بابا نورالدین رشی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/Fa/article/227007/بابا-نورالدین-رشی
جمعه 19 اردیبهشت 1404
چاپ شده
11
بابانورالدّین رِشی (779-842ق/ 1377-1438م)، عارف و شاعر کشمیری که به «شیخ نورالدین ولی» نیز مشهور است. اجداد او از فرمانروایان هندو، و ساکن کشتوار بودند و پدرش بعدها در کشمیر به دست سید حسین سمنانی ـ یا به قولی یاسمن رشی ـ اسلام آورد (آزاد، تذکرة...، 1/ 73-75؛ محب الحسن، 224؛ داوود، 89) و گویا از این زمان سالارالدین نام گرفت. نورالدین در روستای کیمو در جنوب شرقی سرینگر در 779ق، یا به قولی در 757ق (غلام سرور، 2/ 312-313) زاده شد (داوود، همانجا؛ عبدالمقتدر، I/ 155، به نقل از رشینامۀ بهاءالدین متو؛ رضوی، I/ 350).نورالدین بیشتر تحت تأثیر تعالیم زاهدانۀ سادهوها و حکمای هندو بود، تا عارفان و علمای مسلمان، و به همین سبب، هندوها او را «ناندرایشی» و «نوندهریشی» (ریشی (یا رشی) درسنسکریت به معنی حکیم و فرزانه است، ﻧﻜ : ویلیامز، 226) میخواندند (طالب، VII/ 577؛ عبدالمقتدر، همانجا). اما برخی او را از عارفان طریقت کبرویه و مرید میرمحمد همدانی، فرزند سیدعلی همدانی (د 786ق/ 1384م)، یا به اشتباه، از مریدان خود سیدعلی همدانی دانستهاند (رضوی، نیز غلام سرور، همانجاها؛ آزاد، همان، 1/ 77؛ ریاض، 85-86)؛ اما رضوی (همانجا) با توجه به اختلافنظر و طریقت بابانورالدین با طریقۀ کبرویه، در وجود چنین ارتباطی بین آنها، تردید کرده است (نیز ﻧﻜ : محب الحسن، همانجا).ظاهراً لَلَّه دد، عارفۀ مشهور کشمیر، در تربیت او تأثیری بسزا داشته است (غلام سرور، 2/ 313؛ رضوی، همانجا؛ آزاد، همان، 1/ 75؛ راشدی، 2/ 913-914؛ محب الحسن، 15). برخی از پیروان بابا نورالدین، او را اویسی گونه مرید پیامبر اکرم(ص) دانسته، و گفتهاند که از روح پیامبر(ص) استمداد میکرده است (رضوی، همانجاها).شیخ نورالدین درحدود سال 809ق در 30 سالگی به زهد و ریاضت و عزلت گرایش یافت و در غاری در نزدیکی به عبادت و تفکر و ریاضتهای سخت پرداخت (غلام سرور، 2/ 312-313؛ محب الحسن، رضوی، همانجاها)؛ آنگاه به نشر اسلام وتربیت مریدان همت گمارد (غلام سرور، داوود، همانجاها).از مشهورترین شاگردان او باید از شیخ بامالدین، شیخ زینالدین و شیخ لطفالدین یاد کرد که هر 3 تن به دست خود شیخ، اسلام آوردند (رضوی، I/ 351؛ داوود 89-90؛برایتفصیل،ﻧﻜ : آزاد، همان، 1/ 85-103). بابا نورالدین در 63 سالگی درگذشت و در روستای شرار شریف، واقع درجنوب غربی سرینگر، دفن شد. وی در کشمیر میان مسلمانان و هندوها محترم بود. آرامگاه او، همواره زیازتگاه مشتاقان و علاقهمندان است (غلامسرور، 2/ 313؛ رضوی، I/ 350؛ محبالحسن، 244؛ داوود، همانجا؛ آزاد، تذکرة، 1/ 73).بعد از درگذشت شیخ، مریدانش طریقه و او را دنبال کردند و به زهد و ریاضت و تحمل سختیها بیش از کسب دانش گرایش یافتند. آنان گوشت نمیخوردند و تنها به گیاهان خودرو، قناعت میکردند و همواره به خدمت مردم میپرداختند (رضوی، I/ 351؛ محبالحسن، همانجا). اساس زندگانی متفکرانۀ آنها بر «پاس انفاس» مبتنی بود (رضوی، همانجا) هرچند در هفت اقلیم (رازی، 2/ 109) از اهل وعیال ریشیان سخن به میان آمده، اما آنان تجرد را ترجیح میدادند، زیرا بر آن باور بودند که تأهل سد بزرگی در نیل به زندگی زاهدانه است (رضوی، همانجا). در توزک جهانگیری در وصف آنان آمده است که گرچه علمی و معرفتی ندارند، لیکن هیچکس را بد نمیگویند، زبان خواهش و پای طلب کوتاه دارند، گوشت نمیخوردند و زن نمیخواهند و پیوسته درخت میوه در صحرا مینشانند، به این نیت که مردم از آن بهرهور شوند و خود از آن تمتع نمیگیرند (ص 342؛ نیز ﻧﻜ : ابوالفضل، II/ 354-355). شیخ زینالدین از مریدان نورالدین، برای تمایز ریشیان، شنل پشمی منقوش به رنگهای سیاه و سفید را، زیّ خاص آنان قرار داد (رضوی، همانجا).بابا نورالدین صاحب تألیف نبود، اما اشعاری به او نسبت داده، و او را در زمرۀ نخستین شعرای کشمیر دانستهاند و اشعار او را در کنار اشعارلله دد، آوردهاند (آزاد، تذکره، 1/ 78-79، تاریخ ...، 1/ 169-170؛ رضوی، I/ 350-351، محبالحسن، 15). شماری از اشعار او توسط کول جمعآوری و تصحیح شده است(همانجا). به گفتۀ طالب (همانجا) اشعار و سخنان او در کتاب رشینامه (ریشینامه) ذکر شده، لیکن وی در انتساب تمامی اشعار به شیخ نورالدین تردید کرده، و معتقد است که برخی از آن سرودهها متعلق به نویسندگان بعد از اوست.اشعار بابا نورالدین نشانگر شیفتگی و عشق او به خداست و همواره سعی کرده در پرتو این عشق، به رازهای نهفته دست یابد. او نیز مانند سایر عارفان، علمای ظاهر را مورد انتقاد قرار داده است (ﻧﻜ : رضوی، I/ 351).بهاءالدین متو کتابی منظوم به فارسی به نام رشینامه (ریشینامه) در شرح احوال بابا نورالدین، پیروان و دراویش رشی، نگاشته است (عبدالمقتدر، I/ 154-155). کتاب دیگری نیز با عنوان نورنامه (یا رشینامه) به زبان فارسی به قلم بابا نصیب کشمیری (د 1047ق) در شرح احوال شیخ، وجود دارد (ﻧﻜ : ﻫ د، 11/ 11). برخی احتمال دادهاند که اثر اخیر از نورنامۀ بهاءالدین متو اقتباس شده است (همانجا؛ احمد، 3/ 354-356، ریو؛ III/ 1085).
زاده، محمود، تاریخ کشمیر، مظفّر آباد، 1990م؛ همو، تذکرۀ اولیاء کشمیر، مظفرآباد، 1993م؛ احمد، ظهورالدین، پاکسان مین فارسی ادب، لاهور، 1977م؛ توزک جهانگیری، به کوشش محمد هاشم، تهران، 1359ش؛ داوود، نورالدین، محنة فی الفردوس، بغداد، 1369ق/ 1950م؛ امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛ راشدی، حسام الدین، تذکرۀ شعرای کشمیر، لاهور، 1346ش؛ ریاض، محمد، احوال و آثار و اشعار میر سید علی همدانی، اسلام آباد، 1411ق/ 1991م؛ غلام سرور لاهوری، خزینةالاصفیاء، لکهنو، 1290ق، نیز:
Abdual Muqtadir and Khan Bahadur, Supplement to the Catalogue of the Persian Manuscripts in the Oriental Public Library at Bankipore, Patna, 1932; Abūl - Fazl’Allāmī, The Â’in-i Akabrim tr.H.S.Jarrett, New Delhi, 1978; Mohibbul Hasan, Kashmir Under the Sultāns, Calcutta 1959; Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manusripts in the British Museum, Oxforod, 1966; Rizive, A. A., A History of Sufism in India, New Delhi, 1986; Talib, G.S., «Kāšmirĭ», The Mughul Empire, ed. R.C. Majumdar, Bomby, 1984; Wiiliam, M. M., A Sanskrit - English Dictionary, Oxforod, 1979.محمدجواد شمس
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید