اثیرالدین اخسیکتی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 3 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/Fa/article/225213/اثیرالدین-اخسیکتی
دوشنبه 15 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
اَثیرُالدّینِ اَخْسیكَتی، ابوالفضل محمد بن ابی طاهر، شاعر پارسیگوی اواخر سدۀ 6 ق / 12 م. حمدالله مستوفی نام و نسب او را چنین یاده كرده است: عبدالله بن محمد بن ابی بكر بن عثمان (ص 814). وی در اشعارش خود را اثیر و گاه اثیر اخسیكتی نامیده است (فروزانفر، 532-533؛ صفا، 2 / 707). تاریخ ولادت او در هیچ یك از منابع نیامده است. برپایۀ برخی قراین میتوان حدس زد كه وی میبایست در فاصلۀ سالهای 520 تا 522 ق زاده شده باشد (نک : همایون، فرخ، 33-34). اصل او از اخسیكت از شهرهای فرغانه، واقع در ماوراءالنهر است (حمدالله، همانجا؛ دولتشاه، 94؛ تقیالدین،21). وی دوران كودكی را در زادگاه خود گذراند، سپس به خراسان رفت و زمانی دراز در بلخ و مرو و هرات دانش آموخت (نک : اثیرالدین، دیوان، 308، بیت 7؛ تقیالدین، همانجا؛ آذر، 325). آنگاه ظاهراً رهسپار نیشابور شد (نک : اثیرالدین، 180، بیت 11؛ قس: نفیسی، 107) و چون آنجا را كه در پی فتنۀ غُزان دستخوش ویرانی و ناامنی شده بود، مناسب اقامت نیافت، آهنگ عراق كرد (دولتشاه، همانجا؛ فروزانفر، 536؛ همایون فرخ، 36). در همدان ابتدا به دربار محمد بن محمود سلجوقی (حك 548-554 ق) و سپس به دستگاه ارسلان بن طغرل (حك 555-571 ق) راه یافت (دولتشاه، 65؛ فروزانفر، 536-537؛ همایون فرخ، 73)، اما پس از آشنایی با شمسالدین ایلدگز، مؤسس سلسلۀ اتابكان آذربایجان (حك 541-570 ق)، رهسپار آن دیار شد (دولتشاه، 94؛ تقیالدین، آذر، همانجاها). نوشتهاند كه وی در اواخر عمر در سلك مُریدان شیخ نجمالدین كبری (مق 618 ق) درآمد (تقیالدین، همانجا؛ زنوزی، 789؛ آذر، 326؛ هدایت، ریاض، 272)، ولی برخی از محققان به دلیل آنكه دورۀ كمال شیخ نجمالدین پس از وفات اثیرالدین بوده است، در درستی این سخن تردید كردهاند (فروزانفر، 536؛ صفا، 2 / 709) و شاید نیامدن نام نجمالدین كبری در شمار ممدوحان شاعر ستایشگری چون او، مؤید این تردید باشد. اثیرالدین سرانجام در خلخال گوشۀ عزلت گزید و در همان شهر درگذشت (رازی، 3 / 460؛ اوحدی، 51). تذكرهنویسان سال مرگ اثیرالدین را به اختلاف 562، 570، 579، 608 و 657 ق نوشتهاند (تقیالدین، 26؛ هدایت، همانجا، مجمع، 272؛ فروزانفر، 539)، اما بر پایۀ اشعار برجای مانده از وی و برخی قراین میتوان گفت كه او تا 593 ق زنده بوده است (همایون، فرخ، 47-50؛ قس: فروزانفر، صفا، همانجاها).منابع بر دانش، فضل و سخنوری اثیرالدین تأكید ورزیدهاند (دولتشاه، همانجا؛ تقیالدین، 20؛ اوحدی، 50؛ آذر، 325). از مطالعۀ برخی ابیات دیوان اثیرالدین نیز برمیآید كه او در هیأت، فلسفه، كلام، ریاضیات و طب دست داشته است (ص 94، بیت 13 و 14، ص 113، بیت 6 و 7؛ فروزانفر، 534؛ اثیرالدین، قصیده، 54- 69). اثیرالدین قصاید بسیاری در مدح شاهان، وزیران و بزرگان سروده است كه از آن میان میتوان اینان را نام برد: محمد بن محمود سلجوقی، ركنالدین ارسلان بن طغرل، شمسالدین ایلدگز و دو پسرش محمد جهان پهلوان (حك 571-582) و مظفرالدین قزل ارسلان (حك 582-587)، علاءالدین محمد فرمانروای مراغه (زنده در 593 ق)، علاءالدوله فخرالدین عربشاه، از علویان همدان و امیر قهستان (مق 584 ق)، ركنالدین حسن از علمای شافعیان، خواجه حسن جانی از پیشوایان حنفیه و ظهیرالدین بلخی از دانشمندان شافعی مذهب همدان (دیوان، 86، 109، 179، 193، 264، 265، 315؛ راوندی، 301؛ دولتشاه، 65-66؛ تقیالدین، 21؛ فروزانفر، 537- 538؛ همایون فرخ، 83- 98). اثیرالدین در بیشتر قالبهای شعر فارسی طبعآزمایی و هنرنمایی كرده، اما هنر او بیشتر در قصیدهسرایی است و سخن سنجان وی را از قصیدهسرایان طراز اول به شمار آوردهاند (تقیالدین، همانجا؛ فروزانفر، 534-563؛ صفا، 2 / 709). اثیرالدین با برخی از شاعران معاصر خویش مناظراتی داشته؛ ازجمله میان او و خاقانی و مجیر بیلقانی كار به تعریض و هجو نیز انجامیده است (راوندی، 327؛ دولتشاه، 94؛ هدایت، همانجا). اثیرالدین در آوردن ردیفهای دشوار، تركیبهای تازه، آفریدن مضمونهای نو، به كارگیری صنعتهای ادبی و بهرهگیری از دانشهای فراوان خود، مهارت نشان داده است (فروزانفر، 534-535؛ صفا، همانجا). با اینهمه، پایبندی وی به آوردن مضامین دشوار و استفاده از اصطلاحات علمی و دقتهای فلسفی حتی در وصف مناظر طبیعی و مظاهر عشق، موجب دیریابی معانی برخی از ابیات او شده و از جذابیت و ملاحت آنها كاسته است (نك : تقیالدین، همانجا؛ فروزانفر، 533، 534؛ نفیسی، 107). اثیرالدین بهویژه در غزلیات تا حدودی توانسته است لطافت و سادگی زبان را جایگزین صلابت و طمطراق كلام در سبك خراسانی كند، اما میل به تقلید، طبع بلند او را در بند كشیده و وی را درحد یكی از مقلدان خوب انوری محدود كرده است (فروزانفر، 533). برخی در مقام داوری، شعر وی را برتر از انوری و خاقانی دانستهاند (دولتشاه، 96؛ تقیالدین، همانجا؛ همایون فرخ، 75)، حتی خود شاعر نیز چنین گمانی داشته است (نک : اثیرالدین، همان، 86، بیت 6؛ فروزانفر، همانجا)، ولی به گفتۀ دولتشاه: «انصاف آن است كه هر یكی از این 3 فاضل را شیوهای داشت كه دیگری را نیست: اثیر سخن را دانشمندانه میگوید و انوری سلیقۀ سخن را نیكتر رعایت میكند و خاقانی را طمطراق لفظ بر همه تفضیل دارد» (همانجا).با آنكه ستایش قناعت، پارسایی و آزادگی و اندرزهای اخلاقی و توجه به گرایشهای عرفانی در اشعار اثیرالدین گهگاه به چشم میخورد (نک : دیوان، 308، 386، بیت 5 و 6؛ دولتشاه، 94، 96؛ فروزانفر، 535)، مشكل بتوان او را در شمار شاعران عارف آورد، زیرا این نوع مضامین در اشعار او بیشتر ناشی از سرخوردگی وی از بیلطفی ممدوح بوده است، تا اعتقاد راستین به این ارزشها (نک : همانجا؛ همایون فرخ، 56). دیوان اثیرالدین اخسیكتی كه مشتمل بر بیش از 6500 بیت است در 1337 ش، توسط ركنالدین همایون فرخ به طبع رسیده و از آنجا كه شمار ابیات دیوان او را تا 8 هزار هم نوشتهاند، چاپ فعلی در بردارندۀ تمام اشعار شاعر نیست (همایون، فرخ، 42-44).
آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشكدۀ آذر، به كوشش جعفر شهیدی، تهران، 1337 ش؛ اثیرالدین اخسیكتی، محمد، دیوان، به كوشش ركنالدین همایون فرخ، تهران، 1337 ش؛ همو، قصیده ضمن « شرح قصیدهای از اثیرالدین اخسیكتی»، به كوشش نورانی وصال، مجلۀ دانشكدۀ ادبیات شیراز، 1336 ش، س 1، شم 1؛ اوحدی، بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی كتابخانۀ ملی ملك، شم 5324؛ تقیالدین كاشی، محمد، قسمتی از خلاصة الاشعار در مقدمۀ همایون فرخ (هم )؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به كوشش ادوارد براون، لیدن، 1328 ق / 1910 م؛ دولتشاه سمرقندی، تذكرة الشعراء، تهران، 1338 ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، 1340 ش؛ راوندی، محمد، راحة الصدور و آیة السرور، به كوشش محمد اقبال تهران، 1333 ش؛ زنوزی، محمد حسن، ریاض الجنة، نسخۀ خطی كتابخانۀ ملی تبریز، شم 3578؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1339 ش؛ فروزانفر، بدیعالزمان، سخن و سخنوران، تهران، 1350 ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344 ش؛ هدایت، رضاقلی، ریاض العارفین، به کوشش مهرعلی گرکانی، تهران، 1344 ش؛ همو، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1340 ش؛ همایون فرخ، ركنالدین، مقدمه بر دیوان اثیرالدین اخسیكتی (هم ).
قنبرعلی رودگر
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید