صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / مردم شناسی / باویه /

فهرست مطالب

باویه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 20 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

باویه، یکی از قبایل بزرگ عرب شیعی مذهب ساکن خوزستان.

خاستگاه و پراکندگی

مردم قبیلۀ باویه خود را از فرزندان «مُهلهل» قهرمان نامی عرب (فیلد، 190؛ لاریمر، II/ 293) و از نسل اعراب ربیعه به شمار می‌آورند (عزاوی، 4/ 191؛ قزوینی، 36). این‌قبیله با اعراب بنی کعب هم پیوند و خویشاوندی دیرینه دارند، اما گاه میان آنها رقابت و خصومت پدید آمده است (فیلد، همانجا؛ سردارسعد، 290). تاریخ کوچ این قبیله به سرزمین ایران به درستی روشن نیست، اما به نظر می‌رسد که همراه قبیلۀ بنی لام در اواخر سدۀ 12ق/ 18م به ایران آمده‌اند (اپنهایم، III/ 356). اعراب باویه بجز اقامت در وطن اصلی خود، یعنی در قسمتهایی از شبه جزیرۀ عربستان و عراق (بصره)، (آبادان...، 123؛ سیادت، 114)، در جنوب خوزستان، منطقه‌ای در مشرق و جنوب اهواز، میان رود کارون و جراحی تا جنوب بند قیر و شمال مارِد نیز مستقر هستند (فیلد، لاریمر، همانجاها).

جمعیت

شمار این قبیله را در1320ق حدود 20 هزار تن (لاریمر، همانجا)، و در 1310ش، 320‘2 خانوار تخمبن زده‌اند (فیلد، همانجا، اپنهایم، IV/ 90). بنابر گزارش لاریمر (II/ 294) در 1325ق/ 1907م، 500‘1 نفر از باویه یکجانشین شده بودند و 500‘18 نفر دیگر هنوز کوچ می‌کردند (نیز نک‍ ‍: آبادان، همانجا). مردم باویه بیشتر به پرورش شتر، بز و الاغ می‌پرداختند و زراعت آنان گندم و جو، و به صورت سنتی و دیم‌کاری است (فیلد، همانجا؛ سیادت، 115).

سازمان اجتماعی

قبیلۀ باویه به طوایفی چند تقسیم می‌شود: آل‌حرب، زرگان یا زرقان، سلامات، نواصر، حمیّد، بوبالی، عمور، جبّارات، بوعَطْوی، معاویه و جامع، آل حرب خود متشکل از دو بیت خزعل و مزعل است (عزاوی، 4/ 191-192؛ فیلد، همانجا؛ عزیزی، 33-34). 
تاریخ سیاسی این قبیله نشان می‌دهد که مردم باویه همواره نسبت به حکام محلی نافرمان و سرکش بوده‌اند. این سرکشی باعث می‌شد که حکمرانان برای سرکوب آنها شیوخ و رؤسای هواخواه خود را به سرپرستی این قبیله برگزینند (کسروی، 236). باویه‌ایها در اوایل سدۀ 19م، در زمان حکومت علی پاشا که قصد تعرض به محمره (خرمشهر) را داشت، در کنار شیخ جابر آل ‌بوکاسب سرسختانه جنگیدند (عزیزی، 33) که در تاریخ سیاسی این قبیله از افتخارات به شمار می‌رود.
در زمان ناصرالدین شاه، حاج جابرخان (از شیوخ قبیلۀ مُحَیْسِن) که طرفدار حکومت وقت بود، برای تنبیه و تأدیب قبیلِۀ باویه، در 1274ق، با فرمان حکومتی اختیار این قبیله را به دست گرفت (کسروی، همانجا). وی با یک اقدام سیاسی، یعنی ازدواج با «نوریه»، دختر شیخ طلال، از شیوخ بزرگ قبیلۀ باویه ــ که شیخ خزعل در 1281ق از این پیوند تولد یافت ــ همبستگی قبایل محیسن و باویه را برقرار ساخت (سیادت، 114-115).
بعدها، قبیلۀ باویه سلطۀ شیخ خزعل را به عنوان امیر خوزستان پذیرفتند، اما پس از آشکار شدن خیانت او به عشایر در دست نشاندگی انگلیس (عزیزی، 33)، در 1333ق/ 1915م شورش کردند و با آتش‌زدن چاهها و لوله‌های نفت خسارت قابل ملاحظه‌ای به‌بار آوردند (سفیری، 52)؛ در همان سال همگام با قبیلۀ بزرگ بنی کعب، بر ضد شیخ خزعل و انگلیسیها عصیان کرده، به صف مجاهدین پیوستند و دلاورانه جنگیدند (سیادت، 67).

مآخذ

سردار اسعد، علیقلی و عبدالحسین سپهر، تاریخ بختیاری، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، 1376ش؛ سفیری، فلورایدا، پلیس جنوب ایران، ترجمۀ منصوره اتحادیه و منصوره جعفری فشارکی، تهران، 1364ش؛ سیادت، موسیٰ، تاریخ جغرافیایی عرب خوزستان، تهران، 1374ش؛ عزاوی، عباس، عشائر العراق، بغداد، 1375ق/ 1956م؛ عزیزی بنی طرف، یوسف، قبایل و عشائر عرب خوزستان، تهران، 1372ش؛ قزوینی، مهدی، انساب القبائل العراقیة و غیرها، نجف، 1390ق/ 1970م؛ کسروی، احمد، تاریخ پانصد سالۀ خوزستان، تهران، 1330ش؛ نیز:

Abadan and South Western Iran, ed.L.W.Adamec, Graz, 1989; Field, H., Contribution to the Anthropology of Iran, Chicago, 1939; Lorimer, J. G., Gazetteer of the Persian Gulf, `Oman and Central Arabia, Calcutta, 1908; Oppenheim, Max von, Die Beduinen, Wiesbaden, 1952.
معصومه ابراهیمی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: