌ معركه‌ اشاره‌ می‌كند. او ركن‌ اصلی‌ معركه‌ را فیض‌ گرفتن‌ و فیض‌ رساندن‌ و قبول‌ دلها و رفع‌ نیاز خود و مضایقه‌ نكردن‌ در رفع‌ نیاز درویشان‌ و مبالغه‌ نكردن‌ در گدایی‌ نوشته‌ است‌ كه‌ درمورد پرده‌خوانان‌ كه‌ از جملۀ معركه‌گیران‌اند، نیز صدق‌ می‌كند (ص‌ 275-300). 
برخی‌ از پرده‌خوانان‌ شاگردی‌ دارند كه‌ در مواقع‌ لزوم‌ از او كمك‌ می‌گیرند. در میان‌ چهره‌های‌ معروف‌ پرده‌خوانان‌ از درویش‌ بلبل‌ قزوینی‌ (غریب‌پور، 58)، و مرشد نقی‌، اهل‌ الیگودرز نام‌ برده‌اند (موسوی‌، همانجا). 
خاستگاه‌ ادبیات‌ پرده‌خوانی‌ بخشی‌ شفاهی‌ است‌ كه‌ معمولاً از اقوال‌ و روایات‌ نقالان‌ گرفته‌ شده‌، و بخشی‌ دیگر كتبی‌ و برگرفته‌ از مقتلها و سوگ‌نامه‌هایی‌ مانند روضة الشهدای‌ حسین‌ واعظ كاشفی‌ است‌ (غریب‌پور، 57). 
پرده‌خوانی‌ در عصر صفوی‌، با رونق‌ گرفتن‌ نقاشیهای‌ پرده‌، متداول‌ شد (موسوی‌، 45)، اما از سالها قبل‌ از آن‌ مردم‌ در ماههای‌ عزاداری‌، صحنه‌هایی‌ از زندگانی‌ شهدا را كه‌ بر روی‌ تابلوهای‌ بزرگی‌ به‌ تصویر در آمده‌ بود، به‌ مراسم‌ عزاداری‌ سیدالشهدا می‌بردند (فونتانا، 70). در عصر قاجار پرده‌خوانی‌ رونق‌ بیشتری‌ یافت‌ و پرده‌خوانی‌ و شمایل‌ گردانی‌ به‌ مجموعۀ آیینهای‌ مراسم‌ سوگواری‌ افزوده‌ شد و در مكانهای‌ متبركی‌ مانند امام‌زاده‌ها و زیارتگاهها برپا می‌شد (حسن‌بیگی‌، 341-343؛ غریب‌پور، 56). رفته‌رفته‌ در تمام‌ ایام‌ سال‌ پرده‌خوانان‌ در محل‌ تجمع‌ و گذر مردم‌، مانند میدانها، چارسوها و سرگذرها پرده‌ می‌گشودند و پرده‌خوانی‌ می‌كردند. 

مآخذ

الیاده‌، میرچا، رساله‌ در تاریخ‌ ادیان‌، ترجمۀ جلال‌ ستاری‌، تهران‌، 1372ش‌؛ بلوكباشی‌، علی‌، «شمایل‌ نگاری‌ در حوزۀ هنرهای‌ عامۀ ایران‌»، كتاب‌ ماه‌ هنر، تهران‌، 1380ش‌، شم‍ 31-32؛ همو، قهوه‌خانه‌های‌ ایران، تهران‌، 1375ش‌؛ بیضایی‌، بهرام‌، نمایش‌ در ایران‌، تهران‌، 1344ش‌؛ همو، «نمایش‌ در ایران‌، نقالی‌»، مجلۀ موسیقی‌، تهران‌، 1341ش‌؛ س‌ 3، شم‍ 66؛ پیترسن‌، س‌.، «تعزیه‌ و هنرهای‌ مربوط به‌ آن‌»، تعزیه‌ هنر بومی‌ پیشرو ایران‌، به‌ كوشش‌ پ‌. چلكووسكی‌، ترجمۀ داوود حاتمی‌، تهران‌، 1367ش‌؛ حسن‌ بیگی‌، م‌.، تهران‌ قدیم‌، تهران‌، 1366ش‌؛ خلج‌، منصور، تاریخچۀ نمایش‌ در باختران‌، تهران‌، 1364ش‌؛ رهبری‌، عباس‌، «محرّم‌»، تلاش‌، تهران‌، 1348-1349ش‌، شم‍ 21؛ سیف‌، هادی‌، نقاشی‌ قهوه‌خانه‌، تهران‌، 1369ش‌؛ شاملو، احمد، كتاب‌ كوچه‌، تهران‌، 1378ش‌، دفتر اول‌؛ عناصری‌، جابر، درآمدی‌ بر نمایش‌ و نیایش‌ در ایران‌، تهران‌، 1366ش‌؛ غریب‌پور، بهروز «هنر مقدس‌ صورت‌خوانی‌ = پرده‌ خوانی‌»، فصلنامۀ هنر، تهران‌، 1378ش‌، شم‍ 40؛ فقیهی‌، علی‌اصغر، تاریخ‌ جامع‌ قم‌، قم‌، حكمت‌؛ فونتانا، ماریا ویتوریا، «شمایل‌ اهل‌ بیت‌»، ترجمۀ آذرمیدخت‌ جلیل‌نیا، نشر دانش‌، تهران‌، 1374ش‌، شم‍ 3؛ كاشفی‌، حسین‌، فتوت‌نامۀ سلطانی‌، به‌ كوشش‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، 1350ش‌؛ محجوب‌، محمدجعفر، «تأثیر تئاتر اروپایی‌ و نفوذ روشهای‌ نمایشی‌ آن‌ در تعزیه‌»، تعزیه‌ هنر بومی‌ پیشرو ایران‌، به‌ كوشش‌ پ‌. چلكووسكی‌، ترجمۀ داوود حاتمی‌، تهران‌، 1367ش‌؛ ملك‌پور، جمشید، سیر تحول‌ مضامین‌ در شبیه‌خوانی‌، تهران‌، 1366ش‌؛ همو، گزیده‌ای‌ از تاریخ‌ نمایش‌ در جهان‌، تهران‌، 1364ش‌، موسوی‌، سیامك‌، نمایش‌ در لرستان‌ از آیین‌ تا سال‌ 1370، خرم‌آباد، 1379ش‌؛ ناظرزادۀ كرمانی‌، فرهاد، مجموعۀ مقالات‌ مطالعات‌ ایرانی‌، تهران‌، 1380ش‌، شم‍ 4؛ هدایت‌، صادق‌، علویه‌خانم‌ وولنگاری‌، تهران‌، 1342ش‌؛ همایونی‌، صادق‌، تعزیه‌ و تعزیه‌خوانی‌، تهران‌، 1353ش‌؛ نیز: ER.

مریم‌ میرفخرایی‌

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: