احمد بیجان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/Fa/article/227895/احمد-بیجان
جمعه 19 اردیبهشت 1404
چاپ شده
7
اَحْمَدْ بیجان (د بعد از 870ق/ 1466م)، دانشمند، متصوف و نویسندۀ ترک. پدرش صالح یازیجی (کاتب) بود و اینکه برخی مآخذ نام پدر او را اصلاحالدین ذکر کردهاند («دائرةالمعارف دانشها...»، I/ 111)، صحیح نیست («دائرةالمعارف دیانت...»، II/ 49). سال ولادت احمد معلوم نیست (نک : میدان لاروس، I/ 170) و از اینکه خود در انوار العاشقین گفته است که «حق تعالی احمد مسکین را در کنار دریا در شهر غازیان در گلیبولی آفرید» (نک : «دائرةالمعارف دیانت»، II/ 50)، چنین برمیآید که زادگاه او گلیبولی بوده است.برادر او محمد افندی، معروف به بازیجیزاده و مؤلف محمدیه از مشایخ زمان سلطان مراد دوم (حک 824-855ق/ 1421-1451م) بود (طاش کوپریزاده، 110، 111؛ مجدی، 127-128؛ سامی، 1/ 791) و ازاینرو احمد بیجان به «برادر شیخ محمد» نیز مشهور است (طاشکوپریزاده، همانجا)، ولی او را غالباً یازیجیزاده، یازیجی اوغلی و گاه ابن الکاتب احمد میخوانند («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). پدرش به کاتبی اشتغال داشته است و اثری منظوم در حدود 5 هزار بیت در نجوم با عنوان شمسیه ساخته بود که در 811ق/ 1408م آن را به پایان رسانده، و به اسکندر بن حاجی پاشا از خاندان دولت خان که در آنکارا میزیست، تقدیم کرده بود (همانجا). احمد با پدر و برادر خود محمد از معلقره (نک : سامی، 6/ 4329) یا از قاضی کوی که از توابع معلقره بود، به گلیبولی آمدند و در آن شهر ساکن شدند («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). ظاهراً هنگامی که حاجی بایرامولی مؤسس طریقۀ بیرامیه از ادرنه بازمیگشت، محمد یازیجیزاده و برادرش احمد با او دیدار کردند و به طریقۀ او پیوستند (کامل، 171؛ «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). احمد در ایام چلهنشینی بر اثر ریاضت چنان لاغر و ناتوان شد که او را «بیجان» لقب دادند («دائرةالمعارف جدید»، I/ 47). از عبارت انوارالعاشقین که مینویسد «الحمدلله که در گلیبولی با کفار جهاد کردیم و غزاها کردیم، گاه کافران بر ما چیره شدند و گاه ما بر کافران تاختیم» (نک : «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا، به نقل از نسخۀ کتابخانۀ سلیمانیه)، برمیآید که احمد به جنگ نیز میپرداخته است.تاریخ وفات احمد به درستی معلوم نیست. برخی منابع درگذشت او را 860ق/ 1456م نوشتهاند («دائرةالمعارف دانشها»، نیز میدان لاروس، همانجاها)، ولی اگر تاریخ ترجمۀ شمسیۀ پدرش را که احمد در سال 870ق/ 1466م به نثر درآورده است، صحیح تلقی کنیم، وی در این تاریخ یا اندکی بعد از آن درگذشته است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). علاوه بر این، بنابر بعضی از نسخههای کتاب المنتهی، احمد بیجان در 870ق در این تألیف خود تجدیدنظر کرده است («آثار...»، II/ 264). محل درگذشت او در همۀ منابع گلیبولی ذکر شده است (سعدالدین، 460؛ بروسهلی، 1/ 17؛ سامی، 1/ 791). آرامگاه او قبلاً به نام گورستان یازیجی اوغلی خوانده میشد که اکنون در آن محل پارکی به همین نام ساخته شده است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). تنها اولیا چلبی (3/ 417) در جایی نوشته است که احمد بیجان در محلۀ «قورویاغلر» در شهر صوفیه مقیم بوده، قبرش هم در کنار جامع محمودپاشا در صوفیه واقع است. در صوفیه تفرجگاهی به نام «احمد بیجان مسیرهسی» وجود داشته که در آن هنگام خانقاهی آباد نیز در آن بوده است و اکنون تنها باغهای آن بر جای مانده است (همو، 3/ 401)، اما همو در جای دیگر نوشته است که احمد در کنار برادرش آرمیده است (5/ 320)، مزار احمد بیجان در 15 قدمی آرامگاه برادرش، محمد یازیجی اوغلی واقع است. کمی پایینتر از مزار، بر سر راه استانبول، چشمۀ یازیجی اوغلی قرار دارد که دارای دو کتیبه، یکی تاریخ 807ق را دارد و دیگری مربوط به دورههای بعد است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).
1. انوارالعاشقین. این کتاب مفصلترین و مهمترین تألیف احمد بیجان است که ترجمهای است آزاد از کتاب عربی برادرش محمد، با عنوان مغارب الزمان لغروب الاشیاء فی العین و العیان، در موضوعات مهم عرفانی که محمد خود از احمد خواسته است که آن را به ترکی ترجمه کند (همانجا). محمد یازیجی اوغلی خود این کتاب را در 119‘9 بیت به نام رسالۀ محمدیه به ترکی به نظم آورده است (ایوان سرایی، 13). ترجمۀ این کتاب در 850ق در گلیبولی آغاز شده، در محرم 855 به پایان رسیده، و بارها چاپ شده است (نک : «آثار»، همانجا؛ ریو، 17-18).2. عجائب المخلوقات. این کتاب خلاصهای از کتابی است به همین نام از زکریا بن محمد قزوینی (د 682ق/ 1283م)، دربارۀ گیتیشناسی، نجوم، جغرافیا و... که با ترجمهای آزاد به ترکی درآمده است (اوزون چارشیلی، / 605(4)II؛ ریو، 106-107). این کتاب در 1888م در قازان به طبع رسیده است (EI2, I/ 1202). 3. درّ مکنون، کتابی است در 18 باب در موضوعات گوناگون دربارۀ عجایب آسمانها، ملائکه، عرش، اقلیمها، کوهها، دریاها، شهرها، مساجد، گیاهان و میوهها، تخت سلیمان، دیدار سلیمان و بلقیس، سیمرغ و عنقا، علامات آخرالزمان و موضوعات دیگری از این قبیل (ریو، 105-106؛ فلوگل، II/ 518-519).4. المنتهی علی الفصوص، که بهاختیار منتهی نامیده میشود، ترجمۀ شرح محمد یازیجی اوغلی بر شرح مؤید جندی است، بر فصوص الحکم محییالدین ابن عربی، بنابر بعضی نسخهها ترجمۀ این اثر در 857ق/ 1453م یا در 870ق/ 1466م در گلیبولی به پایان رسیده است (نک : سطور بالا). در تألیف این کتاب از منابع مختلف چون منازلالسائرین، تذکرةالاولیاء و اصطلاحات الصوفیۀ کاشانی استفاده شده و در موارد مختلف از قرآن کریم و تفاسیر معروف و نیز از تورات و انجیل، اقوال و عباراتی نقل شده است. درویش حاج عبدالرحیم نقشبندی از خاندان ابوالسعود، این ترجمۀ احمد بیجان را نپسندیده و خود بار دیگر این کتاب را به نام لبّ منتهای فصوص به ترکی خلاصه کرده است (نک : «دائرةالمعارف دیانت»، II/ 50-51؛ کوت، I/ 84).5. شمسیه. این کتاب ترجمۀ منثور مثنوی پدرش صالح است (نک : سطور بالا) که به نام ملحمه و بستان الحقائق هم خوانده شده است. شمسیه دربارۀ نجوم و تنجیم و هواشناسی است که در جایجای آن برخی از ابیات مثنوی صالح نیز درج شده است. کتاب در 870ق/ 1466م به پایان رسیده و به اعتبار 12 ماه سال به 12 باب تقسیم شده است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).6. جواهرنامه، تنها اثرمنظوم او در 40 بیت. این منظومه دربارۀ خواص طبی یاقوت، زبرجد، فیروزه، الماس و دیگر احجار کریمه است (همانجا).7. روح الارواح، کتابی در تاریخ پیامبران که جزو آثار احمد بیجانآمده است (همانجا؛ فلوگل، II/ 77؛ فهرس...، 2/ 291). شاید این کتاب تحریر قسمتهایی از انوارالعاشقین یا المنتهی باشد که دربارۀ پیامبران است، چنانکه از اصطلاحات الصوفیه که بخشی از کتاب المنتهی است، نسخههای خطی و چاپی مستقلی دردست است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).رسالۀ احمدیه، که در برخی مآخذ به وی نسبت دادهاند («دائرةالمعارف دانشها»، I/ 112)، از احمد مرشد دیار بکری (د 1174ق/ 1760م) است که به تأثیر محمدیۀ یازیجی اوغلی، به صورت اندرزنامه تألیف کرده است (نک : «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).آثار احمد بیجان در موضوعهای دینی، عرفانی و دانشهای عمومی است و او خود اگرچه مردی عالم و متصوف بود، لیکن بیشتر به ترجمۀ آثار از زبانهای فارسی و عربی به ترکی توجه داشت، و آثار او در شکل دادن به سبک و شیوۀ ادبی و علمی زبان ترکی در تاریخ زبان و ادب ترک دارای اهمیت خاص است.
اولیا چلبی، محمد، سیاحتنامه، بهکوشش احمد جودت، استانبول، 1315ق؛ بروسهلی محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، 1333ق؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ سعدالدین، محمد، تاج التواریخ، استانبول، 1280ق؛ طاش کوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیة، بهکوشش احمدصبحی فرات، استانبول، 1405ق؛ فهرس المخطوطات الترکیة العثمانیة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، مصر، 1987م؛ مجدی افندی، محمد، حدائق الشقائق (ذیل الشقائق النعمانیة)، به کوشش عبدالقادر ا.وزجان، استانبول، 1989م؛ نیز:
Ayvansarâyî, H. H., Mecmuâ-i tevârih, Istanbul, 1985; Büyük türk klâsikleri, Istanbul, 1985; EI2; Flügel, G., Die arabischen, persischen, türkischen Handschriften, New york, 1977; Islâmī bilgiler ansiklo-pedisi, Istanbul, 1981; Kâmil Yılmaz, H., Azîz Mahmûd Hûdâyî ve celvetiyye tarikati, Istanbul, 1980; Kut, G., Türkçe yazmalar katalogu, Istanbul, 1989; Meydan Larousse, Istanbul, 1987; Rieu, C., Catalogue of the Turkish Manuscripts in the British Museum, London, 1888; Türkiye diyanet vakfı Islâm ansiklopedisi, Istanbul, 1989; Uzunçarsılı, I. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1983; Yeni türk ansiklopedisi, Istanbul, 1985. توفیق هاشمپور سبحانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید