صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / علوم / ابن وحشیه /

فهرست مطالب

ابن وحشیه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 21 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

اِبْنِ وَحْشیّه، ابوبکر احمد بن علی بن قیس کسدانی، شخصیت ناشناختۀ نبطی (سده‌های 3 و 4 ق / 9 و 10 م) که ترجمۀ آثاری در کشاورزی، گیاه‌شناسی، نجوم، کیمیاگری، زهرشناسی، پزشکی، جادوگری و نیز اثری دربارۀ خطوط دورانهای کهن به وی نسبت داده می‌شود و عمده‌ترین آنها، یعنی کتاب الفلاحة النبطیة شهرت جهانی یافته است (ابن‌ندیم، 311-312، 317، 358). 
سرگذشت وی سخت در پردۀ ابهام است، تا جایی که در وجود او نیز تردید شده است (نالینو، 208-209 ؛ EI2). تبارنامه‌هایی که از او به دست داده شده، مشکوک است. ابن‌ندیم وی را در یک‌جا احمد بن علی بن مختار بن عبدالکریم بن جرئیابن بدنیا بن برطانیا بن عالاطیا (غالاطیا) و در جای دیگر احمد بن علی بن قیس بن مختار بن عبدالکریم بن حرثیا بن بدنیا بن بوراطیا خوانده است (ص 311، 358). هیچ‌یک از این نامها شناخته نشده‌اند. این نامهای غیرعربی که قاعدتاً باید نبطی (یا آرامی) باشند، در هیچ ‌یک از زبانهای آرامی به کار نمی‌رفته و علاوه بر این، برطانیا و غالاطیا ــ به‌طوری که در آثار بطلمیوس نیز آمده است ــ نامهای دو استان معروف تابع روم قدیم بوده‌اند (نالینو، هامنجا). 
بر پایۀ سخنانی که در آثار منسوب به ابن‌وحشیه و از زبان خود او آمده، وی نسب نبطی داشته، از ثروت بسیار برخوردار بوده، زبان قوم نبط را به خوبی می‌دانسته، به فرهنگ و اندیشۀ نبطی می‌بالیده و فرهنگهای دیگر را در برابر آن کم‌ارزش می‌شمرده است ( الفلاحة، 1 / 2، 351، السموم، 2؛ گوتشمید، 19). 
یگانه راوی آثاری که نام ابن‌وحشیه را بر خود دارند، ابوطالب احمد بن حسین بن علی بن احمد بن محمد بن عبدالملک زیات است (ابن‌ندیم، 312) و گفته شده که ابن‌وحشیه این آثار را از زبان کسدانیان (= نبطیان) ترجمه و بر ابن‌زیات ــ که او را بر فرزند خود عبداللـه نیز ترجیح می‌داده ــ املا کرده است (ابن‌وحشیه، الفلاحة، 1 / 2، السموم، 5). اما ابن‌زیات در پایان مجلد 5 الفلاحة یادآور می‌شود که ابن‌وحشیه تنها 80 برگ از این کتاب را بر وی املا کرده و بقیۀ صفحات این کتاب و نیز کتابهای دیگری که از او به جای مانده بوده، مطابق وصیتش و توسط همسر وی در اختیار او قرار گرفته است (5 / 465). 
سخن ابن‌ندیم دربارۀ اینکه نسخه‌ای از شوق المستهام فی رموز الاقلام ابن‌وحشیه را به خط مؤلف دیده (ص 358)، با هیچ قرینۀ اطمینان بخش تاریخی تأیید نشده است. بدین ترتیب ممکن است واقعاً ابن‌وحشیه شخصیتی ساختگی و مخلوق ذهن ابن‌زیات بوده باشد. از ابن‌زیات هم آگاهی چندانی در دست نیست. ابن‌ندیم از او به عنوان دوست ابن‌وحشیه نام می‌برد (ص 312) و ممکن است محمد بن عبدالملک زیات که در تبارنامۀ او هست، همان وزیر معتصم و واثق بوده باشد که چندی نیز وزیر متوکل بود و سرانجام به فرمان او کشته شد (233 ق / 847 م). در این صورت، ابن‌زیات از خاندانی برخاسته است که از دیرباز گرایشهای معتزلی ـ شیعی داشته‌اند. همچنین برخی محتمل می‌شمارند که منابع کهن به زبان سریانی در تصرف این خاندان بوده است (نک‍ : ﻫ د، ابن‌زیات؛ نیز EI2). پیشینۀ خانوادگی ابن‌زیات و نیز وجود برخی عناصر مشابه با آراء معتزله و شیعه در آثار منسوب به ابن‌وحشیه و سرانجام فقدان هرگونه نشان موثق از شخص ابن‌وحشیه در تاریخ، این احتمال را نیز مطرح ساخته است که ممکن است مؤلف حقیقی آثار نبطی، خود ابن‌زیات بوده باشد ( الفلاحة، 1 / 292، 294؛ قس: ابن‌ بابویه، 2 / 358- 359؛ نیز نک‍ : گوتشمید، 31؛ نولدکه، 455). 
از سوی خاورشناسان 4 نظر در این ‌باره ابراز شده است: 1. آثاری کهن به زبان نبطی وجود داشته و ابن‌وحشیه مترجم آنهاست؛ 2. هیچ ‌یک از این آثار اصالت ندارند و ابن‌وحشیه آنها را جعل کرده و به نیاکان نبطی خود نسبت داده است؛ 3. جاعل این نوشته‌ها، ابن‌زیات است و وی آنها را به ابن‌وحشیه نسبت داده است؛ 4. ابن‌زیات نه تنها جاعل این آثار، بلکه جاعل شخصیت ابن ‌وحشیه نیز بوده و اصولاً شخصی به نام ابن‌وحشیه وجود نداشته است (همانجا؛ گوتشمید، 90؛ نالینو، 208؛ GAS, IV / 326-327). 
ابن‌وحشیه به ادعای برخی از منابع، ساکن بغداد بوده و به پیشگویی از راه تنجیم و فالگیری و درمان بیماران از راه طلسم و تعویذ و افسون شهرت داشته است (زندگی نامه، 1 / 423). 
از معاصران ابن‌وحشیه، ظاهراً تنها ابن‌ندیم از او یاد کرده است (ص 311، 358). وی همچنین به گفت‌وگوها و مکاتبات ابن‌وحشیه با کیمیاگر مصری، عثمان بن سوید اخمیمی و نیز به کتابی با عنوان مفاوضات ابن‌وحشیة مع ابی جعفر الاموی و سلامة بن سلیمان الاخمیمی فی الصنعة و السحر تصریح می‌کند (ص 312، 359)، اما هیچ‌یک از این 3 تن شناخته نشده‌اند و در حالی که آثار متعددی به عثمان بن سوید نسبت داده می‌شود (همو، 359)، هیچ‌یک از آنها به دست نیامده است. از محمد زکریای رازی که در همان عصر، مدتی نیز در بغداد زیسته، اشاره‌ای به ابن‌وحشیه دیده نشده است، در حالی که برخلاف دعوی سامی خلف حمارنه (زندگی‌نامه، همانجا)، ابن‌وحشیه در یکی از آثار خود به نام کنزالحکمة (ص 23) از رازی یاد کرده است. از نویسندگان متأخرتر که به ابن‌وحشیه اشاره کرده‌اند، اینان را می‌توان ذکر کرد: ابوالقاسم مجریطی (نک‍ : اولمان، 440)؛ ابن‌میمون که با دشمنی شدید از او سخن گفته است (3 / 584، 589، 595، جم‍‌ )؛ ابن‌بیطار (1 / 14، 15، 2 / 134، جم‍‌ )؛ اکفانی؛ ابن‌عوام؛ قلقشندی؛ دمیری؛ نُویری (نک‍ : اولمان، همانجا)؛ انصاری دمشقی (ص 92)؛ ابن‌خلدون (ص 652). 

آثـار

 ابن‌وحشیه بنابر آنچه در آثار منسوب به وی در بسیاری از منابع کهن آمده است، به عنوان مترجم یا گردآورندۀ آثار مربوط به دورانهای کهن، به‌ویژه آثار نبطی معرفی می‌شود. عمده‌ترین این آثار، اینهاست: 
1. الادوار کبیر. ابن‌وحشیه در الفلاحة می‌گوید که همراه کتاب اسرار الفلک این اثر را نیز ترجمه کرده است (1 / 4). ابن‌ندیم نام این کتاب را الادوار علی مذاهب النبط ذکر کرده و آن را شامل 9 رساله خوانده است (ص 312؛ نیز نک‍ : GAS, VII / 79). 
2. اسرار الشمس و القمر. به نظر خولسون، خاورشناس روسی، این اثر از 2 متن کهن، یکی نوشتۀ «اسقولبیثا» و دیگری تصنیف «آدم» تشکیل یافته است. از این کتاب تنها قطعه‌های اندکی باقی مانده است (گوتشمید، 3). 
3. اسرار عطارد. ابن‌وحشیه در اسرار الفلک، و عده‌ای را که دربارۀ املاء این اثر به ابن‌زیات داده است، یادآور می‌شود (GAS, VII / 161). 
4. اسرار الفلک. بر پایۀ آنچه در مقدمۀ الفلاحة آمده است. مؤلف این اثر، دوانای بابلی است و این نخستین اثری بوده است که ابن‌وحشیه ترجمۀ آن را آغاز کرده، اما به علت حجم بسیار آن نتوانسته است کار را به پایان برد (1 / 3-4). نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ مجلس شورا موجود است (GAS, VII / 77-78). 
5. اصول الحکمة، یا کتاب الاصول الکبیر. نسخه‌هایی از آن در کتابخانه‌های راغب پاشا، نور عثمانیه و مجلس شورا موجود است (همان، IV / 282). 
6. الرئاسة فی علم الفراسة. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ بادلیان موجود است (GAL, I / 281). 
7. رسالة فی معرفة الحجر. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ جاراللـه موجود است (GAS, IV / 283). 
8. سدرة المنتهی. این کتاب گفت و گوی ابن‌وحشیه با مغربی قمری دربارۀ مسائل دینی و طبیعیات است. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ گوتا وجود دارد (پرچ، شم‍ ‍1162). 
9. السموم و التریاقات. این کتاب، آنگونه که در پیش گفتار آن آمده است، از سوی ابن‌وحشیه بر ابن‌زیات املا شده و از 2 رسالۀ کلدانی، یکی کهن‌تر و ناقص‌تر، تألیف سوهاب ساط و دیگری جدیدتر و کامل‌تر تصنیف یاربوقا تشکیل شده است (ص 1)، اما در حقیقت، هستۀ اصلی کتاب از منبع دوم تشکیل می‌شود و از سوهاب ساط بسیار کم نقل قول شده است. خولسون آن را از الفلاحة نیز کهن‌تر می‌شمارد (گوتشمید، همانجا). مارتین لِوی این کتاب را در 1966 م با عنوان «کتاب سموم ابن‌وحشیه و رابطۀ آن با متون کهن هندی و یونانی» به انگلیسی ترجمه و در فیلادلفیا منتشر ساخته است. نسخه‌هایی از آن در کتابخانه‌های شهید علی پاشا (شم‍ ‍2073)، ولی‌الدین (شم‍ ‍2542)، ایاصوفیه (شم‍ ‍3639)، لیدن (شم‍ ‍1284) و موزۀ بریتانیا (شم‍ ‍1357) موجود است (GAL, S, I / 43; GAL, I / 280). 
10. الشواهد فی الحجر الواحد. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ راغب پاشا موجود است (GAL, I / 281). 
11. شوق المستهام فی معرفة رموز الاقلام. این کتاب مجموعه‌ای است از 93 نوع الفبای منسوب به عبریان، یونانیان و هندیان، الفباهای رمزی منسوب به اشخاص و نیز الفباهای سیارات و صور منطقه البروج. در 1806 م به کوشش هامر، با عنوان «شرح الفباهای کهن و علامات هیروگلیفی ... » در لندن منتشر شده است (EI2). دو نسخۀ خطی از آن در مونیخ (شم‍ ‍789) و وین (شم‍ ‍68) موجود است (GAL, I / 280). 
12. الطلسمات. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ بادلیان موجود است (GAS، همانجا). 
13. الفلاحة النبطیة، کتابی است دربارۀ کشاورزی نبطیان. به ادعای ابن‌وحشیه، این کتاب به وسیلۀ 3 تن از دانشمندان نبطی به نامهای ضغریث، ینبوشاد و قوثامی که میان اولین و آخرین آنان 000‘21 سال فاصله بوده است، نوشته و تکمیل شده و او به ترجمۀ آن پرداخته است ( الفلاحة، 1 / 4-5). از این اثر بیش از 20 نسخۀ خطی در کتابخانه‌ها، از جمله برلین (شم‍ ‍6205)، لیدن (شم‍ ‍(81) 1279)، بایزید (شم‍ ‍4064) و احمدثالث (شم‍ ‍(7-1) 1989) باقی مانده است که در مجموع نیز نسخۀ کاملی را تشکیل نمی‌دهد (GAL، همانجا؛ GAS, IV / 329; EI2). سزگین از نسخۀ کتابخانۀ احمد ثالث با رفع برخی کاستیهای آن به وسیلۀ نسخه‌های دیگر، یک مجموعۀ 300‘2 صفحه‌ای فراهم آورده است. در مجلدی که عنوان اجزاء 2-4 را یافته است، نابسامانیهایی دیده می‌شود. جزء 2 در میان یک جمله پایان یافته و جزء 3 از همانجا آغاز شده است. پایان جزء 3 و آغاز جزء 4 نیز چندان بسامان نیست. دربارۀ این کتاب در بخش بررسی آثار وی بیشتر سخن گفته خواهد شد. 
14. کتاب بالینوس الحکیم. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ پترزبورگ موجود است (GAL, I / 281). 
15. کتاب تنکلوشا البابلی فی صور درج الفلک و ما تدل علیه من احوال المولودین. در مقدمۀ این کتاب تصریح شده که مؤلف آن تنکلوشا است که بنابر اعتقاد خولسون، در سدۀ نخست میلادی یا پیش‌تر از آن می‌زیسته است و در متن نیز تنکلوشا خود را یگانه مصنف کتاب می‌خواند. در عین حال، 2 موضع از متن اشاره بر این دارد که این اثر مدت درازی پیش از عصر تنکلوشا تألیف شده است. 
خولسون کوشیده است، با فرض اینکه ابن‌وحشیه کلمه‌ای مانند «دانش» را «کتاب» ترجمه کرده است، این تناقض را حل کند. اما درواقع، ابن‌وحشیه می‌باید با اثری که دعوی ترجمۀ آن را دارد، آنقدر آشنا بوده باشد که به چنین خطایی دچار نشود. بدین ترتیب با خود ابن‌وحشیه به قصد تأمین اعتبار بیشتری برای این کتاب شخصیتهای کهن‌تری را نیز به عنوان مؤلفان آن معرفی کرده، یا آنکه ابن‌زیات این بخشها را به آن افزوده است (گوتشمید، 3-4). 
از سوی دیگر، ابن‌ندیم از دو تن به نامهای تینکلوس و طینقروس یاد می‌کند که از سوی ضحاک به ترتیب بر خانه‌های مشتری و مریخ موکل شده بودند. به سخن وی، تینکلوس مؤلف کتاب الوجوه و الحدود و طینقروس مصنف کتاب الموالید علی الوجوه و الحدود است (ص 238، 270؛ نیز نک‍ : کوتشمید، 81-83). قفطی نیز با تأکید بر اصل بابلی این دو تن، همین سخنان را تکرار کرده است (ص 104، 218). خولسون با تصدیق آنچه ابن‌ندیم و قفطی نقل کرده‌اند، تنکلوشا را از دانشمندان قدیم بابل و متعلق به زمانی می‌شمرد که طی آن، بابل در شکوفایی بود و یونانیان بت‌پرست بودند. اما در حاشیۀ نسخه‌ای از ترجمۀ فارسی کتاب تنکلوشا، گفته می‌شود: «در تاریخ تبری [چنین] نبشته‌اند که این کتاب، 80 سال پیش‌تر از هجرت نبوی نوشته شده» و از آنجا که این تاریخ، مربوط به دوران انوشیروان است و به فرمان وی، کتابهای بسیاری از یونانی کتاب در حدود 542 م به پهلوی ترجمه شده و این ترجمه بعدها به عنوان اصل تلقی گردیده است (گوتشمید، 87-88؛ نالینو، 198- 199). 
بر پایۀ نظر برخی از پژوهشگران، تنکلوش یا تنکلوشا، تصحیف تئوکروس یونانی است که در سدۀ نخست میلادی، کتابی در صور نجومی تألیف کرده بوده و همین کتاب است که در عصر انوشیروان به پهلوی و در سدۀ 2 ق به عربی ترجمه شده و در نتیجۀ دشواریهای خط پهلوی که وقوع انواع تصحیفها را ممکن می‌سازد، نام تئوکروس به تنکلوش تبدیل شده است، اما آنچه توسط ابن‌وحشیه به نام کتاب تنکلوشا معروف شده، به کلی مجعول است و ربطی به کتاب تئوکروس ندارد. این کتاب اخیر، از میان رفته و تنها بخشهایی از آن در کتاب المدخل الکبیر ابومعشر بلخی (فصل اول، مقالۀ ششم) باقی مانده است (همو، 199-201؛ تقی‌زاده، 317- 319). نسخه‌ای از این کتاب در لیدن (شم‍ ‍1047) موجود است (GAL, I / 280). 
16. کتاب طبقانا، در نجوم و سحر که ظاهراً مجعول است و گفته می‌شود که توسط ابن‌وحشیه از نبطی به عربی ترجمه شده است. اصل نام طبقانا شناخته نیست. از توضیحات ابومسلمۀ مجریطی که در غایة الحکیم، از این کتاب استفاده کرده است، چنین بر می‌آید که موضوع آن تأثیر صور نجومی بر رویدادهای زمینی است (طاش کوپری‌زاده، 1 / 278؛ GAS, VII / 78-79). 
17. کشف الرموز و اشارات الحکماء الی الحجر الاعظم، نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ یوسف آغا موجود است (همان، IV / 283). 
18. کنز الحکمة، در کیمیا. نسخه‌هایی از آن در لیدن، آصفیه، نور عثمانیه (همانجا) و نیز نسخه‌ای در کتابخانۀ مرکز (شم‍ ‍(1)157) موجود است، در این کتاب از ابوموسی جابر (جابر بن حیان) و ابوالخیر مصری و محمدِ زکریای رازی یاد شده است. به گفتۀ سزگین، از امام جعفر صادق (ع) نیز در آن نقل قول شده است (GAS، همانجا)، ولی در نسخۀ موجود در کتابخانۀ مرکز چنین موردی دیده نشد. 
19. مطالع الانوار فی الحکمة. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ بادلیان موجود است (GAL, I / 281). 
20. الواضح فی ترتیب العمل الواضح. نسخه‌ای از آن در آنکارا موجود است (GAS، همانجا). 
21. الهیاکل و التماثیل. این کتاب در 1312 ق در بمبئی به چاپ رسیده است. 

صفحه 1 از3

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: