صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / ادیان و عرفان / ابوبکر طمستانی /

فهرست مطالب

ابوبکر طمستانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 21 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اَبوبَکْرِ طَمِسْتانی، از عرفای مشهور سدۀ 4 ق (د پس از 340 ق / 951 م). از تاریخ تولد و نام کامل او اطلاعی نداریم. فقط می‌دانیم که در طمستان (نک‍ : حدودالعالم، 134: تمستان)، شهر کوچکی در چهار فرسخی فسا، به دنیا آمد. وی از شاگردان شبلی بود و نزد او احترام و منزلت خاصی داشت. در فارس با ابراهیم دباغ و سایر مشایخ آن دیار مصاحبت کرده و مورد تکریم آنان بوده است (سلمی، 471؛ انصاری، 436-437؛ جامی، 190). به گفتۀ روزبهان بقلی وی «صاحب آیات و کرامات بود. اسرار سکر و محبت بدو غالب بود. در عبارت و شطح چنان بود که در پاریس کس قوت سخن شنیدن او نداشت» (ص 43؛ نیز نک‍ : عبداللطیف، 300). سخنان شطح‌آمیز او سبب شد که مشایخ فارس از بیم آنکه مبادا به او آسیبی رسد، صلاح چنان دیدند که وی به خراسان رود (همانجاها؛ جامی، همانجا) و ظاهراً این مهاجرت در اواخر زندگی او صورت گرفته است. وی در این سفر مدت کوتاهی در اصفهان بود و سپس به نیشابور رفت (ابونعیم، 10 / 382) و در این شهر گوشه‌گیری اختیار کرد و روزگار را به انزوا می‌گذرانید ( نامۀ دانشوران، 7 / 304). 
وی همانند سهل تُستری و جنید می‌کوشید تا پیوندهای استواری میان تصوف و تسنن برقرار کند (شیبی، 62) و در این‌باره می‌گوید: «راه پیداست و کتاب و سنت در میان ماست و فضل صحابه معلوم است از آنک سابق بودند به هجرت و صحبت رسول (ص) و هر که از ما صحبت کتاب و سنت کند و خویشتن و خلق را بشناسد و به دل با خدای هجرت کند او صادق و مصیب بود» ( ترجمۀ رسالۀ قشیریه، 81؛ نیز نک‍ : قشیری، 423؛ سلمی، 473؛ ابونعیم، همانجا). 
ابوبکر طمستانی صاحب تألیفی نبود و منابع نوشته‌ای را به او نسبت نداده‌اند، لیکن سخنان وی که بیانگر افکار عرفانی اوست، در اغلب کتابهای متصوفه آمده است (نک‍ : سلمی، انصاری، همانجاها). روزبهان بقلی نیز بعضی از اقوال او را در شمار شطحیات آورده و در کتاب خود شرح کرده است (ص 328-331). 
ابوبکر در نیشابور وفات یافت و در قبرستان حیرۀ آن شهر مدفون شد (حاکم، 161؛ سلمی، 471؛ قشیری، 261، 423). به گفتۀ برخی از منابع، تاریخ درگذشت او 340 ق بوده است (ابونعیم، انصاری، همانجاها؛ حمدالله، 654؛ فصیح، 63). 
پس از مرگ وی یکی از مریدانش به نام ابوبکر صیدلانی، به قشیری گفته است که چندین بار سنگی برای گور ابوبکر طمستانی در قبرستان حیره، آماده کردم و نام او را بر آن کندم، ولی هربار آن را می‌کندند و می‌بردند، در حالی که سنگ هیچ قبر دیگری را نمی‌بردند. در شگفت ماندم و چگونگی حال را به استناد ابوعلی دقاق گفتم. وی گفت که آن مرد در دنیا گمنامی اختیار کرده بود و تو می‌خواهی که با سنگ قبر او را مشهور گردانی و خداوند می‌خواهد که او همچنانکه خود می‌خواست در میان مردم پوشیده باشد (قشیری، 261). قابل توجه است که عطار هیچ‌گونه ذکری از ابوبکر طمستانی نیاورده و بیشتر اقوال او را به ابوبکر صیدلانی نسبت داده است و حتی همین داستان را هم به سنگ قبر ابوبکر صیدلانی مربوط ساخته است (ص 720- 722). آمیخته شدن اقوال این دو شخصیت بعد از عطار در آثار مؤلفان دیگر هم دیده می‌شود (نک‍ : جامی، 184؛ معصومعلی شاه، 2 / 470). در نامۀ دانشوران آنچه در تذکرة‌الاولیاء عطار دربارۀ ابوبکر صیدلانی آمده، کلاً در احوال ابوبکر طمستانی نقل و تذکرة ‌الاولیاء نیز به عنوان مأخذ ذکر شده است و بدین‌سان نامۀ دانشوران (همانجا) اشتباهی را که عطا مرتکب شده، اصلاح کرده است. 

مآخذ

 ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیةالاولیاء، قاهره، 1357 ق / 1938 م؛ انصاری هروی، خواجه عبدالله، طبقات الصوفیة، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1362 ش؛ ترجمۀ رسالۀ قشیریه، به کوشش بدیع‌الزمان و فروزانفر، تهران، 1361 ش؛ جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، 1336 ش؛ حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تاریخ نیشابور، تلخیص خلیفۀ نیشابوری، به کوشش بهمن کریمی، تهران، 1339 ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362 ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1362 ش؛ روزبهان بقلی، شرح شطحیات، به کوشش هانری کربن، تهران، 1360 ش؛ سلمی، محمد بن حسین، طبقات الصوفیة، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، 1406 ق / 1986 م؛ شیبی، کامل مصطفی، تشیع و تصوف، ترجمۀ علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، 1359 ش؛ عبداللطیف بن صدرالدین، «روح الجنان فی سیرة الشیخ روزبهان»، روزبهان‌نامه، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، 1347 ش، عطار نیشابوری، محمد، تذکرةالاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، 1366 ش؛ فصیح‌خوافی، احمد بن جلال‌الدین، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، 1340 ش؛ قشیری، عبدالکریم بن هوازن، الرسالة القشیریة، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، 1408 ق / 1988 م؛ معصومعلی شاه، محمد معصوم شیرازی، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، 1339 ش؛ نامۀ دانشوران، قم، 1379 ق. 

غلامعلی آریا

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: